آموزش تولید محتوای ویدئویی و تدوین

دسته بندی محصولات

  • عکاسی

  • فیلمبرداری

  • نورپردازی

  • تجهیزات صدا

  • لوازم جانبی

  • لوازم جانبی موبایل

  • محصولات دست دوم

  • محصولات آموزشی

لوازم جانبی دوربین

(همه محصولات)

چرا تب فول‌فریم بدون‌آینه بین سازندگان بالا گرفته است؟

چرا تب فول‌فریم بدون‌آینه بین سازندگان بالا گرفته است؟

تا همین چند ماه پیش، تنها کسانی که بازیگر این بازی بودند، دو برند سونی و لایکا بودند که رویکرد دوربین‌های فول‌فریم بدون‌آینه را در پیش داشتند. اما امروز می‌بینیم تقریباً همه برند‌های مطرح دنیای دیجیتال به این میدان آمده‌اند. از نیکون و کانن و پاناسونیک گرفته تا سیگما که در تولید دوربین‌های دیجیتال، بسیار کمتر از لنز‌های این دوربین‌ها تبحر دارد، قصد دارند بخت خود را در این بازار امتحان کنند. سونی سال‌هاست که روی این فرمت در حال کار است.

از سال‌ها پیش که دوربین‌های دیجیتال وارد بازار شدند، همواره حسگر‌های فول فریم محدود به دوربین‌های رده بالای نیکون و کانن می‌شدند و دیگر شرکت‌ها هرگز وارد بازار این دوربین‌ها نشدند. برخلاف روند عادی و نرمال بازار که از حسگر‌های میکرو چهار سوم یا حسگرهای APS-C کار می‌کردند، این شرکت نخستین شرکتی بود که کار روی دوربین‌های بدون آینه فول فریم را آغاز کرد.

کاری که بسیاری از کارشناسان معتقد بودند هرگز نمی‌تواند به پای دوربین‌های DSLR برسد و تصور عمومی بر این بود که سونی تلاش بیهوده‌ای می‌کند که دوربین‌های کوچک فول‌فریم بدون‌آینه را جایگزین دوربین‌های حرفه‌ای کانن و نیکون کند.

در طی ماه‌های اخیر هر دو برند کانن و نیکون پذیرفته‌اند که دنیای آینده دوربین‌های دیجیتال حرفه‌ای با دوربین‌های بدون آینه فول فریم پیوند خورده است. نیکون با Z6 و Z7 و کانن با EOS R (همگی با مانت‌های جدید) وارد این بازار شده‌اند و اکنون می‌بینیم که پاناسونیک با معرفی دو دوربین S1 و S1R، برای نخستین بار تمرکز خود را از حسگر میکرو چهارسوم برداشته و برای اولین بار در تاریخ خود، یک دوربین فول فریم را در قالب بدنه‌ای بدون آینه معرفی کرده است.

می‌دانیم که پاناسونیک با دوربین‌های کارآمد سری G خودش، یکی از رقبای سرسخت در دنیای بدون آینه‌ها محسوب می‌شد. به طوری که برخی امکانات در این دوربین‌ها حتی نسبت به بدون آینه‌های فول فریم سونی هم ارجحیت داشت. اما اکنون تغییر رویکرد این شرکت به یک حسگر جدید که تا به حال سابقه تولید آن را نداشته و طبیعتاً نیاز به یک مانت و اکوسیستم جدید لنز و اپتیک، این احتمال را به وجود می‌آورد که پاناسونیک هم مانند سامسونگ از این بازی چشم‌پوشی کند و ادامه راه را با این سیستم جدید برود (همان‌طور که پیش‌تر نیکون نیز دوربین‌ها و لنز‌های سری Nikon 1 را کنار گذاشت).

حال سؤال اینجاست که آیا حسگر فول فریم را می‌توان حسگر رسمی دوربین‌های بدون آینه در آینده دانست و این اکو سیستم، بازیگران دیگر را از دور خارج خواهد کرد؟

چرا فول فریم؟

چرا فول فریم به ترند اصلی بازار در دنیای عکاسی تبدیل شده است؟ این رفتار عجیبی در بین برند‌های مشهور بازار است که تا به این حد به هم نزدیک شوند. پیش از این هم برند‌های مختلف، قابلیت‌های دیگری را به عنوان مشخصه دوربین‌های خودشان انتخاب کرده بودند و معمولاً برند‌های دیگر، اگرچه حق کپی‌رایت برای این امکانات وجود نداشت، اما تا به این اندازه وارد بازی یکدیگر نمی‌شدند. سال‌ها پیش، وقتی عکاسی سلفی تازه داغ شده بود، سامسونگ تصمیم گرفت از یک نمایشگر دوم در جلوی دوربین استفاده کند که وقتی عکاسی سلفی می‌کنیم، بتوانیم تصویر خود را در آن ببینیم.

