اما تمامی عکسها از ابتدا تا انتها نباید واضح باشند. برخی اوقات یک عکس در صورتی که قسمتهایی از آن خارج از فوکوس باشد زیباتر است. برخی اوقات در صورتی که عمق میدان عکس کم باشد تاثیر بیشتری خواهد داشت. به همین خاطر ما تصمیم داریم در این مقاله نگاهی به رموز عمق میدان کم در عکاسی داشته باشیم و به شما کمک کنیم که بتوانید از این افکت در تصاویر خودتان استفاده کنید. همچنین مواردی هم که نباید از این افکت استفاده کنید را با هم بررسی خواهیم کرد.
عمق میدان کم در عکاسی چیست؟
در عکاسی عمق میدان نشان دهندهی این است که چه مقدار از صحنه داخل فوکوس است. عمق میدان زیاد (همچنین باز، بزرگ) به این معنی است که بخش زیادی از تصویر در فوکوس است. اغلب اوقات در عکاسی از منظره هدف عکاسها چنین عمق میدانی است.
عمق میدان کم (همچنین کوچک، بسته) به این معنی است که فقط بخشی از تصویر در فوکوس است. پس زمینه و برخی اوقات پیش زمینهی تصویر هم تار است. عمق میدان کم در عکاسی پرتره، طبیعت و مسافرتی کاربرد دارد. بخش خارج از فوکوس تصویر میتواند فقط کمی تار باشد و یا به صورت کامل هیچ جزئیاتی نداشته باشد.
روش دسترسی به عمق میدان کم در عکاسی
عمق میدان کم کاملا به فیزیک نور وابسته است اما در این مقاله قصد داریم این مبحث را به صورت عملی یاد بگیریم و خیلی وارد مباحث علمی نخواهیم شد.
به صورت کلی هر موقع از دیافراگمهای باز (اعداد کوچکتر) استفاده کنید، عمق میدان تصاویر شما کم خواهد بود. در برخی لنزها بازترین دیافراگم ممکن f/1.4 است اما در برخی دیگر این مقدار f/5.6 است. استفاده از حالت اولویت دیافراگم ممکن است در زمان استفاده از عمق میدان کم در عکاسی ایدهی خوبی باشد.
اندازه دیافراگم دوربین تنها چیزی نیست که روی عمق میدان تاثیرگذار است. فاصله کانونی هم موضوع مهم دیگری است که باید در نظر داشته باشید. برخی لنزهایی که فاصله کانونی طولانیتری دارند عمق میدان کمتری هم دارند. سایز حسگر دوربین هم تاثیرگذار است. دوربینهای فول فریم نسبتا به دوربینهای کراپ سنسور عمق میدان کمتری خواهند داشت.
اما ایجاد عمق میدان کم فقط به تجهیزات شما بستگی ندارد بلکه به موقعیت نسبی عکاس هم بستگی دارد. عمق میدان بسته به اینکه چقدر به سوژه نزدیک هستید و چقدر از پس زمینه دور هستید تغییر خواهد کرد. در صورتی که عمق میدان شما کم نیست کمی به سوژه نزدیک شوید و در صورتی که این کار هم تاثیر نداشت سعی کنید آن را از پس زمینه دور کنید.
نحوه استفاده از عمق میدان کم
در ادامه با نحوهی استفاده از عمق میدان کم در عکاسی برای زیباتر کردن تصاویر خود آشنا خواهیم شد. برخی از دلایل مهم برای استفاده از عمق میدان کم عبارتند از:
ساده کردن پس زمینه
یکی از دلایل مهم برای استفاده از این نوع افکت، ساده کردن یک پس زمینه ساده است. عکاسی پرتره و طبیعت از این تکنیک برای ساخت یک پس زمینه ساده مرتب استفاده خواهد شد. ممکن است بخواهید تمامی جزئیات را به صورت کامل حذف کنید و فقط رنگها را باقی بگذارید و یا ممکن است بخواهید تاثیرات محیط اطراف را کاهش دهید.
در عکاسی مسافرتی و خبری سوژهها معمولا در متن اتفاق حضور دارند و ما میخواهیم محیط اطراف یا اتفاقات در حال رخ دادن را هم مشاهده کنیم اما در اینجا محیط اطراف نقش ثانویه دارند.
