از سالها پیش دوربینها به صورت سنتی یا برای عکاسی و یا برای فیلمبرداری ساخته میشدند، اما معمولاً هیچکدام نمیتوانستند کار دیگری را به درستی انجام دهند. در طی سالهای اخیر این پیشفرض به سرعت تغییر کرد. طی حدود 4 تا 5 سال گذشته، دوربینهای DSLR وارد بازار شدهاند که اگرچه اصولاً به عنوان یک دوربین عکاسی شناخته میشوند، اما عملاً میتوانند ویدئوهایی را نیز هم با همان کیفیت دوربینهای فیلمبرداری واقعی، ضبط کنند. در طی این سالها دیدهایم که بسیاری از فیلمبرداران، حتی با مشکلات فنی مانند فوکوس خودکار در دوربینهای DSLR کنار آمدند تا از امکانات و قابلیتهای این دوربینها بهرهمند شوند. حتی این روزها میبینیم که دوربینهای جدید از برندهای مختلف، صرفاً با تلاش برای برطرف کردن مشکلات فیلمبرداری، دوربینهای DSLR جدیدی (مانند Canon 6D Mark II) را وارد بازار میکنند که عملاً از لحاظ عکاسی، تفاوت چندانی با مدلهای قبلی ندارند و بیشترین تغییرات در بخش فیلمبرداری آنها اتفاق افتاده است. گویی شرکتهای دوربین سازی به این نتیجه رسیدهاند که تغییرات در نیمه فیلمبرداری دوربینهایشان سود بیشتری دارد و اغلب کاربران، نسبت به نیمه عکاسی این دوربینها توجه کمتری نشان داده و پول کمتری خرج میکنند. اما آیا واقعاً دوربینهای DSLR بهتر از دوربینهای فیلمبرداری هم رده خودشان فیلم میگیرند؟
کلمه “بهتر” در مقایسه فیلمبرداری با دوربینهای DSLR و Camcorderها یک مقیاس نسبی است و ارتباط زیادی به خواسته شما از فیلمبرداری دارد. هم اکنون نتیجه فیلمبرداری با هر دوی این دوربینها، دستکم آنهایی که در یک رده قیمتی هستند، به گونهای است که در اغلب موارد با دیدن یک فیلم، نمیتوانید با قطعیت بگویید که آن ویدئو با کدامیک گرفته شده است؟ پیش از اینکه تصمیم بگیرید ویدئوی پروژه کاری بعدیتان را با چه دوربینی ضبط خواهید کرد، دانستن چند نکته اهمیت فوقالعادهای دارد.
اندازه حسگر
بزرگترین تفاوت بین دوربینهای فیلمبرداری و عکاسی، به اندازه حسگر آنها برمیگردد. حسگر دوربینهای عکاسی DSLR بسیار بزرگتر از دوربینهای فیلمبرداری است (دستکم در دوربینهایی که در یک محدوده قیمت قرار دارند). اگرچه میتوانید دوربینهای فیلمبرداری با اندازه حسگر بزرگ مانند Sony NEX-EA50M NXCAM Camcorder را نیز در بازار پیدا کنید، اما اغلب جزو دوربینهای گرانقیمت هستند که با قیمت حدود 2 تا 3 میلیون تومان برای یک دوربین DSLR با حسگری در همان رده مانندNikon D3300 قابل مقایسه نیستند.
اما این بزرگتر بودن حسگر چه اهمیتی دارد؟ در واقع هرچقدر حسگر یک دوربین فیلمبرداری بزرگتر باشد، عمق میدان در تصاویر آن کاهش یافته و پس زمینه سوژهها را بیشتر محو میکند. به این ترتیب، تصویر ضبط شده به تصویر یک دوربین سینمایی شباهت بیشتری پیدا میکند و زیباتر میشود. عمق میدان یک تصویر محدوده فوکوس شده در تصویر را بیان میکند. وقتی با دوربینهای DSLR با حسگر بزرگ (خصوصاً دوربینهای فولفریم مانند Canon 5D Mark IV) همراه با لنزهای پرایم مانند Canon EF 85mm f/1.2L II USM فیلمبرداری میکنید، مقدار بوکه تصویر به قدری زیاد است که گویی آن را با دوربینهای حرفهای سینمایی ضبط کردهاید.