نیکون در دوربین‌های کامپکت خودش، ویدئو پروجکتور گذاشت. امکان فوق‌العاده‌ای بود، اما هرگز آن‌قدر تبدیل به ترند بازار نشد که شرکت‌های دیگر بخواهند سراغ آن بروند. پنتاکس دوربین‌های DSLR رنگی تولید کرد. فوجی دوربین‌های بدون آینه با حسگر مدیوم فرمت تولید کرد. باز هم این‌قدر پرطرفدار نشدند.

حسگر فول فریم در یک بدنه بدون آینه، یک قابلیت جدید نیست. یک رویکرد است. یک تصمیم‌گیری بزرگ و پر مخاطره که نیازمند تولید مانت جدید و لنز‌های گوناگون است. این روند را نمی‌توان قابل مقایسه با یک نمایشگر چرخان یا یک کفشک فلاش برای ارتباط با فلاش‌های استودیویی در نظر گرفت.

این یک دنیای جدید است.

دنیایی که تا پیش از این در سیطره دوربین‌های بزرگ‌تری بوده و اکنون همه بازیگران قبل، در حال تغییر زمین بازی خودشان هستند. تغییری که احتمالاً بی‌بازگشت است. همان‌طور که سونی دیگر نمی‌تواند مانت دوربین‌های بدون آینه خودش را تغییر دهد و همانند نیکون و کانن از مانت بزرگ‌تری استفاده کند.

نکته‌ای که باید در اینجا به آن توجه کنیم، قدمت فرمت 35mm در دنیای عکاسی است. این فرمت که سال‌ها پیش با دوربین‌های لایکا آغاز شد، با تغییر آنالوگ به دیجیتال، تبدیل به فرمت محبوب در دوربین‌های دیجیتال شد و کانن و نیکون توانستند در این تغییر، برند‌های دیگر را کنار بزنند و به عنوان تولید کننده برتر در دنیای DSLRها، این فرمت محبوب را به انتخاب اول حرفه‌ای تبدیل کنند.

این سیستم در طول این سال‌ها همچنان ثابت ماند و این دو برند توانستند بسیاری از لنز‌های قدیمی خودشان را به دوربین‌های جدید متصل کنند. فرمت 35mm آن‌قدر با اهمیت محسوب می‌شود که در دنیای عکاسی، فاصله کانونی لنز‌ها را براساس معادل Full Frame یا 35mm بیان می‌کنند.

یعنی آنچه که روی یک لنز APS-C نوشته می‌شود در واقع فاصله کانونی “معادل” آن لنز در یک دوربین فول فریم است تا کاربران بتوانند زاویه دید و بزرگنمایی آن را بهتر درک کنند.

دوربین‌های دیجیتال فول فریم DSLR در ابتدا بسیار گران‌قیمت بودند. در آن زمان، تولید حسگر فول فریم بسیار گران تمام می‌شد و این هزینه تمام شده آن‌قدر بالا بود که شرکت‌ها تصمیم گرفتند تا فرمت جدید APS-C را در دنیای عکاسی دیجیتال برپا کنند و برای آن نیز لنز‌ها و بدنه‌های جدیدی تولید کنند.

اما با گذشت زمان، هزینه تولید حسگر نسبت به امکانات دیگری که در دوربین‌های دیجیتال اضافه شد، آن‌قدر ناچیز شد که امروزه برخی از دوربین‌های DSLR غیر فول فریم مانند D500 قیمتی بالاتر یا هم رده دوربین‌های Full Frame (به صورت نو یا دست دوم) دارند.

در واقع اگر به گزینه‌های دیگر مانند سرعت عکس‌برداری بالا، فیلم‌برداری‌های پیشرفته، نمایشگر‌های لمسی، ارتباط بی‌سیم WiFi و … نیازی نداشته باشید، عملاً هزینه‌ای که بابت کیفیت تصویر در یک DSLR فول فریم می‌دهید، بسیار ارزان‌تر از یک موبایل پیشرفته تمام می‌شود.

