یکی از تقابلهای مهم در دنیای تکنولوژی تصویرگری دیجیتال، تقابل بین دوربینهای DSLR و بدون آینه است. دوربینهای بدون آینه آنقدر در حال پیشرفت هستند که به نظر میرسد به زودی، جایگزین یا دست کم رقیب پایاپای دوربینهای DSLR خواهند شد. اگرچه هنوز هم سازندگان دوربینهای DSLR حرفهای مانند Canon و Nikon سعی دارند با تکیه بر تجهیزات جانبی و ابزارهایی که از سالها پیش برای این دوربینها ساخته شده بازار خود را حفظ کنند، اما وجود دوربینهای برندهای معتبر Fuji و Sony و Panasonic و Olympus با امکانات بسیار پیشرفتهتر در دنیای بدون آینهها، به عنوان جایگزین مهمی در این بازار نه چندان پایدار به شمار میآیند. در ادامه میخواهیم نگاه عکاسان حرفهای به مزایا و معایبی که استفاده از هر کدام از این دو سری دوربینها را بررسی کنیم تا شما با بررسی نظرات آنها، بتوانید انتخابهای آینده خود را به درستی انجام دهید.
جالب اینجاست بدانید نخستین دوربین بدون آینه جهان توسط شرکتی معرفی شده است که امروزه سهم مهمی در بازار دوربینهای دیجیتال ندارد. دوربین Epson R-D1 نخستین دوربین بدون آینه در جهان است که در سال 2004 یعنی دقیقا 13 سال پیش معرفی شد. چند سال بعد، ایده تکنولوژی این دوربین توسط شرکت لایکا در Leica M8 به کار گرفته شد، اما بسیاری از عکاسان نخستین دوربین بدون آینه را Panasonic Lumix DMC-G1 میدانند که در سال 2008 وارد بازار شد و با استقبال بسیار خوبی نیز روبرو شد. اگرچه سهم بازار دوربینهای بدون آینه در ابتدا چندان زیاد نبوده است، اما عرضه لنزهای متنوع، افزایش کیفیت و پیشرفت تکنولژیهای منظرهیاب و فوکوس در این دوربینها باعث شده تا روزبهروز دوربینهای بیشتری وارد بازار شوند و طرفداران بیشتری نیز پیدا کنند.
شاید بد نباشد که ببینیم عکاسان بزرگ دنیا درباره تجربره کار خود با این دوربینها چه میگویند و آنها را چطور توصیف میکنند:
عکاسی ورزشی و پرسرعت
پوشش خبری بازیهای المپیک ریودوژانیرو برزیل، یکی از چالش برانگیزترین عکاسیهای ورزشی بود که دوربینهای DSLR پرسرعت کانن و نیکون مانند Nikon D5 و Canon 1dX Mark II در آن نقش ویژهای داشتند. اما برای نخستین بار، بخشی از این پوشش خبری توسط دوربینهای بدون آینه انجام شد. اگرچه سابقه استفاده از دوربینهای DSLR کانن و نیکون در سالهای پیش و آشنایی عکاسان حرفهای با آنها، میتواند در رغب ناچیز عکاسان برای استفاده از دوربینهای بدون آینه موثر باشد، اما مهمترین اشکالی که این افراد به دوربینهای بدون آینه میگیرند، وقفه زیاد فوکوس خودکار در این دوربینهاست. اگرچه دوربینهای بدون آینه پیشرفته دارای نقاط فوکوس فراوانی در سطح حسگر هستند، اما اغلب این دوربینها از تکنولوژی تشخیص کنتراست برای فوکوس خودکار استفاده می کنند که نسبت به سنسورهای پرسرعت تشخیص فاز کمی کندتر هستند.
همچنین بسیاری از عکاسان اینطور عنوان میکردند که منظرهیاب الکترونیکی دوربینهای بدون آینه نسبت به منظرهیابهای نوری در دوربینهای DSLR حرفهای ضعیفتر هستند و بررسی کادر در صحنههای پرسرعت را سختتر میکنند.
عکاس ورزشی خبری خبرگزاری فرانسه، لئون نیل در این رابطه میگوید:
اطمینان دارم که آینده صنعت عکاسی با دوربینهای دیجیتال بدون آینه است، اما این دوربینها اکنون نمیتوانند نیازهایی که من در رابطه با عکاسی ورزشی دارم را به طور کامل برطرف سازند. من یک دوربین Nikon D5 دارم که بدنهای بسیار محکم و سرعت فوکوس و عکسبرداری بسیار زیادی دارد. همچنین میتوانم با استفاده از درگاه شبکهای که دارد، برای ارسال سریع عکس هایی مانند مسابقاتی که نیاز به پوشش سریع دارند استفاده کنم. اگرچه مطمئنم به زودی دوربینهای بدون آینه با همین امکانات را استفاده خواهم کرد، اما در حال حاظر ترجیح میدهم از دوربین Nikon D5 استفاده کنم.
