دوربینهای بدون آینه، چند سالی هست که در بازار عکاسی وجود دارند. این دوربینها از حدود یک دهه قبل، با برندهایی مانند Epson (بله اپسون هم یک زمانی دوربین میساخت!)، لایکا و پاناسونیک آغاز شدند، اما بیشتر میتوان گفت که زحمت ساخت این دوربینها را آنها کشیدند، اما اعتبار اصلی آن نصیب دوربین بدون آینه سونی شد. در طی این سالهایی که شرکتهای مختلف، در حال سرمایهگذاری روی دوربینهای بدون آینه بودند، اغلب ما عکاسان، هنوز باور نداشتیم که برندی مانند سونی که خود با خرید برند ورشکسته مینولتا (Minolta) وارد دنیای عکاسی شده بود، بتواند روزی در کنار بزرگانی مانند کانن و نیکون و دیگران قرار بگیرد. در زمانی که دوربینهای DSLR را با بدنههای بزرگ و قویهیکل ارزیابی میشدند، دوربینهای بدون آینه با تاکید بر کوچکتر کردن بدنه، آرام آرام به ترند اصلی طراحی تبدیل شدند و برندهای دیگر را مجبور به کاهش اندازه و سبکتر کردن بدنههای DSLR کردند.
دوربینهای بدون آینه، با حذف آینه که مهمترین ابزار مکانیکی در دوربینهای تک لنزی انعکاسی محسوب میشد، توانستند فاصله فلنج (Flange) یا همان فاصله بین لبه داخلی لنز تا سطح حسگر را به شدت کاهش دهند و نه تنها دوربین را کوچکتر کنند، بلکه بدنههایی بیصداتر و آرامتر را تولید کنند. دیگر صدای نویز یا چلیک آینهها که روزگاری مایه عذاب بسیاری از عکاسان بود، در دوربینهایی با همان سطح از کیفیت، ناپدید شد و به همین دلیل هم اولین عکاسان حرفهای که به سراغ این دوربینها رفتند، عکاسان تئاتر و سینما و عکاسان خبری بودند که مجبور بودند سمینارهای خبری معتبری را عکاسی کنند که نباید هیچ صدای نویز آینهای را در پس زمینه ایجاد کنند. عکاسانی که کار مستند اجتماعی و خبری میکنند هم گروه بعدی بودند که به این دوربینها علاقهمند شدند. آنها میتوانستند کیفیت دوربینهای DSLR را در دوربینهایی با نصف اندازه و گاهی اوقات ارزانقیمتتر از دوربینهای بزرگتر در اختیار داشته باشند. اما آنچه که دوربینهای سونی را محبوب کرد هنوز متولد نشده بود.
امروز وقتی درباره دوربینهای سونی صحبت میکنیم، کمتر کسی به صدای نویز دوربینهای DSLR یا اندازه آنها اشارهای میکند. واقعیت این است که در دوربینهای سونی، فاکتورهای دیگری توانستهاند بازی را در دست بگیرند. موارد مهمی مانند اندازه و کیفیت حسگر، امکانات پیشرفته فیلمبرداری، نویز بسیار کم، سرعت فوقالعاده و نهایتاً سیستم لنزهای این دوربینها، برگهای برندهای هستند که سونی در طی این سالها، تک به تک، آنها را رو کرده است. ما درباره تک تک این موارد توضیح میدهیم و دلیل برنده بودن دوربین بدون آینه سونی در این زمینه را برایتان تشریح خواهیم کرد.
