شاید مهمترین نکته در یادگیری فوکوس خودکار در دوربینهای دیجیتال این است که بدانید این نوع فوکوس دوربین اصولاً چگونه کار میکند؟
همه دوربینها، از قدیمیترین و جدیدترین دوربینهای عکاسی گرفته تا دوربینهای موبایل، از نوعی سیستم فوکوس خودکار استفاده میکنند تا بتوانند تصویری که در کادر روبروی خودشان میبینند را با بالاترین وضوح ممکن روی سطح حسگر بتابانند.
سنسورهای فوکوس دوربین در این دوربینها که AF Sensor نام دارند، اگرچه در دوربینهای مختلف، دارای پراکندگی و عملکرد متفاوتی هستند، اما هر کدام از آنها در همه حال، به طور خستگی ناپذیر و پیوسته، این کار را تکرار میکنند. در هر بار که عکس میگیرید یا بهتر بگوییم حتی زمانهایی که عکس نمیگیرید!
برای آنکه بهتر بتوانید از این قابلیت استفاده کنید، ما روش کاربرد آنها را بر اساس دستهبندیهای مختلف فوکوس خودکار تقسیم میکنیم تا بهتر بتوانیم آنها را یاد بگیریم. اگرچه نمیتوانیم تضمین کنیم که با خواندن این مقاله میتوانید در حد عکاسان حرفهای نشنال جئوگرافی مهارت پیدا کنید، اما این یک مقاله مرجع بسیار خوب برای عکاسان تازهکار و نیمهحرفهای است تا بتوانند با یادگیری نکات آن، عکسهای بسیار بهتری بگیرند.
فوکوس خودکار چگونه کار میکند؟
فوکوس خودکار در دوربینهای دیجیتال، معمولاً به دو صورت مختلف عمل میکند. یا یک اعداد سنسور جداگانه برای آن در دوربین کار گذاشته شده است که این روش اغلب در دوربینهای DSLR دیده میشود، یا مانند دوربینهای بدون آینه فول فریم یا حتی دوربینهای کامپکت، این نقاط در روی سطح حسگر عکس (که وظیفه ثبت تصویر را بر عهده دارد) تعبیه شده است که در این صورت، فقط زمانی که آینه دوربین جمع شده و دوربین در حالت Live View یا فیلمبرداری است، میتواند از آن استفاده کند.
طبیعتاً وقتی دوربینی آینه ندارد، تصویر به طور پیوسته روی سطح حسگر میتابد و در این دوربینها دیگر تفاوتی بین تصویر چشمی دوربین یا نمایشگر LCD آن وجود ندارد. در چنین حالتی تمامی نقاط فوکوس دوربین (اگر وجود داشته باشند)، همگی از نوع دیگر یا همان تشخیص کنتراست هستند.
به طور کلی ما دو نوع تشخیص فوکوس در دوربینهای دیجیتال داریم که آنها را با نام “تشخیص فاز” و “تشخیص کنتراست” مینامیم. اصولاً تشخیص فاز، تکنولوژی بسیار سریعتری است و دلیل فوکوس پرسرعت در دوربینهای حرفهای و DSLRها هم همین قابلیت سریع فوکوس تشخیص فاز است. این تکنولوژی را گاهی اوقات به اختصار PDAF که خلاصه عبارت Phase Detection Auto Focus است نیز مینامند و این روزها در مشخصات برخی از دوربینهای موبایل پیشرفته هم میتوانیم آن را ببینیم. دوربینهای موبایلی که با این تکنولوژی کار میکنند، برای دنبال کردن سوژههای متحرک، دارای فوکوسی بسیار سریع و دقیق هستند و معمولاً در نور کم بسیار بهتر از دوربینهای موبایل عادی با تشخیص کنتراست کار میکنند.
