دسته بندی محصولات

  • عکاسی

  • فیلمبرداری

  • نورپردازی

  • تجهیزات صدا

  • لوازم جانبی

  • لوازم جانبی موبایل

  • محصولات دست دوم

  • محصولات آموزشی

لوازم جانبی دوربین

(همه محصولات)

توضیح روش “دوبل فاصله” در عکاسی

تکنیک و ترفند
توضیح روش “دوبل فاصله” در عکاسی

روش دوبل فاصله یا double the distance  چیست؟

 

روش دوبل فاصله به طور خلاصه به تکنیکی گفته می‌شود که عکاس سعی می‌کند با استفاده از آن، محدوده عمق میدان تصویر را با قرار دادن نقطه فوکوس در جای صحیح خودش، افزایش دهد. در واقع ما در این روش سعی می‌کنیم، نقطه فوکوس را جایی انتخاب کنیم که هم پیش زمینه و هم پس زمینه، هر دو به یک میزان شارپنس داشته باشند و محوی هیچ کدام بیشتر از دیگری نباشد. اصولاً در فضای باز، استفاده از این روش بسیار ساده است. برای شروع، کافیست ببینید نزدیک‌ترین سوژه‌ای که نسبت به شما قرار دارد کدام است و می‌خواهید در تصویر باشد کدام است. سپس فاصله فوکوس را دوبل همان فاصله تنظیم کنید.
مثلاً فرض کنید، نزدیک‌ترین سوژه‌ای که در کادر دارید، یک بوته گل است که با شما 1 متر فاصله دارد.

 

در اینجا، می‌توانید نقطه فوکوس را روی بخشی از تصویر در دو متری خودتان تنظیم کنید. به این تکنیک می‌گویند double the distance یا دوبل فاصله!

 

البته شما در حال عکاسی ماکرو نیستید که بخواهید دقیقاً این فاصله را اندازه‌گیری کنید. به‌هرحال این فاصله کاملاً تخمینی است و می‌توانید به صورت چشمی، آن را اندازه‌گیری کنید. نه اینکه بخواهید از متر و خط‌‌کش و … استفاده کنید. حتی اگر زمان کافی دارید، می‌توانید با گام‌های خودتان، این فاصله را تخمین بزنید. اگر این تخمین را درست انجام داده باشید، اکنون میزان محوشدگی پیش زمینه و پس زمینه عکس برایتان یکسان خواهد بود.

 

نکته مهم درباره استفاده از این تکنیک این است که ما در اینجا “محوشدگی یکسان” خواهیم داشت. تاکید می‌کنیم که ما درباره محوشدگی یکسان صحبت می‌کنیم، نه درباره حداکثر شارپنس! طبیعتاً قرار نیست، مثلاً بوته گل جلوی کادر، با حداکثر شارپنس ثبت شود، به این خاطر که شما اصولاً روی آن فوکوس نکرده‌اید، بلکه روی فاصله‌ای دورتر از آن فوکوس کردید. همچنین درباره پس زمینه هم قرار نیست، همه چیز کاملاً شارپ باشد. خصوصاً وقتی از لنز‌هایی با دهانه باز استفاده کرده باشید، طبیعتاً محوشدگی شدیدتر خواهد بود. استفاده از این تکنیک باعث می‌شود تا میزان محوشدگی پیش زمینه و پس زمینه‌ عکستان یکسان باشد و به این ترتیب، تاکید تصویر یا جهت‌دهی نگاه بیننده به سمت هیچ کدام نرود.

 

طبیعی است که اینکه روی هیچ چیز خاصی فوکوس نکنید، نمی‌تواند همیشه هدف نهایی شما باشد. به‌هرحال اگر در تصویر شما سوژه‌ای قرار دارد، احتمالاً سعی می‌کنید با فوکوس کردن روی آن، با کادربندی یا با استفاده از خطوط راهنما، چشم را به آن سو هدایت کنید. مثل فرض کنید در همین کادر منظره‌ای که عکس می‌گیرید، یک شخصی ایستاده است، بنابراین احتمالاً می‌خواهید روی آن فوکوس کنید. دقیقاً مانند همین شرایط را هنگام عکاسی از ستارگان در شب هم داریم که احتمالاً می‌خواهیم همه فوکوس روی ستاره‌ها قرار گیرد. بنابراین، این تکنیک زمانی کاربرد دارد، که ما یک محدوده کلی از کادر روبرو را بدون تاکید بر عنصر خاصی می‌خواهیم.

