این مقاله به شکلی نوشته شده است که به شما کمک کند صرف نظر از سبک عکاسی و سوژهای که دارید عکسهای بهتری بگیرید. در ادامه با هم یاد میگیریم که چطور بین دو زمینه مختلف عکاسی یعنی تکنیک و خلاقیت تعادل برقرار کنیم. ترکیب بندی پل بین این دو مورد و مهمترین وسیلهای است که باید داشته باشید. با یادگیری و تمرین بهترین تکنیک های ترکیب بندی که در ادامه مشاهده میکنید یاد میگیرید مخاطب را به شکلی هدایت کنید که دقیقا احساسات مدنظر خودتان را در وی برانگیخته کنید و کمک کنید او هم چیزی را ببیند که شما تصور میکنید.
در این راهنما یاد میگیرید
مخاطب را در سطح عکس خودتان هدایت کنید
حیاتیترین عناصر عکس را به نمایش بگذارید
تمام چیزهایی که باعث حواسپرتی مخاطب میشود را حذف کنید
از اشتباهاتی که باعث خراب شدن عکسهایتان میشود جلوگیری کنید
یک پروسه قابل تکرار بسازید که بتوانید در زمان عکاسی از آن استفاده کنید.
- 1) استفاده از قانون یک سوم
- 2) سوژه در مرکز
- 3) به دنبال مثلثات بگردید
- 4) استفاده از فریم
- 5) به دنبال تقارن بگردید
- 6) استفاده از مجاورت
- 7) استفاده از خطوط راهنما
- 8) استفاده از خطوط قطری
- 9) استفاده از منحنیها
- 10) استفاده از پس زمینههای ساده
- 11) استفاده از محتوای پس زمینه
- 12) استفاده از خط افق در بالای عکس
- 13) استفاده از خط افق در پائین عکس
- 14) افزودن عمق با استفاده از عناصر در فواصل مختلف
- 15) استفاده از یک شخص یا شی آشنا در عکاسی منظره برای نشان دادن مقیاس
- 16) عکاسی از یک نقطه غیرمعمولی
- 17) استفاده از کنتراست برای افزایش جذابیت
- 18) استفاده از تکرار
- 19) فراتر از لبههای تصویر
- 20) استفاده از خطوطی که وجود ندارند
- 21) نمایش سوژه در حرکت
- 22) خالی گذاشتن فضا برای حرکت
- 23) خیلی نزدیک شوید
- 24) نشان دادن تعامل
- 25) در مورد اینکه گرفتن پرتره به چه معنی است دوباره فکر کنید
- 26) قوانین را بشکنید
1) استفاده از قانون یک سوم
یکی از بهترین تکنیک های ترکیب بندی برای شروع قانون یک سوم است. این قانون تصویر شما را با استفاده از دو خط عمودی و دو خط افقی که با یکدیگر تقاطع دارند به 9 قسمت تقسیم میکند. این خطوط در 4 نقطه یکدیگر را قطع میکنند و از آنجایی که چشم مخاطب به صورت طبیعی ابتدا این نقاط را میبیند قانون یک سوم میگوید که باید عناصر مهم تصویر را روی یکی از این خطوط یا نقطهها قرار دهید.
نکته حرفهای: در عکاسی پرتره یکی از چشمهای مدل را روی نقاط یک سوم و یا هر دو چشم را روی خطوط افقی قرار دهید. در عکاسی منظره هم باید افق را روی یکی از خطوط افقی بگذارید.
[relatedpost post=”117184″]
2) سوژه در مرکز
قانون یک سوم یکی از قویترین قوانین ترکیب بندی است اما برخی اوقات بهتر است سوژه را دقیقا در مرکز کادر تصویر قرار دهید. سه سناریو ایده آل برای قرار دادن سوژه در مرکز تصویر عبارتند از:
1) زمانی که یک عکس کلوزآپ میگیرید و سوژه همه یا بخش زیادی از کادر را اشغال میکند.
