رنگهای گرم و سرد
دو نوع کلی رنگها عبارتند از رنگهای گرم و سرد. رنگهای گرم عبارتند از قرمز، نارنجی و زرد. رنگهای سرد نیز به رنگهای سبز، آبی و بنفش گفته میشود. این دو دسته بندی رنگ هر کدام مود اختصاصی خودشان را دارند و در صورتی که میخواهید ظاهر تصاویر خودتان را بهینه کنید، بهتر است از خودتان بپرسید که قرار است از کدام نوع رنگ استفاده کنید.
رنگهای گرم فعالتر هستند و از لحاظ احساسی نیز قدرت بیشتری دارند. این رنگها توجه مخاطب را به خودشان جلب میکنند و باعث جلب توجه خواهند شد. به صورت کلی رنگهای گرم از رنگهای سرد کمیابتر هستند و به همین خاطر تصاویری که حتی کوچکترین مقدار از رنگ گرم را دارند هم جلب توجه خواهند کرد. به همین خاطر است که عکسهای گرفته شده در زمان طلوع و غروب آفتاب و همچنین عکسهای پائیزی تا این اندازه محبوب هستند.
در سمت مقابل رنگهای سرد قرار دارند که آرامتر و مقهورتر هستند. این رنگها به خصوص در صورتی که یک رنگ گرم داخل تصویر قرار داشته باشد، در پس زمینه محو میشوند. به صورت کلی رنگهای سرد به اندازهی رنگهای گرم باعث جلب توجه مخاطب نمیشوند ولی این موضوع لزوما چیز بدی نیست. رنگهای سرد آرامتر هستند و آرامش بیشتری به شما میدهند. طبیعت تا حدود زیادی از رنگهای سرد تشکیل شده است ولی در زمان غروب و طلوع خورشید ممکن است حتی یک منظرهی آبی هم طلائی به نظر برسد.
در ادامه ما هر 6 رنگ اصلی (قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و بنفش) را بررسی خواهیم کرد و به احساساتی که به هر کدام از آنها مرتبط است میپردازیم. به یاد داشته باشید که احساسات بخش خیلی سختتر عکاسی است و شما میتوانید به سادگی با تغییر سوژه یا ترکیببندی عکسهایی بگیرید که احساسات مربوط به رنگهای ذکر شده را ندارند. اما تاثیر رنگ روی عکس خیلی زیاد است و باعث متفاوت شدن تصویر شما خواهد شد.
بررسی احساسات رنگها
1- رنگ قرمز
به عنوان یکی از کمیابترین و قدرتمندترین رنگها در طبیعت، رنگ قرمز از اهمیت خیلی زیادی برای عکاسها برخوردار است. با وجود رابطهی تاریخی بین رنگ قرمز و احساس علاقه و هیجان، جای تعجب نیست که این رنگ یک رنگ کاملا فعال است. همچنین ممکن است رنگ قرمز برای برخی عکسها خیلی شدید باشد و حتی کمترین مقدار آن نیز تاثیر زیادی روی عکس شما داشته باشد.
برای پیدا کردن رنگ قرمز در طبیعت به دنبال برگهای پائیزی، صخرههای قرمز رنگ یا گهگاهی غروب آفتاب بگردید. در ژانرهای دیگر عکاسی مثل پرتره در نظر داشته باشید که هر وسیله یا آرایش قرمز رنگی که سوژه داشته باشد باعث جلب توجه مخاطب خواهد شد و توجه از سوژه گرفته میشود. در عکاسی حیات وحش نیز هر جسم قرمز رنگی مثل چشمهای روشن یک غورباغهی درختی باعث مکث مخاطب روی عکس شما خواهد شد.
2- رنگ نارنجی
در مقایسه با رنگ قرمز، نارنجی نیز یکی از متداولترین رنگها در طبیعت است و فقط در غروب آفتاب نمیتوان آن را پیدا کرد. رنگ قهوهای نیز یک طیف تیرهتر از نارنجی است و همیشه در طبیعت میتوانید آن را پیدا کنید.
