بنا بر یک دلیل برا ی آموزش پرترههای ساده و کلاسیک از کلمهی “فرمان” استفاده میکنیم: برخی از افراد به اینها اعتقاد دارند و برخی دیگر اعتقادی ندارند و این مسئله اشکالی ندارد.
- فرمان 1: عکس پُرتره در مورد یک فرد است نه در مورد عکاس.
- فرمان 2: برای این که بتوان به یک عکس پُرتره گفت، نیاز است که نظرها را جلب کنید.
- فرمان 3: یک پُرتره دربارهی خود شخص است، نه این که شخص چگونه به نظر می رسد.
- فرمان 4: یک پُرتره نمیتواند همه چیز را در مورد یک شخص به شما بگوید.
- فرمان 5: یک پُرترهی تاثیرگذار، شما را در مورد سوژه کنجکاو میکند.
- فرمان 6: ما از بزرگان یاد میگیریم نه از آخرین روشها
- فرمان 7: ایده آل بودن بسیار مهم تر از تکنیکی بودن است.
- فرمان 8: تکنیک مهمتر از ابزار است.
- فرمان 9: یک پُرتره نباید لزوماً باعث فریب سوژه شود.
- فرمان 10: آسیب نرسانید.
فرمان 1: عکس پُرتره در مورد یک فرد است نه در مورد عکاس.
ما یک پُرتره را ایجاد میکنیم زیرا میخواهیم چیزی را در مورد یک شخص بیان کنیم و این کار برای این منظور است که میخواهیم یک اتصال ایجاد کنیم، نه این که بخواهیم لنز جدید 2000 دلاری خود را به نمایش بگذاریم یا این که لایک بیشتری از اینستاگرام بگیریم.
فرمان 2: برای این که بتوان به یک عکس پُرتره گفت، نیاز است که نظرها را جلب کنید.
بسیاری از عکاسها هر عکس قدیمی که از یک فرد گرفته شده باشد را پُرتره مینامند. اما برای این که یک عکس پُرتره باشد باید سوژه ی عکس نظرها را جلب کند. در غیر این صورت، به هر عکس قدیمی از یک فرد در خیابان یا عکس مُد هم میتوان پُرتره گفت. در واقع تمام معنا از دست میرود.
فرمان 3: یک پُرتره دربارهی خود شخص است، نه این که شخص چگونه به نظر می رسد.
لحظهای که یک عکس دربارهی نوع آرایش، مو یا یک سبک از پیش تعیین شده باشد، عکس دیگر پرتره نیست، این عکس تبدیل به یک عکس مُد یا تبلیغاتی میشود.
فرمان 4: یک پُرتره نمیتواند همه چیز را در مورد یک شخص به شما بگوید.
شما نمیتوانید همهی چیزهایی که در مورد یک فرد وجود دارد را از روی یک عکس که در یک هزارم ثانیه گرفته شدهاست، بدانید. بنابراین هرگز فکر نکنید که حقیقتی که در مورد یک شخص وجود دارد را به دستآورده اید. مردم دارای جنبههای مختلفی هستند و شما اگر خوش شانس باشید ممکن است بتوانید یکی از این جنبهها را ثبت کنید.
فرمان 5: یک پُرترهی تاثیرگذار، شما را در مورد سوژه کنجکاو میکند.
کلمات خوب و بد را فراموش کنید. اصلاً آنها چه معنیای میدهند؟ باید در مورد عکسها از جنبهی میزان تاثیرگذاری آنها فکر کرد. یک عکس پرتره زمانی تاثیرگذار است که با دیدن آن بخواهید چیزهای بیشتری در مورد سوژه بدانید. ممکن است علاقهای نداشته باشید که بدانید در یک پُرترهی خاص چه چیزی دیده میشود، اما اگر یک پُرتره شما را به فکر کردن واداشت در آن صورت آن پُرتره تاثیرگذار خواهد بود.
فرمان 6: ما از بزرگان یاد میگیریم نه از آخرین روشها
ما پُرترهها را لزوماً با پیروی از آخرین روشهای ارائه شده، ایجاد نمیکنیم. ما میخواهیم که عکسهای ما زنده و تاثیرگذار باشند حتی اگر روشهای آن برای 50 سال پیش باشند. پس فارغ از تعصب روش درست را بیابید.
[relatedpost post=”11725″]
فرمان 7: ایده آل بودن بسیار مهم تر از تکنیکی بودن است.
برای این که یک عکاس پُرترهی خوب باشید نیاز نیست که استاد تمام تکنیکها باشید، اما باید توانایی این را داشته باشید تا ایدهها و مفاهیم اولیهای که برای عکاسی نیاز دارید را در ذهن خود فرمول بندی نمایید.
فرمان 8: تکنیک مهمتر از ابزار است.
دوربینها، لنزها (چه لنزهایی برای عکاسی پرتره مناسبند؟) و وسایل نورپردازی مهم هستند… اما تا چه حد؟ شاید شوخیتر از چیزی که باید باشند! همه ما میتوانیم این را قبول کنیم. مهم نیست که از چه تعداد ادوات عکاسی استفاده میکنید، مهم این است که بدانید چگونه از آنها استفاده نمایید.
فرمان 9: یک پُرتره نباید لزوماً باعث فریب سوژه شود.
لازم نیست که یک پُرتره باعث ایجاد رضایت در سوژه شود، مگر این که هدف اصلی جلب رضایت او باشد.
فرمان 10: آسیب نرسانید.
وظیفهی عکاس این است که برای سوژه آرامش فراهم کند. مکانی که در آن پرترههای ساده و کلاسیک گرفته میشود باید برای همهی افرادی که به نوعی با آن درگیر هستند خوشایند باشد. بله، شما میتوانید از ترفندهای روانشناسانه که وجود دارد به طور جدی استفاده نمایید، اما تنها برای این که برای سوژه آرامش ایجاد کنید.
در مورد نویسنده: Michael Comeau ویراستار OnPortraits.com است، که یکی از برترین عکاسان پرتره میباشد.