2) زمانی که هیچ چیزی که بتواند حواس مخاطب را پرت کند در پس زمینه وجود ندارد.
3) زمانی که به دنبال تقارن هستید.
نکته حرفهای: برای اینکه در عکاسی پرتره در مرکز عکس بهتری داشته باشید، از سوژه بخواهید رو به یک سمت تصویر نگاه کند. این موضوع برخی اوقات باعث افزودن حس رمزآلود بودن به تصویر میشود و از یک عکس هدشات معمولی بهتر خواهد بود.
3) به دنبال مثلثات بگردید
مثلثها تاثیر بصری خیلی قدرتمندی دارند و شما نیاز نیست برای استفاده از این تکنیک ترکیب بندی به دنبال مثلث واقعی بگردید. تنها چیزی که به آن نیاز دارید سه نقطه بصری است که به فرم مثلث کنار همدیگر قرار دارند. تخیل بیننده این نقاط را به یکدیگر وصل میکند. مثلث تخیلی شما ممکن است حتی از کادر هم بیرون بزند ولی اصلا نیازی نیست که نگران این موضوع باشید.
نکته حرفهای: سعی کنید از ترکیب بندی مثلثی به همراه زاویه دوربین پائین استفاده کنید تا به عکسهای منظره خودتان عمق ببخشید.
4) استفاده از فریم
زمانی که میخواهید توجه مخاطب را به بخش خاصی از تصویر جلب کنید میتوانید از این تکنیک که یکی از بهترین تکنیک های ترکیب بندی است استفاده کنید. عکاسی از یک سوژه در حالی که از میان یک سوراخ یا فضا در جسم دیگر آن را میبینید یک روش کلاسیک برای افزایش جذابیت، تعادل و عمق عکسهای خودتان است.
فریمها میتوانند مثل شاخههای یک درخت یا ساختار سنگی طبیعی باشند و یا میتوانید از اشیاء ساخته دست انسان مثل ورودی در استفاده کنید.
نکته حرفهای: سعی کنید از فریمهای غیرمعمولی استفاده کنید و از کارهای کلیشهای مثل نگه داشتن فریم توسط مدل خودداری کنید. برای مثال سعی کنید از بازتاب مدل یا سوژههای دیگر داخل یک گودال آب یا آینه دیواری عکاسی کنید.
[relatedpost post=”107403″]
5) به دنبال تقارن بگردید
تقارن یعنی پیدا کردن تعادل در تصاویری که میگیرید. سادهترین نوع تقارن این است که تصویر را به صورت عمودی یا افقی به دو قسمت مساوی تقسیم کنید که ساختار هر دو بخش آن یکسان باشد. برخلاف دیگر تکنیکهای ترکیب بندی در صورت استفاده از تقارن باید کمترین میزان کنتراست را داشته باشید. برای یادگیری هنر تقارن شما باید به ابعاد، شکل، رنگ، خط و بافت به عنوان عناصر تعادل توجه داشته باشید.
نکته حرفهای: تقارن را میتوانید با اشیائی که رو به هم و یا برخلاف هم ایستادهاند ایجاد کنید. زمانی که در اطراف خود به دنبال تقارن هستید مفهوم Rubin Vase را در نظر داشته باشید. از معماری در شهر و یا بازتاب در مناظر برای پیدا کردن روشهای احتمالی استفاده از این تکنیک استفاده کنید.
6) استفاده از مجاورت
این تکنیک از چند جهت مخالف تکنیک تقارن است. در تکنیک مجاورت باید با استفاده از عناصر غیرمتقارن در کادر تصویر خودتان کنتراست ایجاد کنید. متداولترین روش برای اجرای این تکنیک قرار دادن اشیا در نقاط مجاور یا مخالف هم برای تاکید روی تفاوت آنها است. البته تا زمانی که تفاوت اشیاء و سوژهها با یکدیگر مشهود است مکان قرارگیری سوژه خیلی مهم نیست.
