با بررسی میکروفون Logitech Blue Sona XLR: It Hits Every Note همراه نورنگار باشید.
لاجیتک جسورانه وارد یک دسته میکروفون حرفهای شده است که تحت سلطه مارکهای معروف است و با بوی گل رز بیرون میآید.
با توجه به تعداد تولیدکنندگان محتوای حرفه ای، انتظار دارید که دسته میکروفون های استودیویی حرفه ای فضایی فوق العاده شلوغ باشد. فهرستی از تجهیزات صوتی را مرور کنید، به لطف لیست به ظاهر بی پایان میکروفون های XLR پویا برای ضبط صدا با قیمت های زیر 100 دلار تا حدود 10000 دلار، ظن شما تایید شده است.
اگرچه عجیب است، از هزاران میکروفون موجود، تنها تعداد کمی از آنها به قدری خوب طراحی شده اند که در همه جا حاضر هستند. نگاهی به غرفههای ضبط، صحنههای صوتی، ایستگاههای رادیویی و اخیراً مجموعههای یوتیوببرها بیاندازید و تنها چند میکروفون برجسته هستند.
یکی از قابل احترام ترین میکروفون ها، Shure SM7B است. این میکروفون بی ادعا به طور افسانه ای برای خلق آلبوم هیجان انگیز مایکل جکسون و بسیاری دیگر از آلبوم های خواننده ها استفاده شده است. قیمت استراتوسفری ممکن است از میکروفونی که مورد علاقه متخصصان صدا است و جوایز زیادی کسب کرده است، زیاد به نظر برسد، اما در عوض قیمتی معقول 350 دلار دارد.
تا به حال، لاجیتک تلاش های صوتی خود را بر روی همان بخش پخش جریانی بازی متمرکز کرده است که در آن موس ها و کیبوردهایش غالب هستند. این شرکت به سمت بالادست نگاه می کند و لاجیتک بلو سونای جدید را می توان به عنوان ادای احترام به Shure SM7B یا محصولی کاملا مشابه در نظر گرفت.
کاری که لاجیتک با Blue Sona انجام داده است، چه از طریق الهام گرفتن و چه از طریق تکثیر آشکار، ایجاد یک میکروفون با ویژگیهای تقریباً یکسان با Shure SM7B است، اما راهاندازی آن بسیار آسانتر است. این موفق شد، زیرا در آزمایشهای من نشان داد که Blue Sona یک میکروفون بسیار آسان برای استفاده و دارای صدای عالی است.
XLR Dynamic Super-Cardioid یک میکروفون
Blue Sona یک میکروفون فوق کاردیویید پویا XLR است. یک میکروفون سوپرکاردیوید دارای حداقل ناحیه حساسیت است، که آن را برای صداهایی که از یک جهت خاص می آیند ایده آل می کند در حالی که به همان اندازه برای رد صداهای مناطق دیگر عالی است.
این منطقه محدود پیکاپ، آن را برای موقعیتهایی که نیاز به ضبط یک فرد یا ابزار دارد، با رد هرگونه نویز خارج از محور (نه جلوی میکروفون) به گزینهای عالی تبدیل میکند.
در عمل، این نوع میکروفون برای موقعیت هایی ایده آل است که صدایی که از هر چیزی غیر از سوژه می آید نامطلوب است. یکی از این محیطها، استودیوی صدای معمولی یا استودیوی ضبط یوتیوب است، جایی که میکروفون میتواند صداهای کاربر اصلی را صادقانه بازتولید کند، اما اکو، نویز پسزمینه، ماشینهای چمنزنی و غیره را رد میکند.
از نظر صوتی، این مانند یک پلاریزه کننده عمل می کند، فیلتری که اجازه می دهد فقط نور از یک جهت خاص به سنسور برخورد کند.
Blue Sona یک میکروفون XLR (کانکتوری که مهندسان صدا ترجیح می دهند) با پاسخ فرکانسی 40 هرتز تا 18 کیلو هرز است که با توان فانتوم +24 یا +48 ولت کار می کند. برای وانک های صوتی، میکروفون دارای حساسیت 20.97 mV/Pa @ 1KHz، THD+N 0.06% در فرکانس 1Khz، 94 dBSPL، نسبت S/N 69.9 dB a-wt و حداکثر Spl 129 دسی بل است. SPL @ 1% THD و 138 دسی بل SPL @ 5%
طراحی و کیفیت ساخت
در حالی که اکثر میکروفونها بدون دیده شدن یا توجه مخاطبان خود کار میکنند، یوتیوب و پادکستهای ویدیویی میکروفون خود را در قسمت جلو و مرکز در قاب قرار دادهاند.