نکته مهم درباره این تکنولوژی فوکوس این است که نه تنها دوربین میتواند بفهمد که سوژه در فوکوس قرار دارد یا نه، بلکه میتواند تشخیص دهد که در صورتی که سوژه محو شده است، نقطه فوکوس جلوتر از سوژه (front-focused) قرار گرفته یا پشت سر آن (back-focused ) و به این ترتیب میتواند بلافاصله جهت و مقدار حرکت نقطه فوکوس برای رسیدن به تصویر واضح را از قبل “میداند”.
برخلاف فوکوس تشخیص فاز، در حالت تشخیص کنتراست، دوربین اطلاعی درباره جای قرارگیری نقطه فوکوس ندارد، بلکه سعی میکند با تشخیص میزان محوشدگی یا در واقع با پیدا کردن بالاترین کنتراست در تصویر، بفهمد که آیا تصویر فوکوس شده است یا خیر. اگرچه هنگامی که سوژه کاملاً ثابت است، این قابلیت تقریباً با همان دقت شبیه به PDAF کار میکند، اما در مقابل سوژههای متحرک، این فوکوس دقت و سرعت کمتری دارد.
زیرا این فوکوس فقط میتواند بفهمد که سوژه در فوکوس نیست و نمیتواند بفهمد که الان باید لنز را به جلو یا عقب حرکت دهد و به همین دلیل گاهی جهت حرکت لنز در جهت محوشدگی بیشتر تصویر است و همین مسئله باعث میشود تا رسیدن به فوکوس دقیق، بسیار کندتر شود. این همان چیزیست که در دوربینهای دیجیتال، به “hunting” یا در زبان محاوره به “گیج زدن فوکوس” تعبیر میشود.
در دوربینهای دیجیتال جدید، یک فوکوس ترکیبی، از هر دو تکنولوژی تشخیص فاز و تشخیص کنتراست به کار گرفته میشود. طبیعتاً وقتی آینه از دوربینها حذف میشود، فوکوس تشخیص فاز هم که وابسته به آینه دوربین است، قابل استفاده نیست و این همان اشکالی است که هنگام عکاسی یا فیلمبرداری با دوربینهای DSLR به شدت احساس میشود. در دوربینهای DSLR، هنگام فیلمبرداری، آینه رو به بالا جمع میشود و تصویر مستقیماً روی حسگر میتابد و به این ترتیب، فوکوس دوربین تنها روی حالت تشخیص کنتراست قرار میگیرد.
این یکی از نقاط قوت در دوربینهای DSLR کانن است. زیرا کانن توانسته با استفاده از یک تکنولوژی بسیار پیشرفته به نام Dual Pixel AF، سنسورهای فوکوس را روی حسگر خود تصویر قرار دهد و به همین دلیل دوربینهای این شرکت در چند سال اخیر، در هنگام فیلمبرداری بسیار بهتر از نیکونها عمل میکنند.
نیکون همچنان در دوربینهای DSLR خودش هنگام Live View از تشخیص کنتراست استفاده میکند. اما دوربینهای فول فریم بدون آینه این شرکت یعنی سری Z از فوکوس پیشرفته تشخیص فاز روی حسگر بهرهمند شدهاند.
دوربینهای بدون آینه میکرو چهارسوم پاناسونیک هم از فوکوس تشخیص کنتراست استفاده میکنند. اما این فوکوس از تکنولوژی پیشرفتهتری به نام Depth from Defocus بهره میبرد که با استفاده از الگوی محوشدگی در لنزهای مختلف خود پاناسونیک، میتواند کم یا زیاد شدن محوشدگی تصویر را تشخیص دهد و به این ترتیب لنز را در جهت محوشدگی کمتر هدایت کند. به این ترتیب، این قابلیت سریعتر از تشخیص کنتراست عادی عمل میکند و تا حدودی نزدیک به PDAF است.
