1-نگران clipping (بریدگی در عکس) نباشید.
سایهها یا هایلاتهای clip شده یا همان بریده شده یعنی قسمتهایی از عکس که کاملا سیاه و یا کاملا سفید هستند و جزئیات را به خوبی نشان نمیدهد. این موضوع در کل چیز بدی است، مخصوصا اگر قسمت روشن و نورانی آسمان را ار بین بردهباشد. اما عکاسان کمی در مورد جزئیات زیادی حساس و دقیق هستند. تفاوت در کنتراست نقش بسیار مهمی را در ترکیب و ساخت ایفا میکند. پس اگر فقط قسمتی از عکس شما کاملا سفید یا کاملا سیاه است به شرطی که قسمتهای دیگر جزئیات خود را به خوبی نشان دهند، این مسئله مشکل خاصی ایجاد نمیکند.
2-فوتوشاپ کردن را قبول کنید!
فوتوشاپ از نظر خیلیها یک تقلب است. اما این امر فقط یک انتخاب فنی است. علاوه بر این اگر عکسهای خام میگیرید پردازش عکس بخش بسیار ضروری کار شما است. حتی افکت سیاه و سفید هم نوعی از آن به حساب میآید.
تا زمانی که ما در فوتوشاپ سعی کنیم تصویر را به عنوان چیزی که واقعا است و چیز فریب دهندهای با آن اضافه نشده است نشان دهیم ، پس اضافه کردن چیزهایی مانند HDR، کمی Blur و نتظیمات دیجیتالی کوچک چه ضرری خواهند داشت!؟
3-shallow-focus یا همان عمق میدان در منظرهها
طبق تنظیمات سخت افزاری دوربینها، برای عکسبرداری از منظرهها اولویت استفاده دیافراگم در ISO 100 ، f/16 است. به این ترتیب عمق میدان به اندازه کافی از قسمت جلویی به قسمت پشتی وجود دارد و ISO کم، حداکثر کیفیت عکس را حفظ میکند. البته، مثل دیگر تنظیمات سخت افزاری، لازم نیست که از تنظیمات اصلی و پایهی دوربینها استفاده بکنیم. f/16 بسیار بسته است. وقتی که شئی بیش از حد نزدیک به دوربین نباشد، f/8 کافی و مناسبتر است. دیافراگم میانی معمولا باعث وضوح و شفافیت بیشتر میشود. هم چنین زمانهایی وجود دارد که با کم کردن عمق میدان، به شما این اجازه را میدهد که بخشهای مورد نظر را جدا کرده و بقیه قسمتها را تار کنید وعکسهای خلاقانهتری داشته باشید.
4-تنظیملت نوردهی دوربین خود را آزاد کنید
اغلب ما تکنیک را با کیفیت برابر میدانیم ، انگار که پیچ و مهرهی عکس (یعنی لنزها، سنسورها و قسمت نوردهی) مهم است. البته درست است که تکنیک خوب بسیار مهم است، اما چیزی که واقعا مهم است خود تصویر است نه ابزاری که استفاده میکنیم. برای مثال، به ما گفته شدهاست که برای اینکه قسمت نوردهی را به بهترین نحو و با کنترل کامل انجام دهیم باید دوربین را در حالت manual قرار دهیم. این راه خوبی برای مبتدیان در این راه ست که میخواهند پایه و اساس را یاد بگیرند. اما اگر شما عکس برداری در حالت full-auto ترجیح میدهید، در استفاده از آن راحت باشید!
مطلب مرتبط: ویدئو آموزشی نوردهی
5-ISOهای بالا
اغلب ما وقتی که ISO عکسها 3200 و یا حتی بیشتر میشود حس خوبی پیدا نمیکنیم ، اما این موضوع نباید همیشه مشکل خاصی باشد. از این گذشته که عملکرد دوربینها در حالت نور کم پیوسته در حال پیشرفت است، ما باید مقصد و هدف اصلی عکس را نیز در نظر بگیریم. بله ممکن است ISO 3200 دارای نویز باشد و تصویر صاف و شفافی به ما ندهد، اما آیا واقعا مهم است اگر شما فقط میخواهید از آن یک پرینت داشته باشید یا آن را روی صفحهای نمایش دهید!؟
6-ساختههای دست بشر را به عکسهای خود اضافه کنید
آیا چیزی آزار دهندهتر از یک تیرچه ی تلگراف که باعث انحراف در تصویر یک منظرهی زیبا میشود وجود دارد؟ جزئیات منحرف کننده مانند این جور چیزها میتواند زیبایی طبیعی صحنه را از بین ببرد. اما لزومی ندارد که همه عکسها عالی باشند. وجود دست ساختههای بشر در عکسها در صورت داشتن هارمونی و هماهنگی می تواند زیبا باشد.