نکته حرفهای: در هر سبکی که عکاسی میکنید میتوانید از مجاورت استفاده کنید. اشیاء جدید و قدیمی، طبیعی و ساخته انسان، نرم و سخت، کوچک و بزرگ و… فقط نمونههایی از مواقعی هستند که میتوانید از مجاورت استفاده کنید.
7) استفاده از خطوط راهنما
خطوط راهنما خطهایی واقعی یا ضمنی هستند که یک مسیر برای نگاه بیننده خلق میکنند. این خطوط میتوانند در شکلهای مختلفی در عکس دیده شوند. این خطوط بیننده را به سمت سوژه یا بینهایت هدایت میکنند و میتوانند صاف، خمیده یا زاویهدار باشند. هر عکس میتواند یک خط راهنما داشته باشد یا چند خط داشته باشد که نگاه سوژه را از نقاط مختلف به یک نقطه ثابت هدایت کنند.
زمانی که از این تکنیک به عنوان یکی از بهترین تکنیک های ترکیب بندی استفاده میکنید به یاد داشته باشید که میخواهید نگاه بیننده را به چه جایی هدایت کنید و به اندازهای کادر تصویر را تغییر دهید که خطوط دقیقا به آن نقطه منتهی شوند. به یاد داشته باشید که خطوط راهنما میتوانند به شکلهای مختلفی در تصویر دیده شوند.
نکته حرفهای: فقط پیدا کردن یک خط و گرفتن عکس کافی نیست. سعی کنید بهترین زاویه دوربین را پیدا کنید تا این خطوط را برای بیشترین تاثیرگذاری ممکن برجسته کنید.
8) استفاده از خطوط قطری
خطوط قطری قدرت و حرکت را به مخاطب القاء میکنند. این خطوط میتوانند از یک طرف کادر با طرف دیگر کشیده شوند یا قبل از رسیدن به لبهها تصویر تمام شوند. از این خطوط برای گرفتن عکسهایی استفاده کنید که به ظاهر داینامیک و پویا هستند یا از چند خط قطری برای دستیابی به یک الگو استفاده کنید. برخی اوقات بهترین زمان برای استفاده از خطوط قطری زمانی است که تفاوت واضحی بین دو قسمت از کادر شما وجود دارد.
نکته حرفهای: به یاد داشته باشید که چشم مخاطب تلاش میکند خطوط قطری را تا انتها دنبال کند. بنابراین مطمئن شوید این خطوط به سمت نقطهای که مایل هستید مخاطب ببیند اشاره داشته باشند.
9) استفاده از منحنیها
خطوط منحنی یک عکس را نرم میکنند و یک احساس طبیعی ارگانیک به مخاطب القاء میکنند که در عکاسی منظره، عکاسی معماری، عکاسی با پهپاد و عکاسی شهری کاربرد خیلی زیادی دارد. میتوانید از منحنیها برای القاء حس آرامش و یا هدایت مخاطب به جایی فراتر از عکس استفاده کنید. این منحنیها برای برانگیخته کردن حس شگفتی در تصاویر شما نیز کاربرد دارند.
نکته حرفهای: شما میتوانید برای القاء حس پویایی و جلوگیری از ترکیب بندیهای خسته کننده از خطوط صاف یا اشیاء زاویه دار نیز برای ایجاد مجاورت استفاده کنید.
10) استفاده از پس زمینههای ساده
در خیلی از مواقع شما نیاز دارید سوژه را ایزوله کنید و یا با حذف عناصر منحرف کنندهی پس زمینه تاکید روی سوژه را افزایش دهید. این موضوع در عکاسی پرتره متداولتر است و در صورتی که پس زمینه خیلی شلوغ باشد مهمترین جزئیات صورت مدل نادیده گرفته میشوند.
