تعریف ترکیب بندی در دیکشنری را میتوانید در عکاسی هم مورد استفاده قرار دهید. ترکیب بندی در عکاسی به زبان ساده روشی است که تک تک سوژهها داخل قاب قرار میگیرند و تصویر نهایی را شکل میدهند. ما میتوانیم با جابجا شدن، زوم کردن، تغییر لنز و یا حتی نشستن ترکیب بندی عکس را تغییر دهیم.
ترکیب بندی در عکاسی احتمالات زیادی دارد و حتی کوچکترین تغییر هم میتواند تغییر بزرگی در عکس نهایی ایجاد کند. پس از اینکه بتوانید ترکیب بندی عکس را درک کنید، هر صحنهای را مانند یک معدن ترکیب بندی میبینید.
و پر از احتمالات متنوع است و در اینجا پنج نکته طلائی برای اینکه بتوانید راحتتر ترکیب بندی را در عکسهای خودتان رعایت کنید برای شما آماده کردهایم.
1- حرکت چشم
این اولین چیزی است که هنگام عکاسی باید به آن فکر کنید. چشم بیننده چه واکنشی به این تصویر نشان خواهد داد؟ آیا چشم او از بالا به پائین حرکت میکند یا از چپ به راست؟ چشم یک انسان چطور داخل عکس شما حرکت میکند؟
چیزی که ما میخواهیم این است که چشم بیننده داخل عکس حرکت کند و از قاب هم بیرون نرود. اگر چشم بیننده از قاب تصویر بیرون برود ما توجه او را از دست خواهیم داد. ما میتوانیم از تکنیکهای مختلفی برای حفظ توجه بیننده استفاده کنیم اما این کار را باید قبل از گرفتن عکس از خودتان بپرسید.
یکی از موضوعات مهمی که باید مراقب آن باشید عناصری هستند که حواس بیننده را پرت میکنند. آیا عنصر خاصی وجود دارد که حواس بیننده را از سوژه یا سوژههای شما پرت کند؟ اگر اینطور است باید به دنبال روشی برای حذف آن باشید.
2- قانون یک سوم
یکی دیگر از نکات مهمی که برای ترکیب بندی در عکاسی باید رعایت کنید قانون یک سوم است. قانون یک سوم یکی از قوانین ریشهای در عکاسی است. البته این موضوع را نمیتوانید در تمام مواقع رعایت کنید اما میتواند یک نقطه شروع مناسب برای شما باشد.
[relatedpost post=”94231″]
براساس این قانون شما باید تصویر خودتان را به نه قسمت مساوی تقسیم کنید و یک جدول روی آن تصور کنید. مهمترین عناصر تصویر باید روی نقاط تلاقی این خطوط قرار بگیرد. برای مثال تصویر بالا را ببینید. عنصر اصلی پیش زمینه این تصویر تخته سنگ بزرگی است که در تقاطع پائین سمت راست قرار گرفته است. خط افق در یک سوم بالای عکس قرار گرفته است. خورشید در حال طلوع نیز در قسمت چپ بالای تصویر قرار گرفته است و باعث شده است تصویر متعادل شود.
تئوری این کار این است که باعث تعادل در تصویر میشود و اجازه میدهد چشم بیننده به صورت طبیعیتر روی سطح عکس بچرخد. مطالعات زیادی وجود دارد که نشان میدهد چشم انسان اول روی یکی از این نقاط قرار میگیرد و سپس به وسط تصویر منتقل میشود.
همانطور که قبلا گفتم نیازی نیست این قانون را همیشه رعایت کنید ولی یکی از نقاطی است که میتوانید با کمک آن ترکیب بندی در عکاسی را یاد بگیرید و خیلی از اوقات کار شما را راه میاندازد. با این وجود اگر از این قانون برای ترکیب بندی تمام عکس های خودتان استفاده کنید، آنها خیلی قابل پیشبینی خواهند شد. چیزی که هیچ عکاسی نمیخواهد.
3- مراقب لبهها باشید
یکی از عکاسهای بزرگ انگلستان از عبارت «گشت مرزی» برای این تکنیک استفاده کرد. این تکنیک خیلی ساده است و فقط باید چشمهای خودتان را روی لبههای تصویر بچرخانید و مطمئن شوید هیچ سوژه ناخواستهای در این قسمتها وجود ندارد.
