قانون یک سوم (Rule of Thirds) یکی از اولین و اصلیترین مفاهیمی است که هر عکاس تازهکار برای ترکیببندی جذاب و دلنشین فرا میگیرد. این تکنیک با تقسیم کادر به ۹ بخش مساوی (توسط دو خط افقی و دو خط عمودی)، یک روش ساده و قابل اعتماد برای قرار دادن سوژه در نقاط قوت تصویر فراهم میکند. با این حال، بسیاری از عکاسان با پیشرفت در کار خود، آن را بیش از حد ساده و حتی کسلکننده تلقی میکنند.
اگر احساس میکنید ترکیببندیهایتان با قانون یک سوم، بیش از حد سفت و سخت و غیرقابل انعطاف شدهاند، شاید وقت آن رسیده که از یک ابزار کلاسیک و پویا به نام نسبت طلایی (Golden Ratio) یا مارپیچ فیبوناچی (Fibonacci Spiral) استفاده کنید.
نسبت طلایی چیست؟

نسبت طلایی که با عدد یونانی «فی» (Phi) و مقدار تقریبی ۱.۶۱۸ نمایش داده میشود، یک مفهوم ریاضی است که زیباییشناسان و هنرمندان برای قرنها از آن بهره بردهاند. این نسبت نه تنها در آثار بزرگ هنری مانند کارهای لئوناردو داوینچی و میکلآنژ یافت میشود، بلکه به طور شگفتانگیزی در طبیعت نیز تکرار شده است (مانند الگوهای موجود در گلبرگها، صدفها یا مارپیچ کهکشانها).
این نسبت با استفاده از دنباله فیبوناچی (۰، ۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، ۳۴ و…) به دست میآید، که در آن هر عدد حاصل جمع دو عدد قبلی است. هرچه این دنباله جلوتر رود، نسبت بین دو عدد متوالی بیشتر به عدد ۱.۶۱۸ نزدیک میشود. در عکاسی، این نسبت معمولاً به شکل یک مارپیچ (مارپیچ فیبوناچی) یا یک شبکه ترکیببندی نمایش داده میشود.
نحوه اعمال نسبت طلایی در عکاسی

در حالی که قانون یک سوم، کادر را به صورت متقارن تقسیم میکند، نسبت طلایی یک راهحل پویاتر را ارائه میدهد.
- استفاده از مارپیچ (Spiral): میتوانید مارپیچ فیبوناچی را روی تصویر خود تصور کنید. هدف این است که نقطه کانونی و اصلی سوژه در مرکز مارپیچ قرار گیرد. همچنین، انحنای مارپیچ میتواند به عنوان یک خط هدایتکننده بصری (Leading Line) عمل کند تا چشم بیننده را به سمت سوژه اصلی هدایت کند.
- استفاده از شبکه طلایی (Phi Grid): یک نسخه ساده شده از نسبت طلایی وجود دارد که شبیه به شبکه قانون یک سوم است، با این تفاوت که خطوط عمودی و افقی آن به طور مساوی تقسیم نشدهاند و به جای قرارگیری در ۱/۳، در نسبت تقریبی ۱ به ۱.۶۱۸ (حدود ۳۸٪ و ۶۲٪) قرار میگیرند. این امر باعث میشود خطوط داخلی به هم نزدیکتر باشند و یک ترکیببندی متعادلتر اما پویا ایجاد شود.
چالش و مزیت نسبت طلایی

چالش: بزرگترین مانع برای استفاده از نسبت طلایی، عدم وجود پوشش (Overlay) آن در اکثر دوربینهاست. برخلاف قانون یک سوم که اغلب به صورت یک شبکه در منظرهیاب یا صفحه نمایش دوربین نمایش داده میشود، برای اعمال نسبت طلایی معمولاً باید آن را در ذهن خود تجسم کنید یا از ابزارهای ویرایش پس از عکاسی استفاده کنید. خوشبختانه، نرمافزارهای حرفهای مانند Adobe photoshop و Lightroom Classic دارای ابزار برش (Crop) با پوشش نسبت طلایی هستند که این کار را سادهتر میکند.
مزیت: در نهایت، نسبت طلایی لزوماً کاملاً متفاوت از قانون یک سوم نیست، اما انعطافپذیری بیشتری دارد.
- پویایی بیشتر: به دلیل ساختار نامتقارن، ترکیببندیهای مبتنی بر نسبت طلایی کمتر ایستا و خشک به نظر میرسند.
- هدایت چشم: استفاده از انحنای مارپیچ فیبوناچی به شما اجازه میدهد تا عناصر مختلف کادر را به گونهای بچینید که چشم بیننده به آرامی و به طور طبیعی به سمت سوژه اصلی هدایت شود.
- قابلیت مقیاسپذیری: نسبت طلایی به راحتی به نسبتهای مختلف کادر (Aspect Ratios) قابل اعمال است.
نتیجهگیری: اگر قانون یک سوم برایتان تکراری شده است، وقت آن است که نسبت طلایی را امتحان کنید. دفعه بعد که مشغول ویرایش هستید، به جای تکیه بر شبکه سنتی، از مارپیچ فیبوناچی به عنوان راهنمای ترکیببندی خود استفاده کنید تا تصاویری پویاتر و جذابتر خلق کنید که ریشه در اصول زیباییشناسی جهانی دارند.











