اینکه بیننده از اثر فاصله گرفته و به مثابه مشاهده گری خاموش باشد ممکن است دارای چنبه های جذابی باشد، اما معمولاً، ما میخواهیم که بینندههای ما بخشی از داستان باشند و تصویری که ما ثبت کردهایم را احساس کنند. این امر مخصوصا در عکاسی خیابانی از اهمیت بخصوصی برخوردار است، جایی که ما میخواهیم احساسات یک لحظه قاطع را به زمان حال منتقل کنیم، داشتن عکسی که به بیننده اجازه بدهد لحظات قاطع را احساس کند داستانی که شما به طرز فوقالعادهای بیان میکنید را بهبود میبخشد.
عمق و لایهبندی در عکاسی به جای یک عکس کاملاً تخت، یکی از قویترین ابزار برای بازخلق یک لحظه از زندگی است.
لایهبندی در عکاسی
لایهبندی در عکاسی همچنین یکی از پیچیدهترین ابزارهای ترکیببندی است که به عنوان یک عکاس یاد میگیرید. از این رو من از کارهای دابلیو.یوجین اسمیت به عنوان نمونه هایی از بکارگیری استادانه لایه ها و همچنین اینکه چگونه این امر باعث تفاوت میشود استفاده میکنم. در مقابل، من (سباستین جیکوبیتز از سایت StreetBounty) دو عدد از تصاویری که خودم ثبت کردهام را نشان میدهم. در یکی از آنها از لایهبندی استفاده کردهام و در دیگری با اینکه شاید یک داستان فوقالعاده داشته باشد اما به نظر خیلی بیتنوع و تخت میرسد.
به طور کلی، یک تصویر شامل یک پیش زمینه، یک قسمت میانی و یک قسمت پس زمینه است.
به عنوان یک عکاس مبتدی، دریافتم که بهترین روش برای استفاده از لایه ها، پُر کردن هر سه لایه اصلی است. قرار دادن سوژه در قسمت میانی، اضافه کردن یک چیز جذاب در پیش زمینه و در پس زمینه میتواند اولین تمرین شما برای قدرت بخشیدن به لایهبندی در عکاسی باشد.
(یوجین اسمیت – پزشک دهکده)
خلق لایهها به روش Eugene Smith
اولین تصویر از مجموعهی او (Country Doctor) نام دارد. ما میتوانیم یک داستان نسبتاً متوسط از یک دکتر که در حال تزریق است را ببینیم. چیزی که در این تصویر خیرهکننده است روش اسمیت برای قاب بندی تصویر است.
او در بیرون از اتومبیل ایستاده، اما به جای فوکوس کردن بر روی دکتر و بیمار به تنهایی، ترجیح داده است که پسر بچه را در پیش زمینه و منظره را در پس زمینه نیز قرار دهد، اگر سعی کنید که پسر بچه در پیش زمینه را نادیده بگیرید، فاصله ای ایجاد خواهد شد و بیننده را به درون عکس نمی کشد و او احساس می کند که در بیرون ایستاده است.
لایهبندی در تصویر قبل، یک اتفاق طبیعی بوده و به طور حقیقی در حال اتفاق افتادن است. اما برخی اوقات، ما به عنوان یک عکاس مجبوریم به طور آگاهانه بر روی یک صحنه کار کنیم تا توهم عمق و لایهها را ایجاد کنیم. دلیلی وجود دارد که عکاسان منظره اغلب یک سنگ را در مقابل دریا قرار میدهند. این به این دلیل نیست که آنها عاشق سنگ هستند، بلکه به این دلیل است که این شی یک مقیاس ایجاد میکند و به ما کمک میکند که بینهایت بودن دریا را درک کنیم.
(یوجین اسمیت – زن ماما)
پیش زمینه را پُر کنید
در این مورد، ما به یک سنگ احتیاج نداریم، بلکه به یک شمع ساده در پیش زمینه احتیاج داریم. هنگامی که داستان خود را روایت می کنید، بجای اینکه در هر لایه ممکن به داستان خود بیافزایید، مهم تر است که لایه های باقی مانده را پُر کنید. ممکن است این امر به داستان چیزی اضافه نکند اما به روایت داستان و تجسم صحنه کمک می کند. یک تصویر جذاب تنها شامل یک داستان جذاب نیست، بلکه شامل یک روایت جذاب نیز است.
[relatedpost post=”1866112″]
این تصویر از من یک نمونه تجسم تخت از صحنه است. نه تنها تصویر دارای دو لایه است، بلکه همچنین چیز خاصی برای پرکردن فضای خالی این بین ندارد. این باعث میشود که سوژه ها به نظر بی ارتباط با پس زمینه باشند و تصویر غیر واقعی به نظر برسد.
بودن افراد در پس زمینه بدون اینکه توجه بیننده را از میانه تصویر بردارند و اضافه کردن چیزی به پیش زمینه میتوانست به صورت فوقالعادهای به بازگو کردن داستان دو فرد در کنار هم قرار گرفته بپردازد. برای پیش زمینه، میتوانستم یک عنصر گذرا مانند یک اتومبیل یا یک نفر از پشت سر برای ایجاد یک مثلث استفاده کنم.
ایجاد عمق از طریق لایهبندی
در این عکس من، لایه بندی ایجاد شده است. سوژه اصلی در قسمت میانی عکس با یک ژست خوب در حال صحبت با یک خانم در سمت چپ است. در پس زمینه روزنامهها و پنجرهها قاب بندی صحنه را تشکیل دادهاند. جنبه مهم این است که عمق میدان کاملاً پر شده است و آن را به یک صحنه زنده تبدیل میکند.
لایه بندی تصاویر بدون شک یکی از پیچیدهترین موضوعات در عکاسی است. شما نه تنها باید بر روی یک یا دو سوژه فوکوس کنید، بلکه کل قاب تصویر بطور فزاینده ای مهم می گردد و باید مراقب هر مرحلهای که اضافه میکنید باشید. این روزها همه میتوانند چند عکس فوری بگیرند، اما استفاده از ابزار لایهبندی به طور قابل توجهی ارزش تصویر سطحی شما را زمانی که هیچ چیز جالب توجهی در اطراف خود پیدا نمیکنید، افزایش میدهد.
در ابتدای کار خود، خیلی به خودتان سخت نگیرید، تنها سعی کنید چیزی به صحنه اضافه کنید که منطقی باشد و به داستان شما مربوط باشد.
تمرکز خود را بر روی سوژه اصلی قرار دهید و سپس سعی کنید اشیائی را به پیش زمینه اضافه کنید که مزاحم دید شما باشند. بعد از مدتی، نگاه شما به دنیای اطراف تغییر میکند و شما از این ابزارهای قدرتمند بطور طبیعی بیشتر استفاده خواهید کرد با این تفاوت که باعث مختل شدن روند کار شما نمیشوند. هیچ کسی با دید عکاسی بی نقص به دنیا نیامده، شما باید سخت تمرین کنید تا زیبایی شناسی طبیعی را در عکس های خود بیابید.