متداولترین تکنیک این است که پس زمینه را تار کنید اما این تکنیک تنها روش ممکن نیست برای مثال میتوانید از آسمان بدون ابر استفاده کنید. یک الگوی تکرار شونده نامحسوس مثل دیوار آجری یا فضای باز مثل یک مزرعه یا پارکینگ بزرگ هم گزینههای خوبی هستند. حتی میتوانید با عکاسی از زاویه پائین یا بالا هم پس زمینه را کنترل کنید.
نکته حرفهای: از پس زمینههایی استفاده کنید که رنگها و بافت مختلفی دارند. عکاسی با پس زمینه سفید تکراری شده است و بهتر است تنوع بیشتری در کارهای خودتان داشته باشید.
[relatedpost post=”108108″]
11) استفاده از محتوای پس زمینه
برخی اوقات پس زمینهی ساده برای شما مناسب نیست و باید از پس زمینههایی استفاده کنید که از سوژه حمایت میکند تا یک داستان زندهتر داشته باشید. باید فعالیت موجود در پس زمینه قابل مشاهده باشد اما نباید به قدری باعث حواسپرتی شود که بر سوژه غلبه کند. اجازه دهید پس زمینه یک بخش کلیدی داستان را که سوژه نمیتواند بازگو کند را به مخاطب نمایش دهد.
نکته حرفهای: کمی پس زمینه را تار کنید و در عین حال اجازه دهید سوژه به صورت کاملا واضح در فوکوس باشد.
[relatedpost post=”106617″]
12) استفاده از خط افق در بالای عکس
در مواقعی که نیاز دارید روی پیش زمینه عکس تمرکز کنید، خط افق را در بالای تصویر قرار دهید. همچنین از این تکنیک میتوانید برای ایجاد حس عمیق فاصله و کشاندن مخاطب به داخل عکس استفاده کنید. با استفاده از این تکنیک میتوانید باعث شوید مخاطب احساس کند در حال نگاه کردن به یک گستره عظیم است.
نکته حرفهای: میتوانید از قانون یک سوم برای تعیین محل قرارگیری خط افق استفاده کنید اما الزامی در این کار نیست. هرچقدر خط افق در کادر تصویر شما در ارتفاع بالاتری قرار داشته باشد تاثیر آن دراماتیکتر خواهد بود.
13) استفاده از خط افق در پائین عکس
در صورتی که میخواهید روی آسمان تمرکز کنید از این تکنیک برای ترکیب بندی استفاده کنید. از این تکنیک میتوانید برای نشان دادن عظمت آسمان و یا کوچک بودن سوژه خودتان استفاده کنید.
نکته حرفهای: تضاد زیاد بین آسمان و زمین باعث خلق یک عکس با خط افق پائین فوقالعاده خواهد شد. اما به یاد داشته باشید که برعکس این مورد هم ممکن است.
14) افزودن عمق با استفاده از عناصر در فواصل مختلف
داشتن یک نقطه تمرکز در پیش زمینه، میان زمینه و فاصلهی دور تکنیک خیلی خوبی برای افزودن عمق به هر ترکیبی است. کلید انجام این تکنیک این است که این سه بخش باید از کنتراست کافی برخوردار باشند تا تشخیص آنها از یکدیگر ساده باشد وگرنه ممکن است عکس شما خیلی شلوغ به نظر برسد.
نکته حرفهای: در صورتی که عکس شما خیلی شلوغ است از خطوط برای هدایت چشم مخاطب به سمت سوژه اصلی استفاده کنید. برای القاء قویتر حس پرسپکتیو اجازه دهید سوژهها روی یکدیگر قرار بگیرند تا عمق تصویر واضحتر باشد.
15) استفاده از یک شخص یا شی آشنا در عکاسی منظره برای نشان دادن مقیاس
یک شخص یا شی میتواند با نشان دادن ابعاد و محدودهی تصویر، عکس منظره را شگفتانگیزتر کند. این شی باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا قابل تشخیص باشد و توجه بیننده را به خودش جلب کند اما نباید به شکلی غالب باشد که حواس مخاطب را از منظره پرت کند.
