من عکاسی خود را با عکس گرفتن از مدل، اتومبیل یا مناظر طبیعی شروع نکردهام. من عکاسی را شروع کردم زیرا توسط تعدادی از عکاسان ماکرو که برای یک انجمن اتومبیل رانی به نام Pistonheads کار میکردند جذب شدم. در آن جا این فرصت برای من فراهم شد که تعدادی از عکاسان، عکسهایی که از حشرات گرفته بودند را به من نشان دادند، و من حتی قبل از این که دوربینی داشته باشم، تمام مطالب جدید در این حوزه را بررسی میکردم و این باعث شد که خیلی زود علاقهی زیادی در این زمینه در من ایجاد شد و این دریچهای بود که باعث اعتیاد تمام وقت من به سبک عکاسی ماکرو شد و من را به سمت این حرفه هدایت کرد.
چیزی که من هرگز انتظار آن را نداشتم این است که به غیر از تمرکز بر روی حرفهی اصلی خودم سالها وقت خود را صرف عکاسی ماکرو از انواع حشرات کنم که این کار منجر به این شده که از هر گونهای عکاسی کرده باشم، من این کارها را انجام دادهام.
هر کسی که با کارهایی که من انجام دادهام آشنا باشد میداند که من عکسهای زیادی از محصولات تجاری به خصوص در زمینه ی ساعت گرفتهام. من حتی عکس پُرتره برای مجلات و دیگر هدفها گرفتهام و اطمینان دارم که مهارتهایی که در زمینهی سبک عکاسی ماکرو به دست آوردهام نه تنها در زمینهی عکاسی تجاری بلکه در تمامی زمینهها کمک زیادی به من کردهاست. در اینجا 10 دلیل وجود دارد که من اعتقاد دارم همهی عکاسان از یادگیری مهارتهای مربوط به عکاسی ماکرو سود خواهند برد.
1 – صبر
من فکر نمیکنم هیچ نوعی از عکاسی وجود داشته باشد که به اندازهی عکاسی از حیات وحش نیاز به صبر داشته باشد. عکاسی از حشرات شامل مجموعهای از نا امیدیها و محدودیتهایی است که از این موضوع حاصل میشود که شما کنترلی بر روی چیزهای مختلفی که رخ میدهد نخواهید داشت، در واقع در سبک عکاسی ماکرو ناپایداریهای بیشتری در مقایسه با سایر سبکهای عکاسی وجود دارد. صبری که شما با گرفتن یک عکس عالی از حشرات بدست میآورید میتواند شما را در عکاسی از بچههای کج خُلق مانند یک راهب تبتی صبور کند. در اینجا مثالی را بیان میکنم:
در زیر عکسی از یک Bombyliidae در حال پرواز را میبینید. این موجود در واقع یک زنبور نیست، اما یک نوع حشرهی پرنده است و چهار سال پیش من یکی از این موجودات غیرعادی را در نزدیکی خانه ی خود مشاهده کردم. آنها مانند مگس مرتباً به اطراف پرواز میکنند، اما این موجودات توقف در حال پرواز نیز دارند بنابراین من میخواستم که در این حالت پرواز از آن عکس بگیرم.
من بیش از 1000 عکس اشتباه گرفتم اما در نهایت توانستم یکی از معدود عکسهای موجود از این حشره در حالت پرواز، به ویژه از این نمای نزدیک، ثبت کنم. تنها مسئله این بود که دو ساعت طول کشید تا بتوانم این عکس را در باغم بگیرم. این حشره در باغ خانهی من بود که حداقل از پنج خانهی دیگر نیز به این باغ دید وجود دارد.
شانس اینکه همسایهها میتوانستند این حشره را ببینند صفر بود، تنها چیزی که آنها می دیدند یک پسر بیست ساله با لباس راحتی بود که با یک دوربین بزرگ به همراه یک فلاش بزرگ به مدت چند ساعت در اطراف چمنهای کوتاه حرکت میکرد و ناگهان متوقف میشد تا برای قصد و هدفی که مشخص نبود فلاش بزند.
2 – درک بیشتری از نور
نورپردازی سبک عکاسی ماکرو یک منحنی یادگیری شیب دار دارد. مانند زمانی که میخواهید وارد استخر شوید اول پنجه پای خود را به آب میزنید. البته خیلی زود متوجه خواهید شد که برای آشکار ساختن تمامی جزئیات نیاز به نور مناسبی دارید. توجه کنید در غیر از حالتی که در نور مستقیم و قوی خورشید قرار داشته باشید باید از منبع نور استفاده کنید.
