آموزش تولید محتوای ویدئویی و تدوین

دسته بندی محصولات

  • عکاسی

  • فیلمبرداری

  • نورپردازی

  • تجهیزات صدا

  • لوازم جانبی

  • لوازم جانبی موبایل

  • محصولات دست دوم

  • محصولات آموزشی

لوازم جانبی دوربین

(همه محصولات)

از ماه

ویدئو/پادکست
از ماه

داستان دوربینی که از ماه عکاسی کرده را در پادکست زیر گوش کنید:

عکاسی از ماه

متن پادکست:

حرف و حدیث درباره این حراجی و دوربینی که در آن فروخته شد خیلی زیاده. خیلی‌ها می‌گن این دوربین هیچوقت روی سطح ماه نرفته. و از طرف دیگه حرف و حدیث‌هایی هست که می‌گن ممکنه فروش این دوربین، بر خلاف قوانین سفت و سخت ناسا باشه و آژانس هوایی ناسا ممکنه بتونه برای فروش این دوربین، حکم توقیف بگیره و اون رو برگردونه. بهرحال هنوز مطمئن نیستیم درباره سرنوشت این دوربین. اما چیزی رو که مطمئنیم اینه که این دوربین هسلبلاد 500 با اون لنز 70 میلی‌متریش، یکی از 14 دوربینی هست که فضانوردا ، تو ماموریت‌های خودشون برای چرخش به دور مدار ماه و خوب، برای راهپیمایی روی سطح ماه، همراهشون بوده. سری ماموریت‌هایی که به Apollo شهرت دارند. ماموریت‌های فضایی ایالات متحده برای نشاندن انسان روی کره ماه که از 1969 تا 1972 ادامه داشت.

این پادکست با حمایت نورنگار توسط دیج ایمیج با گویندگی امیر یاری تهیه شده است. نورنگار، یک شرکت معتبر تو زمینه تجهیزات عکاسی و فیلمبرداری هست. من خودم سال‌هاست باهاشون آشنا هستم. هم تجهیزات دست اول و معتبری رو وارد می‌کنن و هم اینکه دوربین‌ها و  لنز‌هام رو گارانتی می‌کنم. یه گارانتی طلایی دارن که تا 15 ماه هر بلایی سر دوربین و لنز بیاد، می‌گیرن و مجانی درستش می‌کنن. امیدوارم هیچوقت لازم نشه از این گارانتی‌تون استفاده کنین، اما بهرحال شرط عقل اینه که اگر یه اتفاقی پیش اومد، یه گارانتی معتبر، یه بیمه درست و حسابی، غرامت اون اتفاق رو بهتون بده.


نورنگار یه وب‌سایت هم داره که حدود 15 سال قدمت داره، هم قیمت‌هاش به روز هست و هم فروش آنلاین دارن. کافیه اسم نورنگار رو سرچ کنین توی گوگل یا مستقیم برین به 
NoorNegar.com. خوب بریم سراغ ماجرای این قسمت…

این گامی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است. این جمله‌ای بود که نیل آرمسترانگ، به عنوان اولین کسی که پا روی ماه گذاشت، گفت و تو اون زمان تقریبا بیشتر از نیمی از مردم جهان، داشتن اون رو می‌شنیدن. همین پارسال هم یه فیلمی درباره همین موضوع ساخته شد که فیلم خوبی بود و خود من ازش خیلی لذت بردم. این سفر ماموریت Apollo 11 بود و در سال 1969 اتفاق افتاد. دو سال بعدش،ماموریتی که درباره‌ش می خوام حرف بزنم، یعنی آپولو 14 انجام شد.

هشتمین ماموریت از سری ماموریت‌های ایالات متحده به ماه . اینماموریت‌ها با شماره مشخص می‌شدن. که البته 5 تا از این ماموریت‌ها هیچوقت به ماه نرسیدند. آپولو 14 سومین ماموریتی هست که ناسا موفق شد انسان رو روی ماه پیاده کنه. فضانوردا توی این ماموریت 9 ساعت وقت داشتن روی ماه کنکاش کنن، عکس بگیرن، فیلم بگیرن و برگردن. حالا اشکال کار کجاست؟ اشکال اینجاست که این دوربین‌هایی که بردن، مثل دوربین‌های امروزی نبودند که اینقدر سبک و کوچیک باشن. هر کدوم از اونها اندازه یه تلویزیون وزن داشتن. طبق قوانین پرواز به ماه در اون دوران، فضانوردها موظف بودن برای اینکه سفینه سنگین نشه و جا برای سنگ و خاک و چیز‌هایی که برای آزمایش قراره حمل کنند باز بشه. همه دوربین‌هاشون رو پس از اتمام کار، فیلم‌هاشون رو در بیارن و خود دوربین‌ها رو جا بذارن بیان. در واقع دوربین‌ها تو سفرهایی که به سطح ماه انجام می‌شدن، یک وسیله یک بار مصرف به حساب میومدن و باید دور ریخته می‌شدن.