نکته حرفهای: هرچقدر شخص یا شی ما کوچکتر باشد تصویر دراماتیکتر خواهد بود. در نظر داشته باشید یک شی قابل تشخیص که از قبل جزئی از منظره بوده است هم قابل استفاده است و لزوما نیازی به سوژه انسانی ندارید.
16) عکاسی از یک نقطه غیرمعمولی
با عکاسی از نقاط غیرقابل پیشبینی میزان جذابیت عکس خودتان را افزایش دهید. از نقاطی استفاده کنید که معمولا دیده نمیشوند و مخاطب را به یک سفر منحصر به فرد ببرید. برای مثال پهپادها روش خیلی خوبی برای عکاسی از زوایایی هستند که خیلی دیده نشدهاند. عکاسی از برخی لوکیشنها به برنامهریزی از قبل نیاز دارند تا در صورتی که به وسیله خاصی، مجوز یا کمک نیاز داشته باشید آنها را از قبل آماده کنید. فقط به یاد داشته باشید که مراقب خودتان باشید و هیچ قانونی را نشکنید.
نکته حرفهای: همیشه در زمان عکاسی نقاط دید جایگزین را در نظر داشته باشید. گرفتن یک عکس و تصور اینکه این زاویه تنها زاویه موجود است اصلا روش خوبی نیست. جابجا شوید، از زاویه پایین، بالا و… استفاده کنید.
17) استفاده از کنتراست برای افزایش جذابیت
کنتراست کلید جلوگیری از خلق عکسهای تخت و بی روح است. رنگهای متضاد باعث انرژی دادن به یک عکس میشوند. تفاوت زیاد بین نور و سایه هم چنین تاثیری دارد. برای مثال میتوانید در زمان طلوع یا غروب آفتاب عکاسی کنید و از تاثیر زاویه خورشید نهایت استفاده را ببرید. همچنین تفاوت در بافت نیز برای اضافه کردن عناصر دراماتیک به تصویر کاربرد دارد.
نکته حرفهای: زمانی که روی رنگهای متضاد تاکید دارید معمولا افزایش شدت آنها به شما کمک زیادی میکند. از یک فیلتر GND برای تقویت رنگهای آسمان و حتی پیش زمینه استفاده کنید. همچنین میتوانید اشباع و کنتراست رنگ را در زمان ادیت هم افزایش دهید اما مراقب باشید خیلی زیادهروی نکنید.
18) استفاده از تکرار
یک شی یا شکل که تکرار میشود میتواند یک الگوی غالب خلق کند. استفاده از این الگوها میتواند یک حس آرام و ریتمیک ایجاد کند و یا میتوانید انتزاعات کاملی را با اشیا معمولی خلق کنید. هرچقدر عناصر تکراری بیشتری در تصویر خودتان داشته باشید احتمال اینکه تصاویر انتزاعی و توهمات اپتیکال جذابتری خلق کنید بیشتر است.
نکته حرفهای: قرارگیری متقارن و غیرمتقارن عناصر تکراری را امتحان کنید و تاثیر فواصل کانونی و زوایای مختلف را روی تصاویر خودتان بررسی کنید.
19) فراتر از لبههای تصویر
زمانی که یکی از عناصر سوژه شما خارج از کادر قرار بگیرد بیننده میخواهد بیشتر در مورد آن بداند. شما میتوانید با استفاده از چیزهایی که او نمیتواند داخل کادر ببیند مخاطب را به داخل تصویر بکشانید. این تکنیک از پویایی «خطوط ضمنی» استفاده میکند که بعدا در مورد آن صحبت میکنیم.
نکته حرفهای: از سوژه بخواهید به جایی بیرون از کادر تصویر نگاه کند تا داستان بزرگتر از خود تصویر به نظر برسد.