رنگ نارنجی در تونالیتههای متنوعی ارائه میشود. از قهوهای تیرهی درختها گرفته تا نارنجی روشن کدو حلوایی همگی طیفهای مختلف رنگ نارنجی هستند. این رنگ منتقل کنندهی احساس گرما است و به اندازهی رنگ قرمز هم قدرتمند نیست. اما به هیچ عنوان یک رنگ منفعل نیست و در صورتی که در مقابل یک پس زمینه با رنگ سردتر قرار بگیرد، توجه بسیار زیادی را به خود جلب میکند. برای من رنگ نارنجی همیشه حاوی کمی احساس ماجراجویی است.
3- رنگ زرد
رنگ زرد روشنتر و خوشبینانهتر است؛ به خصوص در صورتی که به تنهایی در یک عکس وجود داشته باشد و با رنگهایی مثل نارنجی و سبز ترکیب نشده باشد. با این وجود ما رنگ زرد را بیشتر به صورت ترکیبشده مشاهده میکنیم. حتی روشنترین گیاهان سبز رنگ و شادابترین غروب نارنجی رنگ هم عنصری از رنگ زرد را در خود دارند.
در طرف مقابل در صورتی که شما به دنبال آن بگردید، میتوانید رنگ زرد را به تنهایی هم داخل طبیعت مشاهده کنید. شن بیابان، برگهای پائیزی و حتی خورشید در ساعات خاصی از روز همگی زرد روشن هستند و در تصاویری که هدف شما انتقال احساس مثبت اندیشی و هیجان است میتوانید از این رنگ استفاده کنید. مثل رنگهای قرمز و نارنجی، زرد نیز یک رنگ گرم است و هر موقع که در یک عکس وجود داشته باشد باعث جلب توجه مخاطب خواهد شد. در صورتی که به دقت نگاه کنید، همیشه روشی برای گنجاندن این رنگ داخل تصاویر خودتان پیدا خواهید کرد.
4- رنگ سبز
با وجود اینکه رنگ آبی به لطف آسمان و آب، متداولترین رنگ در طبیعت است رنگ سبز چیزی است که ما آن را با زندگی مرتبط میدانیم. سیستم بصری ما نسبت به رنگهای دیگر، طیفهای خیلی بیشتری از رنگ سبز را میتواند تشخیص دهد. به همین خاطر میتوانید طیفهای مختلفی از رنگهای سبز عمیق، سبز شاداب، سبز کهربایی، سبز تیره، سبز روشن و… را بگنجانید.
رنگ سبز یک رنگ آشنا و آرامبخش است. به دلیل اینکه این رنگ نشان دهندهی دنیای زنده است باعث ایجاد احساس آرامش در افرادی میشود که به وقت گذرانی در طبیعت علاقهمند هستند. به این جهت رنگ سبز، گرمترین رنگ در بین رنگهای سرد است.
5- رنگ آبی
یکی از اولین افرادی که در مورد ارتباط رنگها و احساسات صحبت کرد، گوته بود که در تئوری رنگها 1810 به این موضوع پرداخت و گفت که رنگ آبی باعث کشیدن ما به سمت خودش خواهد شد. دیدگاه امروز نیز خیلی متفاوت نیست. این بخش یکی از جاهایی است که سنتهای هنری بر واقعیت غلبه کردهاند اما شاید این موضوع دلیلی دارد. رنگ آبی در دنیای واقعی به صورت مستقیم با فاصله در ارتباط است. مه موجود در افق و همچنین خود آسمان هر دو نشان دهندهی دوردست و مقاصد غیرقابل دستیابی هستند.
در عین حال رنگ آبی یک رنگ شلوغ نیست. این رنگ آرامتر است و توجه کمتری هم به خودش جلب میکند. یک نکته جالب در مورد رنگ آبی این است که عکسهایی با رنگ آبی لایکهای بیشتری نسبت به عکسهایی که رنگ گرم دارند میخورند. دلیل این امر این است که رنگهای شلوغتری مثل قرمز و نارنجی به خوبی روی صفحه نمایشهای کوچکتر نمایش داده نمیشوند ولی رنگ آبی خیلی باعث حواسپرتی نمیشود.