لامپ کمکی فوکوس در دوربینهای دیجیتال چه کاربردی دارد؟
لامپ کمکی فوکوس را میتوان یکی از بهترین امکانات سختافزاری برای فوکوس در دوربینهای دیجیتال برشمرد. این نور، معمولاً از یک لامپ کوچک در کنار لنز دوربین و رو به جلو ساطع میشود تا در محیطهای کمنور یا جایی که کنتراست کافی برای تشخیص فوکوس وجود ندارد، دوربین بتواند با استفاده از الگوی آن، فوکوس را سریعتر تشخیص دهد. این نور گاهی اوقات یک نور عادی و مرئی و گاهی اوقات نیز یک لامپ مادون قرمز است. نور لامپ مادون قرمز، توسط چشم دیده نمیشود، اما دوربین میتواند آن را ببیند. این نورها، با یک الگوی مشخص مثلاً یک سری لوزی یا مربعهای شطرنجی روی سوژه میتابند تا دوربین بتواند به سرعت جهت و شدت نور را تشخیص دهد.
درک نقاط فوکوس
اگرچه همه دوربینها دارای نقاط فوکوس متعددی هستند، اما این نقاط از نظر عملکرد و تکنولوژی پشت خود، بسیار متفاوتاند. دقت فوکوس خودکار یک دوربین، کاملاً وابسته به نوع، موقعیت و تعداد این نقاط است. به عنوان مثال اغلب دوربینهای DSLR و بدون آینه، تعداد نقاط فوکوسشان سه رقمی است. یعنی دست کم بیشتر از 100 نقطه فوکوس دارند. هرچند که در دوربین Canon R این تعداد به بیش از 5000 نقطه رسیده است. البته به دلیل تکنولوژی پیچیده این نقاط، در دوربینهای DSLR رده متوسط، برخی از مدلها بین 30 تا 70 نقطه فوکوس دارند.
موضوع دیگر درباره نقاط فوکوس این است که این نقاط اگرچه در ذهن عکاسان به عنوان یک نقطه نسبتاً بزرگ از سلولهای حساس به کنتراست تصور میشوند، اما در واقع ردیفی از حسگرهای کنار هم هستند و از لحاظ فیزیکی “یک خط از سلولها” یا چیدمان افقی میباشند. طبیعتاً چون این نقاط، ردیفی از سلولها هستند، فوکوس کردن با آنها روی خطوط افقی دیگر (مثلاً روی لبه یک دیوار) ممکن است چندان راحت نباشد و دوربین به سختی بتواند فوکوس را تشخیص دهد.
به همین دلیل برخی نقاط فوکوس را به صورت دو ردیف از سلولهای حساس به کنتراست طراحی میکنند که به صورت صلیب یا ضربدری یا علامت + روی هم قرار دارند که آنها را نقاط “کراس” (Cross) مینامند. این نقاط دقت بیشتری دارند و ساخت آنها موجب افزایش هزینه ساخت دوربین میشود. به همین خاطر هم در برخی از دوربینهای رده پایین، تنها برخی از نقاط فوکوس از این نوع هستند. مثلاً از 45 نقطه تنها 15 نقطه از نوع کراس هستند و نقاط اطراف آنها از نوع معمولی یا خطی هستند. در دوربینهای حرفهای و رده بالا، معمولاً همه نقاط فوکوس از نوع کراس میباشند.
بر اغلب دوربینهای رده پایین، نقاط فوکوس کراس، تنها روی بازترین دیافراگمها مثلاً f/2.8 در دسترس هستند و عملکرد نقاط دیگر که معمولاً هم در اطراف کادر پراکنده هستند و دور از مرکز قرار دارند، با بستهتر شدن دیافراگم، از کار میافتد. اگرچه معمولاً در هنگام عکاسی، دیافراگم قبل از گرفتن عکس و هنگام فوکوس تا انتها باز میشود و فقط در لحظه گرفتن عکس، به اندازه تنظیم شده بسته میشود، اما باید در شرایط خاص و بستن دیافراگم به صورت دستی به این نکته توجه کنید. به همین دلیل هم اغلب عکاسان عادت دارند تا در شرایطی که فوکوس برای دوربین راحت نیست، با نقطه فوکوس وسطی، روی سوژه فوکوس کنند و بعد در صورت نیاز، فوکوس را نگه دارند و کادر را تغییر دهند.
