اکثر عکاسان جدید به مرحلهای میرسند که دیگر در گرفتن عکسهای پرتحرک بدون تار شدن استاد میشوند و نمیدانند چطور از دیگر افکتهای تار شدن استفاده کنند. تار شدن پسزمینهی یک عکس و واضح نگه داشتن سوژه، باعث میشود عکس عمق داشته باشد و عوامل اضافی صحنه از بین بروند. به تار شدن پسزمینه عمق میدان (DOF) میگویند. عمق میدان در عکاسی به معنای در فوکوس بودن تمام عناصر صحنه یا بخش کوچکی از آن است. دیافراگم و عمق میدان بهصورت مسقیم با هم ارتباط دارند اما فاکتورهای دیگری هم هستند که در تار شدن پس زمینه موثر هستند. در ادامه تمام چیزهایی که عکاسان تازهکار باید راجع به دیافراگم و عمق میدان بدانند را آوردهایم. همچنین ما در آکادمی نورنگار یک فایل ویدئو آموزش رایگان عمق میدان را تهیه کرده ایم
عمق میدان چیست؟
درک عمق میدان (DOF) با فهمیدن چگونگی کار دوربین و لنز دوربین آسانتر میشود. کار لنز این است که نور را به سنسور دوربین منتقل کند. قطعات مختلف شیشهی داخل لنز، اشعههای نور را تنظیم میکنند و همه را تجمیع میکنند و به سنسور عکس میرسانند. زمانی که نور به سنسور میرسد، عکس فوکوس میشود. نورهایی که قبل یا بعد از سنسور عکس به هم میرسند، باعث میشوند عکس از فوکوس خارج شود.
فوکوس وابسته به فاصله است. تکههای مختلف شیشه داخل لنز تنظیم میشوند تا نورهایی که از سوژه بازتاب میشوند حتما در سنسور عکس به هم برسند و عکس فوکوس شود. هر چه فاصلهی کانونی لنز دوربین بیشتر باشد، زاویهی دید باریکتر میشود و نقطهی کانونی عکس در فاصلهی دورتری میافتد. هر لنزی که فاصلهی کانونی کمتری داشته باشد، میتواند بهعنوان لنز واید مورد استفاده قرار گیرد. لنزهای واید میدان دید وسیعتری را میگیرند اما نقطه ضعف آن این است که نمیتوانند جزئیات را ثبت کنند.
ولی عناصر دیگر موجود در عکس چه میشوند؟ از آنجایی که فاصله عناصر با دوربین، نسبت به فاصله سوژه با دوربین متفاوت است، اشعههای نور در سنسور به هم نخواهند رسید؛ بدین معنی که اشیا خارج از فوکوس میافتند.
ولی این عناصر دیگر تا چه حد باید دور باشند که خارج از فوکوس بیفتند؟ آیا عنصری که در 30 سانتیمتری باشد، فوکوس میشود؟ شیءای که در 1 سانتیمتری است، چطور؟ 1 میلیمتر؟
عمق میدان فاصلهای که در آن عناصر موجود در تصویر واضح خواهند بود را مشخص خواهد کرد. برای مثال، تحت تنظیمات خاصی (که در ادامه راجعبه آنها صحبت خواهیم کرد)، اشیایی که در 30 سانتیمتری یا حتی چندصدسانتیمتری سوژه قرار دارند، فوکوس قابل قبولی خواهند داشت. اما اگر تنظیمات دوربین را تغییر دهید، اشیایی که در یک سانتی سوژه قرار دارند، تار خواهند شد.
عمق میدان کم به معنای آن است که بازهای از فاصله که اشیا در آن وضوح کامل دارند، بسیار کوچک است.
برای مثال، عمق میدان کم میتواند بدین معنا باشد که اشیای بیشتر از یک سانتیمتر دورتر از سوژه، در عکس تار میافتند. در عکسهایی که فاصله کمی دارند، پسزمینه کاملا خارج از فوکوس خواهد بود.