تار کردن محیط اطراف باعث خواهد شد که بیننده محیط اطراف را هم مشاهده کند اما حواس او از داستان اصلی پرت نشود.
دیافراگمهای مختلف تاری کمتر یا بیشتری ایجاد خواهند کرد. عموما عکاسی با دیافراگم خیلی باز مثل f/2.8 یا f/1.4 بیشترین مقدار تاری را ایجاد خواهد کرد. در صورتی که تاری خیلی زیادی داخل تصویر وجود دارد و یا شما جزئیات بیشتری را میخواهید از دیافراگمهایی مثل f/5.6 یا f/8 استفاده کنید. عمق میدان کم باعث جدا شدن سوژه از پس زمینه خواهد شد.
مقاله مرتبط: فرق عمق میدان کم و زیاد چیست؟ راز روایتگری
هدایت چشم
مخاطب معمولا ابتدا به واضحترین قسمت تصویر نگاه خواهد کرد. با اطلاع از این موضوع شما میتوانید چشم بیننده را دقیقا به جایی که مدنظرتان است هدایت کنید.
در یک صحنهی شلوغ شما میتوانید یک نقطهی فوکوس را انتخاب کنید. یک فرد یا شی به سوژهی شما تبدیل خواهد شد. فوکوس انتخابی در مواقعی که تعداد سوژههای خیلی زیادی داخل صحنه دارید خیلی مهم است.
همچنین با استفاده از این تکنیک میتوانید روی بخشی از صحنه یا یک ویژگی خاص تاکید کنید. برای مثال چشمها مهمترین قسمت یک پرتره هستند. انتخاب چشمها به عنوان نقطه کانونی و تار کردن تصویر به شما اطمینان خواهد داد که چشمها نقطهی تمرکز تصویر هستند.
همچنین میتوانیم با استفاده از این تکنیک رابطه بین سوژهها را هم برجسته کنیم. در زمان استفاده از عمق میدان کم در عکاسی، تمامی موارد هم سطح در فوکوس خواهند بود و فاصلهی افقی سوژهها اصلا مهم نیست. شما میتوانید به شکل هوشمندانهای از این تکنیک برای تاکید روی روابط استفاده کنید و باعث شوید دو جسم که در یک فاصله نسبت به دوربین قرار دارند کاملا واضح باشند در حالی که بقیه صحنه تار است.
در صورتی که سوژههای زیادی داخل تصویر شما قرار داشته باشند، عمق میدان کم به شما کمک میکند آنها را اولویتبندی کنید.
برای دور کردن نگاه مخاطب
سمت مقابل هدایت چشم به سمت یک نقطه کانونی، دور کردن نگاه از یک نقطهی خاص در تصویر است. تاری تصویر میتواند تاکید روی یک عیب یا مشکل که ممکن است باعث حواسپرتی مخاطب شود را کاهش دهد. این عیب میتواند یک ترک روی دیوار یا یک جمعیت شلوغ باشد.
یکی از کاربردهای خیلی مهم عمق میدان کم در عکاسی حذف کردن موانع بصری از تصویر است. موانع بصری مثل فنس یا توری بین ما و سوژهی عکاسی ما قرار خواهند گرفت. این موضوع دقیقا مثل سادهسازی یک صحنهی شلوغ است اما به جای پسزمینه روی پیشزمینه اعمال خواهد شد.
دیافراگمهای باز در صورتی که از بین یک پیشزمینهی شلوغ عکاسی میکنید کمک زیادی به شما خواهند کرد. دیافراگم باز این شلوغی را به تاری نرم تبدیل خواهد کرد.
میتوانید از عمق میدان کم برای پوشاندن هویت فرد هم استفاده کنید. برای این کار باید روی اجزای دیگر صحنه فوکوس کنید و صورت سوژه را به صورت تار نگه دارید. این قابلیت برای والدینی کاربرد دارد که نمیخواهند چهرهی فرزندان خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند اما میخواهند تصاویر خانوادگی خودشان را به اشتراک بگذارند.
برای خلق افکت
استفاده از عمق میدان کم در عکاسی باعث نرم شدن صحنه و ایجاد یک حس خاص خواهد شد. اینکه چه حسی ایجاد میکند به سوژه و نحوهی استفاده شما از بلور بستگی دارد. لبههای نرم میتوانند باعث ایجاد ظاهر رمانتیک یا نرم در تصاویر شوند و یا با محو کردن جزئیات باعث رمزآلود شدن صحنه شوند.