بیشتر بخوانید: ترفندهایی برای عکاسی پرتره با لنزهای کیت
مدهای مختلف فوکوس خودکار و مواقعی که باید استفاده شوند
عکاسان حرفهای براساس سوژهای که از آن عکس میگیرند، حالتهای فوکوس متفاوت دوربینشان را انتخاب و استفاده میکنند. اینکه کدام حالت یا مود فوکوس دوربین را انتخاب میکنید، وابسته به این است که سوژهای که از آن عکس میگیرید چقدر ثابت یا با چه سرعتی متحرک است. مودهای مختلف فوکوس خودکار یا Autofocus Modes (و همچنین تعداد نقاطی که برای هر کدام از این حالتها درگیر میشوند) از منوی خود دوربینتان قابل تنظیم و در دسترس هستند.
البته معمولاً در دوربینهای حرفهای، یک دکمه روی بدنه دوربین، برای دسترسی و تغییر سریع این حالتها قرار دارد. اگر میخواهید بدانید کدام دکمه روی دوربین شما برای این کار طراحی شده، باید نگاهی به راهنمای دوربینتان بیندازید، چون در انواع دوربینها و مدلهای مختلف، جای آن متفاوت است.
اگر سوژههایی که از آنها عکاسی میکنید، معمولاً ثابت هستند و حرکتی ندارند، احتمالاً نیازی به استفاده از مودهای مختلف ندارید و اغلب اوقات فقط از همان مود عکاسی One Shot AF استفاده میکنید. One Shot یا Single Servo AF همانطور که از نام آن مشخص است با فشردن دکمه شاتر دوربین، تنها یکبار عمل کرده و روی سوژه فوکوس میکند و بلافاصله بعد از گرفتن عکس هم وظیفه آن به اتمام میرسد.
از آنجا که فوکوس دوربین در این حالت، تنها یکبار اتفاق میافتد، اگر در فاصله زمانی که فوکوس کردید تا زمانی که عکس را میگیرید، سوژه حرکت کند، این احتمال وجود دارد که از فوکوس خارج شود. این فوکوس معمولاً برای طبیعت بیجان، منظره و ماکرو، که سوژه قرار نیست حرکتی داشته باشد مناسب است.
اما اغلب دوربینها میتوانند با همان حسگرهای تشخیص فوکوس PDAF، حرکت سوژه را تشخیص داده و اصطلاحاً فوکوس دوربین را روی سوژه قفل کنند. به این ترتیب، با حرکت سوژه، دوربین نقطه فوکوس را روی آن قرار داده و دنبال میکند تا هر لحظهای که میخواهید عکس بگیرید، تصویر فوکوس باشد. برخلاف فوکوس “تک شات” که دوربین پس از فشردن شاتر، یکبار فوکوس کرده و متوقف میشود، در حالت “فوکوس پیوسته”، دوربین عمل فوکوس کردن را متوقف نمیکند و تا زمانی که دکمه شاتر را تا نیمه فشردهاید، همچنان سعی میکند به طور پیوسته فوکوس را دنبال کند.
البته در این حالت فوکوس دوربین بعد از گرفتن عکس متوقف میشود. اما در صورتی که دوربین روی حالت عکاسی پیدرپی قرار داشته باشد، دوربین بلافاصله بعد از زدن شات اول، دوباره برای عکس بعدی فوکوس میکند و الی آخر … به همین دلیل هم در برخی از دوربینها، وقتی فوکوس خودکار پیوسته انتخاب میشود، سرعت عکسبرداری پیدرپی دوربین پایین میآید. این عملکرد در دوربینهای مختلف تقریباً یکسان است، اما در نیکون با نام continuous focus و در کانن با نام AI Servo focusing شناخته میشود، اما معمولاً در منوی دوربینها با نام اختصاری AF-C نمایش داده میشود.
