یک عکس همین جسم را به فضای دوبعدی منتقل میکند اما با وجود حذف احساس لمس و یکی از بعدها یک عکس باز هم میتواند شکل کلی جسم و حتی بافت آن را منتقل کند. چطور؟ خط، شکل و فرم نیمی از اصول طراحی کلاسیک هستند که در سبکهای مختلف از جمله عکاسی حضور دارند. اما چطور یک شکل، خط یا فرم ساده میتوانند در عکس شما تاثیرگذار باشند؟ درک اصول طراحی باعث میشود صرف نظر از نوع سوژه کادربندی قویتری داشته باشید.
در این مقاله تمامی مواردی که باید در مورد خط، شکل و فرم در عکاسی بدانید را به شما آموزش خواهیم داد. تا انتها با ما باشید.
- 6 عنصر طراحی کلاسیکی که یک عکاس باید بشناسد
- انواع شکل در ترکیببندی عکاسی
- 10 روش برای استفاده از خط، شکل و فرم در عکاسی
- درک تاثیر شکل و فرم روی احساس عکس
- استفاده از نور برای ایجاد احساس سه بعدی در یک عکس دو بعدی
- بازی با شکل با استفاده از فواصل کانونی مختلف
- خطوط را ببینید
- فقط به یک شکل رضایت ندهید
- اشکالی که وجود ندارند را نادیده نگیرید
- پیدا کردن تعادل
- استفاده از مثلثها
6 عنصر طراحی کلاسیکی که یک عکاس باید بشناسد
6 عنصر طراحی کلاسیک وجود دارد که شکل، فرم و خط نیمی از آنها را تشکیل میدهند و روی دو عنصر دیگر هم تاثیر دارند. ما در اینجا روی همین سه مورد تمرکز داریم اما دیدن تصویر بزرگتر و اینکه خط، شکل و فرم دقیقا کجا ایستادهاند باعث میشود راحتتر این موضوع را درک کنیم: این 6 عنصر به شرح زیر هستند
شکل: شکل دو بعدی است. بله، خود عکس هم دو بعدی است اما شکل در عکاسی هیچ نشانهای از عمق ندارد. اکثر اوقات برای اینکه یک جسم دوبعدی را به شکلی نشان دهیم که بعد عمق نداشته باشد از نورپردازی از جلو یا پشت استفاده میشود. اجسامی که با کمک نور یا پرسپکتیو به آنها عمق داده میشود شکل نیستند بلکه فرم هستند.
فرم: اجسامی که به نظر میرسند عمق دارند صرف نظر از اینکه داخل یک عکس دوبعدی هستند جزء عنصر طراحی فرم قرار میگیرند. برای اینکه یک فرم عمق داشته باشد معمولا از نوری که باعث ایجاد سایه میشود یا زاویهای خاص به جای زاویه مستقیم استفاده میشود.
خط: خط تشکیل دهندهی لبههای شکل است اما شکل خاص خودشان را هم دارند. خطها میتوانند چشم را در سطح یک عکس هدایت کنند و به عنوان یکی از ابزارهای قوی ترکیببندی مورد استفاده قرار بگیرند.
الگو: زمانی که خطها، شکلها و فرمها تکرار میشود باعث خلق الگو میشوند. الگوها میتوانند احساس آرامش یا در صورت شکستن احساس ناآرامی را منتقل کنند.
بافت: بافت باعث ایجاد حس عمق در تصاویر دوبعدی میشود. بافت را هم میتوان در عکاسی با کمک نور تقویت کرد.
رنگ: رنگ ممکن است جزء عناصر طراحی هندسی نباشد اما از اهمیت زیادی برخوردار است. با استفاده از رنگ میتوانید نگاه بیننده را جلب کنید و یا یک احساس خاص در عکس ایجاد کنید.
انواع شکل در ترکیببندی عکاسی
شکل در عکاسی حاوی عناصر مختلفی است (و با شکلهایی که در مدرسه یاد میگیرید متفاوت هستند). در عکاسی میتوانید شکل را به چند روش مختلف دستهبندی کرد:
هندسی: شکلهای هندسی لبههایی صاف و مشخص دارند. در عکاسی این نوع شکلها بیشتر در سازههای انسانی مثل عکاسی معماری دیده میشوند.
