1-رتوش عکس
رتوش عکس نوعی تغییر عکس است که المانهایی از عکس را که عکاس نمیخواهد در محصول نهایی ببیند، تصحیح میکند؛ این شامل حذف درهمریختگیهای پیشزمینه و پسزمینه و تصحیح رنگ بخشهای خاص یا موارد دیگر (لباس، آسمان و غیره) میشود. عملیات رتوش از ابزارهای cloning و healing استفاده میکند تا زندگی واقعی را به صورت خیالی و شاعرانه دربیاورد. متاسفانه رتوش کردن در اکثر مواقع ضروری است چرا که ما وقت نداریم از قبل برای عکاسیهایمان برنامهریزی کنیم.
برنامهریزی برای عکاسی از قبل خیلی از این اشکالات را کنترل میکند. مانند بررسی منطقه و تمیز کردن و اصلاح مواردی که مناسب نیستن قبل از این که دوربین آنها را ثبت کند. این شامل حفظ نظم منطقه هم میشود…
تمیز کردن آینهها و پاک کردن اثر انگشتها از پنجره، گردگیری سطوح و کارهای کلی بهبود لوکیشن، این کار همچنین شامل چیدمان وسایل، تنظیم کردن نورهای در دسترس و تکمیل نورپردازی با استفاده از فلاش و رفلکتورها، چک کردن بازتابها و غیره میشود.
بنجامین فرانکلین میگوید: «یک مثقال پیشگیری، بهتر از یک کیلو درمان است.» و برای همین میگوییم که قبل از عکاسی همه جا را تمیز کنید. همچنین ما از عبارت «نگهداری پیشگیرانه» استفاده میکنیم. یعنی چیزها را قبل از این که بشکنند و به تعمیر نیاز پیدا کنند، درستشان میکنیم.
باید اعتراف کنم که ما معمولا وقت نداریم قبل از عکسبرداری از یک صحنه آن را تمیز کنیم و رتوش کردن تنها گزینهی ما هست. با این حال، گاهی اوقات تنها کاری که نیاز داریم بکنیم ارزیابی صحنه، حرکت و دیدن صحنه از زاویهی دیگر است. یا این که صبر کنیم صحنه خالی شود.
ما نمیتوانیم همیشه از آشفتگی جلوگیری کنیم ولی میتوانیم میزان رتوش را با کمی پیشبینی به حداقل برسانیم. فقط کسری از ثانیه طول میکشد ما عکس بگیریم ولی دقایق زیادی برای تصحیح مشکلات صرف میگردد.
بیشتر بخوانید: بهترین شکل استفاده از کنتراست
2-ادیت عکس
ادیت کمی متفاوت است با این که گاهی اوقات با رتوش ترکیب میشود. وقتی یک عکس را ادیت میکنیم، از واقعیت بیرون میآییم و وارد دنیای فانتزی میشویم. وقتی یک عکس را دستکاری میکنیم، ما واقعیت را باطل میکنیم و خلاق میشویم؛ حرکت دادن و اضافه کردن المانها به یک صحنه یا تغییر اندازه و ابعاد آنها. در واقع هنگام ادیت عکس، ما به یک «خلقکننده» تبدیل میشویم و دیگر صرفا ناظر یک صحنه نیستیم. و این کاملا درخور هنری کردن یک صحنه است و برای تصویرسازی ایدهآل است ولی نباید به یک روتین منظم برای عکسهایمان تبدیل شود.
قبلا در اوایل روزهای ادیت عکس دیجیتال، به عنوان یک عکسبردار در یک مغازهی بازرگانی بزرگ در نشویل کار میکردم؛ این مغازه بسیاری از کارهای قبل از انتشار را برای حسابهای ملی و انتشارات بینالمللی انجام میداد.
یک بار در سال ۱۹۷۹، ما مشغول درست کردن جلد برای یکی از این مجلهها بودیم. روی جلد عکس یکی از رئیسجمهورهای مصر به نام انوار سادات بود که جلوی یکی از اهرام مصر قرار گرفته بود. متاسفانه هرم جایی قرار گرفته بود که با عناوین روی جلد مجله تداخل داشت.
مدیر هنری مجله برای ما دستورالعملهایی فرستاد و از ما خواست هرم موجود در عکس را حرکت بدهیم تا عناوین با آن تداخل نداشته باشند. در آن زمان، حرکت دادن آن هرم کار خارقالعادهای بود. اگر میخواستیم از airbrush معمولی استفاده کنیم، آثار حقهی ما باقی میماند ولی ادیت دیجیتال دریچهی جدیدی برای فریبکاری باز کرد. ما از پتانسیل آن به وجد آمده بودیم ولی پیامدهای اخلاقی استفاده از این قدرت را نمیدانستیم.
این کار را (یک دهه قبل از وجود فوتوشاپ) با یک ماشین ویرایشگر به نام SciTex Response که توسط یک مینی کامپیوتر خیلی قوی پشتیبانی میشد، انجام دادیم. تا سالها بعد، هیچکس بیرونِ آن ساختمان کوچک در نشویل نمیدانست که ما یک هرم مصری را روی شنهای صحرا هل دادهایم. کمی بعد از آن، استفاده از عکسهای دیجیتال ادیت شده به عنوان مدرک در دادگاه آمریکا ممنوع شد. امروزه امکان ادیت عکس ها تا جایی میسر شده که به شما اجازه میدهد واقعیت را تغییر دهید و روی یک نیمکت در پارک بنشینید و در لپتاپ خود چیزهای جدید خلق کنید.