 

دوبل فاصله

 

به عکسی که در پایین است نگاه کنید. عکاس در اینجا، روی لبه تکه یخ سفید‌رنگ جلوی کادر فوکوس کرده است. این فاصله، تقریباً دو برابر فاصله نزدیک‌ترین سوژه، یعنی همان تکه یخ بلورین است. یعنی عکاس قصد داشته، میزان شارپنس تکه یخ بلورین جلوی کادر، با میزان شارپنس یخ‌های شناور انتهای کادر یکسان باشد.

 

double the distance

 

همان‌طور که در تصویر برش خورده می‌بینیم، مقدار شارپنس تصویر در پیش زمینه  و پس زمینه تقریباً با هم برابر است. توجه داشته باشید که این شارپنس را نمی‌توان کاملاً 100% محسوب کرد. به‌هرحال این‌ها بخش‌هایی از تصویر هستند که کاملاً فوکوس نشده‌اند و اصولاً روش‌های Focus Stacking برای همین است که بتوانیم به شارپنس 100% دست یابیم. اما مهم است که مقدار همین شارپنس هم در ابتدا و انتهای کادر یکی باشد.

 

دوبل فاصله

 

استفاده از دوبل فاصله در عمل

 

همان‌طور که گفتم، استفاده از این روش بسیار ساده است. نیازی به محاسبات پیچیده و دقیق نیست و لازم نیست، یک متر لیزری به همراه داشته باشید. اما توجه به چند نکته کوچک، احتمالاً می‌تواند روی خروجی کارتان مؤثر باشد.

 

مثلاً یک نکته مهم که خیلی اوقات نادیده گرفته می‌شود این است که ما نزدیک‌ترین فاصله را براساس فاصله دوربین تا آن سوژه حساب می‌کنیم، نه فاصله خودمان با سوژه! در واقع خیلی اوقات که از سه‌پایه استفاده می‌کنیم، اصولاً فاصله خودمان تا دوربین را دستکم می‌گیریم و سوژه‌ای که در فاصله 1.5 متری ما قرار دارد، احتمالاً در فاصله 1 متری (یا کمتر) از دوربین قرار گرفته است که باید این فاصله را هم مد نظر داشته باشید.

 

نکته دیگر اینکه طبیعتاً وقتی درباره فاصله سوژه صحبت می‌کنیم، منظور ما فاصله فیزیکی روی سطح افقی زمین است. طبیعی است که وقتی زاویه دوربین را رو به پایین یا رو به بالا گرفته‌ایم، احتمالاً فاصله فیزیکی چشمی ما با سوژه، با فاصله سطح حسگر دوربین و زاویه دید آن با نزدیک‌ترین و دورترین سوژه به دوربین، یکسان نخواهد بود.

 

دوبل فاصله

 

اگر زاویه دوربین را خیلی رو به بالا یا پایین گرفته‌اید، فاصله شما با نزدیک‌ترین سوژه، در واقع کوتاه‌ترین فاصله خطی مماس بر نمایشگر دوربین است که تا سوژه می‌رسد. باید این خط را تصور کنید و ببینید، کوتاه‌ترین فاصله بین دوربین تا سوژه از روی آن خط چقدر می‌شود و بعد آن را دو برابر کنید. این محدوده فوکوس را به شما نشان می‌دهد. این روش احتمالاً کمی سخت‌تر از رسم یک خط مستقیم روی سطح افق است، اما به‌هرحال، می‌تواند دید بهتری برای پیدا کردن نقطه فوکوس به شما بدهد.