ارگانیک: سازههای ارگانیک پر از پیچ و خم هستند و ممکن است از لحاظ هندسی کامل نباشند. این نوع شکلها اغلب در طبیعت دیده میشوند. میتوان برای مثال به خمیدگی گلبرگ یک گل اشاره کرد.
مثبت: شکل مثب یا Positive اولین چیزی است که ما زمانی که به شکل فکر میکنیم در ذهن ما نقش میبندد. شکل مثبت شکلی است که توسط یک جسم ایجاد شده است.
منفی: فضای منفی به فضای باقی مانده یا بخشهایی از عکس که در آن جسمی وجود ندارد گفته میشود. یک جسم منفی میتواند شکاف موجود در یک دره یا جسمی که توسط خطوط دو شکل مثبت ایجاد شده است باشد.
[relatedpost post=”106617″]
10 روش برای استفاده از خط، شکل و فرم در عکاسی
آشنایی با تمامی این مفاهیم خیلی خوب است اما چطور باید از آنها به شکل عملی استفاده کنیم؟ در قدم اول باید یاد بگیرید که اجسامی که همیشه میبینید را به شکل معمول نبینید و به آنها به چشم خط، شکل یا فرم نگاه کنید.
درک این مورد قدم اول است. قدم دوم پیدا کردن خط، شکل و فرم در عکسهای قبلی خودتان و عکسهای افراد دیگر است.
در ادامه برای تقویت این مفاهیم پایه چند نکته برای شما آماده کردهایم که میتوانید از آنها در کارهای خودتان استفاده کنید تا ترکیببندی قویتری داشته باشید.
درک تاثیر شکل و فرم روی احساس عکس
همانطور که یک رنگ میتواند حس کلی عکس را تغییر دهد، شکلها، فرمها و خطوط هم میتوانند احساس کلی عکس را هم تغییر دهند. درک تاثیر هر عنصر روی احساس کلی عکس به شما این امکان را میدهد ترکیببندی، نوردهی و دیگر عناصر را برای انتقال همان حس تنظیم کنید.
اجسام گرد مثل دایره و بیضی به دلیل نداشتن گوشه و لبه باعث ایجاد حس حرکت میشوند. در مقابل مستطیل، مربع و به صورت کلی خطوط صاف و گوشههای تیز باعث ایجاد حس ثبات میشوند.
مثلث در عکاسی باعث هدایت چشم بیننده به سمت نوک مثلث خواهد شد. در صورتی هم که مثلث را برعکس کنید و نوک آن به سمت پائین باشد، به دلیل عدم قرار گرفتن شکل روی یک پایهی مناسب باعث ایجاد حس عدم تعادل در بیننده خواهید شد.
شکلهای غیرمعمولی هم که اندازهی اضلاع آنها متفاوت است باعث احساس تنش در عکس خواهند شد.
برای خطوط جهت خط نقش خیلی مهمی در احساسات عکس خواهد داشت. خطوط موازی به نظر میرسد به یک نقطهی خاص منتهی میشوند به همین خاطر احساس حرکت خیلی قویتری در عکس ایجاد خواهند کرد. همچنین این نوع خطوط چشم بیننده را به سمت جایی که به آن منتهی میشوند هدایت میکنند. همچنین خطوط قطری که به نقطهای در دور دست منتهی میشوند باعث ایجاد حس عمق در عکس خواهند شد.
در مقابل خطوط عمودی باعث ایجاد حس قدرت یا ثبات خواهند شد ولی خطوط افقی بیشتر باعث ایجاد حس آرامش و صلح خواهند شد. احساسی که خطوط خمیده ایجاد میکنند شبیه احساسی است که با اشکالی مثل بیضی و دایره منتقل میشود.
برخی عناصر شکل و فرم را در عکاسی نمیتوانید تغییر دهید
به عنوان یک عکاس نمیتوانید بگوئید که احساس ثبات مستطیلی که آنجا قرار دارد را دوست ندارید و آن را کاملا به یک شکل دیگر تبدیل کنید. فقط در صورتی که همزمان در عکاسی و گرافیک مهارت داشته باشید و با کمک فتوشاپ و تکنیکهایی مثل Photo Manipulation میتوانید شکلها را دقیقا به صورتی که خودتان میخواهید تغییر دهید.
البته این بدین معنی نیست که نمیتوانید نقش شکل در ترکیببندی را تغییر دهید. برای مثال میتوانید از یک انبار بزرگ به شکلی عکاسی کنید که به صورت یک شکل مستطیلی دیده شود و یا در یک گوشهی آن بایستید و از خطوط قطری استفاده کنید و شکل را به فرم تبدیل کنید.