اما براساس اسنادی که از ناسا منتشر شده، توی اون سری ماموریت‌ها دستکم 4 تا از این دوربین‌ها برگردونده شدن. یعنی از اون 14 تا دوربینی که طی این سال‌ها به ماه رفتن، حداقل 4 تا رو مطمئنیم که به زمین برگشتن. این دوربین ها کاملا معلومه چی هستند دیگه، شماره سریالشون، مدلشون، همه چی معلومه. البته نه اینکه این چهار تا موجود هستند. فقط می‌دونیم که 4 بار، دوربین‌ها از فضا برگشتن به زمین. اما وقتی برمی‌گردن، خوب فیلمش رو درمیارن و سفر بعدی می‌برن با خودشون دیگه. کلا این دوربین‌ها چیز‌های با ارزشی بودن و وقتی برمی‌گشتن زمین، دوباره برای ماموریت بعدی فرستاده می‌شدن به فضا. اتفاقا مدتی پیش از این حراجی که ما درباره‌ش صحبت می‌کنیم، یکی از همین دوربین‌ها رو یک کلکسیونر روی اینترنت گذاشته بود برای فروش. اینها ربطی به دوربینی که می‌گیم از ماه برگشته نداره‌ها. یه مدل از همین‌ها بود، یکی از همین دوربین‌های هسلبلاد 500، بدون لنز البته. قیمتش رو 40 هزار دلار گذاشتن. یه دوربین SLR مدیوم فرمت با لنز قابل تعویض. بدون لنز البته.

حالا قصه این 4 تا دوربینی که گفتم توی اسناد ناسا اومده که اینها از ماه برگشتن چی بوده؟ اینها تو ماموریت‌های مختلف به دلایل مختلفی برگردونده شدن، اما سندی در دست نیست که آیا واقعا روی سطح ماه رفتن یا نه. نکته اینجاست که دوربین‌هایی که توی اون ماموریت به ماه رفتن ، همه‌شون روی دست استفاده نمی‌شدن. معمولا یکی برای استفاده روی دست بودن که فضانوردا ببرن روی سطح ماه و باهاش عکس بگیرن، یکی دو تا هم توی ماه‌نورد بودن. ماه‌نورد یا Lunar Module در واقع همون وسیله‌ای هست که فضانوردا با اون خودشون رو از سفینه اصلی، به سطح ماه می‌رسونن و نمونه جمع می‌کنه. در واقع شبیه به یه اتاقک هست که از سفینه اصلی جدا می‌شه و می‌شینه روی ماه و بعد از تموم شدن ماموریت، فضانوردا با همون برمی‌گردن به سفینه اصلی و برمی‌گردن به زمین. اونجایی که می‌گیم جا کمه و وزن زیاده و باید دوربین‌ها بندازن دور و اینها، در واقع به خاطر کمبود جا توی این Lunar Module هست، نه خود سفینه اصلی که روی مدار ماه قرار می‌گیره.

اولین عکس

بریم سراغ ماموریت آپولو 14. توی ماموریت آپولو 14 دو فضا نورد به نام‌های Edgar Mitchell  و Alan Shepard  قرار بود روی سطح ماه راه برن و عکاسی کنند. خلبان‌های بسیار کار آزموده، پس از تمرین‌های فوق‌العاده سنگین، قراره برن روی ماه، دو تا توپ گلف ببرن، با چوب گلف بهش ضربه بزنن و حرکت و شتاب و این داستان‌ها رو اندازه‌گیری کنند. نمونه بردارن، عکس بگیرن، فیلم بگیرن و برگردن. ماموریت موفقیت آمیز بود. اونها نشتن روی ماه و ما اینها رو توی عکس‌هاشون میبینیم.