بیشتر بخوانید: دوربین بدونآینه یا DSLR؟
سیستم لنزهای دوربینهای سونی
چیزی که دوربینهای بدون آینه را محبوب کرد، صرفاً اندازه کوچکتر آنها نبود. مهم این بود که این دوربینها نه تنها از حسگرهای بزرگی مانند دوربینهای حرفهای برخوردار بودند، بلکه میتوانستند مانند دوربینهای DSLR از لنزهای مختلف استفاده کنند. این همان نکتهای بود که این دوربین ها را از گروه دوربینهای کامپکت جدا میکرد. اگر تا بحال از لنزهای مختلف استفاده نکردهاید احتمالاً از تاثیری که این کار (یعنی تعویض لنز) میتواند روی سبک و کیفیت عکاسی شما بگذارد شگفتزده میشوید. این دقیقاً همان هدف گمشده در دوربینهای کامپکت بود که دوربینهای بدون آینه میتوانستند در اختیار ما قرار دهند.
در ابتدا، دوربینهای بدون آینه، به دلیل اندازه کوچکی که داشتند، معمولاً با دوربینهای کامپکت اشتباه گرفته میشدند و دستکم از سوی عکاسان حرفهای جدی گرفته نمیشدند. دوربینهای کامپکت با لنزهای ثابت تله واید عمومی و حسگرهای کوچک و دیافراگمهای متغیر خودشان، در تنها چیزی که با دوربینهای بدون آینه مشترک بودند، اندازه کوچکشان بود. روی دوربینهای کامپکت، شما معمولاً میتوانید هم با زاویه باز و هم با زاویه بسته عکاسی کنید. اما عکاسان حرفهای معمولاً به دنبال بوکه بیشتر، کنترل دقیقتر عمق میدان، فوکوس خودکار پرسرعت و کیفیت بالاتر عکسها در نور کم بودند. اینها همه مواردی بودند که در اغلب دوربینهای کامپکت، امکانپذیر نبود، اما سادهترین دوربینهای بدون آینه، دقیقاً میتوانستند همین خواستهها را همانند دوربینهای هم رده DSLR خودشان برآورده کنند.
شما میتوانستید در صورت تمایل با لنزهای پرایم با دیافراگمهای خیلی باز مانند f/1.4 یا لنزهای زوم بلند با دیافراگم ثابت f/2.8 عکسهای فوقالعادهای بگیرید.
اما موضوع به همینجا ختم نمیشود. دوربینهای بدون آینه که به بازار آمدند، فاصله فلنج (لنز تا حسگر) در آنها کمتر شده بود. بنابراین عکاسان میتوانستند به راحتی، با استفاده از یک مبدل یا آداپتور، فاصله فلنج را افزایش دهند و از همان لنزهای قبلی استفاده کنند. اینجا بود که یکی از برگهای برنده دوربینهای سونی رو شد. این شرکت که طی سالهای قبل، برند و مانت مشهور و پرکاربرد مینولتا یا همان مانت آلفا را خریداری کرده بود، حالا میتوانست دوربینهای کوچکی را تولید کند که پیش از آن، سالهای سال، لنزهای مختلفی برای آن تولید شده بود. به این ترتیب، دوربینهای DSLR سونی که با A-mount مخصوص دوربینهای مینولتا وارد بازار شده بودند، میتوانستند به راحتی همان لنزها را به دوربینهای بدون آینه این شرکت نیز قرض دهند.
نخستین دوربین بدون آینه سونی با مانت A وارد بازار شدند. سونی که پیش از آن دوربینهای DSLR خود را با Sony Alpha 100 از ادامه راه مینولتا آغاز کرده بود، در همان ابتدا فهمید که دنیای آینده عکاسی، دوربینهای بزرگ و کم سرعت DSLR را نمیخواهد. اما هنوز دنیا با انقلاب دوربینهای بدون آینه روبرو نشده بود. انقلابی که 9 سال پیش، در سال 2010 و با معرفی مانت E سونی آغاز شد.
مانت E سونی که امروز مهمترین و اصلیترین مانت برای دوربینهای سونی است، یک مانت مشترک بین دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری سونی (البته مدلهایی که لنز قابل تعویض دارند) به شمار میآید.