7-به خط افق شیب دهید
یک افق کج و بی ثبات از همه لحاظ اشتباه است. اما یک تفاوت بین افق کمی اریب (که هیچ وقت چیز خوبی نیست) و یک افق کاملا کج و شیب دار وجود دارد. خطوط مورب در یک کادر معمولا برای چشمان ما لذت بخش است، بنابراین کمی شیب خلاقانه در عکس میتواند برای صحنههای خاص خوب باشد.
8-کادر را به سمت سر ببندید
اگر شما برای عکس پاسپورت خود اقدام کرده باشید میبینید که کات کردن کادر به سمت سر شما معمولا خوب است، چون حضور شما در عکس بیشتر حس میشود و بیشتر روی چشمهای شما تاکید میشود و کادر پر میشود. منظور ما از این بریدگی در عکس این است که از پیشانی به پایین کات شود و نه از چشمان. اما بار دیگر میگوییم که این قانونی است که ارزش شکستن را دارد.
9-غیر متعارف عکسها را کراپ کنید
کراپ یک تصویر به همان میزان که روی قسمت داخلی عکس تمرکز دارد، روی قسمت خارجی که کات شدهاست نیز میتواند اثر بگذارد. این یک ترفند برای عکاسان است که با کات کردن نا متعارف عکس معنا و منظور خاصی به آن میدهند و یا مثلا مثل عکس بالا تمرکز عکس را روی چشمها و موها قرار میدهند.
بیشتر بخوانید: 10 نکتهی کاربردی برای کراپ عکس
10-تاری و بلور تصویر را بپذیرید
هیچ کس نمیخواهد به دلیل pixel-peep متهم شود اما میتوان با شفافیت و وضوح تصویر آن را دور زد. غریزه درونی به ما میگوید که یک تصویر باید صاف و شفاف باشد. اما گاهی کمبود جزئیات میتواند جالب و حتی احیا کننده عکس باشد. بلور کردن عمدی بخشی از تصویر، صحنه را به یک آرایه انتزاعی از رنگ و تناژ بدون مزاحمت تبدیل میکند.
11-فریم را بچرخانید
از بین تمام عکاسان مطرح، هنری کارتیر-برسون در ساخت فریم بهترین بود. هنگام بررسی یک ترکیب، پیشنهاد وی این بود که عکس را سر و ته کنید. این ایده به شما کمک میکند تا تصویر را به عنوان یک سری از اشکال هماهنگ و در حالی که محتوای خود را حفظ میکنند مشاهده کنید. این ترفند بسیار کارامد و زیبا است، و اگر عکسی سر و ته خوب به نظر آید، چرا این کار را نکنیم؟
12-دوربین را تکان دهید
هر حرکت دوربین هنگام نوردهی (در معرض نور قرار گرفتن) باعث تولید یک عکس شفاف میشود. به ما گفته شدهاست که از تکان دادن بپرهیزیم اما از لحاظ تاثیر بصری، بلور میتواند زیبا باشد. پس چرا یک صحنه را با استفاده از طولانی کردن سرعت شاتر و سپس حرکت دادن و چرخاندن دوربین و زوم کردن، به یک سری از خط های بلور تبدیل نکنیم؟
13-اواسط روز عکس برداری کنید
ظهرها معمولا زمانی است که عکاسان از عکس برداری خودداری میکنند. ساعات خاص و جادویی حوالی طلوع وغروب خورشید بهترین زمان برای عکس برداری در محیط بیرون است، اما هدف ما از بیرون رفتن در این زمان که خورشید در بالا ترین نقطه خود قرار دارد و نور زیاد است چیست؟ ظهرها مطمئنن زمان چالش برانگیزی برای عکاسی است، اما اگر ما بتوانیم نور مناسب و زاویه درست را طوری انتخاب کنیم که نور مستقیما بالای جسم باشد، میتوانیم به راحتی به عکس برداری خود ادامه دهیم.
