تعادل چپ و راست
در مبحث تعادل و عدم تعادل در عکاسی، زمانی که یک عکس کاملا متعادل باشد، بخش چپ و راست آن به یک اندازه نگاه بیننده را به خودشان جذب میکنند.
بخشهای چپ و راست تنها بخشهایی هستند که از لحاظ تعادل در عکسهای شما دارای اهمیت هستند. تعادل بالا-پائین تاثیر کمی روی اینکه یک عکس تا چه اندازه متعادل است، دارد. به همین ترتیب، می بینیم که بسیاری از افراد متقارن نیستند، هرچند این امر فقط در مورد محور چپ-راست صادق است.. به همین دلیل اگر عکسی داشته باشید که تمامی سوژههای آن در بخش پائینی تصویر قرار گرفته باشند ولی وزن بصری سمت چپ و راست تصویر متعادل باشد، آن تصویر را میتوان متعادل دانست.
تصور کنید که یک عکس را روی یک نقطهی اتکاء قرار دادهاید. در صورتی که ویژگیهای هر دو طرف عکس به یک اندازه توجه مخاطب را به خودشان جلب کنند، میتوان گفت که عکس موردنظر متعادل است.
تعادل و عدم تعادل در عکاسی
تعادل یا عدم تعادل باعث می شود تصاویر شما آرام یا مغشوش به نظر برسند. در عکسهای متعادل، کادر آرامتر از عکسهایی است که در آنها تمام توجه بصری عکس به یک سمت آن منعطف شده است. این موضوع، به خصوص اگر عکس زیر را در نظر بگیرید، کاملا منطقی است:
و همچنین عکس زیر را
با وجود اینکه برخیها ممکن است نظر متفاوتتری داشته باشند اما عکس اول به نظر آرامشبخشتر میرسد اما عکس پائین تنش بیشتری دارد و به نظر میرسد که به شکل فعلی هیچگونه ثباتی ندارد زیرا بیننده تصور میکند که ممکن است چیزی داخل کادر تصویر تغییر کند.
البته افراد مختلف ممکن است هر کدام از این عکسها را به دیگری ترجیح دهند. برای خیلی از افراد یک عکس پرتنش داستان را به شکل موثرتری منتقل میکند. برای برخی افراد نیز عکسهای متعادل آرامشبخشتر هستند و از لحاظ زیباییشناختی هم نگاه کردن به آنها لذتبخشتر است. تمامی این موارد به احساسی که میخواهید منتقل کنید بستگی دارد.
تقارن
واضحترین نوع تعادل، تعادلی است که در آن سمت چپ و راست تصویر شبیه به هم هستند. رعایت تقارن کامل و پیکسلی در عکسهایی که خارج از محیط کامپیوتر تولید میشوند ممکن نیست اما عکسی که «تقریبا متقارن» است برای نشان دادن یک ترکیببندی متعادل کافی است. نگاهی به تصویر زیر بیاندازید:
مطمئنا الگوی ستارهها در دو طرف تصویر متفاوت است اما این صحنه تا جای ممکن متقارن است. سوژه دقیقا در مرکز تصویر قرار گرفته است و وزن بصری هر دو طرف تصویر نیز به یک اندازه است. حتی عکاس هم یک فرمت مربعی را انتخاب کرده است تا روی تعادل تصویر تاکید داشته باشد.
مشکل اصلی برای استفاده از تقارن این است که اکثر صحنهها دو نیمهی کاملا شبیه به هم ندارند و در صورتی هم که در ژانری کار میکنید که سوژههای متقارن زیادی برای استفاده در اختیار دارید (برای مثال عکاسی معماری)، در صورتی که تمامی تصاویر خودتان را به یک شکل ترکیببندی کنید، پس از مدتی تکراری خواهند شد.