رنگهای آبی تیره و آبی روشن احساسات متفاوتی را انتقال میدهند. رنگ آبی تیره ممکن است مثل چیزی که در ابرهای تیره میبینیم، قوی و ناراحتکننده باشد. آبی روشن آرامتر و مثبتنگر تر است. هر دو رنگ در عین حال باعث انتقال حس آرامش میشوند و حتی یک طوفان هم که در آن رنگ آبی وجود دارد ممکن است باعث انتقال حس آرامش باشد.
به عنوان متداولترین رنگ در طبیعت که هم در آسمان و هم در آبها میتوان این رنگ را پیدا کرد، به احتمال زیاد میتوانید احساسات رنگ آبی را در اکثر عکسهایی که میگیرید داشته باشید. رنگ آبی میتواند تکمیل کنندهی تمام پیامهای احساسی باشد که تلاش میکنید در یک عکس داشته باشید.
6- رنگ بنفش
بنفش احتمالا کمیابترین رنگی است که میتوانید آن را به شکل خالص در طبیعت ببینید و معمولا در برخی غروبهای آفتاب خاص و یا گلها دیده میشود. با وجود اینکه این رنگ به صورت تاریخی مرتبط به ثروت و سلطنت دانسته میشود اما در عکاسی تقریبا خیلی از احساسات مربوط به رنگ آبی را در خود به همراه دارد. در واقع این رنگ معمولا در طبیعت به شکل ترکیبی با رنگ آبی دیده میشود و باعث خلق یک دریا یا آسمان آبی-بنفش در تصاویر شما خواهد شد.
رنگ بنفش احساس آرامش خاصی دارد. آرامش این رنگ خیلی دلپذیر و اغلب غیرمنتظره است. در صورتی که شانس این را داشتید که این رنگ کمیاب را به تصویر بکشید مطمئن شوید که بیشترین استفاده را از آن میبرید. رنگ بنفش به اندازهای غیرمعمولی است که باعث میشوند تمامی عکسهای شما در معرض دید قرار بگیرند.
هارمونی و روابط رنگ
به همان اندازه که رنگهای تکی مهم هستند، نحوهی ارتباط آنها نیز از اهمیت خیلی زیادی برخوردار است. این ارتباط میتواند قرار گرفتن سادهی دو عدد رنگ کنار هم باشد یا هارمونی پیچیدهی رنگها؛ دنیای واقعی تنوع رنگی بیشماری را در اختیار شما قرار خواهد داد. برخی از این روابط بهتر از روابط دیگر عمل خواهند کرد اما برای به دست آوردن نتایج دقیقی که به دنبال آن هستید، به تمرین و کمی مهارت ادیت نیاز خواهید داشت.
1- رنگهای گرم و سرد
همانطور که چندین بار در این مقاله به این موضوع اشاره شد، تفاوت بین رنگهای گرم و سرد موضوع خیلی مهمی است. زمانی که هر دو نوع رنگ به وضوح در یک تصویر مورد استفاده قرار میگیرند باعث خلق یک کنتراست رنگی قوی خواهند شد و میتوانند مرکز توجه عکس شما باشند.
در تئوری رنگ کلاسیک، تکمیل کنندهی هر رنگ سرد، یک رنگ گرم است و بالعکس. رنگهای سبز و قرمز مکمل یکدیگر هستند و رنگهای نارنجی و آبی هم همینطور. رنگهای زرد و بنفش نیز مکمل یکدیگر میباشند.
یکی از بخشهای خیلی مهم رنگهای مکمل این است که زمانی که این رنگها در یک عکس کنار یکدیگر قرار میگیرند، یک کنتراست ذاتی دارند. برای مثال نگاهی به عکس زیر بیاندازید:
در عکس بالا فقط دو رنگ غالب وجود دارد، آبی و زرد-نارنجی. همچنین این رنگها در چند قسمت مختلف از عکس با یکدیگر تلاقی دارند. مهمترین قسمت آسمان است که ابرهای گرم در برابر یک پس زمینهی سرد قرار گرفتهاند. در نسخهی سیاه و سفید این عکس این رنگها خیلی از هم متمایز نیستند و به همین خاطر توجه زیادی هم به بخش بالای تصویر جلب نخواهد شد. اما در نسخهی رنگی این کنتراست قوی باعث جلب توجه مخاطب به سمت آسمان خواهد شد و به همین خاطر آسمان مهمترین بخش ترکیببندی است.
