در این مقاله که برای عکاسهای مبتدی تهیه شده است سعی میکنیم به شما کمک کنیم راحتتر استفاده از هیستوگرام را درک کنید و امیدواریم در انتهای مقاله بتوانید هیستوگرام را بخوانید و از آن برای رفع نیازهای خودتان استفاده کنید.
1) درک کلی
هیستوگرام نشاندهندهی مقادیر تونال تصویر به صورت گرافیکی است. به بیانی دیگر این ابزار مقدار روشنایی تصویر شما را از مشکی (روشنایی 0%) تا سفید (روشنایی 100%) نشان میدهد.
همانطور که در عکس بالا نشان داده شده است تونهای تیره در سمت چپ هیستوگرام نمایش داده میشوند و هرچقدر به سمت راست حرکت میکنید تونها نیز روشنتر خواهند شد.
قسمت میانی هیستوگرام میدتونها را به شما نمایش میدهد که نه روشن و نه تاریک هستند. محور عمودی هیستوگرام مقدار تونهای یک روشنایی خاص را نشان میدهد. هیستوگرام وابسته به نوردهی است اما تحت تاثیر منحنی تون و تنظیمات دیگر هم میباشد.
2) برش سایه و هایلایت
در زمان استفاده از هیستوگرام در صورتی که بخش خاصی از هیستوگرام یکی از لبههای کادر را لمس کند نشاندهندهی از دست رفتن جزئیات و یا برش (Clipping) است. برش هایلایت (highlight Clipping) یا قسمتهایی که کاملا سفید و فاقد جزئیات هستند زمانی رخ میدهد که گراف سمت راست هیستوگرام را لمس میکند.
برش سایه (Shadow Clipping) یا قسمتهایی که کاملا تیره هستند نیز زمانی رخ میدهد که گراف سمت چپ هیستوگرام را لمس میکند. هر دوی این موارد را میتوانید با تغییر تنظیمات نوردهی برطرف کنید. البته باید درنظر داشته باشید که این موضوع به صحنهی شما بستگی دارد. برای مثال اگر داخل عکس خودتان خورشید را دارید طبیعی است که تصویر خیلی روشن باشد و برش هایلایت اتفاق بیافتد.
برای اینکه ببینید داخل تصاویر شما هر نوع برش یا Clipping رخ داده است هیستوگرام را در زمان بررسی تصاویر فعال کنید. نحوه فعالسازی این قابلیت در دوربینهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. برای مثال در دوربینهای نیکون باید چندبار کلیدهای بالا یا پائین را فشار دهید تا تنظیمات موردنظر فعال شوند.
خیلی از DSLRهای امروزی از هیستوگرام زنده استفاده میکنند که به صورت بلادرنگ به صحنه واکنش نشان میدهد. برای استفاده از هیستوگرام به صورت زنده باید به جای استفاده از منظرهیاب از صفحه نمایش LCD دوربین خودتان برای عکاسی استفاده کنید.
برای جبران برشهای سایه و هایلایت باید تنظیمات نوردهی خودتان را تغییر دهید. برای مثال در صورتی که جزئیات سایه را از دست میدهید، باید از جبران نوردهی مثبت استفاده کنید. در صورتی هم که جزئیات هایلایت را از دست میدهید باید با استفاده از جبران نوردهی منفی، تصویر خودتان را تیرهتر کنید.
جبران نوردهی معمولا با استفاده از کلید +/- دوربین انجام میشود. در صورتی که از حالت دستی دوربین برای عکاسی استفاده میکنید هم فقط کافی است مقادیر ایزو، دیافراگم یا شاتر را بسته به نیاز خودتان تغییر دهید.
[relatedpost post=”139039″]
3) کانالهای رنگ
در زمان استفاده از هیستوگرام احتمالا مشاهده کردهاید که هیستوگرام معمولا اطلاعات رنگی مربوط به سه رنگ اصلی قرمز، سبز و آبی را نشان میدهد که به عنوان هیستوگرام RGB شناخته میشود. در صورتی که به عکس هیستوگرام اول مقاله توجه کرده باشید احتمالا متوجه شدهاید که این هیستوگرام از چند دیاگرام با رنگهای مختلف تشکیل شده است.