یا میتوانید با تاباندن نور از پشت به یک توپ آن را به شکل یک دایره تاریک به تصویر بکشید یا با تاباندن نور از کنار آن را از یک شکل به یک فرم تبدیل کنید و باعث ایجاد حس عمق در آن شوید.
در زمان عکاسی 2 بعدی از دنیای 3 بعدی پرسپکتیو خیلی مهم است
یک جسم سه بعدی از زوایای مختلف ممکن است اشکال مختلفی داشته باشد. برای مثال در صورتی که از کنار به یک ماگ نگاه کنید شبیه به استوانه است و احتمالا یک خط خمیده به عنوان دسته روی آن قرار دارد. در صورتی که از بالا به پایین به این ماگ نگاه کنید آن را به صورت یک دایره کامل میبینید. تغییر پرسپکتیو برای اجسام مختلف باعث خواهد شد که آن جسم به شکلهای مختلف دیده شود.
یک جسم را از تمام زوایای ممکن ببینید و سپس شکلی که بیشترین کاربرد را برای شما دارد یا میتواند احساس مدنظر شما را ایجاد کند انتخاب کنید. همچنین پرسپکتیو به شما این امکان را میدهد که بین شکل یا فرم یکی را انتخاب کنید.
استفاده از نور برای ایجاد احساس سه بعدی در یک عکس دو بعدی
روش دومی که میتوانید بین شکل و فرم در عکاسی یکی را انتخاب کنید استفاده از نور است. در صورتی که میخواهید یک جسم را به صورت شکل به تصویر بکشید، نور، جسم یا خودتان را به شکلی جابجا کنید که نور به صورت مستقیم پشت سر یا جلوی جسم موردنظر قرار بگیرد. این کار باعث ایجاد یک جسم ضدنور یا یک جسم با نوردهی از جلو خواهد شد.
در صورتی که میخواهید به جسم موردنظر به عنوان یک فرم حس عمق بدهید به شکلی صحنه را تغییر دهید که نور با زاویه خاصی از کنار به جسم موردنظر بتابد. نورپردازی از کنار باعث ایجاد سایههایی خواهد شد که در زمان نگاه کردن به یک عکس دوبعدی باعث سرنخ دادن به ذهن خواهد شد.
[relatedpost post=”117681″]
بازی با شکل با استفاده از فواصل کانونی مختلف
لنزی که از آن استفاده میکنید نقش خیلی مهمی در مورد نحوه دیده شدن شکلها در تصویر شما بازی میکند. لنزهای واید باعث اعوجاج و انحراف خطوط صاف خواهند شد و لنزهای تیلت شیفت هم باعث اصلاحا این انحراف میشوند. اما نوع لنز روی مواردی بیشتر از انحراف تاثیرگذار است. فاصله کانونی لنز باعث افزایش فاصله یا کاهش آن خواهد شد.
لنزهای واید باعث خواهند شد فاصله بین اشیا یا فاصله بین لبههای اجسام بیشتر از چیزی که هست به نظر برسد. در مقابل یک لنز تله فوتو باعث میشود اشیا مختلف نزدیک به هم دیده شوند. این بدین معنی است که در صورتی که بخواهید دو جسم بدون جابجا شدن نزدیک به هم دیده شوند باید از لنزهایی با فاصله کانونی طولانیتر استفاده کنید و برای ایجاد فاصله از لنز وایدتر استفاده کنید.
در زمان کار با فرم همین مفهوم برای اجزا مختلف یک جسم کاربرد دارد. در صورتی که فرم حاوی قسمتهایی است که نزدیکتر یا دورتر از دوربین هستند (برای مثال وقتی که سوژه به شکلی ژست میگیرد که بالا تنهی او به سمت دوربین خم شده است) یک لنز واید باعث خواهد شد این فاصله بیشتر به نظر برسد اما لنز تله باعث کاهش این فاصله میشود.
خطوط را ببینید
شکل و فرم ابزارهای مهمی در ترکیب بندی عکاسی هستند. اما این بدین معنی نیست که یک خط ساده قدرت کمتری دارد. همانطور که به دنبال شکل هستید به دنبال خط هم باشید. به دنبال خطوطی بگردید که چشم بیننده را به سمت سوژه هدایت میکنند.