2- رنگهای مکمل و دیگر روابط
چند رابطه رنگی دیگر هم وجود دارد که به عقیدهی خیلیها ترکیبهای جذابی هستند. برای مثال ترکیب سه رنگ اصلی (قرمز، زرد و آبی) یکی از این موارد است. همین موضوع برای رنگهایی هم که در بخش بالا به آنها اشاره شد، صدق میکند. برای مثال رنگهای زرد-نارنجی یا آبی-سبز که هرکدام رنگهای مکمل مخصوص به خود را دارند.
با اینکه من به صورت کلی این عقیده که چنین هارمونیهای پیچیدهای خیلی زیبا و احساسی هستند را رد نمیکنم اما زمانی که در مورد سه رنگ یا بیشتر صحبت میکنیم، موضوع ممکن است کمی پیچیده شود. به زبان ساده رنگهای دنیا واقعی شبیه نقاشی نیستند. در اکثر مواقع شما نمیتوانید یک رنگ سبز-آبی خیلی خوب را پیدا کنید که به خوبی با رنگهای قرمز-نارنجی ترکیب شود. واقعیت خیلی پیچیدهتر از این است.
در صورتی که میخواهید بیشتر در مورد هارمونی رنگ و روابط رنگی اطلاعات کسب کنید، این موضوع هیچ اشکالی ندارد و احتمالا اطلاعات خیلی جذابی هم کسب خواهید کرد. اما توصیه ما به شما این است که به صحنهای که پیش روی شما قرار دارد نگاه کنید و در صورتی که رنگهای آن به چشم شما زیبا هستند از آن عکاسی کنید. این کار ممکن است با دقت زیادی همراه نباشد اما اعتماد به غرایض خیلی بهتر از این است که به دنبال ایده آلی باشید که ممکن است هیچوقت در دنیای واقعی به آن نرسید.
یک استثناء در این زمینه وجود دارد و آن هم در زمان ادیت عکس است. در زمان ادیت شما انعطافپذیری بیشتری برای رسیدن به رنگها و اشباعی که مدنظرتان هست دارید. در این مورد بهتر است زمان بیشتری را صرف کنید و تصویر را به شکلی ادیت کنید که رنگها هارمونی بهتری داشته باشند. در مورد هارمونی رنگ هم میتوانید براساس تئوری رنگ عمل کنید و یا فقط رنگهایی را انتخاب کنید که به چشم شما زیبا هستند.
سخن نهایی
رنگ یکی از عمیقترین مفاهیم در عکاسی است اما احساسات آن به اندازهای قوی هستند که بهتر است هر زمانی که برای شما ممکن بود، به صورت آگاهانه به این موضوع فکر کنید. من همیشه تلاش میکنم عکسهایی خلق کنم که تا جای ممکن ساده و یکپارچه هستند و فقط یک رنگ در آنها غالب باشد. همچنین در صورت امکان ترکیب دو رنگ سرد و گرم نیز ممکن است باعث جلب توجه خیلی زیادی به عکس شما شود.
با این وجود مهمترین چیزی که در مورد رنگ باید به یاد داشته باشید این است که چه چیزی به نظر شما زیبا است. چه در زمان عکاسی و چه زمان ادیت عکس، رنگهایی که انتخاب میکنید تاثیر خیلی زیادی روی سبک شخصی شما دارند. تصاویر برخی عکاسهای مشهور، فقط به دلیل رنگهایی که آنها انتخاب میکنند یک ظاهر منحصر به فرد دارند. بنابراین پس از اینکه مبانی تاثیر رنگ روی عکس را متوجه شدید، بهتر است از آنها در تصاویر خودتان استفاده کنید.