سونی در ابتدا این دوربینها را مدلهای NEX نامید، اما بعداً همه آنها را به یک نام کلیتر ILCE یا دوربینهای با لنز قابل تعویض، تغییر داد. مانت E یکی از شاهکارهای مهندسی این شرکت به شمار میرود. سونی در این لنزها، توانست با حذف دیافراگم مکانیکی و موتور فوکوس، پیچیدگی بخشهای مکانیکی لنز را به حداقل رساند و علاوه بر این با کاهش فاصله فوکال به 18 میلیمتر، به دوربینهای خودش اجازه دهد تا فاصله فلنج و بدنههای بسیار کوچکتری را استفاده کنند. اما در کنار این تغییرات وسیع که سالها بود هیچکس جرئت انجام آن را نداشت، مجبور شد تا منظرهیاب نوری یا همان چشمی دوربین را که یکی از مشخصههای مهم در دوربینهای DSLR و قدیمیتر بود فدا کند.
دوربین بدون آینه سونی با حذف منظرهیاب اپتیکال که همواره و بدون نیاز به باطری، میتواند تصویری کاملاً واضح و دقیق از کادر را نمایش دهد، ریسک بسیار بزرگی کرد. چون هنوز عکاسان نمیخواستند (یا نمیتوانستند) از نمایشگر LCD دوربین به جای چشمی دوربین استفاده کنند و اصولاً کار با دوربینهایی که جلوی چشم گرفته نمیشود برایشان بسیار مشکل بود. به همین خاطر سونی مجبور بود یک نمایشگر خیلی کوچک را به جای منظرهیاب عادی یا اپتیکال دوربین قرار دهد. وجود یک منظرهیاب الکترونیکی، به عنوان ابزار کادربندی، برای خیلی از عکاسان یک حقهبازی شرمآور محسوب میشد. آنها نمیتوانستند با پرشهای تصویر، تصویر ناواضح، وابستگی به باطری و کشیدگی صحنه در حرکتهای سریع این نمایشگر کنار بیایند و به همین علت، دوربینهای بدون آینه سونی را جدی نمیگرفتند.
اما این موضوع، چندان طول نکشید. دوربین بدون آینه سونی توانست با افزایش کیفیت حسگر و بالا بردن رزولوشن و سرعت منظرهیاب الکترونیکی دوربینهایش ، این اشکال را بپوشاند و تیر خلاص برای دوربینهای DSLR در اکتبر سال 2013 شلیک شد.
[relatedpost post=”89515″]
معرفی دوربینهای a7
در اکتبر 2013 سونی اتفاق بزرگی را به نام خودش ثبت کرد. نخستین دوربین بدون آینه سونی فول فریم با نام a7 به بازار معرفی شد. دوربینی که از حسگری به بزرگی دوربینهای پرچمدار کانن و نیکون بهره میبرد، اما قد و اندازهای همانند دوربینهای کوچک و جمع و جور کامپکت داشت. اندازه این دوربینها با حسگر فول فریم ، حتی از دوربینهای بدون آینه میکرو چهار سوم مانند Olympus OM-D E-M1 یا کوچکترین دوربینهای DSLR در زمان خودشان هم کوچکتر بود. این دوربین، از سبکترین و کوچکترین دوربین dslr کانن که ضمناً حسگر فول فریم هم ندارد، تنها 67 گرم سنگینتر است و ضمناً دو سوم ضخامت آن را هم دارد. اما فقط وزن و ضخامت این دوربین نبود که آن را مشهور کرد. دوربین سونی a7r نسبت به رقیب نیکونی خودش در آن زمان یعنی Nikon D800، 50 درصد سبکتر بود و دو سوم قیمت آن را داشت.