سه عدد از این دیاگرامها نشاندهندهی کانالهای رنگی قرمز، سبز و آبی هستند. دیاگرام خاکستری هم قسمتهایی که این سه دیاگرام Overlap دارند را نشان میدهد. دیاگرامهای زرد، فیروزهای و ارغوانی هم ترکیب دو کانال رنگی مختلف را نشان میدهند.
4) هیستوگرام و نوردهی
برخی افراد هیستوگرام را به عنوان نشاندهندهی گرافیکی نوردهی میبینند. خیلی از عکاسها هم استفاده از هیستوگرام را به عنوان روشی برای نورسنجی میدانند و هیستوگرام را با دو عبارت خوب و بد میسنجند. معمولا یک هیستوگرام خوب اکثر تونها را در بخش میانی هیستوگرام رندر میکند و فقط تونهای خیلی کمی را میتوانید در لبههای هیستوگرام مشاهده کنید.
یک هیستوگرام بد هم تمامی تونها را در لبههای گراف رندر میکند که میتواند به این معنی باشد که عکس شما به اندازهای کم نور است که جزئیات سایه را از دست دادهاید و یا به اندازهای روشن است که جزئیات هایلایت را از دست دادهاید. حتی برخی مواقع ممکن است هر دو مورد رخ دهد.
در صورتی که با این تئوری موافق باشید گراف ابتدای این مقاله مربوط به تصویری است که نسبتا کم نور است اما بخش زیادی از آن مشکلی ندارد.
اجازه دهید درست بودن این تئوری را با استفاده از عکس زیر بسنجیم:
ما از لایتروم برای ایجاد سه نسخهی مختلف از این عکس استفاده کردهایم.
4.1) Underexposure
در عکس اول یک تصویر Underexposed یا کم نور را مشاهده میکنیم. همانطور که میبینید بخش زیادی از عکس هیچگونه جزئیات روشنی ندارد. هیستوگرام نیز به وضوح تمامی تونها را در سمت چپ نشان میدهد و اکثر تونهای تصویر در قسمت سایه قرار دارند. حتی برخی از آنها نیز برش خوردهاند.
4.2) Overexposure
عکس بعدی Overexpose شده است و خیلی روشن است. خیلی از تونها به شدت روشن هستند و عملا هیچگونه تون تیرهای وجود ندارد. بخش زیادی از تصویر کاملا سفید است و هیچگونه جزئیاتی در آن مشاهده نمیشود. همانطور که میبینید هیستوگرام هم تائید میکند که عکس خیلی روشن است و تونها به صورت کامل در سمت راست دیاگرام قرار گرفتهاند.
آیا میدتونهای هیستوگرام را مشاهده میکنید؟ آنها نشاندهندهی کت سوژه هستند که در دنیای واقعی مشکی هستند. در یک عکس با نوردهی درست این تونها باید در سمت چپ کادر و به عنوان سایه نشان داده میشدند. در عکس بعدی بررسی میکنیم که آیا این ادعا درست است یا خیر.
عکس بعدی به درستی نوردهی شده است و اکثر تونهای آن در بخش میدتونهای هیستوگرام دیده میشوند.
4.3) نوردهی صحیح
اجازه دهید هیستوگرام این عکس را با هم بررسی کنیم. همانطور که شما مشاهده میکنید به سختی میتوان هر نوع تونی را در لبه سمت چپ هیستوگرام که رنگهای تیره نشان داده میشوند دید. این بدین معنی است که هیچ جزئیاتی در سایهها از دست نرفته است. کمی این طرفتر شاهد یک قله هستیم.
همانطور که قبلا صحبت کردیم این قسمت نشان دهنده کت مدل است. این قسمت به اندازه چشمگیری تیره است اما با این وجود باز هم حاوی جزئیات است. توجه کنید که این قله به کانال آبی ختم میشود. این کانال نشاندهنده شال گردن مدل است.
در صورتی که کمی به سمت چپ حرکت کنیم، شاهد تونهای روشنتر از کت مدل خواهیم بود. در صورتی که عکس را به دقت بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که کت تیرهترین بخش تصویر است و تمامی بخشهای دیگر تصویر روشنتر هستند.