اما تو همون زمان هم یک دوربین دیگه هم توی ماه‌نورد بود که از اونا فیلمبرداری می‌کرد. یه دوربین فیلمبرداری 16 میلی‌متری ساخت شرکت Maurer  که حالا جلوتر درباره همین هم صحبت می‌کنیم. اصلا واقعیتش، همین دوربین بود که همه این داستان‌هایی رو که می‌خوام تعریف کنم راه انداخت و موضوعش، موضوع تغییر قوانین ناسا شد. این دوربین فیلمبرداری رو وصل کرده بودن داخل ماه‌نورد که وقتی پیاده می‌شن ازشون فیلم بگیره. پیاده شدن و طبق برنامه ماموریت جلوی دوربینه یه کم راه رفتن و دو تا توپ گلف رو هم همراهش بود، اونها را هم پرت کردن این طرف اونطرف و بعد هم کار‌های تحقیقاتی رو شروع کردن.

اولین دوربین

بعد از چند ساعت که این دو تا کارشون تموم می‌شه، یه سری اشکال پیش اومد توی بلند شدن. میشل خورد زمین و حالش بد شد و کار‌ها به هم پیچید. زمانبندی داشت به هم می خورد. برای همین هم این دو نفرريال یعنی شپرد و میشل، سعی می‌کنن هرچه سریع‌تر خودشون رو برسونن به سفینه. حالا وقت داره تموم می‌شه. زمان پرواز داره رد می‌شه و ممکنه پروژه با شکست روبرو بشه. شکست پروژه، نه به این معنی که نتونن برسن به ماه، رسیدن، شکست، یعنی برای همیشه در فضا مدفون بشن. چون اینها باید تو یه لحظه خاص از سطح ماه جدا بشن که بتونن خودشون رو به سفینه اصلی روی مدار برسونن و وارد سفینه بشن دیگه.

سوپروایزر میشل قبلا بهشون گفته بود که چجوری باید دوربین‌ها رو باز کنن و فیلم‌ها رو در بیارن. خوب یادمون هست دیگه داریم درباره چه دوربین‌هایی صحبت می‌کنیم. درباره اون دوربین‌های عکاسی هسلبلاد قطع متوسط. اونها کارت حافظه نمی‌خوردن که باز کنی و فیلمش رو بکشی بیرون و بذاری جیبت. فیلم‌های بزرگ 120 میلی‌متری می‌خوردن. اندازه اون فیلم‌ها تقریبا دو سه برابر این فیلم‌های نگاتیوی هست. عکاسای قدیمی‌تر یادشون هست، تا همین چند سال پیش این فیلم‌ها یک استاندارد مهم به حساب میومد و تو بازار بود. اونها باید فیلم‌ها رو جمع می‌کردن، در دوربین رو باز می‌کردن و کاست فیلم‌ها رو می‌کشیدن بیرون. اون هم چه فیلم‌هایی. شوخی نیست. تنها چیزی که قراره از چند میلیون دلار سرمایه‌گذاری ناسا برگرده به زمین، همین چند تا فیلم هست و اون تیکه خاک و سنگ‌ها.

اولین عکس از ماه

Family and friends gather at the Lunar Theater at the Saturn V Building to honor the remembrance of Edgar Mitchell with a wreath laying.

میشل تعریف می‌کنه که وقتی خودش رو می‌رسونه پای پله‌ها یادش میفته دوربینی که با خودش برده بود رو هنوز فیلمش رو در نیاورده. میگه “آلن شپرد روی پله‌ها وایستاده بود و با عجله توی گوشی داد زد، ولش کن، خود دوربین رو بیارش تو با خودت”. میشل اینا دو تا گزینه بیشتر نداشت، دوربین‌ها رو بندازه بیرون و وقتی برگشت به زمین، توبیخ بشه و بشه تنها فضانوردی که فیلم‌های دوربین‌هاش رو برنگردونده، یا دوربین‌ها رو ببره توی ماه‌نورد و ماه‌نورد رو سنگین کنن و احتمال هر نوع تغییر مسیر و نرسیدن به سفینه اصلی هم ممکنه پیش بیاد. میشل تو اون لحظه،گزینه دوم رو انتخاب کرد و چند دقیقه بعد، با همون دوربین توی دستش، نشسته بود توی ماه‌نورد، توی Lunar Module.

حالا توی سفینه‌ای که داره برمی‌گرده زمین، 3 تا دوربین داریم. 2 تا دوربین عکاسی هسلبلاد که فضانوردا، فیلم‌هاشون رو هنوز در نیاوردن و همراهشون دارن برمی‌گردونن و یه دوربین فیلمبرداری  Maurer 16mm که اون رو هم داشتن همراه با فیلمش برمی‌گردوندند زمین.