تعادل نامتقارن
یک تصویر برای اینکه متعادل باشد، لزوما نیازی نیست که متقارن هم باشد. برای مثال عکس سادهی زیر را در نظر داشته باشید؛ خورشید یک سوژهی مهم است که در سمت راست عکس قرار گرفته است ولی الگوی موجهای سمت چپ نیز به همان اندازه نظر مخاطب را به خود جلب میکند.:
اکثر نمونهها به اندازهی عکس بالا مشخص نیستند و ممکن است در دو طرف تصویر عناصر شبیه به هم قرار نداشته باشند. برای مثال ممکن است سوژهی اصلی در یک سمت تصویر قرار داشته باشد ولی چند عنصر کوچک دیگر نیز در سمت مقابل کادر قرار گرفته باشند یا سوژه به اندازهای بزرگ باشد که تمام عرض تصویر را پوشانده باشد و به شکل موثری خودش را متعادل کرده باشد.
برای اینکه یک عکس متعادل باشد، هر دو طرف آن باید به یک اندازه توجه مخاطب را جلب کنند.
چه چیزی توجه مخاطب را جلب میکند؟
برای اینکه بتوانید یک عکس را متعادل کنیم، باید بدانید که چگونه توجه مخاطب را به عکس جلب کنید. برخی از مواردی که توجه مخاطب را به خود جلب میکنند عبارتند از:
- قسمتهای دارای کنتراست
- مواردی که در فوکوس هستند (به خصوص اگر بخش زیادی از تصویر در فوکوس نباشد)
- نقاط روشن
- عناصر اشباع
- رنگهای گرم (زرد، قرمز)
- عناصر بزرگ
- مردم و (تا حدود کمتری) حیوانات
- چشمهای سوژه
- جهتی که سوژه به آن نگاه میکند (حتی در صورتی که سوژه به فضای خالی هم نگاه کند، باز هم آن قسمت دارای وزن بصری خواهد بود زیرا مخاطب دوست دارد همان جهتی که سوژه نگاه میکند را ببیند.)
لیست بالا به هیچ عنوان یک لیست جامع و کامل نیست ولی نقطهی خوبی برای شروع است. هر زمان که یکی از عناصر داخل عکس نسبت به بقیه عناصر توجه بیشتری را به خود جلب کند، میتوان گفت که دارای وزن بصری است. در صورتی که تعادل و عدم تعادل برای شما خیلی مهم است و میخواهید عکسهایی که میگیرید متعادل باشند، پس باید عناصر داخل عکس را به شکلی بچینید که تاثیر بصری یکدیگر را خنثی کنند.
در اینجا هم، مثل کاری که با قرار دادن تصویر روی نقطهی اتکاء قرار دادیم، عناصری که به لبه کادر نزدیک هستند وزن بیشتری نسبت به عناصر نزدیک به مرکز دارند. بنابراین برای متعادل کردن دو جسم مشابه داخل کادر تصویر، باید فاصلهی هر دو آنها از مرکز تصویر به یک اندازه باشد. در صورتی هم که فقط یک عنصر مهم داخل ترکیببندی شما قرار دارد، برای داشتن متعادلترین ترکیببندی باید آن را روی خط مرکز تصویر قرار دهید.
تعادل در عمل
برای تغییر تعادل یک تصویر، نگاهی به نیمههای چپ و راست کادر بیاندازید. از لیست بالا کمک بگیرید و بطور ذهنی به تعداد عناصر مهم در هر سمت توجه کنید. در مورد فاصلهی هر عنصر از مرکز تصویر فکر کنید؛ حتی عناصری هم که در شرایط عادی هیچ توجهی را به خودشان جلب نمیکنند نیز در صورتی که نزدیک لبه کادر قرار بگیرند باعث جلب توجه خواهند شد.
ترکیببندی را به سلیقهی خودتان تغییر دهید و به منظور داشتن وزن بصری مساوی در دو طرف تصویر، کادر را جابجا کنید یا عناصری که ممکن است حواس بیننده را پرت کنند را به صورت کامل حذف کنید.
