آیا مرگ HDR نزدیک است؟
این تیتر یکی از مقالاتی است که توسط Gavin Hardcastle، یکی از عکاسان مشهور در زمینه عکاسی HDR نوشته شده است. او در این مقاله درباره تجربهای که از عکاسی با دوربین سونی بدون آینه A7r داشته است مینویسد و اینکه چطور حساسیت فوقالعاده این دوربین (و صد البته دوربینهای جدید) و قابلیتهای بالقوه فایلهای خام در این دوربینها، نیاز به عکسبرداری پیدرپی برای دستیابی به Dynamic Range بیشتر را برطرف کرده است. همانطور که ما نیز قبلاً در مقالاتی درباره ماسکهای روشنایی، توضیح دادیم که چطور میتوان رنگ و نور تصویر را بدون استفاده از چندین عکس، و تنها با یک تصویر خام، بهبود داد، در این مقاله هم درباره مرگ HDR و عکاسی با شاتهای پیدرپی توضیح میدهد. اگر به عکاسی حرفهای علاقهمندید، پیشنهاد میکنیم نظرات این عکاس مشهور را مطالعه کنید.

بپذیر یا بمیر (Adapt or Die). این همان روشی است که دنیای تکنولوژی امروز بر پایه آن کار و پیشرفت میکند. تقریباً هر آنچه که امروز در دنیای تکنولوژی میبینیم، نتیجه همین تفکر است و اگرچه این روش بیرحمانه، گاهی اوقات منجر به حذف و ورشکستگی برخی از برندها شده است (همانطور که در مقاله چرا کداک مرد …دیدیم)، اما در اغلب موارد موجب پیشرفت برندهایی میشود که خود را با این تغییرات هماهنگ کردند و سعی کردهاند تا با سوار شدن بر موج تغییرات، روند کاری خود را بهبود دهند. من نمیتوانم پیشگویی کنم، اما آنچه که از تجربیات خودم درباره پردازش عکسهای HDR درک کردهام این است که نرمافزارها و روندهای کاری تبدیل فایلهای مختلف به HDR، به زودی به فراموشی سپرده خواهند شد.
اگرچه خود من طی سالهای گذشته یکی از طرفداران پر و پا قرص عکاسی HDR بودهام، اما تصور میکنم به زودی نیاز به ثبت چندین عکس و ترکیب آنها با یکدیگر به فراموشی سپرده خواهد شد. در واقع من زمانی نظرم عوض شد که همین چند وقت پیش دوربینم را عوض کردم و دوربین دوستداشتنی Sony A7r را خریداری کردم.
حسگرهای بهتر = Dynamic Range بهتر
حدس میزنم که حسگر دوربین Sony A7r بهترین حسگر در بین دوربینهای دیجیتال را نداشته باشد. بههرحال طبیعی است که حسگرهای پیشرفتهای مانند آنچه در دوربینهای مدیوم فرمت Phase One, MamiyaLeaf یا Hasselbladمیبینیم، Dynamic Range بسیار بهتری دارند و این را میتوان از بررسیها و مقایسههایی که در وبسایتهای معتبر مانند DxO یا DPreview منتشر میشوند، استنتاج کرد. اگرچه این دوربینها بسیار گرانقیمت هستند، اما اطمینان دارم که طولی نمیکشد تا حسگرهای مدیوم فرمت هم در دوربینهای تجاری و اصطلاحاً بازاری قرار بگیرند و همه عکاسان بتوانند با قیمتهای مناسب در حد دوربینهای فولفریم معمولی هم، این امکانات را خریداری کنند.
در حال حاضر هم تکنولوژی با سرعت شگفتآوری در حال پیشرفت است و میبینیم که دوربینی مانند Nikon Z6 با Dynamic Range و امکانات بینظیر، با قیمتی زیر 2000 دلار در بازار موجودند. نباید فراموش کنیم که چنین دوربینهایی تا همین چند سال پیش، با قیمتهای بسیار بالایی به فروش میرسیدند و اکنون با پیشرفت تکنولوژی، میتوانیم این امکانات را بسیار در دسترستر ببینیم.
