خط افق در عکاسی
وقتی صحبت از خط افق در عکاسی به میان کشیده میشود، عکاس معمولا دو سوال پیش روی خود میبیند: سوال اول) افق باید تراز باشد یا شیبدار؟ و سوال دوم) در کجای فریم این خط افق باید از عکس عبور کند؟
در پاسخ به سوال اول باید گفت که افق همیشه تراز است، حتی اگر دوربین یا عکاس چنین شرایطی نداشته باشند.
هزاران هزار دلیل هنری وجود دارد برای اینکه شما خط افقی را روی عکس خود بکشید. خط افق ساختمانها عمودی است، البته چند استثنا در این زمینه میتواند وجود داشته باشد. خط افق اقیانوسها بدون هیچ استثنایی افقی است، حتی اگر اقیانوس دارای امواج عظیمی باشد. اگر قصد معرفی ساختمانها یا اقیانوسهای شیبدار را دارید، باید دلیل خوبی برای انجام این کار داشته باشید.
خط افق به عکاس کمک میکند که چشمان بیننده را متوجه مسیری در عکس کند که هدف عکاسی در آنها نهفته است و به دید نزدیک هنرمند نزدیکتر است. خط افق درواقع دستاویز عکاس برای ارتباط با بیننده است و میتواند عنصر متحرک و پویایی باشد که عکاس با قراردادن آن، هرچه بیشتر میتواند به اهداف خود دست پیدا کند.
مفهوم خط افق در جداسازی نهفته است و بهطور واضحتر زمین را از آسمان جدا میکند. یقینا اولین موردی که در باب این مفهوم میتوان مشاهده کرد، تصاویری متشکل از آسمان و زمین است که خط افق بهتر از هر عکس دیگری در آنها نمایان میشود. جداسازی آسمان و زمان کار چندانی سختی نیست و اگر این خط روی تصویر مشخص باشد، بیننده هم میتواند ترکیب جالبی از آسمان و زمین را در عکس مشاهده کند.
خط افق شیبدار
ما اغلب خط افق شیبدار را در عکسهای مستند یا جنگی میبینیم، دلیل این امر هم طبیعت پویای محیطی است که عکس در آن تهیه شده ست. شیب موجود در این تصاویر معمولا برای تاکید روی طبیعت غیراستاتیک صحنهی عکسبرداری شده بهکار میرود.
از طرف دیگر، تغییر حتی یک یا دو درجهای هم روی عکس مشخص میشود و چنین چیزی میتوانند برای بیننده حواسپرتی ایجاد کند. در چنین مواقعی، گذشته از اعتراف کردن به بیدقتی، باید توضیح دهید که چرا عکس در سطح عالی گرفته نشده است.
[relatedpost post=”128699″]
لوازم جانبی موجود برای شناسایی خط افق
امروزه، بسیاری از دوربینها از تراز داخلی برخوردار هستند. علاوه بر آن میتوانید لوازم جانبی بیشماری برای اطمینان از تراز بودن سطح استفاده کنید که میتوان به تراز دومحوره Vello، تراز سه محوره و تراز Low-Profile اشاره کرد که میتوانید بهراحتی روی کفشک دوربین نصب کنید.
قراردادن خط افق در عکسی که گرفتهاید، نسبت به زاویه کادربندی شات برش خورده است، اما بههمراه اندازهی چگونگی خواندن عکس اهمیت دارد.
یک خط افق پایین برای تاکید روی المانهایی همچون یک آسمان دراماتیک یا مرکز توجه در بالای افق کاربرد دارد. از طرفی دیگر، قرار گرفتن خط افق در ارتفاع بالا به بیننده میگوید که آسمان یا منطقهی بالای افق هدف بصری تصویر نبوده و فقط یک پس زمینه است. این روند میتواند فرصت مناسبی برای استفاده از قانون یک سوم باشد، چرا که گاهی اوقات قراردادن خط افق در نزدیکی بالا یا پایین نزدیکترین فریم، میتواند دلپذیر باشد. با این حال، شما به هیچ وجه به این خط یا هر خط دیگری محدود نیستید. بهعنوان یک عکاس میتوانید افق را در جایی که به نظر میرسد برای تصویر بهترین خواهد بود، انتخاب کنید.