منظور من از این سوژهها شاخههای درختها، بخشی از یک صخره که به نظر ناخوشایند میآید، یا دست یک نفر است. این عناصر باعث حواس پرتی بیننده میشوند و به خاطر اینکه در لبههای تصویر قرار دارند، باعث خارج شدن چشم بیننده از قاب میشوند. همانطور که در قانون شماره یک هم ذکر شد ما چنین چیزی نمیخواهیم.
4- خطوط راهنما
این یکی دیگر از قوانین سنتی ترکیب بندی در عکاسی است که ارتباط خیلی نزدیکی با قانون شماره 1 دارد. ما باید به دنبال خطوطی باشیم که به جای اینکه چشم بیننده را از عکس خارج کند، آن را به داخل تصویر بکشاند.
این خطوط میتوانند خطوط فیزیکی مانند فنس یا دیوار باشند و یا موضوعات استعارهایتری مانند سایهها و حتی دستی که چیزی را داخل تصویر نشان میدهد. میتوانید از اشیاء زیادی به عنوان خطوط راهنما استفاده کنید و این اشیاء نیز واقعا میتوانند احساس عمق را به تصویر اضافه کنند.
این موضوع یکی از چالشهای هر عکاس است. شما باید یک صحنه سه بعدی را با یک عکس دوبعدی ترسیم کنید. به همین خاطر هرچیزی که کمک کند احساس عمق را بهبود ببخشید میتواند به شما کمک کند.
برای مثال به تصویر بالا نگاه کنید. نیمکتهای سنگی موجود در پیش زمینه عکس خمیده شدهاند، چشم بیننده را به داخل عکس هدایت میکنند و به پس زمینه عکس اشاره دارند. برای انجام تمام این کارها علاوه بر خطوط راهنما از قانون یک سوم نیز کمک گرفته شده است.
[relatedpost post=”117713″]
5- قانون اعداد فرد
تحقیقات نشان داده است که مردم هنگام دیدن چیزی اعداد فرد را نسبت به اعداد زوج ترجیح میدهند. به دلایلی مردم هنگام دیدن یک تصویر با تعداد سوژههای فرد احساس راحتی بیشتری میکنند تا هنگام دیدن یک تصویر با تعداد سوژههای زوج؛ به همین خاطر باید این موضوع را هنگام ترکیب بندی عکس های خودمان در نظر داشته باشیم.
مشخصا در برخی شرایط مانند هنگام عکاسی عروسی این قانون کاربرد ندارد اما در مواقع دیگر میتوانید از این قانون استفاده کنید و به جای 4 سوژه از 3 سوژه استفاده کنید و یا به جای اینکه از 6 نفر عکاسی کنید این کار را با 5 سوژه انجام دهید.
ممکن است به نظر شما این کار تغییر زیادی ایجاد نکند اما تضمین میدهم الان که از این موضوع مطلع شدید، در تمام عکسهایی که میبینید متوجه این موضوع شوید.
[relatedpost post=”70781″]
نکته پایانی: قوانین را بشکنید و لذت ببرید!
این یکی از موضوعاتی است که من همیشه سعی میکنم به دانش آموزان خودم منتقل کنم. موضوعاتی که در اینجا ذکر شدند به عنوان قوانین ترکیب بندی شناخته میشوند ولی فقط نکتههای راهنما و یا نقطه شروع هستند. مواقعی وجود دارند که شما باید قوانین را زیر پا بگذارید و به دنبال چیز متفاوتی باشید. من هم شما را تشویق میکنم که خلاق باشید و از آزمون و خطا بهره ببرید.
قانون یک سوم را امتحان کردهاید و به نظر شما عکسی که گرفتهاید خوب به نظر نمیرسد؟ کاملا برعکس عمل کنید و همه چیز را وسط تصویر قرار دهید. بیرون بروید و تمرین کنید تا ترکیب بندی در ضمیر ناخودآگاه شما شکل بگیرد.
سلام چه مطلب ارزشمندی بود ، ممکن هست باز هم از این مطالبی شبیه این تولید کنید
چگونه می توان در عکاسی پرتره ترکیب بندی مناسبی به دست بیاوریم؟