علاوه بر این وجود یک حسگر بزرگتر به معنی حساسیت بیشتر حسگر در محیطهای کمنور و نویز کمتر در این تصاویر است. برای بسیاری از تصویربرداران، مانند تصویربرداران عروسی که گاهی اوقات مجبورند در محیطهای خیلی کمنور فیلمبرداری کنند، کیفیت بالای ویدئوهای دوربینهای DSLR در محیطهای داخلی اهمیت زیادی دارد و به همین دلیل است که علاقه بیشتری برای استفاده از دوربینهای DSLR با حساسیت بالا دارند.
زمان قابل ضبط:
پردازشگر دوربین یک حدی از اطلاعات را میتواند به صورت پیوسته پردازش کند و وقتی مقدار اطلاعات ورودی بیشتر از آن حد شد، ضبط تصاویر به اجبار متوقف میشود. به همین دلیل است که برخی از دوربینهای DSLR قدیمی، میبایست پس از هر 5 دقیقه، یکبار توقف کنند تا حافظه بافر دوربین خالی شود و مجدداً ضبط را ادامه دهند. هنوز هم اغلب دوربینهای DSLR با محدودیت ضبط 30 دقیقهای روبرو هستند و پس از این زمان باید دستکم برای چند ثانیه متوقف شوند. ضمن اینکه این زمان برای دوربینهایی که با فرمت 4K ضبط میکنند نیز متفاوت و احتمالاً کمتر از نیم ساعت است. در این زمینه برد با دوربینهای فیلمبرداری است، زیرا اغلب آنها میتواند بیش از یک ساعت به طور پیوسته ضبط کنند و برخی از آنها قادرند آنقدر ضبط ویدئو را ادامه دهند تا باطری دوربین به پایان برسد. به همین علت است که تصویربرداران حرفهای، مثلاً برای ضبط یک مسابقه ورزشی، هرگز از دوربینهای DSLR استفاده نمیکنند و این دوربینها اغلب مورد علاقه عکاسانی هستند که برای ساخت کلیپهای کوتاه از آنها استفاده میکنند.
فوکوس:
شاید مهمترین مشکل یا تفاوت فنی بین دوربینهای فیلمبرداری و DSLR را بتوان در فوکوس با این دوربینها دانست. دوربینهای DSLR قدیمی اصولاً فوکوس خودکار در هنگام فیلمبرداری را پشتیبانی نمیکردند. اگرچه دوربینهای جدیدتر مانند Canon 80D همراه با لنزهای STM در این زمینه پیشرفت فوقالعادهای داشتهاند، اما باز هم بهتر است توقع فوکوس مانند یک دوربین فیلمبرداری را از آنها نداشته باشید.
مهمترین مسئله درباره فوکوس در دوربینهای عکاسی این است که ببینید در حالت LiveView از چه نوع فوکوسی استفاده میکنند. کانن به تازگی با معرفی تکنولوژی Dual Pixel AF توانسته است با به کارگیری حسگرهای فوکوس خودکار تشخیص فاز در روی سطح حسگر ثبت تصویر، سرعت فوکوس را نسبت به دوربینهای DSLR که تنها از تشخیص کنتراست استفاده میکنند افزایش دهد. همچنین استفاده از موتورهای فوکوس Stepping Motor در لنزهای دوربینهای DSLR مانند Canon EF-S 18-135mm f/3.5-5.6 IS STM یا Nikon AF-P DX NIKKOR 70-300mm f/4.5-6.3G ED VR باعث شده تا هم فوکوس این لنزها نسبت به نسلهای قبلی سریعتر شود و هم صدای موتور فوکوس در ویدئوهایی که ضبط میشوند شنیده نشود.