هر چه به سوژه نزدیکتر میشوید، نور بسیار بیشتری نیاز است بنابراین باید فلاشها یا strobes خود را به همراه داشته باشید. اگر میخواهید از صحنهها، مشابه با آنچه که در National Geographic دیده میشود عکس بگیرید، باید بدانید که دقیقاً چگونه نور را تنظیم کنید که این کار ممکن است آسان نباشد. من اغلب از یک فلاش دوربین، یک منعکس کننده (رفلکتور reflector) و یک منبع نور LED پیوسته استفاده میکنم تا اطمینان داشته باشم که حتی برای حالتی که زمینه کاملا سیاه است نیز آمادگی کامل دارم.
3 – تمرکز بسیار دقیق
همهی ما تجربه از دست دادن تمرکز عالی در حین عکس گرفتن از صحنههای بسیار عمیق و کوتاه را داشتهایم. بخشهایی کوچک و زود گذری از زندگی وجود دارد که به سرعت میگذرند و ما آنها از دست میدهیم ولی بعداً ذهن ما را درگیر میکنند. این احساسی ناراحت کنندهاست که فرصت ثبت کردن تصویر کمیابی را از دست بدهیم و اغلب اوقات احساس سرزنش بر روی شانههای ما سنگینی میکند.
در عکاسی ماکرو، که میزان فوکوس حتی با یک دیافراگم بسته نیز کم است، سوژهی شما اغلب علاقهای به ثابت ایستادن ندارد. در این نوع عکاسی شما یاد میگیرید که تکنیکهایی را برای تمرکز بر روی حرکت اعمال کنید. این تکنیکها در اتوفوکوس خودکار قابل دستیابی نمیباشند و داشتن این مهارتها را تنها با تجربه کردن آن میتوانید دریابید و متاسفانه اگر این کار را انجام ندادهباشید به آن دست نخواهید یافت. من به ندرت در کامپیوترم نرم افزار Lightroom را باز میکنم تا چیزهایی که فکر میکنم در عکسی که گرفتهام از دست رفته است را بازسازی کنم.
4– به صورت دستی عکاسی کنید
در اینجا صادقانه می گویم: اطمینان ندارم که این تنها مختص من باشد، اما این روزها منحصراً در حالت دستی عکسبرداری میکنم، فرقی ندارد عکاسی از ساعتها، حیات وحش یا افراد مشهور باشد. به غیر از حالت ماکرو آن هم تا چند سال پیش، من همواره تمایل دارم که در حالت اولویت دیافراگم عکاسی کنم.
مشکلی که با عکاسی ماکرو وجود دارد این است که دوربین شما برای شروع کار ناتوان است و در عکاسیهای بسیار نزدیک تر (very close-up) این حقیقت ده برابر میشود. درک شما از میزان نور مورد نیاز و سرعت شاتری که همه چیز را واضح میکند باید بیشتر از ایدهای باشد که دوربین شما به صورت خودکار ارائه میدهد، بنابراین حقیقتاً نیاز است یاد بگیرید که چگونه مؤلفههای مختلف نوردهی را خودتان تنظیم کنید.
5 – در یک بازدم عکس بگیرید
هنگامی که برای اولین بار عکاسی ماکرو را شروع کردم، بسیار تلاش میکردم که بر روی سوژههایی که دائماً در حال حرکت بودن فوکوس کنم. وقتی که میخواستم شروع به گرفتن عکس کنم، نفسم را نگه میداشتم تا از نفس کشیدن که باعث میشد دقتم پایین بیاید و همچنین باعث لرزش دوربین میشد جلوگیری کنم.
این کار تنها باعث ایجاد وسواس شده بود. تا اینکه یکی از دوستانم که تیرانداز حرفهای است به کمکم آمد، روشی که در تیراندازی از آن استفاده میکرد را به من آموزش داد که کمک زیادی به من کرد. توجه کنید: من هرگز با اسلحه شلیک نکردهام، اسلحهای ندارم و چیزی در رابطه با شلیک با اسلحه نمیدانم. لطفاً از من نخواهید که مانند یک تیرانداز حرفهای اطلاعات داشته باشم. منظور من فقط قسمتی از تیرندازی است که در عکاسی به من کمک کرد.
تکنیکی که دوستم به من یاد داد این بود که هنگامی که میخواهد تیراندازی کند چند تنفس انجام میدهد تا به آرامش برسد سپس نفسش را کاملاً بیرون میدهد، زمانی که نفسش را کاملاً بیرون داد برای لحظهای کوتاه نفس کشیدن را متوقف کرده و شلیک میکند. این باعث میشود که دستان شما کاملاً ثابت باشد. هم اکنون من این تکنیک را به شما انتقال دادم. تفاوت قابل توجهی که بین تیراندازی و عکاسی وجود دارد استفاده از یک یک لنز زوم به جای اسلحه است.
6 – بدون “Chimping”
برای کسانی که اطلاعی ندارند، “chimping” عبارت است از عادت نگاه کردن مدام به پایین صفحه نمایش و از دست دادن بالقوهی برخی از حرکتها (action). مهم نیست که شما برای اولین بار است که دوربین در دست میگیرید و یا اینکه در این کار با سابقه هستید، اگر به این فکر میکنید که تنها میخواهید عکسهای با کیفیت بگیرید، این دیدگاه شماست.
