به عنوان یک عکاس، من با توجه به نوع کاری که میخواهم انجام دهم، به دوربینهای شگفت انگیز بسیار زیادی دسترسی دارم. و با اینکه انتخاب اول من، Nikon میباشد، اما نمیتوانم منکر آن شوم که هر تولید کننده و مدل، دارای نقاط قوت و ضعف خاصی است که با ترکیب آنها میتوان دوربین ایدهآل ساخت.
همانطور که قبلا گفتم، انتخاب دوربینی بینظیر، یک تصمیم کاملا شخصی است و به نیازهای و سبک عکاسی فرد بستگی دارد.
من فکر میکنم جالب باشه اگر یک دوربین را برداریم و بهترین ویژگیهای آن را گلچین کنیم و با بعضی از دوربینهای موجود در بازار ترکیب کرده و یک دوربین ایدهآل بسازیم. از هر دوربین چه ویژگیهایی را انتخاب خواهیم کرد و چرا؟ و محصول نهایی، دقیقا چقدر عجیب به نظر خواهد رسید؟ جلو رویاپردازی خود را در مورد توقعی که از یک دوربین دارید نگیرید شاید ایدهای شود برای سازندگان دوربین!
دوربین ایدهآل من خیلی هم عجیب نخواهد بود و ترکیبی نقاط قوت دوربینهایی خواهد بود که وجود دارند:
1-طراحی
برای طراحی و تناسب ، من Fuji را انتخاب میکنم. با اینکه معمولا در کارهای حرفهای از دوربینهای Fuji استفاده نمیکنم، ام Fuji همیشه اولین انتخاب من در عکاسی برای سرگرمی است. این امر یک دلیل دارد، با اینکه دوربینهای دیگر ممکن است در نبرد مگاپیکسل یا امتیاز تست کیفیت تصویر، پیروز شوند، از نظر من، هیچ یک از طراحان دوربینهای دیگر در مقابل فوجی، درک بهتری از لذت عکاسی ندارند.
دکمههای کلاسیک با دسترسی آسان، بیش از یک یادآور از دوربینهای فیلمی دوران جوانی من هستند، آنها کارآمد نیز هستند. من یک عکاس هستم، با جهان حقیقی تعامل دارم. من دوست ندارم حتی لحظهای بیشتر از آن چیزی که نیاز است، به صفحه یک کامپیوتر نگاه کنم. من از احساساتم هنگام عکاسی دوربین مورد علاقه خودم را میسازم.
گشتن در صفحات مختلف فهرست برای انتخاب دقیق کار من نیست. فوجی استفاده آسان و لذت از استفاده، را ترکیب کردهاست. در نتیجه من مدل Fujifilm X-T2 را به عنوان اولین بخش طراحی دوربین رویایی خود ، انتخاب میکنم.
2-اندازه
مشخصه بعدی میتواند به چند گونه انتخاب شود. از طرفی، من کاهش وزن در دوربینهای بدونآینه را دوست دارم. هرچقدر سن من بالاتر میرود، بیشتر از توجه به این ویژگی توسط سازندگان قدردانی میکنم. از طرفی دیگر، اکثر دوربینهای بدونآینهای که من از آنها استفاده کردهام، احساس کوچک بودن را به من منتقل کردند و باعث شدند که مزیت وزن کم آن، به دلیل عدم وجود ارگونومی مناسب، نادیده گرفته شود.
دوربین dslr من ممکن است به سنگینی یک آجر باشد، اما من هنگام عکاسی با آن، احساس راحتی میکنم. البته این نظر شخصی من و با توجه به اندازه دستان من است. اما برای عکاسیهای جدی و سخت من، ترجیح میدم دوربینی بزرگ داشته باشم. شاید تولیدکنندگان بتوانند یک دوربین بدونآینه با اندازهای نسبتا بزرگ طراحی کنند که داخل آن خالی باشد که در دست احساس کوچکی به عکاس منتقل نکند و در عین حال، وزن آن تقریبا به اندازه دوربینهای بدونآینه کوچک باشد.
3-حسگر
من یک عکاس تجاری هستم و کار من قالبا باید در اندازههای بزرگ پرینت شود و در عین حال، از جزئیات بالایی برخوردار باشد. با اینکه Fuji، در بخش طراحی برنده شد، اندازه حسگر آن، برنده نیست. پس، من حسگر 45.7 مگاپیکسلی فول فریم مدل Nikon D850 را در دوربین رویایی خودم میگذارم.