استفاده از فوکوس خودکار پیوسته شانس شما را برای ثبت عکسهای واضح و باکیفیت از سوژههای در حال حرکت افزایش میدهد. وقتی درباره سوژههای متحرک توضیح میدهیم، بسیاری بلافاصله به یاد عکاسی ورزشی و حیاتوحش میافتند. اما این روش فوکوس حتی برای عکاسی پرتره هم مناسب است. البته به این شرکت که سوژه شما یک کودک در حال بازی کردن یا یک شخص در حال قدم زدن باشد. در چنین مواقعی، همیشه فوکوس خودکار پیوسته نتیجهای بهتر از فوکوس تک شات دارد.
بیشتر بخوانید: بهترین تنظیمات دوربین برای عکاسی پرتره
البته برخی از عکاسان ممکن است در این زمینه زیادهروی کنند و فوکوس دوربین را همواره روی حالت پیوسته قرار دهند. توجه داشته باشید که وقتی سوژه شما در حرکت نیست، استفاده از این حالت، خود ممکن است باعث محوشدگی شود. برخی از دوربینها دارای یک حالت فوکوس AF-A هستند که خود دوربین میتواند در این حالت تشخیص دهد که آیا سوژه ثابت است یا در حال حرکت و براساس آن، نوع مود فوکوس را انتخاب کند. در ادامه به شما میگوییم که هر کدام از این مودها به چه کار میآید و چه زمانی استفاده میشود.
مودهای فوکوس خودکار تعیین میکنند که دوربین “چگونه” فوکوس کند، اما مودهای محدودههای فوکوس تعیین میکنند که دوربین “کجا” باید فوکوس کند. این دو گزینه کاملاً با هم متفاوتاند و عملکرد آنها، شکل کلی فوکوس دوربین را تعیین میکند. برخی از کاربران، این مودها را با هم اشتباه میگیرند، در حالی که هدف آنها با هم کاملاً فرق میکند. اینها دو ماهیت مختلف در فوکوس خودکار هستند که شما هر بار که فوکوس را انتخاب میکنید، هر دوی آنها را با هم انتخاب کردهاید. اما در واقع به صورت جداگانه کنترل میشوند و هر ترکیب، برای مواقع خاصی استفاده میشود.
برخی از مودهای محدوده فوکوس، نیازمند مود فوکوس خودکار خاصی هستند، به عنوان مثال زمانی به آنها دسترسی دارید که روی مود فوکوس خودکار پیوسته باشید.
مود فوکوس Auto Area یا محدوده خودکار
این مود فوکوس به صورت پیشفرض این انتخاب را به دوربین میدهد تا در هر جایی که خودش تشخیص میدهد، فوکوس کند. اگرچه جایی که دوربین فوکوس کرده و نقاط فوکوس را میتوانید در منظرهیاب دوربین ببینید، اما نمیتوانید این نقاط را تغییر دهید. خیلی از کاربران تازهکار، این حالت را دوست دارند. زیرا اولاً بسیار ساده و سریع است و دوما به شما این گارانتی را میدهد که در صورتیکه سوژه به خوبی در کادر مشخص باشد، قطعاً دوربین آن را در فوکوس قرار میدهد. اما اشکال کار اینجاست که وقتی خود دوربین انتخاب را انجام میدهد، روی نزدیکترین سوژهای که ببیند فوکوس میکند و به شما اجازه نمیدهد تا نقطه فوکوس دیگری را انتخاب کنید.