سپس مشاهده میکنیم که قله ما دوباره به سرعت اوج میگیرید. این مقادیر نشاندهندهی پس زمینه هستند که نسبتا روشن هستند و بخش زیادی از تصویر ما را تشکیل میدهند. هیستوگرام نیز این موضوع را تایید میکند. به ترتیب نیز که تونها روشنتر میشوند مقادیر آنها نیز کاهش مییابد.
در این قسمتها روشنایی صورت مدل و آسمان نشان داده میشود. هر دو مقدار خیلی کوچک هستند اما به طرز چشمگیری از پس زمینه روشنتر هستند. در نهایت هیستوگرام با مقدار کمی هایلایت به اتمام میرسد. این مقادیر را میتوان در آسمان و دوربینی که در دست مدل است مشاهده کرد.
5) آیا میتوان نوردهی را با استفاده از هیستوگرام تنظیم کرد؟
طبق نمونههای بالا یک هیستوگرام خوب (هیستوگرامی که اکثر تونهای آن در بخش میانی قرار دارند) نشان دهندهی یک نوردهی خوب است.
اما آیا این موضوع بدین معنی است که میتوان از هیستوگرام برای تعیین نوردهی مناسب استفاده کرد؟
مسلما استفاده از هیستوگرام برای این کار فکر خوبی نیست. اجازه دهید یک عکس دیگر را با دیافراگمی که تفاوت زیادی با دیافراگم خوب دارد بررسی کنیم. این عکس یک عکس محصول از یک جفت گوشواره است.
همانطور که میبینید در این عکس هیستوگرام به صورت کامل به سمت راست که تونهای روشن نمایش داده میشوند شیفت شده است. در صورتی که قرار باشد این عکس را فقط براساس هیستوگرام قضاوت کنید باید گفت که به شکل قابل توجهی Overexpose شده است.
در این هیستوگرام به ندرت اثری از میدتون دیده میشود و هیچ اثری هم از سایه نیست. اما آیا میتوان گفت که عکس بالا به درستی نوردهی نشده است؟ در صورتی که تنظیمات دوربین را تغییر دهیم تا به یک هیستوگرام خوب برسیم، تصویر ما خیلی تاریک خواهد شد.
یک نتیجه ساده که میتوانیم از عکس بالا بگیریم این است که هیستوگرام لزوما ابزار خوبی برای سنجش نوردهی تصویر نیست. درست بودن آن به فاکتورهای زیادی بستگی دارد که یکی از آنها چشمهای خودتان و صحنهای که از آن عکاسی میکنید است.
هیستوگرام فقط مقدار تونهای سطوح روشن مختلف تصویر را نشان میدهد و نه چیز بیشتری.
میتوانید از آن برای تشخیص اینکه جزئیات هایلایت یا سایه را با تنظیمات خاصی برش دادهاید یا خیر استفاده کنید و یا از آن به عنوان یک راهنما برای جلوگیری از حذف جزئیات در تصویر استفاده کنید. اینجاست که هیستوگرام میتواند به شما کمک کند. تا زمانی که این نکته را در نظر داشته باشید هیچ هیستوگرام خوب یا بدی وجود نخواهد داشت.
[relatedpost post=”94478″]
سخن نهایی
برخی عکاسها عادت دارند پس از هر عکس هیستوگرام عکس گرفته شده را با استفاده از صفحه نمایش بررسی کنند. هدف اکثر آنها هم از این کار این است که ببینند تون خاصی در لبههای هیستوگرام قرار گرفته است یا نه.
استفاده از هیستوگرام باعث نمیشود که حرفهایتر باشید اما یادگیری نحوه مطالعه آن میتواند در برخی مواقع بسیار ارزشمند باشد. امیدواریم با مطالعه این مقاله یاد گرفته باشید که هیستوگرام چه چیزی را نشان میدهد و چگونه میتوانید آن را بخوانید.
احتمالا با گذر زمان هم یاد میگیرید که چگونه میتوانید از آن استفاده کنید. البته در صورتی هم که احساس میکنید استفاده از آن برای شما ضرورتی ندارد هیچ اشکالی ندارد و میتوانید باز هم به عکاسی بپردازید.