میشل، مثل دو تا فضانورد دیگه، بعد از بازگشت به زمین 3 هفته در قرنطینه بودند و بعد از اون، اولین روز کاری که بعد از قرنطینه، برمی‌گرده سر کارش، می‌بینه که یک سری وسایل روی میزش گذاشتن و کنار اونها، یه دوربین Maurer هم هست. و یه یادداشت که روش نوشته، یادگاری از تیم آپولو 14. کدوم دوربین؟ دوربین فیلمبرداریه. همون دوربین Maurer. دوربین‌های عکاسی هسلبلاد هم رفتن توی انبار تجهیزات ماموریت‌های ناسا. این‌ها دو تا از اون 4 تا دوربینی هستند که گفتیم براساس اسناد ناسا به زمین برگشتن.

حالا بیایین یه خورده زمان رو دور تند کنیم. سری ماموریت‌های آپولو، دو سال بعدش متوقف شد. سال 2011 هست و از اون سال 48 سال گذشت. میشل که اون زمان، توی اون ماموریت 35 سالش بود، طی این سال‌ها همون کاری رو کرد که اغلب فضانوردا و فیزیک‌دان‌ها و ریاضی‌دان‌های کارمند ناسا بعد از بازنشستگی انجام می‌دن. رفت شروع کرد به تدریس و سخنرانی و سمینار و نوشتن کتاب خاطرات و از این دست کار‌ها. طی این سال‌ها هم همیشه دوربین Maurer خودش رو که یادگاری گرفته بود گذاشته بود روی قفسه و برای مهمانانش توضیح می‌داد که این دوربین از چی فیلم گرفته. از اینکه توی ماموریت Apollo 14 بود و داشت می‌مرد و چجوری تونستن برگردن و خلاصه این دوربین، همه اون اتفاق‌ها رو ضبط کرده و شاهد اون‌ها بوده. واقعیتش اینه که تو این سال‌ها خیلی از  وسایلی که فضانوردا همراه خودشون داشتن رو می‌ذاشتن تو حراجی‌ها. از سوزن ته‌گرد و مداد و دفترچه یادداشت، تا کیف دستی و کفشی که تو سفینه پاشون بود. اما میشل یه حس عجیبی به این دوربین داشت.

جالبه مثلا یه بار تو ماموریت آپولو 15، یعنی ماموریت بعد از ماموریت میشل، فضانوردایی که تو ماموریت بعد از اینها قرار بود به ماه برن، یه شرکت آلمانی اومد یه پیشنهاد عجیب داد بهشون. گفتن شما یه سری پاکت تمبر خورده، با تمبر‌های رسمی ایالات متحده برای فضانوردی و اینها رو با خودتون ببرین به ماه، ببرین روی سطح ماه و بعد برگردونین زمین و امضا شون کنین. ما هم برای این کار یکی 7000 دلار بهتون می‌دیم. اونها هم قبول کردن و یواشکی این کار رو کردن و حدود 300 تا پاکت رو بردن و آوردن و خلاصه بعدا گندش در اومد و ناسا تعلیقشون کرد و مدالهاشون رو گرفت و خلاصه بدجوری موضوع به هم پیچید. برای همین هم میشل تو این سال‌ها، هیچوقت سراغ این دوربینه نرفت.

دوربین، از یه سفر فضایی، خیلی خیلی چیز خاصی هست. دوربین‌هایی که برمی‌گشتن رو هم نمی‌بردن موزه که. گفتم دیگه، اینها دوربین‌های خاصی بودن و تو دوران خودشون، فوق‌پیشرفته محسوب می‌شدن. برای همین هم اگر احیانا برمی‌گشتن به زمین، دوباره تو سفر بعدی می‌بردن با خودشون و نهایتا می‌نداختن دور. یعنی ما حتی مطمئن نیستیم که اون دوربینی که اول پادکست حرفش رو زدیم، واقعا یکی از همون‌هایی باشه که رفته روی سطح ماه.