مود فوکوس خودکار Single
مود فوکوس خودکار Single به شما اجازه میدهد تا جایی از تصویر را که میخواهید در فوکوس قرار بگیرد انتخاب کنید. البته وقتی با فوکوس دستی هم کار میکنید، محدوده فوکوس کردن را خود شما تعیین میکنید، اما فوکوس Single یا “تک نقطهای” روش متفاوتی دارد. در اینجا خبری از محدوده فوکوس نیست. بلکه میتوانید یک نقطه را روی تصویر جابهجا کنید تا روی سوژه شما قرار گیرد و دوربین دقیقاً روی همان نقطه فوکوس میکند.
دوربینها معمولاً نقاط فوکوس را با پراکندگی زیاد در تمام سطح کار قرار میدهند و بسته به اینکه دوربین شما چقدر مدرن است، تعداد نقاط فوکوس بیشتری در کادر قرار میگیرد. به این ترتیب شما میتوانید بسته به مدل دوربینتان، با دکمه چهار جهته روی دوربین، یا دکمه چرخان یا حتی با یک دکمه جویستیک کوچک که برای جابهجایی بین منوها از آن استفاده میکنید، این نقطه را حرکت دهید.
این روش معمولاً یک روش پرکاربرد برای عکاسی خبری یا پرتره است که در آن یک سوژه مشخص برای فوکوس کردن وجود دارد. حتی وقتی از چهره یک شخص عکس میگیرید، میتوانید با این جابهجا کردن، نقطه فوکوس را روی چشم سوژه قرار دهید تا بهترین و دقیقترین فوکوس را داشته باشد. توجه داشته باشید که هرچقدر تعداد نقاط فوکوس دوربین بیشتر باشد، جابهجا کردن این نقطه از یک سوی کادر به یک سوی دیگر بیشتر طول میکشد و طبیعتاً برای سوژههای متحرک، کار را سختتر میکند.
فوکوس Dynamic یا دنبال کننده
فوکوس Dynamic یا پویا که در برخی از دوربینها آن را Tracking یا دنبال کننده هم مینامند، در واقع نوع پیشرفتهای از فوکوس Single است که باز هم خود شما باید نقطه فوکوس دوربین را روی سوژه قرار دهید. با این تفاوت که دوربین با استفاده از هوش مصنوعی خود (یعنی ترکیبی از رنگ و نور و کنتراست) تصویر، میتواند سوژه را دنبال کند.
در این روش شما فقط یکبار روی سوژه فوکوس میکنید. به این ترتیب سوژه یکبار در فوکوس قرار میگیرد، اما اگر حرکت کند، دوربین از نقاط فوکوس جانبی (در جهت حرکت سوژه) استفاده میکند تا مجدداً سوژه را در فوکوس قرار دهد. اینکه دوربین چقدر دقیق میتواند سوژه را دنبال کند، بستگی به تکنولوژی دوربین شما دارد و طبیعتاً هر چقدر دوربین پرسرعتتر و پیشرفتهتر باشد، میتواند سوژههای سریعتری را دنبال کند.
فوکوس محدوده گروهی
فوکوس محدوده گروهی یا Group Area Focus نوعی از فوکوس خودکار است که تقریباً بین فوکوس Auto و فوکوس نقطهای قرار دارد. این حالت مربوط به زمانی است که سوژه آنقدر سریع حرکت میکند که نمیتوانید دقیقاً نقطه فوکوس را به صورت تک نقطهای روی سوژه قرار دهید. بنابراین به جای یک نقطه، “محدودهای از نقاط” را تعیین میکنید، مثلاً 5 یا 11 یا 21 نقطه! حالا که محدوده نقاط بزرگتر شده، احتمالاً راحتتر میتوانید آن محدوده را روی سوژه متحرک قرار داده و سوژه را در داخل کادر دنبال کنید. دوربین هم در این محدوده فوکوس، روی نزدیک سوژهای که مشاهده کند فوکوس میکند.
