داستان از آنجایی شروع شد که یک کودک خردسال و گرسنه در تلاش برای رسیدن به یک مرکز تغذیه (از مراکز کمکهای غذایی سازمان ملل متحد)، در نزدیکی این مرکز خسته و ناتوان از پای افتاد و درست در همین لحظه یک کرکس (لاشخور)، در نزدیکی او بر زمین نشست. گویی انتظار مرگ کودک را میکشید و نظاره گر جان دادن کودک بود تا پس از آن جثهٔ نحیف کودک را بدرد و خوراک خود سازد. در این لحظات کارتر به اقتضای موقعیت حرفهای و عنوان شغلی خود، برای ثبت و گزارش این لحظه تلاش کرد و صحنه را با لنز دوربین خود شکار نمود.
در این پادکست داستان زندگی این عکاس بعد از گرفتن این عکس را می شنوید.
ب ما چه ما خودمون گرفتاری زیاد داریم یکی باید از زندگی مردم خودمون عکس بگیره
تحقیق کامل و جامعی بود
سلام داستان پادکست خیلی خوب بود ممنون از عوامل سایت.
سلام.گرچه من عکاس نیستم ولی بسیارمشتاق یادگیری وعکاسی ازسوژه های مدنظرم هستم ولی متاسفانه توانایی مادی کافی جهت تهیه دوربین عکاسی مناسب ولوازم موردنیاز رو ندارم .بطور اتفاقی به این پادکست برخورد کردم،ازمحتوا وصدای دلنشین گوینده بسیار لذت بردم ،امیدوارم درادامه راهتون موفق باشید.
بگو دیگه بابا. 10دقیقه اول فقط تبلیغ بود حال نداشتم تااخرش وایسم گوش بدم..