البته بسیاری از فیلمبرداران حرفهای ترجیح میدهند که عمل فوکوس کشی را خودشان به صورت دستی انجام دهند. به این ترتیب، سرعت و دقت فوکوس به مهارت فیلمبردار برمیگردد. اما تجهیزاتی مانند آداپتور Canon PZ-E1 Power Zoom Adapterکه شرکت کانن آن را همراه با لنز Canon EF-S 18-135mm IS STMمعرفی کرد به شما امکان میدهد تا هنگام زوم کردن، به جای استفاده از رینگ زوم روی لنز، از دکمه تله واید روی این آداپتور به صورت الکترونیکی استفاده کنید. با چنین تجهیزات و امکاناتی میتوان امیدوار بود که به زودی، مشکل فوکوس در دوربینهای DSLR تا حد زیادی برطرف گردد.
فیلترها
یکی از نکات مهم هنگام فیلمبرداری این است که سرعت شاتر دوربین را با سرعت ویدئویی که ضبط میشود متناسب انتخاب کنید. به عنوان مثال برای ضبط ویدئوهای عادی با نرخ سرعتی شبیه به فیلمهای سینمایی که 24 فریم بر ثانیه هستند بهتر است سرعت شاتر دوربین روی 1/30 ثانیه تنظیم شود یا برای ویدئوهای اسلوموشن 60 فریم بر ثانیه، سرعت معمول برابر 1/60 ثانیه است. اما نکته اینجاست که این سرعتهای پایین برای ضبط فیلم در محیطهای پرنور موجب روشن شدن زیاد از حد تصویر میگردد. به همین دلیل در داخل اغلب دوربینهای فیلمبرداری فیلترهای ND وجود دارد که میتوانند برحسب نیاز، مانند یک عینک آفتابی نور محیط را کاهش دهند.
این فیلترها در داخل دوربینهای DSLR وجود ندارند و اگرچه میتوانید از فروشگاههای اینترنتی مانند نورنگار، فیلترهای ND مخصوص لنز دوربینتان را تهیه کنید، اما بههرحال مستلزم پرداخت هزینه بیشتر و البته دردسرهای باز و بسته کردن آنها روی لنز دوربین وجود خواهد داشت.
دوربینهای عکاسی DSLR به گونهای طراحی شدهاند که با آنها یک یا چند عکس بگیرید، بعد جابجا شوید و دوباره چند عکس بگیرید و به همین ترتیب. این دوربینها اصولاً برای اینکه آنها را برای فیلمبرداری، ساعتها روی دست نگاه دارید طراحی نشدهاند و طبیعتاً وقتی این کار را میکنید به شدت خستهکننده خواهد بود. حتی دوربینهای DSLR پیشرفتهتر مانند Canon XC15 4K که دقیقاً مخصوص فیلمبرداری ساخته شدهاند نیز با وجود گریپ چرخان و طراحی منحصربهفردی که دارند، باز هم با همین مشکل مواجهاند. شاید به همین دلیل باشد که اغلب کسانی که با دوربینهای DSLR فیلمبرداری میکنند از سهپایهها یا تکپایههای عکاسی استفاده میکنند.
همچنین دکمهها و محل قرارگیری امکانات مختلف در بدنه دوربینهای DLSR مخصوص عکاسی ساخته شدهاند و گاهی اوقات حتی میبینیم که دکمه ضبط/توقف ویدئو هم در جایی قرار گرفته که دسترسی به آن با یک دست اصلاً راحت نیست. به همین دلیل اغلب فیلمبرداران حرفهای که مجبورند ساعتها به طور پیوسته ویدئو ضبط کنند، به ندرت سراغ دوربینهای DSLR میروند و اغلب برای کلیپهای کوتاه از این دوربینها استفاده میکنند. واضح است که اگر بخواهید برای ضبط کلیپهای کوتاه و پیدرپی از دوربین dslr استفاده کنید، ارگونومی دوربین، چندان مشکلساز نخواهد بود.
تنوع لنزها
ارزانترین دوربین DSLR هم امکان تعویض لنز را دارد! اصلاً به همین دلیل است که آنها را DSLR مینامیم و طبیعتاً میتوانید از بین انواع لنزهای گوناگون که برای این دوربینها ساخته شدهاند هر کدام را که میخواهید برای فیلمبرداری انتخاب کنید. کیفیت عالی، تنوع زیاد و قیمت ارزان این لنزها (در مقایسه با دوربینها و لنزهای سینمایی) دلیل خوبی برای نادیده گرفتن مشکل فوکوس در اغلب آنهاست. در عوض میتوانید زوایایی را فیلمبرداری کنید که عملاً تنها با دوربینهای فیلمبرداری گرانقیمت امکانپذیر است.