20) استفاده از خطوطی که وجود ندارند
آیا متوجه خطی که از تصویر قبلی به خارج از کادر منتهی شده بود شدید؟ اگر پاسختان منفی است دلیل آن این است که هیچ خط فیزیکی داخل تصویر وجود نداشت. اما با این وجود یک پویایی در تصویر وجود داشت که توسط خط دید افرادی که در تصویر بودند ایجاد شده بود. این مورد مثال خوبی در مورد خطوط ضمنی در ترکیب بندی است. چندین نوع خط ضمنی وجود دارد که میتوانید از آنها برای هدایت مخاطب به نقطه مدنظر خودتان استفاده کنید.
سادهترین نوع آنها انگشت اشاره، تابلو یا جهت دید سوژه است. از انواع دیگر آن نیز میتوان به حرکت واضح یک نفر اشاره کرد. این خطوط مخفی برخی اوقات میتوانند تاثیرگذارتر از خطوط واقعی برای القاء انرژی پویا به تصاویر شما باشند. شما میتوانید از آنها مثل خطوط واقعی برای هدایت نگاه مخاطب به سمت سوژه و یا افزودن عمق به تصاویر خودتان استفاده کنید.
نکته حرفهای: برای اینکه خیلی واضح نباشد که در حال ایجاد خطوط ضمنی هستید سعی کنید به نامحسوسترین شکل ممکن این خطوط را ایجاد کنید. برای مثال مخاطب نیاز ندارد چشمهای سوژه را ببیند تا متوجه شود به کجا نگاه میکند. یک فرد یا حیوان که پشت به دوربین و رو به یک جاده قرار دارد به شکلی خیلی قوی یک خط را در همان جهت نشان میدهد.
[relatedpost post=”117681″]
21) نمایش سوژه در حرکت
میتوانید از حرکت نیز برای القاء حس جهت استفاده کنید. هنگامی که دوربین را همراستا با جهت سوژه و دقیقا با سرعتی که سوژه دارد حرکت میدهید پس زمینه تار میشود اما سوژه نسبتا ثابت است. این کار باعث افزایش تنش بصری میشود و سوژه را از ترکیب جدا میکند. همچنین میتوانید این تکنیک را برعکس هم انجام دهید و از آن برای نشان دادن حرکت استفاده کنید.
نکته حرفهای: وقتی یک سوژه متحرک را فریز و بکگراند را تار میکنید بهتر است کمی فضای جلوی سوژه خالی بماند.
22) خالی گذاشتن فضا برای حرکت
این تکنیک نیز یکی از بهترین تکنیک های ترکیب بندی است. هنگامی که سوژه اصلی تصویر شما در حال حرکت است باید جایی برای رفتن داشته باشد. قرار دادن یک سوژه در حال حرکت نزدیک لبههای کادر تصویر میتواند ارزش داینامیک آن را از بین ببرد. شما میتوانید با قرار دادن فضای منفی در جهت حرکت سوژه حس حرکت را تقویت کنید. این تکنیک در مواقعی که حرکت ضمنی است هم کاربرد زیادی دارد.
نکته حرفهای: سمت چپ و راست تصویر تنها بخشهایی نیستند که میتوانید از آنها به عنوان فضای راهنما استفاده کنید. از بالا و پائین کادر هم میتوانید برای القاء حس حرکت به سمت پس زمینه یا پیش زمینه استفاده کنید.
23) خیلی نزدیک شوید
رابرت کاپا به عنوان یکی از عکاسهای افسانهای میگفت: «در صورتی که عکسهای شما به اندازه کافی خوب نیستند، حتما به اندازه کافی نزدیک نشدهاید.» برخی اوقات برای رسیدن به بهترین ترکیب بندی ممکن باید واقعا به سوژه نزدیک شوید.
- نزدیک شدن به عناصر پیش زمینه در عکاسی منظره، خیابانی و دیگر سبکهای مشابه میتواند باعث افزایش فوقالعادهی عمق تصویر شود. در اکثر مواقع شما باید با دیافراگم بسته عکاسی کنید تا عمق میدان در عکس نهایی افزایش یابد.