 

از چه دیافراگمی باید استفاده کنم؟

 

تا اینجا فهمیدیم که با این تکنیک، نزدیک‌ترین و دورترین سوژه در تصویر شما دارای شارپنس یکسانی خواهند بود. اما اگر هم پس زمینه و هم پیش زمینه، کاملاً محو باشند، (مثلاً وقتی از یک لنز پرایم با دهانه دیافراگم خیلی باز استفاده می‌کنیم)طبیعتاً دیگر نمی‌توانیم بفهمیم، کدامیک بیشتر یا کمتر محو شده‌اند. چون احتمالاً تصویر در تمام مناطق خارج از فوکوس خود، بوکه ایجاد کرده است و اصولاً شارپنسی دیده نمی‌شود.

 

بعد از اینکه سعی کردید که پیش‌زمینه و پس‌زمینه عکستان دارای محوشدگی “نسبتا” یکسانی باشند، باید سعی کنید که این دو را با شارپنس “نسبتا” مناسبی هم ثبت کنید. در اینجا این دیگر هنر شماست که دیافراگمی را انتخاب کنید که علاوه بر اینکه بتوانید نور مناسب تصویر را تأمین کنید، موجب افت کیفیت تصویر هم نشود و عمق میدان مناسب را هم تأمین کند و همچنین در لبه‌های پر کنتراست تصویر CA یا Chromatic Aberration ایجاد نکند.

 

اما اگر محاسبه و دقت به همه این‌ها، برایتان مشکل است، این ترفند‌های سریع احتمالاً می‌توانند یک نقطه شروع خوب برایتان باشند:

 

-برای اینکه بتوانید مناظر دوردست را با کیفیت نسبتا خوبی ثبت کنید، از دیافراگم‌های 8 به بالا یا شارپترین دیافراگم لنزتان استفاده کنید.

-برای عکس‌های منظره‌ای که می‌خواهید با لنز‌های واید عکاسی کنید و بخش بزرگی از پیش‌زمینه را هم در فوکوس داشته باشید، از دیافراگم f/11 به بعد استفاده کنید.

-اگر از یک لنز تله‌فتو استفاده می‌کنید و می‌خواهید روی سوژه‌ای نزدیک به خودتان هم فوکوس کنید، دیافراگمتان از f/16 بیشتر نشود.

-نهایتاً برای صحنه‌ای که دیافراگم بالاتر از f/16 نیاز دارد، از Focus Stacking استفاده کنید. چون به‌هرحال با دیافراگم‌های بسته‌تر احتمالاً آن‌قدر افت کیفیت خواهید داشت که دیگر تأثیر روی شارپنس را فراموش می‌کنید.

 

مطلب مرتبط: چگونه از تکنیک انباشت فوکوس(Focus Stacking) استفاده کنیم؟

 

البته این پیشنهاد‌ها، اصولاً برای همه لنز‌ها و دوربین‌ها یکسان و دقیق نیست، اما دستکم یک نقطه شروع خوب برای دستیابی به یک شارپنس معمول و مناسب است. در واقع اگر دیافراگم شما یک استاپ کامل کمتر از حالت بهینه باشد، بیشترین مقدار شارپنسی که ممکن است از دست بدهید، تنها 10 درصد از شارپنس نزدیک‌ترین و دورترین سوژه در تصویر خواهد بود. بنابراین اگرچه این مقدار کاملاً ایدئال نیست، اما عکس را هم خراب نمی‌کند. اگر به مقادیر شارپنس خیلی بالاتری نیاز دارید، می‌توانید از تکنیک‌های پیشرفته‌تر که دستیابی به دقیق‌ترین دیافراگم را توضیح می‌دهند بهره ببرید.

 

ترکیب روش دوبل فاصله با انتخاب یک دیافراگم نسبتا مناسب برای فوکوس بهتر در پیش زمینه و پس زمینه، می‌تواند تأثیر زیادی روی شارپنس عمومی عکس‌هایتان بگذارد. بنابراین ارزش دارد که کمی وقت بگذارید و استفاده از آن را ملکه ذهن کنید.