مقاله مرتبط: فرق بین دوربین عکاسی و فیلمبرداری؛ کدوم برای من مناسبه؟
صدابرداری
تجربه نشان داده است که معمولاً میکروفونهایی که روی دوربینهای فیلمبرداری قرار دارند، کیفیت ضبط صدای بهتری نسبت به میکروفونهای روی دوربینهای DSLR دارند. و البته یک میکروفون ارزانقیمت که نزدیک سوژه قرار گرفته است، از هر دوی این میکروفونها بهتر است! بنابراین، اگر از تجهیزات صدابرداری جداگانه مانند RODE VideoMic استفاده کنید، کیفیت صدا به اندازه میکروفون داخلی یک دوربین فیلمبرداری رده بالا خوب خواهد بود و از این لحاظ مشکلی نخواهید داشت. اما قطعاً به عنوان یک فیلمبردار حرفهای میدانید که بخش مهمی از کیفیت یک ویدئوی خوب، به صدای آن باز میگردد که معمولاً دوربینهای DSLR در این زمینه قابلیتها و امکانات چندانی ندارند. در حالی که دوربینهای فیلمبرداری پیشرفتهتر مانند Sony X70 میتوانند با دریافت صدا توسط کابلهای XLR از تجهیزات حرفهای صدابرداری، صدای فوقالعاده دقیقی را همراه با ویدئو ضبط کنند که در صورت استفاده از دوربینهای DSLR مجبورید برای این کار از رکوردرهای جانبی صدا مانند Zoom H6 استفاده کنید.
پدیده رولینگ شاتر
اگرچه نام این پدیده بیشتر از یک اشکال ویدئویی، شبیه به یک گروه موسیقی غربی به نظر میرسد، اما خیلی اوقات میتواند تصویر ضبط شده را کاملاً بلااستفاده کند. پدیده کش آمدگی تصویر در حرکتهای سریع یا رولینگ شاتر بیشتر در دوربینهای DSLR با حسگرهای CMOS دیده میشود. درباره این پدیده بیشتر بخوانید.
قیمت
طبیعتاً یکی از مهمترین عوامل برای انتخاب تجهیزات قیمت تمام شده آنهاست. همانطور که گفتم، قیمت تمام شده برای یک دوربین فیلمبرداری با حسگر و کیفیت تصویر معادل یک دوربین DSLR به قدری است که میتوانید با هزینه آن، دو یا سه دوربین DSLR همراه با لنز همراهشان را خریداری کنید و به جای یک زاویه از چند زاویه فیلم بگیرید. به این ترتیب هزینه تمام شده برای یک پروژه میتواند به شدت کاهش یابد و این کاهش قیمت گاهی اوقات آنقدر زیاد است که میتوان کمبودهای فیلمبرداری با دوربین DSLR را پوشش دهد.
مقاله مرتبط: راهنمای خرید دوربین فیلمبرداری؛ از آماتور تا حرفهای
نهایتاً کدام بهترند؟
مانند انتخاب یک برند دوربین یا انتخاب بین دوربینهای DSLR و دوربینهای بدون آینه، در اینجا نیز انتخاب با خود شماست. این شما هستید که میتوانید بسته به نیازها و اولویتهای کاریتان با توجه به نقاط ضعف و قوت هر کدام، یکی از آنها را انتخاب کنید. در هر حال فراموش نکنید که هر کدام از این گزینهها را انتخاب میکنید، همیشه فروشگاههای معتبری مانند نورنگار هستند که میتوانند در خرید تجهیزات به شما کمک کنند تا مناسبترین انتخاب را انجام دهید.
گالری عکسهای رابرت کاپا هم بذارید. عکاس جنگه و عکس های فوق العاده ای داره
ممنون از پیشتهادتون، حتما در قسمت های بعدی به این عکاس هم می پردازیم