- عکاسی ماکرو برخی اوقات میتواند یک دنیای عجیب و زیبا را به تصویر بکشد که با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیست. برای دستیابی به بهترین نتایج ممکن از یک لنز ماکرو با فاصله کانونی بین 50 میلیمتر تا 200 میلیمتر استفاده کنید.
نکته حرفهای: در زمان عکاسی ماکرو قوانین ترکیب بندی را دقیقا مثل سبکهای دیگر دنبال کنید. انجام این کار باعث خواهد شد به تصاویر فوقالعاده زیبایی دست یابید و نه فقط عکسهایی که کلوزآپ هستند.
24) نشان دادن تعامل
پویایی در ترکیب بندی فراتر از محدودهی حرکت فیزیکی است. تعامل بین سوژههای زنده یا ساختهی دست انسان باعث خلق حس «بودن در لحظه» میشود. به یاد داشته باشید که عکس شما یک داستان است که شامل کاراکتر و محیط میباشد. روشی که شما برای نشان دادن رابطه انتخاب میکنید و کادربندی را انجام میدهید میتواند باعث موفقیت یا شکست ترکیببندی شود.
تعامل به روشهای مختلفی نشان داده میشود. ارتباط چشمی، حرکت واضح با یکدیگر یا در جهت مخالف یکدیگر، حرکت متحد یا متضاد و… همگی روشهایی برای نشان دادن تعامل هستند. قسمت جالب ماجرا پیدا کردن روشی برای به تصویر کشیدن تعامل است که به بهترین شکل احساسات مدنظر شما را منتقل میکند.
نکته حرفهای: مشارکت کردن را یاد بگیرید. برای به تصویر کشیدن تعامل اغلب اوقات به خصوص در زمان عکاسی حیات وحش، عکاسی شهری و رویداد به زمانبندی دقیق نیاز دارد.
[relatedpost post=”128980″]
25) در مورد اینکه گرفتن پرتره به چه معنی است دوباره فکر کنید
هدف اکثر عکسهای پرتره چهرهی سوژه است. با این وجود چهره تنها بخش معنیدار دن نیست. به روشهای دیگری که میتوانید شخصیت سوژه را نمایش دهید فکر کنید. این موضوع میتواند دستهای آنها، چرخش نامحسوس شانهها یا کمر خمیده آنها باشد. جزئیاتی را پیدا کنید که بهتر میتواند حس فرد جلوی دوربین را منتقل کند.
نکته حرفهای: در زمان ترکیب بندی پرتره ضروری است که از فواصل کانونی مختلف استفاده کنید و از فواصل مختلف از سوژه خودتان عکاسی کنید. با انجام این کار شما کم کم سبک اختصاصی خودتان را برای عکاسی پرتره پیدا خواهید کرد.
26) قوانین را بشکنید
ما در اینجا سعی کردیم بهترین تکنیک های ترکیب بندی را برای شما لیست کنیم. هیچکدام از این موارد قانون سفت و سخت نیستند. با اینکه بهترین قوانین و تکنیک های ترکیب بندی بصری بیشمار هستند و اغلب اوقات درک آنها خیلی سخت است اما آنها برای شکسته شدن ایجاد شدهاند. هیچ روش کاملی برای ترکیب بندی یک عکس وجود ندارد. فقط تمرین مستمر است که به شما کمک میکند سبک اختصاصی خودتان را پیدا کنید و از بقیه عکاسها متمایز شوید.
[relatedpost post=”108137″]
آثار عکاسهای آوانگاردی را پیدا کنید که واقعا دوست دارید (عکسهایی که ظاهر، استایل و احساسی را دارند که شما به دنبالش هستید) و از آنها یاد بگیرید. سعی کنید بهترین تکنیک های ترکیب بندی که دوست دارید را تقلید کنید و سپس روی آنها کار کنید. عکاسهای نوظهور برتر را دنبال کنید تا ببینید که چطور به شکستن مرزهای عکاسی معاصر ادامه میدهند.