اما حسگر‌های فول‌فریم هنوز هم محبوب هستند. عکاسان حرفه‌ای عمق میدان زیاد در عکس‌های این دوربین‌ها را دوست دارند. همچنین همواره کیفیت بالای این دوربین‌ها، خصوصاً در نور کم بسیار زیاد است و همه این‌ها را می‌توان به اندازه نسبتاً معقول بدنه دوربین‌های فول فریم هم اضافه کرد. اما همه این‌ها از قبل هم بودند و چیز جدیدی نیستند.

سؤال اینجاست که چرا امروز تب دوربین‌های فول‌فریم بدون‌آینه این‌قدر بالا گرفته که همه می‌خواهند وارد آن شوند؟

همه می‌خواهند بازی باشند!

چه چیزی باعث شده تا همه بخواهند بازی باشند؟ چرا فرمت بدون آینه  فول فریم این‌قدر محبوب شده و همه به سراغ آن آمده‌اند. شخصاً باور دارم که دلایلی که باعث شده تا این دوربین‌ها محبوب شوند، نقاط مشترک زیادی با دلایل محبوبت فول فریم‌های دیجیتال (و طبیعتاً فول فریم‌های آنالوگ) دارد.

“کیفیت در برابر اندازه” مهم‌ترین دلیل پرطرفدار بودن این دوربین‌ها است. اندازه حسگر فول فریم، بهترین کیفیت را در اندازه دوربین‌های قابل استفاده عمومی به ما می‌دهد. باید بپذیریم که همه خریداران دوربین‌های DSLR فول فریم، عکاسان حرفه‌ای نیستند. دانشجویان عکاسی، عکاسان خانگی که دنبال کیفیت بالا هستند، فیلم‌برداران رده پایین، عکاسان عروسی، همه این‌ها می‌دانند که در دنیا دوربین‌های بسیار باکیفیت‌تری با حسگر مدیوم فرمت وجود دارند که عکس‌های بسیار بسیار باکیفیت‌تری می‌گیرند.

اما چرا درصد بسیار بسیار کمی از آن‌ها (در حد صفر تقریباً) به سراغ دوربین‌های مدیوم فرمت (چه با آینه و چه بدون آینه) می‌روند؟

دلیل این استقبال ضعیف این است که آن دوربین‌ها کاربرد حرفه‌ای دارند. آن دوربین‌ها را نمی‌توان به دانشگاه و لب دریا برد و با آن‌ها از خانواده و دوستان عکس گرفت، آن دوربین‌ها را فقط عکاسان مد و فشن می‌خرند.

در روزگاری که سازندگان موبایل در حال فرو بردن دوربین‌ها در اندازه‌ای به ابعاد یک کف دست هستند، ابعاد دوربین‌های فول فریم، بهترین و بالاترین نسبت کیفیت به ابعاد در دنیای عکاسی محسوب می‌شوند. این همان دلیلی است که باعث شد تا دوربین‌های لایکا 35mm در اوایل جنگ جهانی دوم و دنیای دوربین‌های مدیوم فرمت عکاسی آنالوگ، آن‌قدر محبوب شوند که این محبوبیت تا امروز دوام پیدا کند. و البته به همین دلیل هم دوربین‌های 110 و هاف فریم هم همچنان پشت این دوربین‌ها قرار گرفتند و هرگز به پای آن نرسیدند.

مسئله دوم درباره این دوربین‌ها قیمت است. فراموش نکنیم امروز که درباره این دوربین‌ها حرف می‌زنیم، دوربین‌های بدون آینه مدیوم فرمت مانند Fujifilm GFX 50S یا Hasselblad X1D-50c هم در بازار هستند که کیفیتی بسیار بالاتر از دوربین‌های فول‌فریم بدون‌آینه دارند و اندازه آن‌ها (با کمی اغماض) می‌تواند هم اندازه دوربین‌های DSLR فول فریم بزرگ در نظر گرفته شود. اکنون که این دوربین‌ها تا این اندازه کوچک شده‌اند، چرا تا به امروز با چنین استقبالی روبرو نشده‌اند؟ چرا برند‌هایی مانند Canon، Nikon، Leica یا Panasonic همه برگ‌های خود را در دوربین‌های فول فریم بازی کرده‌اند و به سراغ این حسگر بزرگ‌تر نرفته‌اند؟

مهم‌ترین دلیل در اینجا قیمت است.