لاجیتک بایداین را در بررسی میکروفون Logitech Blue Sona XLR: It Hits Every Note در نظر داشته باشد، زیرا میکروفون آن نسبت به Shure SM7B یک میکروفون حجاریتر و کمی جذابتر است. لبههای Blue Sona روی کل میکروفن تمام فلزی ، گرد و صاف است. فقط دستگیره تنظیم پلاستیکی است.
حتی قطبنما آبی لاجیتک، بازوی پررونق هم در سونا آبی و هم برای دیگر سازندگان گیمر و سبک زندگی لاجیتک، صاف، مجسمهسازی شده است و مانند یک بازوی روباتیک در یک کارخانه تولیدی پیشرفته در آینده به نظر میرسد.
برخلاف هر رقیبی، لاجیتک میکروفون را در رنگ مشکی یا سفید ارائه میکند و مدل سفید آن بهویژه چشمنواز است. این شرکت تشخیص داده است که بسیاری از یوتیوببرها، میکروفونهای خود را بخشی از مجموعه میکنند و تقریباً به همان اندازه که استعدادها را به اطراف خود معطوف میکنند، به آنها توجه میشود.
در حالی که من مدل مشکی را بررسی میکردم، ظاهر بلو سونا سفید را بیشتر ترجیح میدادم، زیرا چیزی شبیه به آن در کانال کسی وجود ندارد. مدلهای سیاه و سفید با کاور بادی مشکی یا قرمز عرضه میشوند، و من میکروفون مشکی خود را با جوراب قرمز ست کردم و خوب به نظر میرسید اما نه آنطور خوب که سفید به نظر میرسید.
متأسفانه بازوی Blue Compass فقط در رنگ مشکی عرضه می شود، و در حالی که مشکل بزرگی نیست، به نظر من یک میکروفون با طراحی رنگ سفید برجسته سزاوار یک پایه میکروفون به همان اندازه منحصر به فرد است.
لاجیتک همچنین استفاده از آهنربا را انتخاب کرد، در حالی که سایر شرکت ها از اصطکاک یا چفت برای نگه داشتن وسایل در جای خود استفاده می کنند. پوشش باد میکروفون دارای یک اتصال مغناطیسی کوچک در پایه خود است که درپوش را محکم روی میکروفون نگه میدارد و یک در عقبی وجود دارد که از آهنربا برای نگه داشتن صفحه روی یک جفت سوئیچ استفاده میکند.
این سوئیچها تنها کنترلهای فیزیکی برای صدا در Blue Sona هستند که یکی از آنها یک کنترل فیلتر بالاگذر و دیگری کلید Presence است. حتی اگر اینها نیازی به دسترسی مکرر ندارند، خوب است که یک راه سریع و واضح برای دسترسی به این کنترل ها داشته باشید.
در حال استفاده
Shure SM7B چیزهایی مورد استفاده دارد که قابل توجه است. اولین مورد این است که دریافت صدا کمی دشوار است، و دوم این که وقتی به درستی تنظیم شود، بهترین صدا را در رده خود ارائه می دهد.
ویدیوهای YouTube در مورد راه اندازی SM7B وجود دارد که ده ها دقیقه طول می کشد، و چندین ویدیو وجود دارد که توضیح می دهد چرا روش های تنظیم سایر ویدیوها اشتباه است. حتی مطالب Shure دارای محتوایی است که «افسانهها» را درباره SM7B رد میکند.
لاجیتک تصمیم گرفت یک میکروفون برای سازنده ای بسازد که تمایلی به نشان دادن مدرک مهندسی صدا ندارد. Blue Sona زمانی که به برق وصل شده و برق فانتوم مناسبی را تغذیه می کند، عملکرد قابل تحسینی دارد، و دو سوئیچ روی بدنه برای تنظیم صدا برای نیازهای اکثر کاربران کافی است.
دست و پا گیرترین بخش تنظیم این بود که از کدام رابط صوتی XLR به USB-C برای کنترل ورودی Blue Sona استفاده کنم. من با یک عرشه از M-Audio رفتم، اگرچه یک کنترل جدید از Elgato به نام Wave XLR احتمالاً گزینه بهتری برای هر کسی است که به دنبال پخش جریانی یا پخش زنده است. Wave XLR از نرمافزار اختصاصی این شرکت برای ترکیب صداهای تولید شده توسط رایانه مانند صدای سیستم و بازی در جریانی مشابه میکروفون استفاده میکند و همه آنها را برای پخش بازی با صدای عالی متعادل میکند.