14-نیازی به white balance (تراز سفیدی) نیست
اگر شما عکس خام بگیرید می توانید بعدا white balance آن را از طریق ادیتور (ویرایشگر) های خام (مثل اتاق نور یا همان Lightroom ویا پردازشگر خام خود دوربین ) تغییر دهید و دقیقا همان نتیجه را بگیرید ، به طوری که انگار خود دوربین این کار را کرده است. بسیاری از عکاسان white balance را روی حالت خودکار می گذارند و در صورت نیاز بعدا آن را تغییر می دهند. به این ترتیب تنظیم white balance در خود دوربین بهتر است ، اما به هیچ وجه ضروری نیست.
15-نگران mirror lockup (قفل آینه) نباشید
به ما گفته شده است که کلانک آینه میتواند باعث ایجاد لرزش در دوربین شود. اما در حقیقت، تا زمانی که شما از یک سه پایه جامد استفاده میکنید ، فقط برای شاتر در محدوده سرعت 1/40 ثانیه تا 3 ثانیه مشکل ایجاد میکند. برای سرعتهای بیشتر لحظه لرزش بسیار ناچیز است و تاثیر خاصی ندارد.
16-بی توجهی به پیش زمینه
اغلب به ما در عکس برداری از مناظر و چشم اندازها گفته می شود که وجود پیش زمینه در عکس لذت بخش است (شئیهایی هستند که به ساختار عکس توازن و تعادل می دهند و چشم را به سمت عناصر دور در کادر سوق میدهد) و یک ابزار خوب در ساختار است ،اما بدی های خود را نیز دارد. هنگام مواجه شدن با یک صحنه جدید ، اگر تمام تمرکز را روی سنگی که در پیش زمینه است بگذاریم نه تنها زاویه درست را انتخاب نمیکنیم ،بلکه در آخر همه عکسهای گرفته شده از مناظر و چشم اندازها شبیه به هم خواهد بود. پس بهتر است که پیش زمینه را کاملا فراموش کنیم.
17-فاصلههای کانونی را با هم ترکیب کنید
برای بعضی از موضوعات متداول فاصله کانونی تعریف شدهاست. به عنوان مثال ،برای دیدن تصاویر حیات وحش از لنز های بلند ،در تصاویر گرفته شده از مناظر از زاویهی باز و پهن و در پورتریتها از لنز های متوسط استفاده میکنند. تغییر دادن این زاویهها گاهی باعث جالب شدن تصویر میشود.
18-از فضا های مرده استفاده کنید
پرکردن کادر راه خوبی برای حذف جزئیات غیر مهم ،کوچک کردن و به حداقل رساندن پس زمینههای در هم و تمرکز بر روی خود موضوع، است . اما گاهی فضای مرده می تواند کمک کند که یک داستان را تعریف کند و یا یک حالت خاص به تصویر دهد. در تصویر بالا ، تاکید بر روی یک غواص که در آب های نامعلوم شیرجه زده است دارد.
19-روی چشم ها تمرکز نکنید
چشمها دروازهای به روح ما دارد ، به همین دلیل همیشه باید به آنها توجه کامل داشت. به طور کلی ،این قاعدهای است که پیروی از آن در تصاویر پورتره مهم است زیرا معمولا در عکسها تا زمانی که چشمان درست و تیز باشند ،دقیق بودن دیگر اجزا زیاد مهم نیست. اما گاهی وقتها تمرکز بر روی قسمتهای دیگر میتواند نتایج خلاقانهای داشته باشد.
20-قانونهای یک سوم را فراموش کنید
ایده این قوانین عکاسی به این دلیل است که ما صفحه را به سه قسمت تقسیم میکنیم که شامل 2 خط افقی و یک خط عمودی است و شما شئی مورد نظر را در کادر با این خطوط تنظیم و هماهنگ میکنید. این موضوع یک ترفند ترکیبی خوب است که باید در ذهن داشته باشید ،اما این واقعیت که به یاد آوردن آن آسان است یعنی که به پایهی همه ساختار ها و ترکیبات تبدیل میشود که خود این موضوع میتواند باعث تنبلی و یا از دست دادن فرصتها برای فریمهای جالب تر و زیباتر شود.
ترکیب باید با طوری مرتب سازی شده باشد که با موضوع مطابقت داشته باشد.(البته گاهی شکستن همین قوانین عکاسی باعث تاثیر خوب بر روی عکس میشود و ارزش شکستن آن را دارد )