یاد بگیرید خطوطی را ببینید که به نقطهای در دور دست منتهی میشوند تا بتوانید به بیننده احساس عمق را منتقل کنید.
کدام یک بیشتر میتوانند احساس صحنه را منتقل کنند؟ خط یا شکل؟ پاسخ دادن به این سوال به شما کمک میکند تصمیم بگیرید ترکیببندی را براساس خطوط و یا براساس شکلهایی که خطوط ایجاد میکنند انجام دهید.
فقط به یک شکل رضایت ندهید
به احتمال زیاد شما فقط از یک شکل روی یک پس زمینه خالی عکاسی نمیکنید. با اینکه حتما باید شکل سوژه را در نظر داشته باشید اما نباید بقیه اجسام موجود در عکس را هم نادیده بگیرید.
آیا اشکال مشابهی وجود دارد که بتوانید از آنها برای ایجاد یک الگو استفاده کنید؟ آیا اشیاء متضادی وجود دارد که بتوانید از آنها برای ایجاد کنتراست استفاده کنید؟
نگاه کردن به بقیه شکل ها، فرمها و خطوط موجود در زمان عکاسی میتواند به شما کمک کند راحتتر کادر موردنظر برای عکاسی و اجسامی که باید خارج از کادر باشند را انتخاب کنید.
اشکالی که وجود ندارند را نادیده نگیرید
پیدا کردن شکل های منفی در زمان عکاسی سختتر است و به همین خاطر استفاده از آنها خیلی متداول نیست اما شما نباید آنها را به صورت کامل نادیده بگیرید. زمانی که فضای منفی بین دو جسم یک شکل مشابه و کاملا قابل تشخیص ایجاد میکند علاوه بر اینکه ترکیببندی شما خیلی قویتر خواهد بود بلکه عکس شما هم به نسبت عکسهای دیگر از همان سوژه قابل توجهتر خواهد بود.
همزمان که به شکلهای ایجاد شده توسط اجسام موجود در صحنه نگاه میکنید فضای خالی موجود در پس زمینه را هم ببینید.
پیدا کردن تعادل
تعادل خط، شکل یا فرم نسبت به دیگر اجزای صحنه چگونه است؟ آیا آنها فقط بخش کوچکی از تصویر هستند یا تمام تصویر را شامل میشوند.
تعادل در مورد این است که چه فضایی در اطراف شکل خالی مانده یا نمانده است. حالتهای مختلف را با زوم کردن یا استفاده از زاویه واید امتحان کنید. احساس این شکل چطور تغییر میکند؟
یک عکس واید از یک جسم هندسی ساده باعث ایجاد حس مینیمالیسم میشود و یک کلوزآپ از همان جسم ممکن است شکل و بافت آن را به نمایش بگذارد.
تعادل تعیین میکند که بیننده به کدام زوایای شکل یا فرم جذب شود. برای مثال برای اینکه روی یک جسم که اطراف آن فضای کافی وجود دارد تاکید کنید سعی کنید به اندازهی خود جسم در اطراف آن فضای خالی قرار دهید.
با استفاده از قانون یک سوم احساس یک جسم خمیده را تقویت کنید و یا با قرار دادن یک جسم کاملا متقارن در وسط کادر تاکید روی آن را افزایش دهید.
[relatedpost post=”128980″]
استفاده از مثلثها
تمامی شکل ها در عکاسی نقش دارند اما به دلیل آنکه مثلثها چشم بیننده را هدایت میکنند باید توجه به بیشتری به آنها شود. چشم بیننده به سمتی هدایت میشود که نوک مثلث قرار دارد.
به دلیل حرکت عکاسها پرتره برای عکسهای گروهی سعی میکنند مردم را به شکل مثلث قرار دهند تا بیننده تمامی افراد موجود در عکس را ببیند.
پیدا کردن خط، شکل و فرم در عکاسی را تمرین کنید
به عنوان انسان ما اجسام را برای چیزی که هستند میبینیم نه شکلی که دارند. ترکیببندی عکس همیشه تحت تاثیر چیزی که الهامبخش شما است خواهد بود اما یاد گرفتن اینکه چطور خط، شکل و فرم را در عکاسی ببینید به شما کمک میکند صحنه را به شکلی به تصویر بکشید که باعث شگفتزده شدن بیننده هم بشود.