 

استثناها

 

همان‌طور که گفتیم، این تکنیک اغلب برای عکاسی منظره استفاده می‌شود. یعنی پیش‌فرض ما این‌طور بوده که دورترین فاصله‌ای که می‌خواهید در عکستان باشد، احتمالاً در انتهای فوکوس بی‌نهایت تصویر قرار دارد. بنابراین اگر دورترین فاصله در فاصله‌های خیلی نزدیک قرار دارد، احتمالاً نیازی ندارید تا فوکوس روی سوژه‌های نزدیک را قربانی کنید. از جمله استثنا‌ها زمانی است که بخواهید در فضای مه‌آلود عکس بگیرید. مثلاً فرض کنید در یک جنگل عکاسی می‌کنید و مه موجود در لابلای درختان، اصلاً اجازه دیدن فواصل دور را به شما نمی‌دهد. خصوصاً وقتی با لنز‌های تله‌فتو عکس می‌گیرید. در این شرایط اصلاً نباید از این تکنیک استفاده کنید.

 

یا استثنا دیگر درباره عکاسی معماری در داخل ساختمان است. طبیعتاً، اگر قرار نیست که دورترین سوژه، کوه‌های بیرون از پنجره ساختمان باشد. منظور ما از عکاسی معماری در این مقاله، عکاسی از بیرون ساختمان‌ها با لنز‌های واید و ثبت مناظر اطراف ساختمان بوده است. اگر در داخل ساختمان عکس می‌گیرید و دورترین سوژه‌تان مثلاً یک دیوار در فاصله 4 یا 5 متری است ، طبیعتاً خیلی نزدیک‌تر از آن است که بخواهد از فوکوس بی‌نهایت استفاده کند. در اینجا هم این تکنیک برایتان مفید نخواهد بود و باید مراقب فوکوس روی سوژه‌های نزدیک‌تر باشید و آن را فدا نکنید.

 

روش درست و دقیق این است که محدوده فوکوس را از همان روش‌های علمی که لینک آن را به شما معرفی کردیم به کار گیرید. اما یک ترفند در اینجا ممکن است برایتان مفید باشد این است که وقتی فاصله دورترین سوژه به شما این‌قدر نزدیک می‌شود (مانند همین استثناها که گفتیم) به جای اینکه روی دوبل فاصله فوکوس کنید، این مقدار را کمتر کنید. مثلاً روی “کمی جلوتر” از نزدیک‌ترین سوژه فوکوس کنید. اگرچه این روش کاملاً تجربی است و علمی نیست، اما در اغلب اوقات می‌تواند برایتان سودمند باشد و شما را از محاسبات بیش از حد آسوده کند.

 

خلاصه

 

وقتی تازه شروع به استفاده از این روش کرده بودم، می‌دیدم که اغلب فوکوس‌های من روی فواصلی دورتر از دوبل فاصله اتفاق می‌افتند. این مثلاً باعث می‌شد تا بیشتر اوقات، پیش زمینه را از دست بدهم و طبیعتاً بیشتر تاکید من روی پس زمینه قرار می‌گرفت.

 

اما یادگیری این تکنیک به جز اینکه باعث فوکوس یکسان در پیش زمینه و پس زمینه عکس‌هایم شد، بلکه باعث شد تا وقتی می‌خواهم عکسی بگیرم، توجه بیشتری به جزئیات جلوی کادر بکنم. اینکه حواسم به پیش زمینه هم باشد باعث شد تا اصولاً کادربندی بهتری هم بکنم و عکس‌های زیباتری هم بگیرم.

 

علاوه بر این، هم عکس‌هایم شارپ‌تر شدند و هم درک بهتری از تجهیزات و کادربندی لنز و دوربینم در فواصل کانونی مختلف پیدا کردم. بعضی از لنز‌هایم که فکر می‌کردم در گوشه‌های تصویر، کیفیت خوبی ندارند، ناگهان باکیفیت شدند! من تازه فهمیدم که اگرچه اغلب لنز‌ها در گوشه‌های تصویر، افت کیفیت دارند، اما این محوشدگی عکس‌های من در کناره‌های تصویر، بیشتر به سبب انتخاب اشتباه دیافراگم و نقطه فوکوس بود تا افت کیفیت خود لنز.

 

امیدوارم این تکنیک برایتان مفید باشد و بتوانید عکس‌های منظره بسیار شارپ و باکیفیتی بگیرید. اگر در این مورد سؤالی برایتان باقی مانده است، حتماً در بخش کامنت‌ها بپرسید تا در سریع‌ترین زمان ممکن به آن پاسخ دهیم. موفق باشید.

 

مترجم : امیر یاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط