من قصد دارم در این مقاله یک مقایسه کلی بین این دوربین انجام دهم و به دو سوال بسیار مهم هم پاسخ دهم. اول اینکه چرا و به چه دلیل اصلا نباید هیچ کدام از این دو دوربین را بخرید؟! و دوم اینکه چرا هر کدام از این دو دوربین، میتوانند بهترین گزینه برای خرید باشند و میتوانید با خیال راحت، سالهای سال از آنها برای ثبت عکسهایی ماندگار استفاده کنید؟! با من همراه باشید در: فوجی X-A10 در برابر Canon M100، چرا بخرید، چرا نخرید؟!
چرا بهتر است هیچکدام را نخرید؟
ابتدا به دلایلی میپردازیم که باعث میشود تا هیچکدام از این دوربینها برای شما مناسب نباشند. بنابراین در همین ابتدای کار میتوانید تصمیم بگیرید که آیا باید آنها را از گزینههای خریدتان خارج کنید و به سراغ مدلهای دیگر بروید یا میتوانید با چشمپوشی از برخی از نقاط ضعف آنها، از دیگر امکانات فوقالعاده این دوربینهای پیشرفته استفاده کنید.
شاید مهمترین نقطه ضعف در هر دوی این دوربینها، به فقدان Hot-Shoe یا همان کفشک فلاش برمیگردد. وقتی روی این دوربینها کفشک قرار ندارد، یعنی نمیتوانید از فلاشهای اکسترنال استفاده کنید. اگرچه هر دوی این دوربینها، دارای فلاش سر خود هستند و میتوانید در نور کم یا در نورهای شدید که ایجاد سایه میکنند از فلاش روی خود دوربین استفاده کنید، اما اگر میخواهید این دوربینها را به سیستمهای نورپردازی پیشرفته مانند آنچه در آتلیهها میبینید وصل کنید، متأسفانه امکان پذیر نیست. سیستمهای نورپردازی پیشرفته صرفاً برای عکاسی مدلینگ و عروسی نیست و برای انواع روشهای نورپردازی حرفهای مانند عکاسی تبلیغاتی و صنعتی هم احتمالاً به نورهای فلاش حرفهای نیاز خواهید داشت و طبیعتاً در این موارد شما را مایوس خواهند کرد. البته این روزها خیلی از عکاسان تبلیغاتی و صنعتی ترجیح میدهند از نورهای پیوسته استفاده کنند که اتفاقاً انواع بسیار کارآمد آنها را با قیمتهای مناسب در وبسایت نورنگار پیدا میکنید. اما بهرحال این سیستمهای نورپردازی نسبتا جدید هستند و خیلی از عکاسان، هنوز از نورهای استودیویی قدیمی استفاده میکنند که امکان اتصال به این دوربینها را ندارند.
نکته منفی بعدی درباره هر دوی این دوربینها، عدم ارائه منظرهیاب چشمی روی آنهاست. از آنجا که این دوربینها اندازه کوچکی دارند و خیلی از عکاسان دوست دارند از آنها به جای دوربینهای Rangfinder برای عکاسی خبری و خیابانی استفاده کنند، حس و حال دوربینهای کلاسیک را به شما نمیدهند و باید با استفاده از خود LCD پشت دوربین کادربندی کنید.
از طرف دیگر از آنجا که این اندازه دوربینها کوچک است، معمولا در بالای آنها هم LCD تکرنگ برای نمایش تنظیمات دوربین وجود ندارد و همه تنظیمات دیگر را هم باید از روی همین LCD انجام دهید. این محدودیت برای این دوربینها که معمولا باطری کوچکی دارند کمی دردسرساز است و نیاز به باطری را بیشتر میکند.
هیچکدام از این دوربینها دارای جک ورودی صدا یا جک میکروفون نیستند. از آنجا که خیلی از کاربران از این دوربینهای جمع و جور برای V-Logging (یا فیلمبرداری از خود برای شبکههای اجتماعی) استفاده میکنند باید دقت داشته باشید که امکان استفاده از میکروفونهای اکسترنال همراه با دوربین وجود ندارد و احتمالاً باید از رکوردر جداگانهای برای ضبط صدا استفاده کنید (من خودم از یک میکروفون یقهای همراه با گوشی موبایلم استفاده میکنم و بعدا صدا و تصویر را در نرمافزار ویرایشگر فیلم، روی هم قرار میدهم). البته هر دوی آنها دارای میکروفون سر خود هستند و صدای محیط را به خوبی ضبط میکنند.
ضمنا هیچکدام از آنها به صورت اسلوموشن فیلمبرداری نمیکنند و فقط از سرعتهای استاندارد پشتیبانی میکنند.
نهایتا اینکه هیچکدام از آنها دارای GPS هم نیستند و اگر از آنها در سفر استفاده کنید، مکان عکسبرداری را در عکسها ثبت نمیکنند!
چرا هر دوی این دوربینها برای خرید عالی هستند؟
مهمترین نکته درباره این دوربینها، استفاده از حسگرهای بزرگ (هم اندازه دوربینهای DSLR) در آنهاست. یعنی با اینکه بدنه بسیار کوچکی دارند، اما کیفیت عکس و فیلم آنها، قابل مقایسه با دوربینهای DSLR است. و از آنجا که هر دوی آنها امکان تعویض لنز را هم دارند، میتوانید مانند دوربینهای حرفهای، برای هر موقعیت خاص، از لنز مخصوص آن استفاده کنید. بنابراین دقیقا همان تجربهای را دارید که عکاسان حرفهای از دوربینشان انتظار دارند.
اما حسگر بزرگ در این دوربینها فقط برای گرفتن عکسهای با کیفیتتر نیست. وقتی حسگر آنها بزرگتر میشود، اندازه پیکسلهای روی حسگر هم بزرگتر میشود و این بدان معنیست که در نور کم، عکسهای خیلی بهتری میگیرند. بنابراین حتی اگر رزولوشن تلفن همراهتان هم اندازه این دوربینها باشد، هرگز از نظر کیفیت (خصوصا عکاسی در نور کم) به پای آنها نمیرسند.
از آنجا که هر دوی این دوربینها دارای Wi-Fi هستند، عملا عکاسی با آنها، تفاوتی با عکاسی با موبایلتان ندارد. چون میتوانید دوربین و موبایلتان را به هم متصل کنید تا هر عکسی که میگیرید، همان موقع در موبایلتان ذخیره شود و طبیعتاً میتوانید همزمان، روی شبکههای اجتماعی هم منتشر کنید یا با نرمافزارهای داخل گوشی، آنها را ادیت کنید.
نگران ویدیوها هم نباشید. چون هر دوی این دوربینها دارای خروجی HDMI هستند و میتوانید فیلمهایی که گرفتهاید را همان موقع با بهترین کیفیت روی تلویزیونتان تماشا کنید.
[relatedproduct post=”47456″][/relatedproduct]
مزیتهای Fuji X-A10 نسبت به Canon M100
برخلاف کانن که دوربینهای بدون آینه، تنها بخشی از تولیداتش است، شرکت فوجی تمرکز بیشتری روی دوربینهای بدون آینه گذاشته است و به همین دلیل هم لنزهای بیشتری برای این دوربینها تولید کرده است. بنابراین اگر از آن دسته از عکاسان هستید که نیاز به لنزهای متعدد دارید، فوجی X-A10 گزینههای بیشتری در اختیارتان میگذارد.
مزیت دیگر Fuji X-A10 نسبت به Canon M100 داشتن پیکسلهای بزرگتر در حسگر دوربین است. از آنجا که اندازه حسگر هر دو دوربین یکی است اما رزولوشن فوجی X-A10 کمتر است، پیکسلهای بزرگتری دارد (4.82 میکرون در برابر 3.72) و به همین خاطر کیفیت عکسهای آن در شب، بهتر از کانن است.