قیمت تمام شده برای این دوربین‌ها را ببینید: فوجی GFX 50c و هاسلبلاد X1D-50 به ترتیب با قیمت‌های 6,499 و 6,495 دلار، با 50 دلار اختلاف با همدیگر، دقیقاً هم قیمت هستند. این یعنی، این دوربین‌ها مجبورند، امکانات و هزینه‌های تمام شده خودشان را آن‌قدر بررسی کنند تا بتوانند محصولی با قیمتی نزدیک به هم وارد بازار کنند. حالا قیمت تمام شده یکی از بهترین دوربین‌های فول‌فریم بدون‌آینه یعنی Nikon Z6 را با این دو مقایسه کنید: 2000 دلار. به بیان ساده‌تر، می‌توانید با چشم‌پوشی از تفاوت کیفیت بین این دوربین‌ با دوربین‌های قطع متوسط یادشده، با هزینه هر کدام از آن‌ها، سه دوربین Z6 نیکون بخرید!

این در حال است که قیمت ارزان‌ترین دوربین dslr نیکون درد بازار مربوط به Nikon D610 است که امروز 1600  است. ضمن اینکه این دوربین حداقل 4 سال است که وارد بازار شده و تکنولوژی‌های آن بسیار قدیمی‌تر از Z6 است. اگر بخواهیم Z6 را با دوربینی هم رده خودش در دنیای فول فریم‌ها مقایسه کنیم، احتمالاً قابل مقایسه با Nikon D850 خواهد بود که امروز 3500  دلار قیمت دارد! بنابراین قیمت تمام شده برای این دوربین‌ها هم احتمالاً یکی از دلایل بسیار مهمی است که آن‌ها را به شدت پرطرفدار می‌کند.

عکاسی در شب را دست کم نگیریم. منظور من در اینجا عکاسی در تاریکی است. دنیای عکاسی در سال‌های گذشته به شدت دستخوش تغییر شد. دیگر برای مردم اهمیتی ندارد که دوربینشان بتواند در نور خوب، عکس خوبی بگیرد. این قابلیت امروز “بدیهی” محسوب می‌شود. امروزه دوربین‌های موبایل را می‌بینیم که در نور روز، آن‌قدر عکس‌های خوبی می‌گیرند که تشخیص کیفیت آن‌ها از یک دوربین dslr برای خود ما هم غیر ممکن است.

کافیست نگاهی به مقایسه‌های دوربین‌های موبایل در برابر دوربین‌های DSLR بیندازید ، ذائقه مردم در سال‌های اخیر (دستکم در 10 تا 15 سال گذشته) از عکاسی در روز به عکاسی در شب تغییر کرده است. امروزه عکاسان دوست دارند در نور کم هم به خوبی نور روز عکاسی کنند.

این هدف تنها با دو روش قابل دستیابی است: بالا بردن حساسیت حسگر و باز کردن دیافراگم لنزها.

هدف اول سال‌هاست که به صحنه جنگ بین دوربین‌های مختلف تبدیل شده است. افزایش حساسیت و کیفیت دوربین در نور کم امروزه مهم‌ترین تفاوت بین دوربین‌ها محسوب می‌شود. به محض معرفی یک دوربین جدید، بلافاصله عکاسان حرفه‌ای به سراغ میزان نویز دوربین در نور کم می‌روند و می‌خواهند ببینند این دوربین جدید در حساسیت‌های ISO بالا چطور کار می‌کند.

گویی قرار است این دوربین‌ها، تنها در شب عکس بگیرند. اتفاقاً این همان دلیلی است که باعث شده تا جنگ مگاپیکسل‌ها که تا چند سال پیش به شدت داغ بود، تقریباً متوقف شود و اغلب دوربین‌ها با رزولوشن‌هایی بین 20 تا 30 مگاپیکسل، جنگ بر سر کیفیت عکس در تاریکی را آغاز کنند.

اما هدف دوم یعنی افزایش دهانه لنز، اکنون قابل دسترس‌تر است. سال‌ها پیش که شرکت‌هایی مانند Canon و Nikon، مانت‌های EF و F را پایه‌گذاری کردند، نیازی به این‌همه باز کردن دیافراگم و عکاسی در شب نبود. اما از آن روز‌ها 50 سال می‌گذرد و امروز دوربین‌های فول‌فریم بدون‌آینه این شرکت‌ها این امکان را پیدا کرده‌اند که از مانت‌هایی با قطر بالای 50mm و فاصله فلنج زیر 20mm استفاده کنند تا بتوانند لنز‌هایی با دهانه بسیار بازتری را با ابعاد و قیمت پایین تولید کنند.