چند سال قبل از اینکه پروژه آپولو شروع بشه، رئیس‌جمهور کندی در سال 1963 در مورد اکتشافات فضایی ایالات متحده خیلی پیگیر بود. اون موقع ناسا می‌دونست که اگر قرار باشه پای یک انسان به فضا برسه، مهم‌ترین دستاوردش، ثبت اون لحظه‌ها هست. اثبات اینکه یک آمریکایی پاش به ماه رسیده، از تحقیقات نجوم و فیزیک و زیست‌شناسی این پروژه مهم تر بود. دوران، دوران جنگ سرد بود و آمریکا می‌دونست که می‌تونه عکس ها و فیلم‌هایی که از اون سفر برمی‌گرده رو بکوبه تو سر شوروی و تحقیرش کنه. این بود که افتادن دنبال یک شرکتی که بتونه تکنولوژی مورد نیاز برای این کار رو ارائه بده. اینجوری شد که رسیدن به هسلبلاد. یک شرکت دوربین سازی سوئدی. تو اون روزگار، نه ناسا اینقدر غول شده بود، نه هسلبلاد، نه اصولا فضا هنوز اینقدر شناخته شده بود. هیچکس فکرش رو هم نمی‌کرد که مستند کردن فضا، اینقدر اهمیت پیدا کنه. بهرحال هسلبلاد به محض اینکه فهمید موضوع از چه قراره شدیدا شروع کرد به تلاش کردن تا بتونه خودش رو از بقیه رقباش جلو بندازه.  رقبایی مثل کداک که غول بی‌بدیل صنعت عکاسی بود و اتفاقا خودش آمریکایی بود. و نیکون، که تو ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم، داشت پا می‌گرفت و دوربین‌هاش تازه داشتن بازارهای جهانی رو می‌دیدن. (قابل توجه عاشقای کانن، اون موقع کانن کلا جزو رقبا نبود)

هسلبلاد شروع کرد به کار روی دوربین‌های پیشرفته‌ای که ناسا بتونه با خودش ببره فضا و بعد از دو سال بالاخره سری EL خودش رو معرفی کرد. این دوربین‌ها تو اون زمان فوق‌العاده بودن، اما ناسا باز هم چیز بهتری می‌خواست. ناسا یه دوربینی می‌خواست که عکس‌برداری پی در پی سریعی داشته باشه با سرعت شاتر خیلی بالا که اگر نور خیلی شدید بود بتونن نور رو کنترلش کنن. تو این رقابت، بالاخره هسلبلاد تونست از رقباش بیفته جلو و سال 1968 دقیقا همون چیزی رو ساخت که مهندسای ناسا لازم داشتن. دوربین هاسلبلاد 500 که گفته می‌شد تغییراتش عجیب و غریب بوده. از بهبود مکانیزم شاتر دوربین که خیلی سریع‌تر شده بود تا لنزی که کارل زایس اون رو ساخته بود. کارل زایس، همون شرکتی هست که صنعت اپتیکش سال‌هاست حرف اول رو می‌زنه تو دنیای عکاسی و اگر آشنا باشین، این روز‌ها هم نوکیا داره با استفاده از لنز‌ها و اعتباری که این شرکت داره، دوباره موبایل‌هاش رو سر پا می‌کنه. نوکیا دوباره داره با اسم زایس، زنده می‌شه.

حالا هاسلبلاد با کمال افتخار، همین مدل نهایی رو فرستاد برای ناسا. دوربینی که سرآمد تکنولوژی اون روزگار بود. ناسا هم اون رو همراه فضانوردای Apollo 11  فرستاد به ماه و عکس‌هایی که از اولین قدم‌های انسان روی ماه می‌بینیم، با همین دوربین گرفته شده. با همین هسلبلاد 500. این ماجرا دقیقاً 6 ماه قبل از شروع پرتاب سفینه فضایی آپولو 11، یعنی اول مارس سال 1969 هست. دو سال قبل از اینکه میشل، بره به ماه و اون دوربین فیلمبرداری رو بهش بدن.

میشل دوربینی که هدیه گرفته بود رو تو این سال‌ها نگه داشت. این دوربین هم موند و موند و موند تا 48 سال بعد. میشل 83 سالش شده بود. یه روز فکر کرد، من که دیگه آخر عمرمه، این رو بفروشم و بزنم به یه زخمی. این شد که فکر کرد دوربین Maurer خودش رو بذاره برای فروش. دوربین رو گذاشت برای فروش، منتظر بود بهش زنگ بزنن که بیا براش مشتری پیدا شده، نزدن. عوضش یکی زنگ زد، گفت: آقای میشل؟

-گفت بله.

-گفت من وکیل ناسا هستم، شما به دادگاه خوانده شدید.

-چرا؟

-دوربینی که گذاشتین برای فروش، جزو اموال ماست و باید اون رو برگردونین!