حذف جزئیات باعث خلق صحنههای امپرسیونیستی خواهد شد و در صورتی که جزئیات را هم خیلی زیاد حذف کنید میتوانید یک تصویر انتزاعی داشته باشید. ممکن است ما فقط یک لبه یا بخشی از تصویر را مشاهده کنیم و بقیه اجزای تصویر به یک انتزاع تبدیل خواهد شد.
خلق افکت شامل شکل دادن بوکه هم خواهد شد. بوکه شکل نور خارج از فوکوس است. این شکل معمولا به خاطر شکل دیافراگم دوربین دایرهای است اما با قرار دادن یک فیلتر بوکه در مقابل لنز میتوانید شکل آن را تغییر دهید.
لایهبندی و کادربندی
تار کردن همزمان پسزمینه و پیشزمینه باعث ایجاد یک کادر در اطراف سوژه خواهد شد. حتی کسلکنندهترین سوژه ها هم با کمی تاری میتوانند زیبا به نظر برسند. عمق میدان کم به تصویر شما بعد میدهد اما باعث جدا شدن لایهها نیز خواهد شد. این موضوع در زمان خلق یک تصویر 2 بعدی از دنیای 3 بعدی خیلی مهم است. لایههایی که ما با چشمهای خودمان مشاهده میکنیم، همیشه داخل عکس دیده نخواهند شد.
نکاتی برای استفاده از عمق میدان کم
یادگیری کنترل عمق میدان کم در عکاسی به مقداری تمرین نیاز دارد. در صورتی که نتایج موردنظر خودتان را به دست نمیآورید از نکات زیر استفاده کنید:
- از یک لنز متفاوت استفاده کنید: نحوهی ایجاد عمق میدان کم در لنزهای مختلف متفاوت است. فاصله کانونی و دیافراگم نیز روی عمق میدان تاثیرگذار هستند اما برخی لنزهای تاری بهتری ایجاد خواهند کرد.
- نزدیکتر شوید: تغییر فاصله نسبت به سوژه باعث تغییر خیلی زیادی در عمق میدان خواهد شد.
- از پس زمینه دور شوید: در صورتی که نمیتوانید در تصاویر خودتان به عمق میدان کم دسترسی داشته باشید، مطمئنا شوید که میدان فیزیکی مقابل شما عمق کافی را دارد. به این منظور باید بین سوژه و پس زمینه فاصله ایجاد کنید. ایجاد عمق میدان به صورت کامل به روابط عمق مرتبط است.
- از ماشینحساب عمق میدان حساب کنید: نرمافزارها و ماشینحسابهای عمق میدان فاصله هایپرفوکال را محاسبه خواهند کرد. به زبان ساده این نرمافزارها متوجه خواهند شد که چه میزان از صحنه داخل فوکوس خواهد بود. چیزی که خیلی مهم است این است که چه مقدار از جلو و پشت سر سوژهی شما در فوکوس خواهد بود. معمولا حدود 1/3 صحنهی پیش روی سوژه و 2/3 صحنهی پشت سر او در فوکوس خواهد بود. شما میتوانید این ماشینحسابها را داخل نرمافزارهایی مثل PhotoPills پیدا کنید.
- افزایش سرعت شاتر: دیافراگم بازی که برای ایجاد عمق میدان کم مورد نیاز است نور خیلی زیادی را وارد لنز خواهد کرد. سعی کنید سرعت شاتر را افزایش دهید و یا از فیلتر ND استفاده کنید تا مقدار این نور کاهش یابد.
سخن نهایی
یک تصویر با عمق میدان کم تا حدودی خارج از فوکوس به نظر میرسد. سوژه به صورت کامل داخل فوکوس خواهد بود اما پس زمینه و شاید پیش زمینه تار خواهند بود. اینکه مقدار تاری چقدر است به خود عکاس بستگی دارد.
عکاسی با عمق میدان کم به شما اجازه خواهد داد اینکه چه چیزهایی داخل فوکوس هستند و بیننده چه قسمتی را میبیند را کنترل کنید. فوکوس نرم در خیلی از تصاویر چشمنواز است و صحنه را برای شما ساده خواهد کرد.