اگرچه قابلیتهای ارتباطی WiFi در دوربینهای بدون آینه آنقدر پیشرفته شده است که بتواند جایگزین درگاه شبکه در دوربینهای پرسرعت خبری DSLR شود، اما بسیاری از عکاسان همچنان ترجیح میدهند از روشهای امتحان شده و سهلالوصولتر مانند درگاه شبکه استفاده کنند. احتمالا تجربه استفاده از WiFi در تلفنهای همراه میتواند به زودی این دسته از کاربران را به استفاده از WiFi به جای درگاه شبکه علاقمند کند. به نظر میرسد که برخی از عکاسان خبری ورزشی، استقبال بیشتری از این دوربینها نشان میدهند. مارک پین عکاس ورزشی نشریهThe Mail on Sunday در اینباره میگوید:
من اخیرا از یکی از این دوربینهای بدون آینه به نام Fujifilm X-T2 برای پوشش خبری مسابقات EUFA 2016 و همچنین مسابقات تنیس تابستانی امسال استفاده کردم. اگر بخواهم صادق باشم، در ابتدا چندان اعتقادی به استفاده از آن نداشتم، اما امکانات این دوربین واقعا من را حیرتزده کرد. من تصور میکنم که بسیاری از عکاسان هم رده من، کمی در برابر تغییرات مقاومت میکنند و به نظر میرسد زمان لازم است تا آنها خودشان را با دنیای تکنولوژی هماهنگ کنند. به نظر من Fujifilm X-T2 علاوه بر وزن پایین و بدنه کوچکتر، امکانات فوقالعادهای دارد که باید دیگران هم با ان آشنا شوند. کیفیت عکسهای این دوربین فوقالعاده است، اما فکر میکنم نقاط ضعفی هم وجود دارد که باید شرکتهای سازنده آنها را برطرف کنند.
به عنوان مثال از تفاوتهای عکاسی ورزشی حرفهای و آماتوری در این است که مثلا من وقتی میخواهم یک صحنه مهمی را ثبت کنم، همانطور که انگشتم را روی دکمه شاتر نگه میدارم، کادر تصویر را هم از داخل منظرهیاب دنیال میکنم. اما استفاده از منظرهیاب دوربینهای بدون آینه طوری است که انگار در حال نگاه کردن به یک نمایشگر LCD کوچک هستید، تصویر کمی وقفه دارد و این وقفه هر چند کوچک، من را ناراحت میکند. من حتی وقتی هم عکس نمیگیرم، انگشتم را روی دکمه شاتر نگه میدارم، اما همچنان از داخل منظرهیاب کادر عکس را تعقیب میکنم. تعقیب سوژه با استفاده از دوربینهای بدون آینه به دلیل تاخیری که در نمایش کادر مورد نظر دارند، بسیار سخت است. مثلا وقتی میخواهید یک فوتبالیست را در کادر نگاه دارید و با دنبال کردن او، در لحظه مورد نظر عکس بگیرید، این دوربینها وقفه آزاردهندهای دارند. در حالی که در دوربینهای DSLR پیشرفته حسگرهای فوکوس دقیقا در لحظه گرفتن عکس وارد عمل میشوند و این مساله سرعت عمل دوربین را افزایش میدهد.