در زیر شما میتوانید عکسهایی که من با دوربین Sony A7r خودم گرفتهام را ببینید. تمامی این عکسها تنها با یک بار نوردهی ثبت شدهاند. محدوده نورهای ثبت شده در این عکسها کاملاً نشاندهنده این است که چطور میتوان با تکیه بر Dynamic Range بالا در فایل خام این دوربینها، تنها با یک شات عکس، محدوده نوری چنین گستردهای را بدون اتکا بر Tone Mapping (ترکیب چند عکس با نوردهی مختلف) به چنین نتیجه فوقالعادهای رسید.
من پیش از این با یک دوربین Canon 5D Mark II عکاسی میکردم که اگرچه یکی از بهترین دوربینهای عکاسی در رده خود به شمار میرفت، اما برای ثبت چنین عکسهایی چارهای نداشتم به جز اینکه حداقل سه شات پیدرپی با نوردهی متفاوت را از یک صحنه ثبت کنم و آنها را با هم ترکیب کنم.
طبیعتاً اگر میخواستم تنها با یک شات و استفاده از ماسکهای روشنایی یا ترکیب نوردهیهای مختلف برای قسمتهای تاریک و روشن عکس، این کار را انجام دهم، نه نقاط خیلی روشن در این حالت قابل بازیابی بود و نه میزان نویز شدید در نقاط تیره به من اجازه میداد تا به این کیفیت دست یابم.
بیشتر بخوانید: مزایا و معایب استفاده از ماسک روشنایی به جای HDR
با دوربینی که الان در اختیار دارم، شاید تنها در زمانهایی که نورسنجی صحنه بسیار پیچیده است (مثلاً یک منبع نورانی بسیار پرقدرت رو به دوربین وجود دارد) مجبور باشم چند عکس بگیرم و در اغلب موارد، کار با همان یک فایل خام، برای من کافی است. تمامی این عکسها تنها با یک فایل خام و پردازش آنها در ویرایشگر فایل خام Adobe Camera Raw (همان ویرایشگر فایل خام در فتوشاپ) به دست آمدهاند.
در عکسهای بالا، من نورسنجی را براساس بخشهای روشن کادر عکس انجام دادهام و بخشهای تیره را از روشن کردن نقاط تیره در Adobe Camera RAW به دست آوردهام. استفاده از این روش درباره فایلهای خام Canon 5D Mark II با کمبود اطلاعات در بخشهای تیره روبرو است و باعث میشود عکسی با نویز شدید و Clarity پایین و غیر قابل استفاده داشته باشم.
منظور من در اینجا، مقایسه سنسور دو دوربین جدید و قدیمیام نیست. این کار اشتباه است و طبیعی است که هر چقدر جلوتر میرویم و دوربینهای بهتری وارد بازار میشوند، حسگرهای آنها بهبود پیدا میکند. منظور اصلی من این است که بگویم تکنیک HDR که تا همین چند سال پیش، یک تکنیک حرفهای محسوب میشد، اکنون با وجود حسگرهای جدید، آرام آرام در حال فراموشی است و این مسئله هم روی کسانی که با نرمافزارهای HDR کار میکردند و هم روی بازار خود این نرمافزارها و شرکتهای سازندهشان تأثیر خواهد گذاشت.
تصور کنید اگر بتوانید فقط با یک شات عکس در هنگام غروب، بتوانید سایههایی که در پیش زمینه هست را هم در فایل خام دوربینتان ثبت و بازیابی کنید. به این ترتیب خیلی از محدودیتهایی که برای گرفتن عکسهای پیدرپی دارید را دیگر نخواهید داشت. عکاسی از سوژههای متحرک، عکاسی بدون سهپایه، عکاسی خبری و بسیاری روشهای دیگر عکاسی، با عکاسی پیدرپی بسیار مشکل یا حتی ناممکن میشوند و طبیعتاً این روش عکاسی با یک شات، میتواند خلاقیت و آزادی عمل فوقالعادهای در اختیارتان بگذارد. همچنین زمانی که برای ویرایش آنها نیاز دارید و پردازش کامپیوتری و حجمی که فایلهای ثبت شده در کامپیوتر اشغال میکنند هم کاهش خواهد یافت.