مطمئنا این موضوع به تمرین و تکرار نیاز دارد اما بخش زیادی از دانش شما در مورد تعادل و عدم تعادل در عکاسی به صورت شهودی است. به همین دلیل است که خیلی از عکاسهای تازهکار دوست دارند سوژهی خودشان را در هر شرایطی در مرکز تصویر قرار دهند. ما به صورت طبیعی دوست داریم تصاویری متعادل بگیریم و با تمرین کافی میتوانیم یاد بگیریم که چطور این کار را در صحنههای پیچیدهتر نیز انجام دهیم.
البته برای اینکه تصاویر شما آرام به نظر برسند، لزوما نیازی نیست که کاملا متقارن باشند. با این وجود در زمان ترکیببندی باید این نکته را در نظر داشته باشید که تصاویر کاملا نامتعادل باعث ایجاد تنش در مخاطب خواهند شد. این موضوع بسته به اهدافی که از عکاسی دارید، الزاما چیز بدی نیست ولی تنش چیزی است که خیلی از عکاسها تلاش میکنند از بروز آن در عکسهای خود جلوگیری کنند.
عدم تعادل
در برخی از عکسها (تعداد زیادی از عکسها) تا حدودی عدم تعادل ضروری است. برای اینکه یک صحنه تنش و جنبش داشته باشد، لازم است که ترکیببندی شما کاملا متعادل نباشد و دو طرف آن شبیه به هم نباشند. به عکس زیر به عنوان یک نمونه توجه کنید:
در این کادر، وزن تصویر به شکل مساوی در دو طرف آن تقسیم نشده است. سمت راست تصویر روشنتر است و کنتراست بیشتری دارد و همچنین سوژه اصلی تصویر نیز در این بخش قرار دارد. با این وجود تصویر به اندازهای نابرابر نیست که حواس بیننده را پرت کند یا او را آزار دهد. تنش ناشی از عدم تعادل برای این عکس خاص ضروری است و وجود آن هیچ اشکالی ندارد.
متعادلسازی کادرهای عمودی
ممکن است به نظر برسد که متعادل کردن یک عکس عمودی کار خیلی سختی نیست و فقط کافی است از تکنیکهایی که برای عکسهای افقی استفاده میکنید کمک بگیرید تا عکس متعادل باشد.
با این وجود در عکسهای عمودی فضای کمتری بین مرکز و لبههای کادر تصویر وجود دارد. همانطور که کمی قبلتر در این مورد صحبت کردیم، عناصری که نزدیک لبههای بیرونی تصویر باشند، توجه بیشتری به خودشان جلب میکنند. با این وجود در عکسهای عمودی در صورتی که یک شئ فقط کمی از مرکز تصویر فاصله بگیرد، به لبهی کادر میچسبد. البته این موضوع باعث نخواهد شد که متعادل کردن تصویر غیرممکن شود ولی برای متعادل کردن عکسهای عمودی باید توجه بیشتری به تعادل داشته باشید.
البته که تقارن همیشه کاربرد دارد:
اما در بقیه موارد، تصاویر عمودی باید به شکلی ترکیببندی شوند که عناصر اصلی آنها نزدیک به مرکز تصویر باشند. در عکس زیر، هر سه عنصر اصلی (پنجره، تابلو و موجسوار) یک مثلث را شکل دادهاند که مرکزیت آن بخش میانی تصویر است. ممکن است تصور کنید که عکس کمی به سمت چپ متمایل است اما موجسوار در حال حرکت به سمت راست است و به همین خاطر وزن بصری هر دو طرف به یک اندازه است.
عکسهای پانوراما
در سمت مقابل، در صورتی که در حال ثبت عکسهای پانوراما باشید، متعادل کردن کادر خیلی راحت است. برای مثال تاثیر جابجاییهای افقی کوچک در محل قرارگیری اجزای تصویر به اندازهی عکسهای عمودی زیادی نیست. همچنین جلوگیری از نزدیک شدن اجزای تصویر به لبه های چپ و راست تصویر خیلی راحتتر است و به همین خاطر فضای بیشتری در اختیار دارید.