یک عمق میدان وسیع بدان معنی است که بازهی وسیعی داریم. زمانی که عمق میدان زیادی داریم، اشیایی که چندین متر از سوژه دورتر هستند هم وضوح خواهند داشت. البته، یک سانتیمتر و چند متر فقط مثال هستند. بازهی دقیق آن متفاوت است اما به بازههای کوچک، عمق میدان کم و به بازههای بزرگ عمق میدان وسیع گفته میشود.
عمق میدان یک شمشیر دو لبه است؛ اگر شیءای که شش سانتیمتر پشت سوژه قرار دارد فوکوس باشد، شیءای که شش سانتیمتر جلوی سوژه قرار دارد نیز فوکوس خواهد بود. اگر در حال عکس گرفتن از سه شیء در فواصل مختلف هستید (مثلا یک عکس گروهی که سه ردیف دارد)، فوکوس کردن روی شیء میانی به شما کمک میکند که تمام بازه را فوکوس بگیرید. عمق میدان روی پیشزمینه و جلوی عکس هم، درست به اندازهی پسزمینه تاثیر میگذارد.
مقاله مرتبط: عمق میدان زیاد در عکاسی چیست؟ 5 ایده عمق زیاد عکاسی
دیافراگم و عمق میدان (DOF)
دیافراگم به عکاس اجازه میدهد که میزان بزرگی (یا کوچکی) بازهی فاصله را انتخاب کند. دیافراگم یکی از سه پارامتر نوردهی است و با بزرگ و کوچک کردن دریچهی لنز، روی میزان نوری که وارد یک عکس میشود تاثیر میگذارد. هر چه دریچه بزرگتر باشد، عکس روشنتر خواهد بود و بالعکس.
ولی هر چه دیافراگم یا دریچه بزرگتر شود، فاصلهای که عکسهای واضح تولید میکند، کوچکتر میشود. یک دیافراگم خیلی بزرگ مانند f/1.8، عکسی با عمق میدان بسیار کم خواهد داشت و اشیایی که حتی در یک سانتیمتری سوژه باشند، تار خواهند شد. پرترهای که با فوکوس کردن روی چشمهای سوژه و f/1.8 گرفته شده است، نوک بینی (و حتی مُژههای سوژه) فوکوس نخواهند بود.
با کوچکتر شدن دیافراگم لنز، بازهی فاصلهای که عکس باکیفیت تولید میکند، بزرگتر خواهد شد. با دیافراگم کوچکتر، اشیایی که از سوژه دورتر هستند، فوکوس خواهند شد. دیافراگم f/22 نور بسیار بسیار کمی وارد دوربین میکند؛ اما باعث میشود اکثر صحنه فوکوس باشد. اشیایی که فقط چند سانتیمتر از سوژه فاصله دارند نیز همانقدر وضوح خواهند داشت.
البته که f/1.8 و f/22 فقط مثال هستند؛ بین این دو نیز دیافراگمهای بسیاری وجود دارد. اگر میخواهید عکس پرتره را بگیرید و میخواهید چشمها و بینی هم فوکوس باشند، میتوانید دیافراگم خود را کمی باریکتر کنید تا تمام صورت فوکوس باشد و پسزمینه نیز به مقدار مناسبی تار باشد.
مقاله مرتبط: استفاده از عمق میدان کم در عکاسی
چه چیزهای دیگری بر عمق میدان تاثیر میگذارد؟
درست است که وقتی از عمق میدان حرف میزنیم دیافراگم یکی از بزرگترین عاملهای تاثیرگذار است اما دیافراگم تنها عامل تاثیرگذار نیست.
فاصلهی فوکوس نیز در عمق میدان یک عکس تاثیرگذار است. هر چه به سوژه نزدیکتر شوید، عمق میدان شما باریکتر میشود. عکاسان ماکرو معمولا از دیافراگمهای بسیار باریکی استفاده میکنند چرا که به سوژه بسیار نزدیک هستند. اگر f/2.8 برای گرفتن یک کلوزآپ از زنبور استفاده شود، ممکن است چشمان زنبور باکیفیت بیفتند اما نیش آن تار باشد. دلیلش آن است که هر چه به سوژه نزدیکتر شوید، عمق میدان باریکتری خواهید داشت.