آیا نرمافزارهای HDR از بین میروند؟
راستش را بخواهید من علم غیب ندارم و نمیتوانم به قطعیت در این باره توضیح دهم. طبیعتاً با وجود دوربینهای قدیمی در بازار، این نرمافزارها همچنان برای کسانی که از این دوربینها استفاده میکنند و عکاسی با فایل خام را نمیشناسند، همچنان کاربرد خواهد داشت. اما بههرحال بخشی از ماهیت وجودی برنامههای کامپیوتری به آپدیتها یا همان به روز رسانیهای آنها وابسته است و در صورتی که این نرمافزارها به روز نشوند، نمیتوانند فروش خود را ادامه دهند. تولید و فروش این برنامهها، ضامن پشتیبانی و عملکرد آنها در آینده است و وقتی فروشی در کار نباشد، نسخههای جدید آنها ساخته نمیشوند و آرام آرام از بین میروند.
از سوی دیگر، هر روز شرکتهای جدیدتری وارد این بازار میشوند و هر کدام هم برای دستیابی به بازار بزرگتر، امکانات بیشتر و بهتری را ارائه میدهند.
بسیاری از این برنامهها مانند ACDSee یا AlieSkin Exposure دارای امکانات مختلفی هستند و تبدیل فایلهای خام و HDR هم بخشی از این امکانات است. بنابراین اگر این برنامهها بخواهند زنده بمانند، میبایست قابلیتهایی مانند پشتیبانی از فایلهای خام و تبدیل پیشرفتهتر آنها را هم به امکانات خود بیفزایند. از سوی دیگر، عکاسانی که تا امروز از این روش برای افزایش کیفیت عکسهایشان استفاده میکردند هم اگر نخواهند یا نتوانند با روشهای جدید پردازی و ویرایش عکس کنار بیایند، احتمالاً به زودی با حجم کاری بسیار زیاد و بیهدف روبرو میشوند و میبینند که رقبای آنها، به راحتی و در زمانی کمتر، به عکسهایی با کیفیت بالاتر دست مییابند و همین مسئله میتواند آنها را از بازار کار خارج کند.
خلاصه
اگرچه من نرمافزارها و روند کاری HDR را بسیار دوست دارم، اما باید بپذیریم که تمامی این کارها برای فائق آمدن بر محدودیتهای فنی و تکنیکی دوربینهای عکاسیمان است. طبیعتاً وقتی تکنولوژیهای جدید این امکان را برایمان فراهم میکنند تا بتوانیم این محدودیتها را دور بزنیم، صرف کردن وقت بیشتر برای گذر از این محدودیتها، توجیه اقتصادی نخواهد داشت.
من احترام زیادی برای عکاسان قدیمیتر و همچنین شرکتهایی که روی قابلیتهایی مانند HDR کار میکنند قائل هستم. اگرچه اصلاً دوست ندارم ببینم که خلاقیت افراد در گذار تکنولوژی، به فراموشی سپرده میشود، اما دوست داشتم در این مقاله درباره دیدگاه خودم درباره آینده ویرایش عکس توضیح دهم. طبیعتاً نظر عکاسان حرفهای و کسانی که درگیر این بخش از بازار هستند میتواند راهگشای من و دیگر عکاسانی باشد که دغدغه آینده را دارند. اگر شما هم تجربهای دراینباره دارید، ممنون میشود تا در بخش نظرات درباره آن با هم گفتگو کنیم. موج جدید حسگرهای پیشرفته در دوربینهای عکاسی در حال آمدن است، آیا برای آن آماده هستیم؟
مترجم: امیر یاری