لنزهای دوربینهای بدون آینه
یکی از دلایلی که باعث میشود بسیاری از عکاسان همچنان به استفاده از دوربینهای DSLR تمایل بیشتری داشته باشند، داشتن لنزهای متنوع برای دوربینهای قدیمیترشان است. این در حالیست که باید برای دوربینهای جدید بدون آینهشان لنزهای جدیدی نیز تهیه کنند. مارک پین درباره استفاده از این لنزها نظر مساعدی دارد:
دوربینهای بدون آینه جدید دارای حسگرهای پیشرفتهای هستند که عملا در نور معمول ورزشگاهها کیفیت خروجی معادل دوربینهای فولفریم ما میدهند. اما لنزهای این دوربینها چندان تنوع ندارند. به عنوان مثال فوجی یک تعداد لنزهای پرایم خوب برای این دوربینها ساخته است که به واسطه حسگر کوچکتری که دارند، میتواند به عنوان لنز تله مورد استفاده قرار بگیرند. اما ما به لنزهای بلندتری نیاز داریم. امیدوارم این شرکت با در نظر گرفتن بازار رو به رشد این دوربینها، لنزهای بهتری را وارد بازار کند. ضمن اینکه نیازی به ساختن لنزهای خیلی بلند نیست، زیرا برای مثال دستیابی به زاویه دید یک لنز 300mm که برای دوربینهای ما یک لنز کاملا عادی محسوب میشود، با دوربینهای بدون آینه که مثلا حسگر APS-C دارند میتواند با یک لنز 200mm هم به دست آید که از این لحاظ ساخت و عرضه لنزهای سبکتر و کوچکتر را بسیار ساده میکند.
مارک پین درباره سرعت فوکوس این دوربینها میگوید:
اگرچه دوربین بدون آینه Fujifilm X-T2 به اندازه دوربین Nikon D5 من پرسرعت نیست، اما به نظر من نسبت به نسل قبلی خودش خیلی پیشرفت کرده است و شرکتهای کانن و نیکون باید با پذیرش اینکه آینده عکاسی در دست این دوربینها است، سعی کنند کاربران فعلی خودشان را حفظ کنند. من فکر میکنم در المپیک 2020، تعداد عکاسانی که از دوربینهای بدون آینه فوجی، سونی و پاناسونیک استفاده میکنند به شدت افزایش خواهد یافت.
آیا اندازه کوچکتر واقعا بهتر است؟
اغلب تولید کنندگان این دوربینها، اندازه کوچکتر دوربینهای بدون آینه را مهمترین فاکتور برنده آنها میدانند. اگرچه برای کاربران خانگی، عکاسان خیابانی و عمومی، این فاکتور واقعا موثر است، اما به نظر میرسد این قابلیت برای عکاسان ورزشی یک تاثیر منفی نیز دارد. هندلینگ که ما آن را خوشدست بودن دوربین مینامیم، برای این عکاسان اهمیت زیادی دارد.
عکاسان ورزشی معمولا مجبورند از لنزهای خیلی بزرگ استفاده کنند که نصب آنها روی این دوربینهای کوچک، عادتهای کاربری آنها را بر هم میزند. شاید بهتر باشد برخی از این دوربینها با دستگیره (گریپ) بزرگتر برای این دسته از کاربران عرضه شود تا بتوانند همانند دوربینهای DSLR، آنها را نیز به خوبی کنترل کنند. البته شاید با وجود لنزهای کوچکتری که برای آنها وارد بازار خواهد شد، مشکل هندلینگ این دوربینها نیز به موضوعی قدیمی تبدیل شود!
عکاسی منظره
عکاسان منظره یکی از شاخههایی هست که به ندرت از طرفداران دوربینهای بدون آینه محسوب میشوند. از مهمترین دلایلی که میتوان در این رابطه برشمرد، بدنههای ظریف و آسیبپذیر دوربینهای بدون آینه در مقایسه با دوربینهای قدرتمند این عکاسان است. استفاده از دوربینهای ظریف و کوچک بدون آینه در فضای باز و آب و هوای نامساعد، کمی ریسک آسیبپذیری آنها را زیاد میکند. از سوی دیگر، یکی از علاقمندیهای این عکاسان، استفاده از لنزهای سوپرواید مانند Canon EF 11-24mm f/4L USM است که به سختی میتوان معاعدلی برای ان را در دوربینهای بدون آینه دید. شاید هم به همین دلیل باشد که دوربین بدون آینه Sony Alpha a7S II از میان معدود دوربینهای بدون آینه فولفریم با بدنه عایق، تا به این اندازه به محبوبیت دست پیدا کرده است.
امکانات دوربینهای بدون آینه
در این میان بسیاری از عکاسان حرفهای نیز هستند که به امکانات پیشرفته این دوربینها علاقمند شدهاند. استیو گاسلینگ، عکاس و مدرس حرفه ای در زمینه تصویرگری دیجیتال، از دوربینهای بدون آینه الیمپوس استفاده می کند. او درباره این دوربین میگوید:
من قبلا یک دوربین EOS 5D Mark II داشتم و اکنون هیچ مشکلی با دوربین الیمپوس OM-D ندارم. معمولا بزرگترین اندازهای که عکسهایم را چاپ میکنم اندازه 50×70 سانتیمتر است که کیفیت خروجی این دوربین به هیچ وجه مشکلی برای چاپ در این اندازه ندارد. این دوربین به قدری خوب است که بسیاری از کسانی که در دورهها و کارگاههای آموزشی من شرکت میکنند بلافاصله بعد از آشنایی با آن علاقمند میشوند که یکی از این دوربینها را خریداری کنند. بسیاری از افراد به ندرت عکسهایشان را در اندازهای بزرگتر از 50×70 سانتیمتر چاپ میکنند و قیمت پایین این دوربینها و امکانات فوقالعادهای که دارند آنها را راغب به استفاده از دوربینهای بدون آینه میکند.
از نظر من یکی دیگر از مهمترین دلایل استفاده من از این برند خاص، لنزهای با کیفیت Zuiko الیمپوس است. این لنزها کیفیت فوقالعادهای دارند ساختار آنها نیز کاملا بادوام و عالی طراحی شده است.
از نظر منظرهیاب نیز این دوربینها پیشرفت زیادی کردهاند. به طوری که در دوربینهای جدید بدون آینه وقفه نمایش تصویر تقریبا دیگر وجود ندارد. همچنین در برخی از دوربینها مانند Fujifilm X-Pro2 نوعی از منظرهیاب وجود دارد که در بین دوربینهای بدون آینه فوقالعاده است. دوربین فوجی X-Pro 2 دارای یک منظرهیاب چشمی هیبریدی است که خود کاربر میتواند بنا به استفادهای که دارد، آن را از حالت الکترونیکی به اپتیکال تغییر دهد. به این ترتیب هم تصویر کاملا واقعی و بدون وقفه دوربینهای DSLR را در اختیار دارید و هم میتوانید از امکانات پیشرفته و نمایش جلوههای تصویر و تاثیر نوردهی در منظرهیابهای الکترونیکی بهرهمند شوید.
هزینه زیاد جابجایی بین این دوربینها
شاید یکی از مهمترین دلایلی که بسیاری از عکاسان ترجیح میدهند همچنان از دوربینهای DSLR استفاده کنند، همان دلیلی باشد که شرکتهای سازنده دوربینهای DSLR نیز به آن متکی هستند: هزینه جابجایی!
هزینه جابجایی همان چیزیست که کاربران یک برند را مجبور میکند تا در همان برند باقی بماند و همچنان محصولات آینده خود را نیز از بین محصولات همان شرکت انتخاب کند. به عنوان مثال در صورتی که یک عکاس، لنزها، تریگرها، فلاشهای اکسترنال و دیگر محصولات وابسته به برند را برای دوربین خاصی تهیه کرده باشد، با جابجایی به یک برند دیگر یا حتی جابجایی بین تکنولوژی دوربینهای DSLR و بدون آینه، متحمل هزینههای زیادی برای فروش تجهیزات قبلی و خرید تجهیزات جدید خواهد شد. آیا تعویض این تکنولوژیها با تحمل هزینههای جابجایی منطقی است؟
وزن زیاد
اما عکاسان حرفهای که دوربینهای DSLR را حمل میکنند معمولا با یک مشکل بزرگتر هم روبرو هستند: وزن زیاد. حجم و وزن زیاد تجهیزات عکاسی حرفهای یکی از دلایکی است که عکاسان حرفهای را وادار به تعویض تجهیزات و تحمل هزینههای ابجایی میکند. گاسلینگ دلیل مهاجرت خود را نیز به دلیل رنج بردن از مشکلات کمردرد عنوان میکند، او که یک عکاس حرفهای است مجبور است همیشه تعداد زیادی از تجهیزات حرفهای را را با خود حمل کند. وی حمل و نقل دوربینهای سنگین DSLR و لنزهای مورد استفاده را عامل اصلی مهاجرت از دوربینهای DSLR به دوربینهای بدون آینه عنوان میکند. پل ساندرز هم یکی دیگر از عکاسان منظره است که در مورد وزن زیاد و اندازه بزرگ دوربینهای DSLR با گاسلینگ موافق است. او که سه سال پیش مهاجرت کرده و هم اکنون از دوربینهای بدون آینه استفاده میکند، در ابتدا از دوربین X-Pro 1 فوجی فیلم در کنار یک لنز ۱۴ میلی متری استفاده میکرده است. ساندرز به این موضوع اشاره میکند که پس از یک هفته بکارگیری این دوربین متوجه شده که تعداد تصاویری که با دوربینهای بدون آینه ثبت میکند، بیشتر از گذشته و زمانی است که از دوربینهای DSLR استفاده میکرده است.
او که یکی معمولا عکسهایش را برای اندازههای بزرگ ثبت میکند میگوید که هیچ نگرانی بابت رزولوشن و کیفیت عکسها ندارد. او در این باره میگوید: بخش زیادی از عکسهایی که میگیرم با نوردهی طولانی ثبت میشود. اما حتی در همین حال هم عکس ها مشکل نویز ندارند. البته من سعی میکنم اغلب عکسهایم را در حساسیت ISO زیر 200 بگیرم. کافیست با فرمت خام عکس بگیرید و به راحتی نویز را از عکسهایتان حذف کنید. من عکس هایم را در اندازههای بزرگ 100 و 120 سانتیمتر هم چاپ میکنم و باز هم هیچ مشکلی از لحاظ کیفیت در آنها دیده نمیشود. علاوه بر این میتواند از تمامی فیلترهایی که قبلا داشتهام نیز استفاده کنم. بسیاری از عکاسان حرفهای را میشناسم که بیشتر میخواهند خودشان را نشان بدهند. اینکه یک دوربین بزرگ با لنزهای سنگین دارند و میخواهند با آنها حرفهای به نظر برسند!
عکاسی پرتره و عروسی
به نظر میرسد عکاسان ورزشی و منظره، کمی سنتیتر از دیگر عکاسان به این قضیه نگاه میکنند. زیرا تعداد عکاسان حرفهای پرتره که از دوربینهای بدون آینه استفاده میکنند بسیار بیشتر از دو گروه دیگر است. این عکاسان که معمولا در مراسم عروسی و نامزدی و حتی عکاسی اسپرت در فضای خارج از آتلیه از این دوربینها استفاده میکنند، اخیرا با علاقمندی بیشتری به سراغ این دوربینها آمدهاند. نباید فراموش کرد که اندازه خروجی عکس ها برای این گروه از عکاسان بسیار مهم است. سارایا کرتاویه، عکاس پرتره و عروسی در این رابطه میگوید:
وقتی من در یک مراسم عروسی شروع به عکاسی میکنم، به عنوان یک عکاس حرفهای، نگاه دیگران به دوربین من جلب میشود. گاهی اوقات مهمانان دوربینهایی را به همراه دارند که از دوربین من بزرگتر است و اینطور به نظر میرسد که دوربین آنها بهتر است! اما این موضوع اصلا من را ناراحت نمی کند. زیرا من از کار خودم مطمئنم و نتیجه کار من است که مهم است و نه جلوهای که تجهیزات من دارند. از سوی دیگر، عکاسی از کودکان با دوربینهای بدون آینه بسیار سادهتر است. بچهها وقتی یک دوربین Canon 5D Mark IV را با یک لنز 24-105mm میبینند وحشتزده میشوند. اما عکاسی با دوربینهای کوچک و لنزهایی که با ضریب برش حسگر، بلندتر هم میشوند همان تصوری را دارد که وقتی با دوربینهای خانگی عکس میگیرند دارند. خصوصا اینکه برای کار با این دوربینها میتوانم از نمایشگر دوربین کادر را دنبال کنم و فوکوس کنم که باعث میشود حالتی طبیعیتر داشته باشم.
سارا برای عکاسی برای برخی از موسسات و بنگاههای عکاسی به کشورهای دور مانند نپال و تانزانیا نیز سفر میکند. او میگوید که همین اتفاق در روستاهای دورافتاده نیز برای او میافتد و گاهی اوقات روستاییان از تجهیزات عکاسی بزرگ وحشتزده میشوند. ام استفاده از دوربینهای کوچک بدون آینه احساس راحتتری به آنها میدهد، گو اینکه او یک توریست است و به این ترتیب در مقابل دوربین راحت تر قرار میگیرند.
تبعیض بر علیه دوربینهای بدون آینه
اما یک دلیل دیگر در این میان وجود دارد که تمامی راهها را به سوی دوربینهای بدون آینه سد میکند: تبعیض و مقاومت در برابر ورود این دوربینها. جان ناساری، عکاس حرفهای تبلیغاتی، پرتره و عروسی که سابقه چاپ عکس روی جلد بسیاری از نشریات تخصصی را در کارنامه خود دارد در این باره میگوید: کارگردان هنری یکی از پروژههای کاری که داشتم به من اخطار داد که اگر بخواهم از دوربینهای بدون آینه استفاده کنم، اجازه ندارم سر صحنه فیلمبرداری حاضر شوم. او با غرور تاکید کرد که این دوربینها در مقابل دوربینهای مدیوم فرمتی که ما استفاده میکردیم یک اسباببازی بیشتر نیست! اما من اینطور فکر نمیکنم، کیفیت خروجی که من از فایل خام این دوربینها میگیرم برای چاپ در اندازههای بزرگتر از 120 سانتیمتر نیز دست کمی از دوربینهای DSLR حرفهای دارد و تعجب میکنم که چرا برخی از افراد فکر میکنند، وجود فاکتور برش روی حسگر این دوربینها، میتواند تا این اندازه روی کیفیت آنها تاثیر بگذارد که آنها را اسباببازی بنامند!
جان تاکید میکند که علی رغم اندازه کوچک حسگر در دوربین Olympus OM-D E-M5 Mark II، این دوربین میتواند عکس هایی با رزولوشن واقعی 40 مگاپیکسل با فرمت JPEG یا 64 مگاپیکسل با فرمت خام نیز ثبت کند! این دوربین میتواند 6 عکس همزمان از یک صحنه را ثبت کرده و آنها را با یکدیگر ترکیب کند تا تصویری بسیار بزرگتر و دقیقتر از تصویر نرمال خودش را ذخیره کند. البته این تکنیک برای عکاسی از محیط داخلی کاربرد بیشتری دارد تا عکاسی پرتره. زیرا وقتی سوژهها متحرک هستند احتمالا نتیجه خوبی به همراه ندارد. اما برای عکاسی منظره، خصوصا زمانی که اجزای متحرک در تصویر نیستند فوقالعاده است.
دوربینهای بدون آینه در استودیوها
اما عملکرد دوربینهای بدون آینه در استودیوها چگونه است؟ جورج فیربیرن یک عکاس تبلیغاتی است که دو سال پیش عنوان بهترین عکاس تبلیغاتی جهان را از ان خود کرده است. او که یکی از مهم ترین طرفداران دوربین Fujifilm X-T2 است (و همراه با مارک پین یکی از نخستین کاربران این دوربین بوده است) در باره دوربینهای بدون آینه میگوید: من پیش از این با دوربین Nikon D800 نیکون کار میکردم و رزولوشن 36 مگاپیکسل این دوربین چندان برایم جذاب نبود. اما هم اکنون داینامیک رنج فایلهای خام دوربین Fujifilm X-T2 برایم اعجابانگیز است. تنظیم دقیق فوکوس خودکار و امکان کاهش اندازه محدوده AF در این دوربین برایم بسیار کاربرد دارد.
من در استودیو از فلاشهای آتلیهای استفاده میکنم و دوربین من به دلیل وجود کفشک فلاش هیچ مشکلی برای کار با این فلاشها ندارد. فکر میکنم تنها چیزی که بهتر بود در این دوربین قرار بگیرد، قابلیت فلاش زدن با پرده دوم شاتر است. انگار فلاش زدن با سرعتهای شاتر پایین در این دوربین یک مشکلی دارد که به نظر میرسد مربوط به نسخه اولیه این دوربین است. امیدوارم در نسخه ای که وارد بازار میشود شاتر الکترونیکی دوربین بتواند بدون مشکل با Hotshoe (کفشک فلاش) کار کند.
و نهایتا برنده کدام است؟
در واقع نمیتوان خط روشنی بین برنده و بازنده این مقایسه رسم کرد. در مقایسه با چند سال پیش، عکاسان حرفهای بیشتری از سیستمهای DSLR به دوربینهای بدون آینه مهاجرت کردهاند، اما هنوز راه زیادی در پیش است. این تکنولوژی بسیار جوان است و بعید است که به این زودی بتواند دوربینهای DSLR را برای همیشه به تاریخ بسپارد. خصوصا اینکه برخی از عکاسان حرفهای آشکارا “ضد بدون آینهها” هستند و نظرات کارشناسانه آنها، به شدت بر بازار این دوربینها موثر است. ورود دوربینهای بدون آینه جدید با امکانات بسیار پیشرفته مانند Sony a6500 و همچنین پشتیبانی برند معتبری مانند سونی با دوربینهای بدون آینه فولفریم معروف سری a7 میتواند بازی را به نفع دوربینهای بدون آینه برگرداند. باید کمی صبر کنیم و ببینیم که آخر این بازی به کجا خواهد رسید. شما درباره این دوربینها چه فکر میکنید و فکر میکنید برنده نهایی کدام است؟