صدا
صدای Logitech Blue Sona حتی بدون EQ یا صفحه صدا عالی است. Shure SM7B تونالیته عمیق تری دارد، اما Blue Sona خارج از جعبه به اندازه کافی خوب به نظر می رسد که مستقیماً وارد مرحله تولید شود.
مشابه فایلهای RAW از دوربینها، میتوانید هر میکروفون با کیفیتی را بگیرید و آن را طوری تنظیم کنید که دقیقاً همانطور که میخواهید صدا کند، و Blue Sona با طیف گستردهای از تغییرات EQ و جلوههای صوتی سازگار است. من یک بعدازظهر را با تنظیمات صوتی در Final Cut Pro و GarageBand گذراندم و حتی اکنون میتوانم یک برداشت بسیار دقیق از General Grevious ایجاد کنم.
در بررسی میکروفون Logitech Blue Sona XLR: It Hits Every Note هیچ صدایی وجود ندارد که بتوانم آن را تشخیص دهم، و به جز بالاترین میزان دریافت ورودی، هیچ نویز قابل شنیدنی در جریان صدا وجود ندارد. من معمولا میکروفون را در فاصله شش اینچی یا بیشتر از دهانم نگه می دارم. با این حال، با آزمایشهایی که برای بررسی ویدیوی بالا انجام دادم، متوجه شدم که میتوانم Blue Sona را تا سه فوت دورتر نگه دارم و بدون تنظیم افزایش، سطوح را به اندازه کافی برای صدای قابل استفاده بدون برش یا ایجاد نویز شدید پسزمینه افزایش دهم.
این به من این امکان را میدهد که از Blue Sona روی بازوی بلندتر در عکسهایی استفاده کنم که در آن میکروفون در کادر نمیخواهم، اما یک نسخه پشتیبان یا احتمالاً منبع صوتی اصلی میخواهم.
میکروفون اصلی استودیویی من یک میکروفون لایو RODE Wireless Go II است که به دلایل مختلف از آن استفاده میکنم، اما در درجه اول به این دلیل که بسیار انعطافپذیرتر از میکروفون سیمی است – میتوانم در حین ضبطهایم حرکت کنم و نگران نباشم که خیلی از آن فاصله گرفتم ، نقطه شیرین در یک میکروفون بوم. من Wireless Go II را نیز دوست دارم زیرا یک منبع صوتی خنثی عالی را ارائه می دهد، که نیازی به کار پس از تولید ندارد.
استودیوی من هنوز اساساً صداگذاری نشده است، بنابراین میزان پژواک خوبی وجود دارد، و Wireless Go II که در نزدیکی بدن من نصب شده است، در رد اکثر اکوهای اتاق کار خوبی انجام می دهد. با این حال، Blue Sona با وجود باز بودن به اتاق، حتی بهتر کار می کند.
یکی از کارهایی که Wireless Go II انجام می دهد و Blue Sona انجام نمی دهد این است که مواد منفجره را به خوبی اداره می کند. بلو سونا از برخی مشکلات با صداهای انفجاری رنج می برد، اگرچه در درجه اول زمانی که میکروفون نزدیک است ، اضافه کردن یک اینچ اضافی به فاصله میکروفون و برداشتن سطوح در نرم افزار روی برد EQ می تواند این مشکل را حل کند. با این حال، تشخیص اینکه آیا به اندازهای از میکروفون فاصله دارد که بدون استفاده از هدفون در حین ضبط، صدای پاپ را تجربه کند، کاری که اکثر یوتیوببرها نمیتوانند انجام دهند، دشوار است.
یک صفحه نمایش انفجاری – که در غیر این صورت به عنوان یک فیلتر پاپ شناخته می شود – این مشکل را برطرف می کند، همانطور میکروفون را کمی به عقب برگردانید، اما مطمئن شوید که بهره را به اندازه ای کم می کنید که هیچ صدای خش خش یا نویز برای بازیابی آن فاصله ایجاد نشود.
ضربه زدن به هر نت
اگر شما یک خالق هستید – به خصوص یک خالق YouTube، پخش کننده یا پادکستر – با توجه به قیمت، طراحی و عملکرد آن، غلبه بر Logitech Blue Sona تقریبا غیرممکن است. این مزیت این است که نسبت به Shure SM7B بسیار محبوب، با عملکرد تقریباً یکسان، در دوربین ظاهری کمی بهتر دارد. این یک میکروفون عالی است.