عکاسی از ماه

میشل یخ کرد. گفت همه همکارای من، چیز میزاشون رو می‌ذارن اینور اونور می‌فروشن. به من که رسید غیر قانونی شد؟ وکیله هم گفت: آره. حالا یه وقت یه مداد، یه خودکار یا یه کلاه آفتابی که توی مسیر سفینه سرشون بوده رو می‌ذارن می‌فروشن. اما نه دوربینی که تو سفینه اومده ماه و برگشته. اصن کی حق داشته این رو هدیه بده؟ مگه مال خودشون بوده که بخوان بدن ببری؟! یکی این بگو، یکی اون بگو، میشل هم قاطی کرد و داد و هوار که بعد از 50 سال چند تا عوضی توی ناسا یه دفعه یادشون افتاده سرشون کلاه رفته و باید تمام چیز‌هایی که مال خودم هست رو ازم بگیرن؟ دعوا بالا گرفت.

حالا تمرکز اصلی و نقشه شوم ناسا روی دوربین ماورر 16 میلی‌متری بود که ادگار میشل اون رو با خودش به خانه برده بود. ادگار میشل که حالا دستش به جایی بند نبود با حسرت درباره اون دوربین می‌گه:

– “من که دزد نیستم. من یه دانشمندم. اون تنها یادگار از دوران ماموریت‌های ماست. اصلاً خود ناسا به من اجازه بردن اون رو داده بود. اصلا حتی اگر این دوربین و سایر وسایلی که دارم دزدی باشن که نیستن، بازهم 50 سال مدت ‌زمان زیادی برای پیگیری این ماجراست و اصلا اعتبار قانونی ندارد.” بلافاصله زنگ زد به چند تا نشریه و شبکه‌های تلویزیونی و اینور و اونور. دوره، دوره‌ی اوباما بود. یادمون هست دیگه، شرایط اقتصادی آمریکا تو اون دوران خیلی بهم ریخته بود. اصلا به همین خاطر هم میشل می‌خواست این دوربین رو بفروشه. مجله‌ها و شبکه‌های خبری هم این رو کردن سوژه که ناسا از سر بی‌پولی داره جیب کارمندای سابقش رو خالی می‌کنه. یه جورایی همه امیدوار بودن که اون همه سر و صدا حول و حوش این پرونده جواب بده، اصلا خود میشل می‌گفت: آقا بذارین این بمونه پیش خودم. اصن پشیمون شدم، نمی‌خوام بفروشمش.

اما متأسفانه قاضی مربوط به این پرونده، احساسات میشل رو نسبت به یادگاری‌هاش ادله محکمه‌پسندی ندونست و میشل هم نتونست سند یا مدرکی بیاره که ناسا خودش اون دوربین رو بخشیده، برای همین دادگاه نتونست برای فضانورد پیر و بخت‌برگشته کاری بکنه و دوربین Maurer رو گرفتن. گرفتن و بردنش به موزه ملی هوا فضای اسمیتسونیَن (Smithsonian). میشل هم دست از پا دراز‌تر برگشت خونه.

حالا دوباره برمی‌گردیم سراغ ماجرای قبلی. اگر این دوربین رو برگردوندن به موزه، پس اون دوربین هسلبلادی که تو یه حراجی تو وین اتریش فروختن چی شد؟ اون کدوم دوربین هست؟ حالا می‌ریم سراغ اون. فعلا باید بگیم قضیه این دوربین میشل به کجا رسید!

تا زمان دوربین میشل، قوانینی که برای مالکیت لوازم و وسایل فضانوردا بود خیلی واضح و روشن نبود. یعنی یه قانون نانوشته بود که آقا، فضانوردا، هر چیزی رو که اجازه دارن از سازمان فضایی خارج کنن، مال خودشون باشه. کسی جلوشون رو نمی‌گرفت. بالاخره، یارو جونش رو گذاشته کف دستش و از زمین خارج شده. مثلا تو خیلی کشور‌های دنیا اینجوریه که کیف دستی خلبان‌ها رو نمی‌گردن. یعنی یه جورایی اطمینان می‌کنن بهشون و  می‌گن کسی که تو اون لول هست، دیگه نباید کیفش رو بگردن که چی می‌بره و چی نمی‌بره. حالا ببینین فضانوردا داستانشون چطوره. البته این قانون، شامل سنگ‌ها و سایر متریالی که از ماه استخراج شده نمی‌شد دیگه. یعنی قرار نبود سنگ‌های فضایی رو هم بذارن تو کیفشون و ببرن بیرون بفروشن.

