سلام و درود خدمت علاقهندان به دنیای عکاسی و دنبالکنندگان هشتمین جشنواره عکس نورنگار؛ شما را به شنیدن پادکست جذاب آقای محمد فروغی دبیر جشنواره عکس نورنگار و هنرمند برجستهعکاسی جناب آقای داریوش محمدخانی دعوت میکنیم. با ما همراه باشید.
این گفتگوی خودمانی با داریوش محمدخانی، به زندگی شخصی و حرفهای او، از آغاز کارش در زمینه عکاسی تا دستاوردهایش اختصاص دارد. او اشاره میکند که در یک روستای کوچک به دنیا آمده و از طریق آشنایی با هنرهای مختلف از جمله نقاشی و عکاسی، به این عرصه وارد شده است. وی همچنین درباره دوران تحصیل خود در دانشگاه، حضور در جشنوارهها، و تأثیرات مهمی که از افراد مختلف در مسیر هنریاش گرفته، توضیح میدهد. محمدخانی به آثارش در عکاسی و تدریس در دانشگاههای مختلف اشاره کرده و بیان میکند که هدف اصلیاش از فعالیتهای هنری، رسیدن به کمال و ارزشهای معنوی بوده است.
وی از دوران کودکی و علاقهمندی به عکاسی سخن میگوید و اشاره میکند که به عنوان دانشجوی نمونه و عکاس برجسته شناخته شده است. در این مسیر، از جوایزی که دریافت کرده، از جمله یک کامپیوتر پنتیوم و سفری به اروپا، یاد میکند. همچنین، به تلاشهایش برای ایجاد یک سبک منحصر به فرد در عکاسی که با الهام از فرهنگ و هنر ایرانی بوده، اشاره میکند. او به سختیهای این مسیر و انتقادات دیگران نسبت به سبک کاریاش نیز پرداخته و تاکید دارد که هدف او تنها انجام وظیفه نبوده، بلکه به رسالتی که برای خود در این حرفه قائل است، باور دارد.
این فرد همچنین به تدریس و انتقال دانش به دیگران به عنوان رسالت شخصیاش اشاره کرده و بیان میکند که این آموزشها و الهامبخشی به دیگران، بخشی از مسیر رشد و پیشرفت او بوده است. وی به چالشهای بازاریابی در حوزهی هنر نیز پرداخته و از تجربیاتش در این زمینه سخن میگوید. با وجود این چالشها، او به اهمیت بازاریابی و نحوهی ارائهی آثار هنری تاکید دارد و به روشهای جدیدی که برای جذب بازار و فروش آثار هنری به کار گرفته، اشاره میکند.
بخشی از این مصاحبه را برایتان در پایین قرار میدهیم
” دوستی من با آقای فروغی خیلی قدیمیه، حدود 32-33 ساله که با هم دوستیم. از همون روزای اول که با هم شروع کردیم توی عرصه هنر و عکاسی، همیشه کنار هم بودیم. توی این مسیر، دوستان دیگهای هم بودن مثل آقای غفاری و دیگران. یادمه که همیشه تو جشنوارهها شرکت میکردیم و توی کلاسهای بزرگان عکاسی مثل کاوه گلستان، ستار صمدیان و تورج حمیدیان درس میخوندیم. هرچند که تو دانشگاه لیسانس گرفتم، اما اون چیزی که واقعاً یاد گرفتم در (خانه عکاسان ایران) بود.”
“از بچگی با هنر آشنا شدم. اولین بار با نقاشیهای دیواری و کتابایی که از این و اون میگرفتم. اولین کتابی که خوندم “الینتون” بود که خیلی کمکم کرد تا توی دانشگاه قبول بشم. از همون موقع به هنر و عکاسی علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم که این راه رو ادامه بدم. وقتی وارد دانشگاه شدم، پدر و مادرم دوست داشتن که پزشکی بخونم، اما من عکاسی رو انتخاب کردم. نمیدونستم دقیقاً چی میخوام، اما میدونستم که عکاسی یه چیزی داره که منو جذب میکنه.
تو مسیر یادگیری، آدمای بزرگی مثل عباس معروفی تو زندگی من خیلی تأثیر داشتن. یادمه یه بار بهم گفت که “عکاسی فقط تکنیک نیست، باید تفکر پشتش باشه”. این حرفش خیلی روم اثر گذاشت و باعث شد که بیشتر به عمق عکاسی و هنر فکر کنم. از 23 سالگی شروع به تدریس عکاسی کردم. اولین کلاسی که برگزار کردم، خیلی از شاگردام بعداً خودشون آدمای بزرگی شدن. الان توی بیش از 22 دانشگاه درس میدم و همیشه تلاش کردم که شاگردامو به سمت بهترینها هدایت کنم.
اما چیزی که همیشه برام مهم بوده، کمالیابی بوده. از بچگی پدرم منو طوری بار آورد که همیشه به دنبال کمال باشم، چه توی عرفان و چه توی هنر. برای من هنر یه راهی بود برای رسیدن به این کمال. شاید بگید چرا عکاسی رو انتخاب کردم، خب، راستش برای من هنر یه راه بود برای رسیدن به ذات خودم، برای اینکه بفهمم خداوند تو وجود من چی گذاشته و چطور میتونم اون رو پیدا کنم. هنر برام یه مسیر به سمت کمال بود و هست. “
اهمیت جشنوارهها در ایران
” جشنوارهها توی ایران خیلی تأثیر دارن. خود منم از طریق همین جشنوارهها شناخته شدم، کتاب نوشتم، تدریس کردم. این جشنوارهها میتونن به معرفی فرهنگ ایران کمک کنن. حتی اگه یه جشنواره تجاری هم باشه، باز هم به نفع فرهنگ ماست و میتونه هنر ایرانی رو تبلیغ کنه و وقتی یه شرکت موفق میشه و میخواد خودش رو گسترش بده، فرهنگسازی هم جزء کاراش میشه. این باعث میشه که هنرمندان و عکاسان جوون هم بتونن از این فرصتها استفاده کنن و کارشون رو به نمایش بذارن.
چالشهای اقتصادی و فرهنگی
خیلی از هنرمندان توی ایران با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنن و حمایت کافی ندارن. جشنوارهها و فعالیتهای فرهنگی باید طوری باشن که هنرمندان بتونن از طریق اونا درآمد داشته باشن و هنر خودشون رو به نمایش بذارن و ….
امیدواریم از شنیدن این پادکست لذت برده باشید.