در عکس زیر مشاهده میکنید که متعادل کردن دو عنصر در عکس پانوراما تا چه اندازه آسان است. وزن بصری پرنده به اندازهی الگوی موجها است و فاصلهی هر دو نیز از مرکز تصویر به یک اندازه است.
سوژههای کوچک
برخی اوقات تعادل یک تصویر به ابعادی بستگی دارد که تصویر نمایش داده میشود زیرا جزئیات مهم (جزئیاتی که ممکن است تعادل تصویر را به هم بزنند) در ابعاد کوچک خیلی قابل تشخیص نیستند. این موضوع ممکن است غیر عادی به نظر برسد اما در عمل کاملا منطقی است.
برای مثال به عکس زیر نگاه کنید. زمانی که این عکس با ابعاد کوچک (برای مثال داخل گوشی) نمایش داده شود، دیدن رعد و برق سمت چپ تصویر خیلی سخت است. بدون وجود رعد و برق، ابرهای داخل عکس، اکثر وزن بصری را به سمت راست تصویر منعطف خواهند کرد اما به دلیل وجود این رعد و برق، وزن تصویر کاملا متعادل است. البته در صورتی که عکس با ابعاد بزرگ نمایش داده شود.
یکی دیگر از نمونههای این موضوع عکس زیر است. عکاس قصد داشته است یک عکس منظرهی آرام با ترکیببندی متعادل داشته باشد اما متعادل کردن چنین صحنهای کمی سخت به نظر میرسد. در اینجا هم در صورتی که با ابعاد کوچک به تصویر نگاه کنید، وزن آن کمی به سمت راست منعطف است ولی در صورتی که با ابعاد بزرگ به آن نگاه کنید، متوجه خواهید شد که آسمان بالای آبشار پر از ستاره است و همین موضوع توجه مخاطب را به سمت راست تصویر جلب میکند.
البته همیشه تفاوت به اندازهی این نمونهها مشهود نیست ولی باید توجه داشته باشید که تاثیر ابعاد نمایش روی تعادل و عدم تعادل در عکاسی خیلی زیاد است.
پردازش
به احتمال زیاد بهترین روش برای اصلاح یا برجسته کردن عدم تعادل در یک عکس استفاده از تغییرات در نرمافزارهایی مثل لایتروم است. این کار ممکن است به اندازهی تیره کردن یک هایلایت که خیلی روشن است ساده باشد. همچنین ممکن است نیاز باشد یک عنصر را به صورت کامل با استفاده از ابزارهایی مثل Spot Healing Brush پاک کنید. حتی کراپ هم در این بخش کاربرد دارد و با استفاده از آن میتوانید کادر را برای تغییر تعادل ترکیببندی جابجا کنید. روش هایی که از آنها استفاده میکنید، به مهارتهای شما در بخش ادیت و همچنین نوع عکاسی شما بستگی دارد. برای مثال به دلایل اخلاقی، عکاسهای خبری نمیتوانند عناصر را از تصویر پاک کنند.
جمعبندی
در صورتی که به ترکیببندی تصاویر خودتان توجه کافی داشته باشید، میتوانید مقدار تعادل را در اکثر صحنهها کنترل کنید و در صورتی که صحنهای داشته باشید که امکان متعادل کردن آن به شکل موثر وجود نداشته باشد، میتوانید در زمان ادیت بخشهایی از تصویر را نسبت به بخشهای دیگر برجستهتر کنید.
در نهایت صرف نظر از اینکه قصد دارید تصویرتان متعادل باشد یا خیر، مهم است که این کار را به صورت حساب شده انجام دهید. از خودتان بپرسید که به چه تصویری نیاز دارید و سپس به این فکر کنید که تعادل (یا عدم تعادل) چطور میتواند در رسیدن به این هدف به شما کمک کند. در صورتی که این کار را به صورت محسوس انجام دهید (به خصوص در زمان استفاده از عدم تعادل) میتوانید ترکیببندیهای قویتر و عمدیتری داشته باشید که در نهایت به افزایش کیفیت تصاویر شما منجر خواهد شد.