این اتفاق زمانی اهمیت زیادی پیدا میکند که بدانیم نیکون D800 در زمان خودش یکی از دوربینهای مطرح با رزولوشن بالا محسوب میشد. رزولوشن این دوربین 36 مگاپیکسل بود و این مقدار رزولوشن خیلی شبیه به رزولوشن حسگر a7r بود. به طوری که سالهاست که شایعاتی در باب ساخت حسگرهای نیکون توسط سونی به گوش میرسد. گفته میشد که سونی همان حسگری را در a7 استفاده کرده که برای نیکون D800 هم ساخته است. پس میتوان همان کیفیت را با دو سوم قیمت خریداری کرد! سونی که از همان ابتدا مدل R از دوربینهای a7 را به عنوان مدل “رزولوشن بالا” از این دوربینها معرفی کرده بود، بعداً همین سری را با نام سری دوربینهای a7r ادامه داد که اکنون به نسل سوم از این دوربینها هم رسیده است.
اما در کنار دو مدل a7 و a7r، سونی دست به یک اقدام بسیار عجیب زد. در آن زمان، افزایش اندازه حسگر بیشتر از هر چیزی، به افزایش رزولوشن حسگر منتهی میشد. در واقع شرکتها وارد جنگ رزولوشن شده بودند و سعی میکردند به هر نحوی شده، رزولوشن دوربینهایشان را بالاتر ببرند تا در بازی تبلیغاتی رزولوشن-کیفیت بتوانند برنده باشند. اما سونی در همان زمان ناگهان با یک حرکت رو به عقب، رزولوشن دوربینهای سری a7 خودش که در مدل اول یعنی a7 برابر 24 و در مدل بعدی آن یعنی a7r برابر 36 بود را در a7s به 12 مگاپیکسل کاهش داد. در بخش بعدی درباره دوربینهای a7 و پیشبینیهای تکنولوژیک دوربین بدون آینه سونی بیشتر توضیح میدهم.
نکته مهم این بود که تا آن تاریخ، هیچ برند دیگری به جز کانن و نیکون، نتوانسته بودند دوربین فول فریم معرفی کنند و این یک پیشرفت بسیار بزرگ برای برند سونی محسوب میشد. این دوربین و همچنین دو دوربین دیگر a7r و a7s که به فاصله کوتاهی بعد از a7 معرفی شدند، همگی از همان مانت پیشرفته E استفاده میکردند.
اما سوال اینجاست که وقتی دوربین بدون آینه سونی مدل دوم یعنی a7r را با رزولوشن خیلی بالاتر معرفی کرد، چرا مدل سوم یعنی a7s با رزولوشن پایینتر عرضه شد؟
[relatedpost post=”84549″]
چرا کاهش رزولوشن؟
سونی دوربین بدون آینه سونی a7s رو دقیقاً و مستقیماً، مخصوص کسانی که به دنبال فیلمبرداری با دوربینهای بدون آینه هستند ارائه کرد. اگرچه طراحی و ظاهر و امکانات این دوربین همانند سری دوربینهای a7 قبل از خودش است، اما کاهش رزولوشن حسگر این دوربین فول فریم به 12 مگاپیکسل، کمی عجیب به نظر میرسید.
سوال اینجاست که مگر امکان فیلمبرداری با حسگرهای رزولوشن بالا وجود ندارد که سونی برای این هدف، رزولوشن این دوربین را کم کرده است؟
اولین چیزی که باید درباره این دوربین بدانید این است که دوربین بدون آینه سونی a7s میتواند با رزولوشن Full HD 1080p فیلمبرداری کند و برای اینکه بتوانید با آن ویدئوهای 4K بگیرید، باید از یک رکوردر جانبی استفاده کنید. رکوردرهای جانبی، همانطور که از نام آنها هم مشخص است، دستگاههایی هستند که مانند هارد اکسترنال، دارای حافظه داخلی هستند و تصاویر دوربینها را با استفاده از کابل HDMI دریافت و ذخیره میکنند.
این دوربین میتوانست با فرمت غیر فشرده Full HD و 4K با بیت ریت 4:2:2 ویدئوهای در حال ضبط را به رکوردر خارجی ارسال کند. ضمناً این دوربین، نخستین دوربین سونی است که از فرمت XAVC S برای ضبط ویدئو استفاده میکند که نسخه سادهتری از سیستم ضبط XAVC دوربینهای سونی محسوب میشود. این فرمت، محدودیتهای استاندارد AVCHD را از پیش روی دوربین برمیدارد تا راحتتر بتواند ویدئوها را در حافظه داخلی خودش ذخیره کند.