با یک فاصله کانونی ثابت، هرچقدر از سوژه دورتر باشید، عمق میدان باریکتری خواهید داشت. استفاده از یک لنز زوم تاثیری برابر با نزدیک شدن به سوژه دارد: این نوع لنز عمق میدان را باریک میکند و پسزمینه تار باقی میماند.
یک باور اشتباه وجود دارد و آن این است که لنز زوم پسزمینه را تار میکند. اما اگر یک عکس از نزدیک بگیرید و سپس از یک لنز زوم استفاده کنید و از فاصلهی دورتری درست همان عکس را بگیرید، خواهید دید که عکسها عمق میدان تقریبا یکسانی دارند. لنزهای زوم به تار بودن پسزمینه کمکی نمیکنند و فقط فاصلهی عکس گرفتن را تغییر میدهند. پس با این که غیرممکن است در یک لنز زوم 300mm دیافراگم f/1.8 پیدا کنید، با دیافراگم f/4 هم میتوانید عکسهای نسبتا خوبی بگیرید؛ چرا که ویژگیهای لنز زوم باعث میشود عمق میدان کمتری بهوجود بیاید. البته این مسئله بهخاطر فاصله است، نه خود لنز.
مقاله مرتبط: فاصله کانونی چیست؟ تعریف شفاف و دقیق
از آنجایی که اشیایی که در یک بازهی عمق میدان خاص قرار بگیرند وضوح خواهند داشت، هر چه شیء از سوژه دورتر باشد، تارتر خواهد بود. اگر از یک پرنده در حیاط خود عکس بگیرید و نزدیکترین درختان از شما 45 متر فاصله داشته باشند، آن درختها تار خواهند شد. و این مسئله فقط بهخاطر دور بودن درختان از سوژه است. درست است که دیافراگم بزرگتر آن درختها را بیشتر تار میکند اما فاصله نیز روی میزان تار شدن پسزمینه تاثیر میگذارد.
فاکتورهای دیگری هم وجود دارند که روی عمق میدان تاثیر میگذارند اما شما نمیتوانید آنها را کنترل کنید؛ مگر این که اندازهی سنسور دوربین خود را آپدیت کنید. سنسور در واقع معادل دیجیتالی فیلمهای قدیمی است. هر چه سنسور بزرگتر باشد، عمق میدان باریکتر میشود و پسزمینه نیز تارتر میشود. برای همین هم هست که گرفتن عکسی با پسزمینهی تار با DSLR آسانتر از آیفون است. آیفون لنزی با دیافراگم f/2.8 ثابت دارد که نسبتا وسیع است اما سنسور کوچکی دارد که باعث میشود دستیابی به تار بودن پسزمینه را سخت کند. با همین منطق میتوان گفت دوربینهای میکرو سه چهارم از سنسورهای APS-C و حتی سنسور دوربینهای فول فریم، کمتر پسزمینه را تار میکنند.
رفع اشکال
فهمیدن و درک دیافراگم و عمق میدان باعث میشود عکاسان بتوانند با تار کردن پس زمینه کارهای خلاقانهای انجام دهند؛ بهطور مثال، میتوانند در عکس گرفتن از مناظر از دیافراگم باریکی استفاده کنند و جزئیات بسیاری را نشان دهند یا در گرفتن یک پرتره از دیافراگم بازی استفاده کنند و حواسپرتیهای موجود در آن را کاهش دهند.
اما دیافراگم و فاصله نقش پررنگی در عمق میدان بازی میکنند و دانستن نکات آن باعث میشود بتوانیم ابزار اشکالگیری داشته باشیم.