یعنی وقتی با 5 نقطه، سوژه را دنبال میکنید، دوربین سوژههایی که در آن پنج نقطه قرار میگیرند را بررسی میکند و روی نزدیکترین آنها فوکوس میکند. در ویدئوی زیر میتوانید ببینید که چطور چهار نقطه در این حالت انتخاب شده و عکاس سعی میکند پرندهای که در حال پرواز است را در داخل این چهار نقطه نگه داشته و دنبال کند.
طبیعتاً انتخاب اینکه کدامیک از این نقاط برای فوکوس انتخاب شوند، دیگر با شما نیست. اما روش بسیار سریعتری نسبت به تک نقطهای یا Single Shot است و دنبال کردن سوژه را سادهتر میکند.
تشخیص چهره و تشخیص چشم
نحوه کار این روش فوکوس کاملاً از نام آن مشخص است. دوربین میتواند چهره یک شخص را در داخل کادر تشخیص داده و فوکوس را روی آن قرار دهد. این گزینه یکی از بهترین روشها برای فیلمبرداری یا Vlogging (فیلمبرداری از خود) است. زیرا شما فقط کادر تصویر را کنترل میکنید و دوربین میتواند فوکوس را روی شخصی که ایستاده یا در حال حرکت است دنبال کند. این حالت تنها در دوربینهای بدون آینه یا حالت Live View و فیلمبرداری دوربینهای DSLR دیده میشود و طبیعتاً دقت آن بستگی به میزان پیشرفته بودن پردازشگر دوربین دارد.
روش پیشرفتهتری در دوربینهای مدرن هم دیده میشود که تشخیص چشم یا Eye Detection نام دارد. در این حالت، دوربین علاوه بر چهره، میتواند چشم سوژه را هم تشخیص دهد تا دقیقترین فوکوس دوربین را برای ویدئو یا عکاسی پرتره انتخاب کند. این روش هنوز آنچنان فراگیر نشده، اما طرفداران زیادی دارد و دوربینهای جدید آرام آرام به سراغ آن هم میروند.
خلاصه
اگر عکسهایتان چندان شارپ نیستند، این احتمال وجود دارد که با تغییر مود فوکوس، بتوانید عکسهای شارپتری بگیرید. اما توجه داشته باشید که گاهی اوقات، انتخاب دیافراگم باعث محوشدگی تصویر میشود. یعنی اصولاً دلیل محو شدن عکسها به خاطر “کوچک بودن” محدوده فوکوس است. این اتفاق درباره لنزهای پرایم با دیافراگمهای باز میافتد و به شدت مورد علاقه عکاسان پرتره است. زیرا ترجیح میدهند آنقدر محدوده فوکوس را کوتاه کنند که هر آنچه جلوتر یا پشت سر سوژه قرار دارد را محو کنند. به همین دلیل هم گاهی اوقات بهتر است با دیافراگمهای بستهتر عکاسی کنید تا مطمئن شوید، “تمام سوژه” در تصویر قرار دارد.
اما اگر محدوده مورد نظر شما در فوکوس نیست، اما بخش دیگری از عکس را فوکوس شده میبینید، اینجا دیگر به این معنی است که نقطه فوکوس دوربین یا محدوده فوکوس، به اشتباه انتخاب شده است و اینجا دقیقاً همان جایی است که انتخاب محدوده فوکوس که در بالا توضیح دادیم به کمک شما میآید.
اما یک نکته را فراموش نکنید. به عنوان یک قانون کلی، اگر سوژه ثابت است، باید مود فوکوس Single و اگر در حرکت است، مود فوکوس پیوسته را باید انتخاب کنید.
اگر هنوز هم سؤال دیگری برایتان باقیمانده و باز هم درباره فوکوس دوربین تان چیزی مبهم است، کادر نظرات در ادامه این مقاله در اختیار شماست. میتوانید سؤالات خودتان را بپرسید تا کارشناسان ما به شما کمک کنند.
مترجم: امیر یاری