اما ماجرای میشل باعث شد تا این قوانین رو بکشن بیرون. ماجرای دوربین میشل حساسیت روی حراجی‌ها و فروش تجهیزات فضانوردی رو بالا برد. همه زوم شدن رو این داستان و اصلا جو عوض شد و رفتن تو این فاز‌ها که ببین اینا دیگه چه چیزایی دارن کش می‌رن و می‌فروشن که تا حالا ما خبردار نشدیم. تو همون سال، پلیس فدرال یه نفر رو گرفت که توی ناسا پیمانکار خدماتی بود، این میومد پوشش‌های حرارتی جلوی شاتل‌های فضایی رو از انبار‌های ضایعات بلند می‌کرد می‌برد توی ebay می‌فروخت. به اینا می‌گن آجرهای حرارتی. حالا اینکه این ضایعات به درد کی می‌خورد رو کاری نداریم. اصلا شاید اون هم نمی‌فروخت کسی دنبالش رو نمی‌گرفت. اما نمی‌شه گفت چون این‌ها ضایعات هست اشکالی نداره، ببرن بفروشن. بالاخره شاتل افتاده زمین، منفجر شده، اینها هم ضایعات هستن دیگه. مشکل اینجاست که کاشف به عمل اومد کلی از اونها رو به خریدارانی خارج از خاک آمریکا فروخته. به چینی‌ها و اروپایی‌ها و غیره. ناسا تازه شصتش خبردار شد که تکنولوژی‌هایی که این سال‌ها اینجوری داره روشون کار می‌کنه رو چینی‌ها دارن به قیمت آهن‌پاره می‌خرن. این کار به شدت قوانین ایالات متحده رو نقض می‌کنه. ناسا اطلاعیه داد که اصلا این پوشش‌های حرارتی باید زیر خاک دفن بشن و اینها اصلا نباید از انبار‌های قرنطینه‌ خارج می‌شدن.

از دور که به مسئله نگاه می‌کنیم، می‌بینیم خدایی تا یه جایی هم اونها حق دارن. یکی از مسئولین ناسا به نام جیم هال (Jim Hull) در مورد این قضایا می‌گوید:

– به فرض که هیچ مشکلی در مورد تصاحب وسایلی که از فضا به زمین بازگشته‌اند وجود نداشته باشد و هر فضانوردی حق این را داشته باشد که هر چیزی دلش خواست را برای خودش بردارد. حالا شما تصور کنید که یک فضانورد بازنشسته که یک نوه باهوشی هم دارد و مقدار زیادی پول هم می‌تواند او را بسیار خوشحال کند نوه‌اش به او می‌گوید که با فروش چنین چیز با ارزشی در eBay می‌تواند پول خوبی به جیب بزند. خب حدس می‌زنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یک شی بسیار مهم و با ارزش دست کسانی خواهد افتاد که ارزش آن را نمی‌دانند و حتی ممکن است این چیز ارزشمند به ‌مرور زمان از بین برود. این مثال دقیقاً مانند این است که یک عتیقه با ارزش و منحصربه‌فرد به‌جای نگهداری دقیق در موزه، دست یک مجموعه‌دار حواس‌پرت باشد و به‌مرور زمان این عتیقه یا از بین برود و یا مفقود شود.

این شد که تو همون سال، اوباما اومد و یه قانونی رو تصویب کرد. اینکه فضانوردانی که در ماموریت‌های Mercury، Gemini و Apollo بودن، اگر چیزی رو با خودشون به عنوان یادبود آوردن که ناسا بهشون اجازه می‌ده تا اونها رو نگه دارن، حق نگهداری یا فروشش رو دارن. (این‌ سه تا ماموریت، همون ماموریت‌های قدیمی ناسا هستن که سعی داشت بره به ماه. ) وگرنه، هر چیزی که ناسا بخواد رو باید برگردونن. به جز این موارد، فضانوردانی که توی ایستگاه فضایی بین‌المللی بودن یا توی شاتل‌های فضایی که دور زمین یا روی مدار زمین قرار می‌گیرن یا به ماموریت‌های رفت و برگشتی می‌رن، حق تصاحب هیچ چیزی رو ندارن. تنها چیز‌هایی که می‌تونن بردارن، وسایل شخصی، مثل مسواک و حوله و اینهاست یا نهایتا چک لیست‌ها، کتابچه‌های راهنمای پرواز و وسایل یک‌بار مصرف که عمرشون تموم شده.

یعنی به‌طور کلی تو این قانون جدید دقیقا تصریح شده که این اشیاء باید برای ناسا به‌دردبخور و یا ضروری نباشد. هر چیز دیگه‌ای که ناسا صلاح بدونه، مال خودشونه.