ادیت کردن ابزار قدرتمندی است و باید هنگام استفاده از آن خودتان را کنترل کنید؛ و این را بهخاطر مسائل قانونی نمیگویم بلکه باید برای طبیعت و واقعیت ارزش قائل باشید. دنیای فانتزی سرگرمکنندهاست ولی ما در دنیای واقعی زندگی میکنیم.
ما به طور منظم آسمان را ماسک میکنیم و ابرهای حوصلهسربر را با آسمانهای آبی و ابرهای دراماتیک و حتی غروب خورشید جایگزین میکنیم، انجام دادن این کار به حدی عادی شده است که لحظهای درنگ نمیکنیم. ما میتوانیم با استفاده از نرمافزارهای محبوب ویرایش عکس، افراد را در یک صحنه حرکت دهیم و از آنها چندتا بسازیم. واقعیت به چیزی غیر از آن بدل شده است. مسابقات عکاسی در برخی از دستهبندیها، ادیت عکس را ممنوع کردهاند. با این وجود، یک شرکتکنندهی بامهارت میتواند ردپای دیجیتالش را پاک کند و مردم را گول بزند. البته داورهای زرنگ همیشه تفاوتش را میفهمند.
توصیهی شخصی: سعی کنید تا جایی که میتوانید از حیلههای عکاسی کم استفاده کنید؛ استفاده از فرمولِ از پیش تعیین شدهی شخص دیگر در عکستان باعث میشود مهارتهای هنری شما زیر سوال برود. الگوی مشخصی نداشته باشید، هنرمند باشید. عکسهای خود را از زیر خط تولید بردارید و با هر کدام به صورت جداگانه سروکله بزنید.
3-ویرایش عکس
ویرایش عکس یک نوع کاملا متفاوت است و همان است که من در شغل حرفهای خود از آن استفاده میکنم. من برای چند مجلهی شهری در فلوریدای جنوبی، ویرایش عکس انجام میدهم. آماده کردن عکس برای پرینت کاغذی با آماده کردن آن برای پرینت جوهرافشان فرق دارد.
تکنولوژی پرینت از جوهر، سیستمهای انتقال، کاغذ و سرعت تولیدی بهره میبرد که با پرینترهای جوهرافشان تفاوت دارد. هر روند مستلزم توزیع متفاوتی از رنگ است.
از روزهای اولم در عکسبرداری، تلاشم این بوده که تا جایی که میتوانم پیکسل جا بدهم تا وضوح تصویر به آخرین حد خودش برسد. اولین قانون (از نظم شخصی خودم) اعمال تنظیمات تونال و رنگی است. شما نباید برای فاش کردن زیبایی و داینامیک یک صحنه به ویرایش پیکسل متوسل شوید. عکاسی دیجیتال راجعبه نور است. نور برای شما به منزلهی قلموی نقاشی است و دوربین بومی است که روی آن عکس خود را میکشید. یاد بگیرید که هنگام عکسبرداری نور را کنترل کنید. همین باعث میشود وظایف پس از تولید شما تا حد زیادی کاهش یابند. ویرایشهای محلی مثل Dodging و Burning باید تا حد امکان استفاده نشوند.
حتی بهترین سنسورهای دوربینهای عکاسی دیجیتال نمیتوانند تشخیص دهند اطلاعات «مهم» در بازهی تونال هر عکس چه هستند. سنسورهای دوربین بازهی بزرگی از روشنترین و تاریکترین بخشهای عکس را میگیرند ولی دوربینها قضاوت هنری ندارند و نمیتوانند کنتراست درونی بازهی نوری را تشخیص دهند.
اگر عکسهای خود را با فرمت RAW بگیرید، این بازهی بزرگ در عکس ۱۲بیتی میتواند تفسیر، بیان و توزیع شود تا جزئیات حیاتی پنهان در سایهها و هایلایتها آشکار شود. من در طول زندگی شغلی خودم دهها هزار عکس ویرایش کردهام و فقط تعداد کمی از آنها جزئیات اضافهتری نداشتهاند.
بیشتر بخوانید:عمق بیت چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟
پنج بازهی جدای تونال در هر عکس وجود دارد و از هر کدام میتوان به صورت جداگانه جزئیات بیشتری بیرون کشید. عکس پرینت شده همیشه ۲۵۶ تون به ازای هر رنگ دارد ولی روند ویرایش به هنرمند، یعنی شما اجازه میدهد تعیین کنید عکس چگونه تفسیر شود.
هنر واقعی در ویرایش عکس تخیل نیست بلکه تحقیق و بررسی و تشخیص است. تزئین عکس هیچوقت به پای افشای حقیقتِ عکس نمیرسد. دلیل آن که اکثر عکسها دینامیک نور طبیعی را نشان نمیدهند این است که چشم انسان میتواند جزئیات را در یک صحنه تفسیر کند ولی دوربین فقط میتواند بازهی دینامیک کلی را ضبط کند. فقط وقتی ما (عکاسها/ویرایشگرها/ادیتورهای عکس) زمانمان را برای افشای زیبایی و قدرتی که در هر عکس موجود است صرف کنیم، میتوانیم چیزی تولید کنیم که چشمهایمان هر روز میبینند و تجربه میکنند.
چالش شخصی
به جای رنگ کردن و مرمت شکل ظاهری اولیه، تلاش کنید جزئیات موجود در عکسهایتان را استخراج کنید. معمولا درست زیر سطح، جزئیات فوقالعادهای پنهان شده است. بعد از این که از بازهی موردنظر با دوربین خود عکس گرفتید، باید سراغ اکتشاف هر چیزی که دوربینتان ثبت کرده است، بروید. شغل شما این است که جزئیات را کشف کنید، آن را ثبت کنید و به بقیه ما انسانها نشانش بدهید.