گرفتن عکس گروهی یک مثال بسیار خوب است. فرض کنیم شما سه ردیف از افراد را دارید (بدین معنی که هر کدام در فواصل متفاوتی نسبت به دوربین ایستادهاند) و ردیف جلویی فوکوس است اما ردیف عقبی تار است؛ ابتدا از قرارگیری نقطهی فوکوس اتوماتیک روی ردیف میانی اطمینان حاصل کنید. اگر روی ردیف جلویی فوکوس کنید، نصف عمق میدان شما از بین میرود؛ چرا که درست مقابل تمام سوژهها قرار دارد.
اگر روی ردیف میانی فوکوس کردهاید و همچنان هم پسزمینهی تاری دارید، از دیافراگم باریکتری استفاده کنید. برای عکسهای گروهی لازم است از f/8 یا بالاتر از آن استفاده کنید.
حالا فرض کنید گروه شما بسیار کوچکتر است؛ فقط دو نفر. اگر نمیخواهید از یک دیافراگم باریکتر استفاده کنید (شاید به این خاطر که نور محدودی)، میتوانید آن دو نفر را در فواصل یکسانی از دوربین قرار دهید و با دیافراگم باریکتر، هر دو در فوکوس خواهند بود. از آنجایی که با دیافراگمی به بزرگی f/1.8، میلیمترها هم ارزش دارند، استفاده از دیافراگم سوپر واید کار چندان خوبی نیست و ممکن است یکی از این دو سوژه خارج از فوکوس باشد.
دیافراگمهای باریک گرفتن عکسهایی با فوکوس و وضوح بالا را نیز سادهتر میکنند. اگر متوجه شدید عکسهایی که در حال حرکت میاندازید کمی تار شدهاند، کاهش دیافراگم را امتحان کنید. با قرار دادن مقدار بیشتری از عکس در فوکوس، شانس بهتری برای رسیدن به آن فوکوس خواهید داشت؛ حتی اگر زمان بسیار کمی برای فوکوس کردن دارید.
فاصله بر عمق میدان تاثیر میگذارد و این باعث میشود عکاسان بتوانند با توجه به محدودیتهایی که ابزار و وسایلشان دارد، عکسهای زیبایی بگیرند. فرض کنیم که شما در حال عکسبرداری از یک پرتره روبروی دیوار آجری هستید اما فقط یک لنز همراه خود دارید و نمیتوانید از f/3.6 بالاتر بروید. اگر با مقدار وضوح دیوار آجری خود راحت نیستید، سوژه را از دیوار دورتر کنید.
از آنجایی که فاصلهی بین دوربین و سوژه نیز نقش مهمی بازی میکند، میتوانید به سوژه نزدیکتر شوید یا از یک لنز زوم استفاده کنید. البته، نزدیک شدن به سوژه ترکیببندی را تغییر میدهد و برای همین هم هست که دیافراگمهای باز گزینههای خوبی هستند.
دیافراگم و خرید لنز
ممکن است لنزهایی که در کیف دوربین خود دارید از f/1.8 بازتر و از f/22 باریکتر نشوند. اکثر لنزها دیافراگم بیشینهای برابر با f/3.6 دارند و نمیتوانید وایدتر از آن عکس بگیرید؛ چرا که بخشهای فیزیکیای که برای رسیدن به آن دیافراگم واید به آن نیاز دارید وجود ندارند.
اگر لنزی تهیه کنید که بتواند به f/1.8 برسد، میتوانید در شرایط کمنور بهتر عمل کنید و پسزمینهی خود را بیشتر تار کنید. اما هر چه لنز وایدتر باشد، گرانتر هم خواهد بود.
لنزهای پرایم یا لنزهایی که فاصلهی کانونی ثابت دارند و قابلیت زوم ندارند، گزینهی خوبی هستند؛ چرا که بازهی دیافراگم واید دارند و قیمت چندان بالایی هم ندارند. لنزهای پرایم بهاندازهی لنزهای زوم همهکاره نیستند اما برای عکسبرداری از سوژههایی که حرکتهای سریع ندارند (مانند پرتره)، بسیار مناسب هستند.