[relatedpost post=”140396″]
در چه تصاویری خط افق معنایی ندارد
تصاویر زیادی وجود دارد که شما در آنها نمیتوانید از خط افق واقعی در فریم استفاده کنید. بری مثال، اگر آسمان خالی است و آنچیزی که شما از آن عکس میگیرید، زیر خط افق قرار دارد، همیشه میتوانید شات را طوری تنظیم کنید که آسمان بهطور کامل از قاب اصلی شما خارج شود. برعکس، اگر در حال عکسبرداری از یک آسمان خراش باشید، ممکن است دلتان نخواهد که بخشی از زمین در شات شما وجود داشته باشد. صرف نظر از این موضوع، بهخاطر داشته باشید که حتی باوجود خط افق در بیرون از فریم، محورهای افقی و عمودی هنوز ماهیت عمود بودن خودشان را حفظ میکنند.
[relatedpost post=”135371″]
موقعیت خط افق در تصاویر
حال سوال اینجاست که آیا خط افق شما باید حتما از مرکز فریم عبور کند؟ افراد زیادی در جواب این پرسش میگویند «هرگز». اما میتوان گفت که این کاملا بستگی به عکس دارد. اگر ترکیب بهطور کلی متعادل باشد، چنین چیزی ممکن است باعث مطلوب شدن اثر ما شود. بهخصوص که اگر جلوه بصری مطلوب از نظر عکاس در بالا و زیر خط افق تاحدودی متقارن باشد.
همچنین، اگر کمی با زاویه خط افق فاصله داشته باشید، قرار دادن خط افق آنهم اندکی پایین یا بالای نقطهی میانی فریم، میتواند باعث انحراف و عدم به توجه به مفهوم اصلی تصویر شود. مانند سطح انتگرال در بسیاری از دوربینهای مدرن، خطوط شبکهای دیجیتال در دوربین منظرهیاب و صفحه نمایش LCD میتواند از دیدگاه چنین جنبههای ترکیبی به ما کمک کند.
گفتنی است که هر قانونی را میتوان در مورد خطوط افق بیان کرد. تصاویر موفق و خوب بسیاری وجود دارد که اصول خط افق پیروی نکردهاند. بنابراین چندان هم نباید این قوانین را بهشکل سفت و سخت قبول داشته است و پیش خود گمان کنیم که تنها ما درست فکر میکنیم و دیگرانی که از خط افق استفاده نمیکنند، در اشتباه هستند.
[relatedpost post=”100647″]
جمع بندی
با صحبتهایی که مطرح شد، متوجه میشویم که هیچ قانون خاصی در مورد خط افق وجود ندارد. شما میتوانید به خط افقهایی که در تصاویر وجود دارند، نگاه کنید و از آنها در عکسهای خود استفاده کنید. چنین چیزی باعق میشود که امکان مشاهدهی یک سفر بصری را در مورد سوژهی خود به بیننده انتقال کنید. از این خط افق میتوانید برای تنظیم و بهبود تجربهی بصری یک تصویر استفاده کنید. گفتنی است که استفاده از خط افق برای کاستن یا خنثی کردن یک مسیر تصویری اشتباه است.
خط افق را در جایی قرار دهید که حس میکنید برای ترکیب تصویری شما بهتر است و نسبت به محل قرارگیری آن دقیقا آگاه هستید. اگر تصمیم دارید اقیانوس، زمین یا یک ساختار عمودی را کج کنید، باید حتما یک دلیل خوب این کار خود داشته باشید و مطمئن باشید که برای بیننده تشخیص مفهوم آن امکان پذیر خواهد بود، چرا که دنیای شما در آن لحظه از دیدگاه بیننده کج خواهد بود.
در حال حاضر هیچ قانون ترکیبی برای استفاده از خط افق در یک تصویر وجود ندارد. ما خط افق را در این مطلب بررسی کردیم تا به شما کمک کنیم که آگاهی کاملی از خط افق در تصاویر خود داشته باشید و در صورت دلخواه از آنها استفاده کنید. هنگام عکاسی، همیشه نیم نگاهی به خط افق عکس خود داشته باشید، اما واقعا نیازی نیست که زیاد به آن فکر کنید.