اگرچه دوربین a7r دقیقاً شبیه به مدلهای 24 و 36 مگاپیکسلی a7 و a7r هست، اما امکانات فیلمبرداری آن هم نسبت به این دو مدل، تغییر زیادی پیدا کرد. اولین نکته به امکان ضبط با پروفایل کم کنتراست S-Log2 برمیگردد که برای کسانی که کار تنظیم رنگ در کامپیوتر را با آنها انجام میدهند کاربرد بسیار بهتری دارد و دوم اینکه فیلمبرداران حرفهای میتوانستند با این دوربین از Time Code ها استفاده کنند.
در طی چند سال گذشته، دوربینهای DSLR فول فریم مانند Canon 5D Mark II توانسته بودند ذائقه فیلمبرداران را تغییر دهند و آنها را به استفاده از این دوربینهای کوچک و ارزان قیمت برای بدست آوردن کیفیتی در حد فیلمهای سینمایی ترغیب کنند و حالا سونی a7s آمده بود تا این اشتیاق را یک گام به جلوتر هدایت کند. امکاناتی مانند focus peaking و zebra highlight warnings که پیش از این در دوربینهای کانن به صورت پیش فرض دیده نمیشد، در کنار پروفایل رنگی تخت و نویز بسیار پایینتر برای نوردهی در تاریکی، این دوربین را یک سر و گردن بالاتر از رقبا قرار میداد.
اما استفاده از حسگر 12 مگاپیکسلی، ارتباطی به این امکانات نداشت. سونی اینطور استدلال میکرد که بالاترین کیفیتی که این دوربین میتواند با آن ضبط کند (یعنی 4K) فقط به 12 مگاپیکسل نیاز دارد. بنابراین نیازی نیست اندازه پیکسلهای این حسگر فول فریم را بالاتر ببرد. به این ترتیب، دوربین بدون آینه سونی a7s میتوانست با پیکسلهایی که بسیار بزرگتر از پیکسلهای دوربینهای فول فریم عادی بود، نور بسیار بیشتری جذب کند و برای نخستین بار فیلمبرداران میتوانستند بدون مشاهده نویز، ویدئوهایی را با دیافراگمهای بسته مانند f/8 یا f/11 هم روی دست فیلمبرداری کنند.
این به معنی کیفیت بالاتر این دوربینها در محیطهای کم نور بود. یعنی دقیقاً همان جایی که این دوربینها بیشتر از همه مورد استفاده قرار میگیرند. جشنهای عروسی!
اما بازی عوض شده است. در طی این سالها، سونی خودش را به عنوان یک شرکت بیرقیب در دنیای دوربینهای بدون آینه جا انداخت. در قسمت دوم این مقاله به مقایسه دوربین های بدون آینه سونی با یکدیگر می پردازیم.
نویسنده: امیر یاری
این مدل دروبین برای چه ژانری از عکاسی می شود استفاده کرد البته هدف من بیشتر عکاسی خیابانی هست.
دوربینهای بدون آینه در تمام زمینه های عکاسی مناسب هستند همچنین برای فیلمبرداری هم میتوانید از این دوربینها استفاده نمایید
سلام و عرض خسته نباشید، مقالات شما در نورنگار و پادکست بسیار خوب و حرفه ای است، خیلی ممنون. در این مقاله به کرات از این عبارت یا مشابه آن: «اما این تمام ماجرا نبود» «به همین جا ختم نمی شد» «صرفا این نبود» استفاده کرده اید که باعث دلزده شدن خواننده می شود، اینطور بهنظر میرسد که مقاله عمدا طولانی شده و میشد به نصف یا نهایتاً دو سوم خلاصه شود.