پس دیدیم که فروش دوربین میشل به کجا رسید دیگه؟! به وضع شدن یه قانونی که فضانوردا دیگه هیچی رو نمی‌تونن بردارن و بفروشن. پس جریان اون دوربینی که دو سال بعد، با اون قیمت نجومی فروخته شد چیه؟ چجوری از وین اتریش سر درآورد و مال کی بود؟

حراجی‌ها، اعتبار‌سنجی‌های خودشون رو دارن. اونها خیلی مخفی کاری می‌کنن و منابع خودشون رو به این راحتی لو نمی‌دن. مسئول اعتبار سنجی حراجی اتریشی Westlicht که اون دوربین هسلبلاد رو به حراج گذاشته توضیحی که می‌ده اینه: ما نمی‌تونیم دقیقا توضیح بدیم که این دوربین چجوری از ناسا خارج شده. ولی می‌تونیم به یقین و صد در صد با اطمینان بگیم که این دوربین اصل هست. ما مدارکی داریم که این دوربین، تو ماموریت Apollo 15 توسط جیمز اروین، روی سطح ماه استفاده شده. البته واضح هست که این دوربین به صورت قانونی از ناسا خارج نشده و همچنین نمی‌تونیم بگیم از چه مجاری به دست ما رسیده. طبیعتا اگر این کار از کانال‌های قانونی انجام نشده باشه، پس تنها یک گزینه باقی می‌مونه: سرقت!

اما یه سری حرف و حدیث هم درباره این دوربین هست. یه سری از کارشناسا، معتقدن این دوربین، تو ماموریت آپولو 15 همراه اروین بوده، اما همون دوربینی نیست که اون با خودش روی سطح ماه برده و در واقع این دوربینی هست که توی ماه‌نورد بوده. یعنی به قول معروف، خاک ماه روی اون ننشسته. میگن مدارک حراجی هم قابل قبول نیست. اصلا به نظر میاد یه بخش‌هایی از این دوربین تعمیر شده یا ممکنه اصلا تعویض شده باشه. اما بهرحال نکته مهم اینجاست که اون کلکسیونر  ژاپنی رو تونستن قانع کنن که نزدیک یک میلیون دلار بابت اون دوربین بده. پس نوش جونشون.

درنهایت چون ناسا به‌طور قانونی این دوربین را به‌عنوان یادگاری به اروین نداده است پس نمیتونه کسی رو بابت فروش اون محکوم کنه. یعنی نمی‌تونه پیدا کنه کی بوده که بخواد محکومش کنه. دوربین فعلا خارج از آمریکاست. فقط تنها مسئله حل‌نشده‌ای که برایمان باقی می‌مونه این است که آیا واقعاً این دوربین روی سطح ماه بوده؟ یعنی واقعا خاک ماه روش نشسته؟ این چیزی هست که شاید هیچوقت نفهمیم.

دفعه بعدی که به آسمون شب نگاه می‌کنید، یادتون باشه، اینکه ما امروز می‌دونیم که زمین گرده رو مدیون اولین دوربین‌هایی هستیم که تونستن تصویر زمین از اون بالا رو به ما نشون بدن. وگرنه شاید هنوز تصور می‌کردیم، زمین صاف‌تر از اون چیزیه که بخواد شبیه یه توپ بزرگ آبی رنگ باشه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط
ساعد نیک ذات
مصاحبه آقای ساعد نیک زات
3 ماه پیش - زمان مطالعه : 3 دقیقه
علی آذرنیا
مصاحبه آقای علی آذرنیا
3 ماه پیش - زمان مطالعه : 1 دقیقه
Shark photographer
پادکست سلفی با هیولا
3 ماه پیش - زمان مطالعه : 2 دقیقه
ماجرای عکسی که عکاسش را کشت
3 ماه پیش - زمان مطالعه : 1 دقیقه
مرد تانکی
جمهوری فراموشی
3 ماه پیش - زمان مطالعه : 19 دقیقه
کادربندی عکس های پرتره
مجموعه ترفندهای عکاسی-قسمت سی
3 ماه پیش - زمان مطالعه : 1 دقیقه
مجموعه ترفندهای عکاسی-قسمت بیست و نهم
3 ماه پیش - زمان مطالعه : 1 دقیقه
خطای Chromatic Aberration
چطور Chromatic Aberration را حذف کنیم؟
2 سال پیش - زمان مطالعه : 1 دقیقه