هر چه زوم یک لنز بیشتر شود، پیدا کردن دیافراگمهای باز برای آن کار دشوارتری خواهد شد؛ چرا که این لنزها از لحاظ فیزیکی نمیتوانند دیافراگم باز داشته باشند. فراموش نکنید که لنزهای زوم اثر نزدیک شدن به سوژه را تقلید میکنند و برای همین، دسترسی نداشتن به f/1.8 در یک لنز تله فوتو چندان مسئلهی بزرگی نیست.
دیافراگم: نکاتی که باید به یاد داشته باشیم
دیافراگم برای تازهکارها مفهوم پیچیدهای است. اگر فقط یک نکته باشد که تازهکارها باید راجعبه دیافراگم به یاد بسپارند، این است:
دیافراگم باز (واید) = عمق میدان کم = پسزمینهی خارج از فوکوس
دیافراگم باریک = عمق میدان زیاد = پسزمینهی فوکوس (sharp)
برای این که سادهتر آن را به یاد بسپارید، یادتان باشد: اندازهی دیافراگم مخالف بازهی فاصلهای است که فوکوس خواهد بود. دیافراگمهای واید، بازهی بسیار کوچکی از فاصله دارند که فوکوس میافتد و دیافراگمهای کوچک بازهی بزرگی از فاصله دارند که در فوکوس میافتد.
درست مانند سرعت شاتر یا ایزو، بیرون رفتن با دوربین و امتحان کردن تنظیمات مختلف دیافراگم کمک میکند که جزئیات دیافراگم و عمق میدان کاملا یادتان بماند. با فواصل مختلف آزمایشاتی انجام دهید و میزان تار بودن پسزمینه را تنظیم کنید.
یکی دیگر از راهها برای بهخاطر سپردن دیافراگم و عمق میدان این است که این مطلب را بوکمارک کنید یا با دوست دیگری بهاشتراک بگذارید و هر گاه به آن نیاز داشتید، دوباره آن را بخوانید. حتما بعد از خوانده این مطلب ویدئو رایگان آموزش عمق میدان را ببینید
مطالب مفیدی بود ممنون از شما
🙏🌸
سلام.
با دوربین سونی آلفا سون آر مارک 4 ولنز 24 70 جی مستر از مجالس عروسی فیلمبرداری می کنم. full HD 60 فریم فیلمبرداری می کنم f دوربین چه عددی باشد که همه کادر در فوکوس باشد .
سلام و خسته نباشید
بسیار مطلب جامع و کاملی بود و کاملا سه فاکتور مهم عکاسی رو روشن میکنه
اما یک جمله اشتباه درش وجود داشت (زیر عکس موهیتو) که با پاراگراف قبلی خود نیز در تضاد است: “با یک فاصله کانونی ثابت، هرچقدر از سوژه دورتر باشید، عمق میدان باریکتری خواهید داشت”
طبق توضیحات پاراگراف قبلی و پاراگراف های بعدی، فاصله عکاس یا دوربین هر چه به سوژه عکاسی نزدیک تر باشد عمق میدان کاهش پیدا میکند و بالعکس
.
و نیز نکته ای در خصوص لنز های زوم بیان شد کاملا حرفه ای و بجا بود چراکه منابع و آموزشهای زیادی بر این موضوع تاکید دارند که کمینه کانونی بلند لنز، در بوکه بیشتر تاثیر گذار است، در صورتی که کاهش فاصله عکاس تا سوژه به واسطه کمینه بلند است که باعث افزایش بوکه شده نه صرفا ذات کمینه بلند و این موضوع با عکسبرداری از یک سوژه در یک scale و با دیاف ثابت، در بلند ترین و کوتاه ترین کمینه ی یک لنز زوم قابل اثبات است و بوکه ها تفاوت آشکاری نخواهد داشت.
سلام ممنون از نقطه نظرتون بررسی میشه