عکاسی ماکرو و همچنین انواع عکاسی از حیات وحش مجازات بیشتری را نسبت به سایر انواع عکاسی در از دست دادن حرکتها دارد. تنظیمات لازم را درست انجام دهید و تا زمانی که دلیل و فرصت وجود دارد عکاسی کنید. در غیر این صورت ممکن است لحظههای جادویی و صمیمی از جمله آنچه که در مثال زیر آوردهام را از دست بدهید:
7 – توجه به جزئیات
دلیل اصلی این که سبک عکاسی ماکرو برای من جذاب است جزئیاتی است که در گذشته از دست دادهام. این حشرات کوچک که با مگس کُش آنها را از سر راه خود کنار میزدم واقعاً شاهکارهای پیچیدهای هستند، من نمیتوانستم این حجم از زیبایی را در حشرات باور کنم.
هنگامی که به صورت منظم جزئیات را ثبت کردم ، بینش جدیدی از دقت به جزئیات به دست آوردم. این شگفتی را در احاطهی خود قرار دهید. اکنون من میتوانم بگویم که به این جمله رسیدهام:
“اگر نمی توانم چیز مناسبی برای عکاسی پیدا کنم، دلیلش این است که به اندازه ی کافی از نزدیک نگاه نکرده ام.”
و میتوانم با قطعیت بگویم که در 99 درصد اوقات حق با من بودهاست. سبک عکاسی ماکرو به من آموخته است که نه تنها جزئیات سوژهی مورد نظر خود را با دقت زیاد بررسی کنم بلکه تمامی جزئیات مربوط محیطی که بر آن احاطه دارد را نیز مورد توجه قرار دهم.
8 – صحنه را برهم نزنید
این یکی از مهمترین جنبههایی است که تاثیرات زیادی بر روی عکاسی من داشته است اگر چه کاملاً غیر منتظره است. هنگامی که از حشرات کوچک شگفت انگیز عکاسی میکنید باید به آرامی و با دقت کامل حرکت کنید. با این وجود به نظر نمیرسد که تمام این مهارت قابل انتقال باشد مگر اینکه شما یک فضول ناخواسته باشید! اما این میتواند مفید باشد. افزایش سطح خود آگاهی منجر میشود که در حین عکاسی کمتر دست و پا گیر باشید و بیشتر شرایط را تحت کنترل داشته باشید.
9 – منابع
هنگامی که میخواهید کنترل زیادی بر روی چیزی که قرار است از آن عکس بگیرید، مکانی که قرار است در آن عکس بگیرید و این که چگونه قرار است عکس بگیرید، داشته باشید باید برتری، خلاقیت و سازگاری داشته باشید. در این شرایط ناگهان همه چیز میتواند مفید باشد، از یک برگ براق به عنوان منعکس کننده، یک شکاف به عنوان یک قاب و حرکت آرام شاخهها به عنوان پس زمینهی موقت میتوان استفاده کرد. اطمینان در استفاده از هر چیزی که در اختیار شماست همواره یک مهارت بسیار با ارزش است.
10 – عکاسی با لنزهای پرایم
برای یک عکاسی ماکرو مناسب، شما همواره میتوانید با لنزهای Prime عکاسی نمایید. اغلب ما لنزهای زوم را به دوربینهای خود متصل کردهایم و استفاده از آنها باعث میشود که لازم نباشد حرکت کنیم تا یک قاب مناسب را برای عکاسی به دست آوریم. این کار برای عکاسی ماکرو به سادگی امکان پذیر نیست و به عنوان یک نتیجه، لازم است که خودتان برای به دست آوردن زاویهی مناسب بطور پیوسته به بالا، پایین، چپ و راست حرکت کنید. این جنبش فوق العاده برای مقابله با عکسهای خسته کننده و یا زمانی که خلاقیت شما متوقف شده است، بسیار مناسب میباشد.
درنهایت سبک عکاسی ماکرو یک زیر مجموعه از نظم و ترتیب است که نیازمند درک صحیحی نه تنها از نحوهی عملکرد دوربین بلکه از نور و نقشی که بازی میکند، دارد. برای اینکه عکاس ماکروی برجستهای باشید نیاز به سطح مناسبی از راحتی کار با تجهیزات عکاسی دارید که این سطح از طریق تجربه به دست میآید. مجموعه مهارتهای به دست آمده از این نوع عکاسی به صورت مستقیم قابل انتقال به انواع مختلف سبکهای عکاسی میباشد.
آیا تا به حال عکاسی ماکرو انجام داده اید؟ اگرچه سالهای زیادی است که این نوع عکسها را میبینم، هنوز علاقه دارم که عکسهای ماکرو را ببینم و نظرات شما را مشاهده نمایم.