ضمنا باطری فوجی X-A10 با هر بار شارژ (براساس اطلاعات CIPA) 410 عکس میگیرد که خیلی بیشتر از 295 عکس در دوربین کانن است.
مواردی مانند سرعت شاتر بیشتر (1/32000 در برابر 1/4000 ثانیه) و امکان عکاسی پانوراما در خود دوربین هم از دیگر مزیتهای این دوربین نسبت به M100 است.
اما از همه آنها که بگذریم، اصولا عکاسان هنری فوجی را به خاطر ظاهر شیک و کلاسیکی که دارد بیشتر دوست دارند و بخشی از این علاقه صرفاً سلیقهای است.
[relatedproduct post=”91020″][/relatedproduct]
مزیتهای Canon M100 به Fuji X-A10
کاربران تازهکار معمولا به کانن علاقه بیشتری دارند و همین باعث میشود تا خیلی وقتها تفاوت قیمت حدود 25 درصدی آن با فوجی X-A10 را هم نادیده بگیرند و به سراغ کانن بروند. اما مزیتهای M100 فقط به “برند کانن” مربوط نمیشود.
دوربین M100 دارای رزولوشن بیشتری است (24 در برابر 16) و میدانیم که رزولوشن بیشتر امکان کادربندی راحتتر را به ما میدهد (چون میتوانیم بعدا با خیال راحتتری عکسها را برش بزنیم!). ضمنا از آنجا که پردازشگر سریعتری دارد، میتوانید هنگام عکاسی پیدرپی تعداد بیشتری عکس با آن بگیرید (91 عکس در برابر 20 عکس!)
گفتم که هر دوی این دوربینها امکان اتصال به گوشی موبایل را دارند. اما اتصال با Wi-Fi معمولا به شدت باطری مصرف میکند و امکان اتصال با بلوتوث که مصرف بسیار کمتری دارد، فقط در Canon M100 وجود دارد.
اما گرانتر بودن Canon M100 نسبت به Fuji X-A10 فقط به همین مزایا مربوط نمیشود. مهمترین مزیت این دوربین، امکانات بسیار پیشرفته فیلمبرداری در M100 است که کانن، آنها را از دوربینهای DSLR حرفهای خودش به این دوربین آورده است.
در کانن M100 از لنز STM استفاده شده است که موقع فیلمبرداری بسیار سریع و بیصدا عمل میکند. این همان تکنولوژی است که در دوربینهای حرفهای کانن مانند 80D میبینیم. بنابراین میتوانید در هنگام فیلمبرداری، با لمس کردن هر نقطهای از کادر تصویر روی نمایشگر، به سرعت و بدون لحظهای درنگ، روی آن نقطه فوکوس کنید. این قابلیتی است که هرگز در Fuji X-A10 نمیبینیم. چون نه تنها STM ندارد، بلکه حتی نمایشگر لمسی هم ندارد و چه در هنگام فیلمبرداری و چه عکاسی، امکان لمس کادر را ندارید!
نتیجهگیری
بدون شک امکانات کاربردی کانن M100 بهتر از فوجی X-A10 است. خصوصا بخشی که به فیلمبرداری مربوط میشود. اما همانطور که گفتم، خیلی از عاشقان دوربینهای فوجی، اصلا این دوربین را به خاطر فیلمبرداری نمیخرند. هر چند که فیلمبرداری بسیار با کیفیتی هم دارد، اما “فوجیبازها” عاشق سبک و استایل عکاسی با دوربینهای فوجی هستند و آن را به خاطر لذت عکاسی خریداری میکنند.
بهرحال هر دوی این دوربینها دارای امکانات فوقالعادهای هستند و میتوانند سالهای سال، در کنار شما، شاهد لحظات زیبای زندگیتان باشند.