دیگر نیازی نیست که یک لنز 70-200mm با دیافراگم 2.8، با آن وزن و ابعاد بزرگ طراحی شود. می‌بینیم که امروز نیکون ساخت لنزی با فاصله کانونی 50mm با دیافراگم f/0.95 را آغاز کرده است. لنزی که تا چند ماه پیش، حتی به صورت تئوری هم امکان تولید آن وجود نداشت. بهترین تناسب بین ابعاد مانت لنز، فاصله فلنج و اندازه دوربین روی بدنه‌های فول‌فریم بدون‌آینه میسر شده است و این دلیل دیگری است که می‌بینیم برند‌هایی مانند لایکا و پاناسونیک و سیگما، بر سر یک میز بنشینند و با هم دست بدهند تا مانت L را برای دوربین‌های فول فریم آینده خودشان تولید کنند.

اندازه متناسب برای حرفه‌ای‌ها: حال سؤال اینجاست که بسیاری از این دلایل را می‌توان برای دوربین‌های بدون آینه کوچک‌تر مانند اندازه میکرو چهارسوم یا APS-C هم در نظر گرفت. چرا این دوربین‌ها این‌قدر مورد علاقه دوربین‌ساز‌ها نیستند؟ دلیل این اتفاق را می‌توان “اندازه متناسب” دوربین‌های فول‌فریم بدون‌آینه قلمداد کرد. این مشابه همین دلیلی است که اندازه موبایل‌های هوشمند، تقریباً اندازه کف دست یک انسان بالغ است. موبایل‌های کوچک‌تری هم تولید شدند که تقریباً چند سانتی‌متر طول داشتند. تبلت‌های بزرگ‌تری هم تولید شدند که نصف یک کاغذ A4 هستند. اما در میان این‌ها، همه گوشی‌های موبایل هوشمند را می‌بینیم که به اندازه‌ای نسبتاً استاندارد رسیده‌اند. این متناسب‌ترین اندازه، امکانات در برابر اندازه است.

دوربین‌های بدون آینه کوچک‌تر، نمی‌توانستند قابلیت و کیفیتی در حد فول فریم‌ها داشته باشند و مدیوم فرمت‌ها هم بسیار بزرگ‌تر می‌شوند. این “متناسب‌ترین” اندازه دوربین‌ها به نسبت کارآیی آنهاست و ابعادی است که همه با هم بر سر آن توافق دارند.

آیا دوربین‌های DSLR فول فریم از بازی بیرون می‌روند؟

هنوز مشخص نیست راهی که کانن و نیکون در نظر دارند چیست. طبیعتاً این دو برند اصلی در دنیای DSLR ها هستند که نقش ابعاد بدنه در دوربین‌های آینده را تعیین می‌کنند. از آنجا که سونی دوربین‌های فول فریم خودش را ادامه نداده و تمرکز اصلی‌اش را بر دوربین‌های بدون آینه گذاشته است، می‌توان حدس زد که این صنعت، به زودی شاهد یک جایگزینی مهم خواهد بود. اما باید توجه داشت که کانن و نیکون، بزرگ‌ترین بازار دوربین‌های فول فریم را در اختیار دارند و به این راحتی حاضر نیستند این بازار انحصاری را با کسی شریک شوند.

شاید دلیل این تصمیم دیر هنگام برای ورود به دنیای فول‌فریم بدون‌آینه حرفه‌ای هم به همین دلیل بوده است. اما در هر حال این جهت‌گیری بازار است که اهداف برند‌های بزرگ را تعیین می‌کند و می‌بینیم که این جهت‌گیری به سمتی می‌رود که آرام آرام باید با DSLRهای بزرگی همچون Nikon D850 یا Canon 5D Mark IV خداحافظی کنیم و صدای آینه‌های بزرگ آن‌ها را به فراموشی بسپاریم!

تیم تحریریه نورنگار

نویسنده : تیم تحریریه نورنگار

تیم ما متشکل از نویسندگان متخصصی است که اشتیاق زیادی به صنعت تصویربرداری دارند. هدف ما این است که به شما در درک بهتر عکاسی، ارتقای مهارت‌هایتان و الهام‌بخشیدن به خلق آثار هنریتان کمک کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط