لازم به ذکر است که این مقاله برای افراد مبتدی نیست. در صورتی که با مفاهیم نوردهی آشنا نیستید، تکنیک ETTR بیشتر از اینکه بتواند به شما کمک کند، باعث سردرگمی خواهد شد. اما در صورتی که اصول ابتدایی عکاسی را میدانید و میخواهید با کیفیتترین عکسهای ممکن را بگیرید ETTR چیزی است که میتواند به شما کمک کند.
نگاه کلی
اصول ETTR خیلی ساده هستند. نوردهی تصاویر خودتان را بهینه کنید تا با کیفیتتری عکسهای ممکن را داشته باشید. خیلی از مردم نوردهی را به شکلی انجام میدهند که تصویر دقیقا چیزی باشد که آنها میخواهند. در نگاه اول این کار کاملا منطقی است اما نوردهی مطلوب متفاوتتر است. به جای اینکه یک صحنه را به درستی نوردهی کنید شما باید تلاش نمائید بدون روشن شدن بیش از اندازهی هایلایتها و از دست رفتن دادههای مربوط به آنها، تصویر تا جای ممکن روشن باشد. سپس در زمان ادیت میتوانید نوردهی عکس را کاهش دهید تا دقیقا به ظاهری که مدنظرتان قرار دارد برسید.
با کاهش نوردهی عکس در زمان ادیت شما عملا از یک ایزو پائینتر از مقدار پایه استفاده خواهید کرد که مزایای مربوط به خودش هم مثل کاهش نویز تصویر، رنگهای غنیتر و محدوده داینامیک وسیعتر را به همراه دارد. عکسهایی که با استفاده از تکنیک ETTR گرفته شدهاند انعطافپذیری بیشتری در زمان ادیت دارند و خلق تصاویری که در ذهن شما است با استفاده از این عکسها راحتتر خواهد بود.
به هیستوگرامهای زیر که مربوط به عکس اول مقاله هستند نگاهی بیاندازید:
هیستوگرام اول، نوردهی صحیح تصویر است. در این تصویر سطح روشنایی تصویر دقیقا چیزی است که عکاس به آن نیاز داشته است اما هیستوگرام دوم مربوط به نوردهی ایدهآل است. شما میتوانید نوردهی مربوط به این هیستوگرام را کاهش دهید تا با هیستوگرام اول تطابق داشته باشند. همچنین در عین حال در این هیستوگرام هیچکدام از هایلایتهای تصویر کاملا سفید نیستند. به همین خاطر جزئیات هیستوگرام دوم خیلی بیشتر از مورد اول است.
مقایسه کیفیت تصویر
البته تکنیک ETTR فقط وقتی کاربرد دارد که تاثیر قابل توجهی روی تصویر شما داشته باشد. مقایسه پائین نمونهای از تفاوت یک عکس با نورسنجی محاسبه شده توسط نورسنج ماتریکس و یک تصویر با +1.3 گام جبران نوردهی را نشان میدهد که به یک عکس با کنتراست پائین در ایزو 100 روی D800e منتهی شده است.
اکنون اگر نوردهی تصویر دوم را در لایتروم کاهش دهم، نتیجه دقیقا با عکس اولیه یکسان خواهد بود
با این وجود عکس بالا نسبت به عکس اول حداقل به صورت تئوری، جزئیات خیلی بیشتری دارد. پس از تغییر کنتراست، وضوح و Vibrance در لایتروم، تفاوتها را میتوانید در کراپ پائین مشاهده کنید:
عکس بالا به صورت دقیق نشان میدهد که چرا در مورد تکنیک ETTR تا این اندازه نظرات متناقضی وجود دارد. مطمئنا تفاوتهایی بین دو تصویر بالا وجود دارد و کراپ اول نویز بیشتری نسبت به مورد دوم دارد اما این تصاویر در کراپ 100% گرفته شدهاند. در صورتی که این عکسها با ابعاد 10 سانتیمتری روی صفحه نمایش شما دیده شوند، پس بخشی از یک تصویر دو متری بودهاند.
به صورت کلی تفاوتهایی که در اینجا مشاهده میکنید روی یک عکس با ابعاد کمتر از 60 سانتیمتر اصلا قابل مشاهده نخواهند بود. برای خیلی از عکاسها اینگونه تغییرات اصلا ارزش زمانی که برای اجرای تکنیک ETTR گذاشته میشود را نخواهند داشت.
با این وجود باز هم تفاوتهای زیادی بین دو عکس بالا وجود دارد. عکاسها معمولا خیلی نگران ثبت دادههای کافی در عکس اولیه خودشان هستند و ETTR بدون شک باعث بهبود عکس نهایی خواهد شد. در مثالی که مشاهده کردید فقط +1.3 گام تفاوت بین نوردهی پیشنهادی دوربین و نوردهی ETTR وجود دارد. در صحنههایی که تفاوت خیلی بیشتر است، تفاوت ناشی از ETTR نیز بیشتر خواهد بود و در صورتی که قرار است عکسهای خودتان را با ابعاد بزرگ چاپ کنید و یا از دوربینهای قدیمیتر استفاده میکنید، این تفاوتها تاثیر خودشان را نشان خواهند داد.
اجرای عملی
سختترین بخش در مورد تکنیک ETTR این است که شما باید مراقب باشید که نمودار هیستوگرام خیلی به سمت راست نباشد. با این کار ممکن است هایلایتهای تصویر کاملا سفید شوند و هیچگونه جزئیاتی در این بخشها وجود نداشته باشد و حتی در صورتی که قصد داشته باشید عکس نهایی کمی تاریکتر باشد، این قسمتها جزئیات کافی را نداشته باشند. با وجود اینکه بازیابی جزئیات سایه در زمان ادیت خیلی ساده است اما بازیابی هایلایتهایی که کاملا از بین رفتهاند کار غیرممکنی است. به خاطر همین هم هست که خیلی از مردم از ETTR استفاده نمیکنند. این موضوع مایه تاسف است زیرا چند روش مختلف برای تعیین نوردهی ETTR مناسب و در عین حال حفظ جزئیات هایلایتها وجود دارد.
یکی از این روشها بررسی هیستوگرام در زمان چک کردن عکس داخل دوربین است. هدف شما باید خلق عکسهایی باشد که خیلی روشن هستند و در عین حال هیستوگرام هم نباید مثل عکس زیر، خیلی به لبهی سمت راست خودش نزدیک باشد.
متاسفانه هیستوگرام موجود در خیلی از دوربینها دقیق نیست. دوربینهای امروزی حتی در صورت عکاسی Raw (که برای تکنیک ETTR ضروری است) نمیتوانند هیستوگرام Raw یک عکس را نمایش دهند و هیستوگرامی که به شما نمایش میدهند در واقع براساس عکس JPEGای است که در عکس Raw گنجانده شده است. این بدین معنی است که حتی اگر هیستوگرام دوربین به شما بگوید که نوردهی خیلی روشن است باز هم دست شما برای بازیابی جزئیات تصویر در زمان ادیت باز است.
هیچ دلیلی برای کمپانیهای تولیدکننده دوربین وجود ندارد که گزینه هیستوگرام Raw را در تصاویر خودشان نگنجانند. اکنون بیش از یک دهه است که از عکاسان منظره گرفته تا عکاسهای استودیویی خواستار چنین قابلیتی هستند. در حال حاضر خیلی مضحک است که عکاس تا زمان بارگذاری تصاویر در کامپیوتر نمیتواند هیستوگرام Raw آنها را مشاهده کند.
با این وجود و در حالی که هیستوگرام تولیدشده توسط دوربین کاملا دقیق نیست اما یک راهنمای کاربردی برای درک این است که نوردهی ETTR مناسب باید چگونه باشد. همچنین در ادامه روشی را به شما آموزش خواهیم داد که با استفاده از آن میتوانید مشکل هیستوگرام غیردقیق را رفع کنید.
متد اول اجرای تکنیک ETTR
یکی از روشهای عکاسی ETTR این است که یک عکس بگیرید و سپس هیستوگرام آن را داخل دوربین بررسی کنید. در صورتی که هیستوگرام به هیچ عنوان به لبه سمت راست برخورد نداشت میتوانید نوردهی را افزایش دهید. زمانی که هیستوگرام به شما گفت نوردهی خیلی زیاد است و جزئیات هایلایتهای شما عملا از بین رفته است باید دست نگه دارید.
به جای هیستوگرام میتوانید از قابلیتی که به نام Blinkies شناخته میشود هم برای بررسی نوردهی تصویر خودتان استفاده کنید. در صورتی که این قابلیت فعال باشد، قسمتهای کاملا سفید تصویر شما به صورت چشمکزن قرمز یا مشکی دیده میشوند.
کار با Blinkies راحتتر از هیستوگرام است اما متد محدودتری برای بررسی نوردهی تصویر هستند و فقط یک مقدار را به شما نمایش خواهند داد: سفید. البته این قابلیت خیلی با ارزش است اما نه به اندازهی هیستوگرام. همچنین Blinkies هم مثل هیستوگرام براساس عکس JPEG موجود در فایل Raw هستند و نه خود دادههای Raw.
صرف نظر از اینکه از هیستوگرام استفاده میکنید یا Blinkies، مطمئنا استفاده از فایل JPEG موجود در فایل Raw بهترین متد برای قضاوت نوردهی نیست اما با این وجود به نظر میرسد که این روش سادهترین متد برای اجرای تکنیک ETTR است زیرا برای استفاده از آن نیازی نیست هیچ کار اضافهای انجام دهید. همچنین این روش نسبت به استفادهی کورکورانه از نورسنج ماتریکس به نتایج بهتری هم ختم خواهد شد.
متد دوم اجرای تکنیک ETTR
متد دوم کمی پیچیدهتر است و برای اجرای آن به کمی آزمون و خطا نیاز است. اول باید حالت نورسنجی خودتان را به حالت Spot Metering یا نوردهی نقطهای تغییر دهید. سپس روشنترین قسمت صحنه که باید جزئیات آن را حفظ کنید پیدا نمائید. در صورتی که قبل از شروع دوربین خودتان را تست کرده باشید، دقیقا میدانید که چقدر باید جبران نوردهی را افزایش دهید و در زمان ادیت عکس هم میتوانید جزئیات مربوط به این بخش را بازیابی کنید. برای مثال من میتوان با دوربین D800E خودم نوردهی را تا +2.3 گام بالاتر از پیشنهاد نورسنج دوربین خودم افزایش دهم.
در صورتی که از این متد استفاده کنید دیگر نیازی به استفاده از هیستوگرام داخلی دوربین نخواهید داشت اما خودتان مسئولیت بیشتری خواهید داشت و باید به صورت دقیق تصمیم بگیرید که کدام قسمت از تصویر روشنترین بخش آن است.
[relatedpost post=”145625″]
قدم اول برای استفاده از این متد این است که متوجه شوید تا چه اندازه میتوانید مقدار پیشنهادی نورسنج دوربین را افزایش دهید. دوربین را روی حالت دستی تنظیم کنید و نورسنجی را هم روی حالت نورسنجی نقطهای قرار دهید. سپس نقطهی نورسنجی را به سمت روشنترین بخش صحنه بگیرید و مقدار نوردهی که دوربین به شما پیشنهاد میدهد را یادداشت کنید. سپس چندین عکس مختلف از +1.3 EV تا +4 EV بگیرید. سپس عکسهای گرفته شده را در یک ویرایشگر تصویر باز کنید و نوردهی تمامی آنها را کاهش دهید تا به مقدار پیشنهادی نورسنج برسید. در نهایت مقدار جبران نوردهی روشنترین تصویری که هنوز توانسته است جزئیات هایلایتها را حفظ کند را یادداشت کنید. برای دوربین D800E من این مقدار برابر با +3 بود.
البته برای اینکه دستتان بیشتر باز باشد، لازم نیست مقداری که دقیقا روی مرز قرار دارد را انتخاب کنید. بهتر است مقدار نوردهی را انتخاب کنید که -1/3 یا -2/3 پائینتر از مقدار پیشنهادی دوربین است. برای مثال برای دوربین من مقدار جبران نوردهی +2.3 مقدار منطقیتری بود.
از این به بعد میتوانید برای اجرای تکنیک ETTR از حالت عکاسی دستی و نورسنجی نقطهای استفاده کنید و دقیقا از مقدار نوردهی که به تازگی پیدا کردهاید استفاده نمائید. تصاویر خودتان را با استفاده از نورسنج نقطهای بررسی کنید و به صورت دستی نوردهی را به شکلی تنظیم کنید که میزان نوردهی روشنترین بخش تصویر برابر با 0 EV باشد (زیرا دوربین به صورت خودکار جبران نوردهی مثبت شما را هم در نظر خواهد گرفت). تبریک میگوئیم! اکنون توانستهاید با متد ETTR عکاسی کنید.
براکتینگ
صرف نظر از متدی که انتخاب میکنید همیشه بهتر است برای اجرای تکنیک ETTR از براکتینگ نوردهی استفاده کنید. توصیه میکنیم یک عکس بگیرید که 2/3 EV روشنتر از مقدار نوردهی استاندارد ETTR شما است و یک عکس هم با مقدار نوردهی -2/3 EV بگیرید. در صورتی که از متد دوم برای اجرای ETTR استفاده میکنید و جبران نوردهی استاندارد شما هم مثل من +2.3 EV است تصاویر براکتبندی شما به ترتیب +1.7، +2.3 و +3 EV خواهند بود.
همچنین بهتر است از یک مقدار نوردهی پائینتر از مقادیر نرمال استفاده کنید تا تصاویر شما بیش از اندازه روشن نباشند. از طرفی دیگر ممکن است متوجه شوید که نوردهی +2/3 EV شما هیچکدام از جزئیات تصویر را از بین نبرده است و شما میتوانید به جای نوردهی استاندارد ETTR از آن استفاده کنید.
ETTR در صحنههایی که کنتراست بالایی دارند
یکی از سوء تفاهمهای بزرگ در مورد ETTR این است که خیلی از افراد تصور میکنند در زمان استفاده از این تکنیک فقط باید از مقادیر جبران نوردهی مثبت استفاده کرد و تصویر نهایی باید روشنتر از مقدار پیشنهادی نورسنج ماتریکس دوربین باشد. در اغلب موارد اینطور نیست. برای مثال نگاهی به تصویر زیر بیاندازید:
کنتراست بالای موجود در این تصویر باعث شد که نورسنج دوربین من به اشتباه بیافتد و مقدار نوردهی خیلی روشنتر را پیشنهاد دهد. من این عکس را با مقدار جبران نوردهی -2/3 ثبت کردهام و هنوز هم برخی از هایلایتها (به خصوص سمت چپ درخت وسط عکس) خیلی روشن هستند. با استفاده از ETTR برای ثبت این عکس من در واقع وادار شدم که مقدار نوردهی تصویر را نسبت به چیزی که نورسنج دوربین پیشنهاد داده است هم یک گام کاهش دهم.
هرچقدر که کنتراست صحنه کمتر باشد احتمال اینکه دوربین شما یک مقدار نوردهی تاریک را پیشنهاد دهد (نوردهی که حاوی جزئیات نوردهی ETTR نیست) نیز بیشتر خواهد شد. اما در مورد صحنههایی مثل عکس بالا که کنتراست خیلی زیادی دارند، دوربین ممکن است برعکس عمل کند و مقدار نوردهی که پیشنهاد میدهد روشنتر از مقدار ایدهآل باشد.
UniWB چیست؟
همانطور که در ابتدای مقاله ذکر شد، هیستوگرامی که در صفحه نمایش دوربین مشاهده میکنید از لحاظ فنی کاملا دقیق نیست و خیلی از اوقات هایلایتهایی که به عقیده دوربین کاملا سفید هستند را میتوانید در زمان ادیت عکس بازیابی کنید. در صورتی که نتوانید به هیستوگرام اعتماد کنید، تا زمانی که عکس را در کامپیوتر باز نکردهاید، اطلاع از اینکه نوردهی ETTR مناسب است ممکن نخواهد بود.
برای مقابله با این مشکل اغلب دوربینهای امروزی چندین قابلیت Picture Control (یا Picture Styles برای دوربینهای کانن) برای عکاسهای JPEG دارند. از آنجایی که هیستوگرام دوربین براساس پیشنمایش JPEG تصویر است هر کدام از حالتهای Picture Control حتی در زمان عکاسی Raw هم یک هیستوگرام متفاوت نشان میدهند. علاوه بر این، تنظیمات وایت بالانس شما نیز حتی در صورتی که به شکل مخرب روی فایلهای Raw تاثیر نگذارند روی هیستوگرام تاثیرگذار خواهند بود. بخش پیچیدهی کار اینجاست که هیچکدام از این هیستوگرامهای دقیقا شبیه به هیستوگرام Raw (چیزی که شما باید ببینید) نیستند.
به منظور برطرف کردن این مشکل فردی به نام ایلیا برگ UniWB یا Unity White Balance را ایجاد کرده است. این وایت بالانس امکان دیدن یک هیستوگرام دقیق داخل دوربین را افزایش میدهد اما با این وجود با مشکلات خاص خودش همراه است. برای داشتن یک هیستوگرام Raw دقیق تنها گزینهای که در دسترس دارید این است که UniWB را روی دوربین خودتان نصبت کنید و یک منحنی تون کاملا تخت داشته باشید. به بیانی دیگر باید از تنظیماتی استفاده کنید که هیچگونه کنتراستی ندارند.
مشکلی که UniWB و منحنی تون تخت دارد این است که باعث خواهند شد تصویر در صفحه نمایش دوربین به شدت سبز و بدون هیچگونه کنتراستی باشد. این موضوع برای خیلی از عکاسها به شدت مهم است زیرا تصویری که در صفحه نمایش دوربین مشاهده میشود بخش مهمی از سبک عکاسی آنها است. خود من در زمان عکاسی منظره توجه خیلی زیادی به تصویر صفحه نمایش دوربین میکنم و تلاش میکنم کادربندی تصویر را بر اساس اینکه عناصر داخل تصویر به چه شکلی دیده میشوند انجام دهم. در صورتی که تمامی اعضای موجود در صفحه نمایش سبز رنگ باشد و هیچ کنتراستی نداشته باشند، نمیتوان موفقیت تصویر را تضمین کرد. در صورتی که متد عکاسی شما هم مثل من است، استفاده از UniWB و منحنی تون صاف گزینه خوبی برای شما نخواهد بود.
[relatedpost post=”143143″]
به هر حال اگر دوست دارید از UniWB و منحنی تون تخت استفاده کنید، در نظر داشته باشید که دوربین با شما مقابله خواهد کرد. تمامی تنظیمات «پس زمینه» JPEG که در حالت عادی هیچ اهمیتی ندارند، به یکباره مهم خواهند شد زیرا آنها روی اینکه هیستوگرام دوربین چگونه دیده شود تاثیر خواهند گذاشت.
برای شروع شما باید داخل دوربین یک پروفایل با کمترین میزان کنتراست را انتخاب کنید. این بدین معنی است که Picture Control یا Picture Style را باید روی Neutral یا Flat قرار دهید. سپس باید کنتراست و اشباع رنگها را تا جای ممکن پائین بیاورید. Sharpening را روی مقدار Zero قرار دهید و هرگونه اصلاح خودکار تصویر (به خصوص vignetting control) را خاموش کنید. فضای رنگی را هم روی AdobeRGB قرار دهید. با وجود اینکه فایلهای Raw ذاتا هیچگونه پروفایل رنگی ندارند اما هیستوگرام AdobeRGB نسبت به SRGB دقیقتر است. علاوه بر این موارد در صورتی که Active D-Lighting هم فعال است آن را خاموش کنید. این قابلیت علاوه بر اینکه روی هیستوگرام تاثیر میگذارد، بلکه روی مقدار پیشنهادی نورسنج هم تاثیر میگذارد. تمامی افکتهای ویژه دیگر دوربین هم باید خاموش شوند. زمانی که شما تصاویر خودتان را داخل یک ادیتور فایل Raw وارد کنید، هیچکدام از این تنظیمات اهمیتی نخواهند داشت اما روی اینکه هیستوگرام داخل صفحه نمایش دوربین چگونه دیده میشود به شدت تاثیرگذار هستند.
در واقع هدف UniWB از ابتدا همین بوده است؛ تنظیم وایت بالانسی که به اشتباه نحوه نمایش هیستوگرام را تغییر نمیدهد. برای مثال در صورتی که وایت بالانس خیلی گرم باشد، ممکن است کانال قرمز را بدون جزئیات و با مقدار نوردهی خیلی زیاد نمایش دهد، در حالی که واقعا اینگونه نبوده است و این کانال حاوی اطلاعات زیادی میباشد. به همین دلیل وایت بالانس «Exposure-Neutral» یا نوردهی خنثی به شدت سبز است.
در صورتی که تولیدکنندههای دوربین بتوانند قابلیت هیستوگرام Raw را در دوربینهای خودشان بگنجانند، دیگر نیازی به انجام هیچکدام از این کارها وجود نخواهد داشت. اما تا آن زمان ما باید از ابزارهایی که فعلا در اختیار داریم استفاده کنیم. این بدین معنی است که تا زمان حل این مشکل ساده توسط تولیدکنندههای دوربین ما باید راههای جایگزین دیگر را امتحان کنیم.
همچنین در صورتی که به فایل UniWB مخصوص دوربین خودتان نیاز دارید، باید آن را به صورت آنلاین از فردی که آن را طراحی کرده است دریافت کنید. خیلی بهتر میشد اگر تولیدکنندههای دوربین این فایلها را روی وبسایتهای خودشان قرار میدادند اما به نظر میرسد که این کار به منزله تائید این موضوع است که برخی افراد به هیستوگرام Raw نیاز دارند.
لازم به ذکر است که من از UniWB یا منحنی تون تخت استفاده نمیکنم، بلکه از یکی از متدهای دیگر (معمولا متد شماره دو) استفاده میکنم. این متدها برای اجرای تکنیک ETTR کاملا دقیق نیستند ولی حداقل صفحه نمایش دوربین من را کاملا سبز نمیکنند.
چه زمانی نباید از ETTR استفاده کرد؟
به صورت تئوری تکنیک ETTR در تمامی شرایط ممکن قابل استفاده است. همیشه برای هر تصویری که فکر کنید بهترین نوردهی وجود خواهد داشت؛ نوردهی که تا جای ممکن بدون از بین بردن هایلایتهای تصویر روشن باشد. با این وجود، چنین چیزی در واقعیت وجود ندارد.
در صورتی که با ایزو پایه دوربین خودتان عکاسی نمیکنید، ETTR کاملا بلااستفاده است. برای مثال شما نمیخواهید با ایزو 1600 عکاسی کنید و سپس نوردهی را یک گام در لایتروم کاهش دهید. این کار هیچ تفاوتی با عکاسی در ایزو 800 ندارد و امکان این هم که هایلایتها در اینگونه تصاویر از بین بروند خیلی کم است. نویز اضافه شده به تصویر در ایزو 1600 تمامی مزایای تاریک کردن تصویر در زمان ادیت را از بین خواهد برد.
[relatedpost post=”151780″]
همچنین در صورتی که وقت زیادی برای گرفتن عکس موردنظر خودتان نداشته باشید هم استفاده از تکنیک ETTR کار خیلی سختی خواهد بود. برای مثال در عکاسی حیات وحش یا عروسی ممکن است نیاز باشد از تنظیمات نوردهی ایمنتر (چیزی که تاریکتر از پیشنهاد ETTR است اما در عین حال هایلایتهای عکس را تحت تاثیر قرار نمیدهد.) برخی اوقات از این تکنیک با نام ETTL یا Exposing To The Left (نوردهی به سمت چپ) نیز یاد میشود. با اینکه داشتن جزئیات کافی در یک عکس موضوع خیلی جذابی است اما این تغییرات کوچک ارزش از دست دادن یک عکس زیبا را ندارند.
در صورتی هم که به شکل JPEG عکاسی میکنید، استفاده از تکنیک ETTR مزایای خیلی زیادی برای شما ندارد. با وجود ممکن است با این کار شاهد کاهش نویز تصویر باشیم اما کاهش یک نوردهی خیلی روشن در لایتروم، باعث افزایش احتمال تغییر رنگها میشود. همچنین فایلهای JPEG به صورت طبیعی در مقایسه با فایلهای Raw دادههای خیلی کمتری در خود دارند به همین خاطر استفاده از تکنیکی مثل ETTR روی فایلی که به صورت پیشفرض دادههای کمی در آن وجود دارد اصلا منطقی نیست.
لازم به ذکر است که برخی اوقات ممکن است در اجرای تکنیک ETTR زیادهروی کنید. برای مثال در صورتی که از یک سوژه تاریک عکاسی میکنید، تغییرات روشنایی زیاد در لایتروم، ممکن است تا حدودی باعث تغییر رنگهای تصویر شود. البته این تغییرات رنگی قابل چشمپوشی هستند و نباید باعث شوند شما از تکنیک ETTR استفاده نکنید.
آیا استفاده از این تکنیک ارزشش را دارد؟
با محدوده داینامیک بالای سنسورهای امروزی و همچنین مقدار نویز خیلی کم ایزو پایه، خیلی از مردم در مورد ارزش واقعی تکنیک ETTR دیگر مطمئن نیستند. از آنجایی که بازیابی سایهها با دوربینهای امروزی خیلی ساده است، بهتر نیست از یک نوردهی ایمن استفاده کنیم که در آن امکان از بین رفتن هایلایتها کمتر باشد؟ جواب من مثبت است. امروزه یک یا دو گام افزایش نوردهی تصویر در زمان ادیت خیلی مشکلآفرین نیست و افراد خیلی کمی هستند که عکسها را با ابعاد خیلی بزرگ چاپ میکنند. به همین خاطر شاهد تفاوت خیلی زیادی نخواهیم بود.
با این وجود ما به عنوان عکاس همیشه تلاش میکنیم عکسهایی با بیشترین کیفیت ممکن ثبت کنیم. ما دوست داریم عکسهای Raw تا جای ممکن حاوی دادههای زیادی باشند تا بتوانید در لایتروم جزئیات بیشتری از تصویر را بازیابی کنیم. در صورتی که شما یک عکاس منظره یا استودیویی هستند، احتمالا وقت کافی دارید و میتوانید تصاویر خودتان را با روش براکتینگ ثبت کنید تا به نوردهی ایدهآل ETTR برسید. اگر وقت استفاده از متد ETTR را دارید، چرا نباید این کار را انجام دهید؟
به عنوان نکته پایانی لازم به ذکر است که برخی عکاسها خیلی در مورد تکنیک ETTR زیادهروی میکنند و به صورت ناخودآگاه ارزش آن را خیلی بیشتر از ترکیببندی خود تصویر قرار میدهند. این تکنیک ممکن است که یک ابزار با ارزش برای خیلی از عکاسها باشد اما ارزش آن فقط در تصاویری مشخص است که از تمامی جهات ممکن (نوردهی، ترکیببندی، فوکوس و…) یک عکس موفق باشد. احتمالا شما هم عکاسهای زیادی را دیدهاید که حداقل سه عکس یا بیشتر از یک صحنه میگیرند (حتی مواقعی که نور خیلی تخت است و یا هیچ چیز جالب دیگری هم در تصویر وجود ندارد) و در نهایت با حافظهی هدر رفته و تعداد عکسهای زیادی مواجه میشوند که حتی قرار نیست از تمامی آنها استفاده کنند.
به همین خاطر اطلاع از اینکه کی و چطور از تکنیک ETTR استفاده کنید خیلی ضروری است. در صورتی که تصویر تنظیم شده باشد و تمامی جوانب دیگر تصویر هم بهینه شده باشند، تکنیک ETTR خیلی مفید است زیرا به شما این امکان را میدهد که تا جای ممکن کیفیت تصویر را افزایش دهید. برای خیلی از عکاسها این مزیت خیلی بیشتر از نقاط ضعف تکنیک ETTR است و به همین خاطر تصمیم میگیرند از این تکنیک استفاده کنند.