بیشتر بخوانید:آیا دوربین Nikon D850 ارزش خرید را دارد؟
من چند هفته پیش درمورد علاقه خودم به دوربین نوشتم و اینکه با هر تصویری که ثبت میکنم، و هربار که تصویری را در Capture One باز میکنم و از کیفیت تکنیکی خالص آن لذت میبرم، این علاقه بیشتر میشود. بله، من میتوانستم یکی از حسگرهای 100 مگاپیکسلی دوربینهای مدیوم فرمت را انتخاب کنم. و میتوانم در مورد آنها، بحث کنم. اما شخصا، ترجیح میدم با ثبات عکاسی کنم و از دست دادن وضوح، هنگام کار کردن با بزرگترین حسگر، زیاد اتفاق میافتد. پس من حسگر D850 در بدنه X-T2 را انتخاب میکنم.
4-فوکوس خودکار و فیلم
در رابطه با فوکوس. Nikon من در ترکیب با 24-70 میلیمتری f/2.8، در قفل کردن فوکوس بر روی سوژه، بسیار سریع است. اما برای بدست آوردن یک دوربین ایدهآل تر، بهتر است از سیستم فوکوس خودکار در مدل Sony a7R III استفاده کنیم. به عنوان یک طرفدار Nikon که در حال یادگیری عکاسی با Sony است، یاد گرفتن طرز قفل فوکوس در این دوربین، اصلا طول نکشید.
با اینکه در اولین روز کار کردن با سونی، من یک تازه کار در کار کردن با Sony محسوب میشدم، تصاویری که از یک موضوع در حال حرکت ثبت کردم، بسیار واضح بودند و متوجه شدم که سیستم فوکوس آن، فوقالعاده است.
به همین ترتیب، برای تعویض بین حالت ثابت و فیلم، من عاشق عکاسی با a7R III شدم و دوست دارم تمام تکنولوژی آن سیستم را داخل دوربین رویایی خودم برای فیلمبرداری داشته باشم. پس Sony رو انتخاب میکنم. آیا جا دادن یک Alexa Mini داخل DSLR، خیلی درخواست بزرگیست؟
5-لرزشگیر تصویر
برای عکاسی بهتر از سوژه در حال حرکت، من لرزشگیر داخل بدنه را از مدل Panasonic GH5 برمیدارم و در دوربین خودم میگذارم. کاملا صادقانه باید بگویم که تابحال با یک GH5 عکاسی نکردهام.
معمولا وقتی در این شرایط قرار بگیریم، دوربینم را روی یک سه پایه قرار میدهم. اما معمولا باید فیلمبرداری را در سرعت بالا انجام دهم و از چیزهایی که در نظرات دیگران مشاهده کردم، لرزشگیر تقویت شده، یک مزیت بسیار بزرگ محسوب میشود.
6-لنز
برای اینکار، من دو لنز را ترکیب میکنم. من محدوده کانونی 24-70 میلیمتری لنز خودم را با وزن و سرعت 50 میلیمتری f/1.4 میخواهم. آیا این امر از نظر علمی با حفظ سرعت فوکوس و کیفیت تصویر، امکان پذیر است؟
آیا اصلا گرفتن یک زوم واضح 24-70 میلیمتری، بدون وزن بالا، امکان پذیر است؟ در حال حاضر فکر نمیکنم. اما من که دوربین طراحی نمیکنم. من فقط دستورات غیرمنطقی میدهم و پیدا کردن روش انجام آنها را به عهده افراد دیگر میگذارم.
خوب. من یک دوربین بدونآینه با طراحی Fuji، حسگر Nikon D850، فوکوس خودکار و فیلمبرداری Sony، لرزشگیر Panasonic GH5 IBIS و دیافراگم f/1.4 با محدوده 24-70 میلیمتری میخواهم که وزن آن به اندازه یک 50 میلیمتری پرسرعت باشد.
درخواست من خیلی منطقی نیست؟ به نظر من که هست. آیا خیلی ناممکن است؟ مطمئن نیستم.
البته که این رویاپردازی ذهنی، قرار نبود همین حالا عملی شود، اما میتواند طراحان را از دوربین ایدهآل و محبوب عکاسان با خبر کند. شما نیز دوربین رویایی خود را در قسمت نظرات برای ما توصیف کنید!
دوربین سوپرزوم با سایز خیلی کوچیک