ممکن است شما شگفت زده شوید اگر در مورد ترکیب بندی باز و بسته بشنوید. این تعاریف از کجا آمدهاند؟ خب من کاملاً مطمئن هستم که بسیاری از خوانندگان ما متوجه میشوند یا میدانند که عکاسی همیشه به نقاشی بسیار نزدیک بوده است و حتی امروز نیز همین طور است. در حقیقت، در برخی از زمانها عکاسان به عنوان رقبای نقاشان دیده میشدند. در اینجا خلاصهای بسیار مختصر از نحوه ارتباط عکاسی و نقاشی آورده شده است.
برای شروع در ابتدا، اولین کسی که عکاسی را امتحان کرد دانشمندان بودند، شیمیدان یا فیزیکدان. این بدان دلیل است که در ابتدا، این فرایند از نظر علمی جذاب بود. برای مثال اولین عکس دائمی توسط مخترع فرانسوی جوزف نیسفور نایپس در حدود سالهای 1825 تا 1827 ثبت شده. ما زیاد وارد جزئیات نمیشویم، فقط کافی است بگوییم که هنرمندان به سرعت این تکنیک را به دست گرفتند. آیا میخواهید حدس بزنید چه کسانی بیشتر به این روش جدید علاقه مند هستند؟ بله، نقاشان پیشگام هستند. طبیعتاً دو نوع هنر تجسمی از بسیاری جهات بسیار به هم شبیه هستند. هنرمندان به دنبال همان چیزهایی در عکاسی هستند که در نقاشی بودند، سوژههای جالب، نور زیبا. آنچه را که قبلاً با یک تکه بوم، قلم مو و مقداری رنگ به تصویر میکشیدند، اکنون با استفاده از نور، لنزها و مواد شیمیایی “نقاشی” کردند. بنابراین قوانینی که برای نقاشی اعمال میشوند، تا حد زیادی برای عکاسی نیز صدق میکنند و این شامل ترکیب بندی است. منطقی است، نه؟
حال که ما میدانیم قوانین رهنمودهای ترکیب بندی از کجا به عکاسی آمدهاند، ما میتوانیم در مورد دو نوع اصلی با جزئیات بیشتری بحث کنیم. این طبقه بندیها به احتمال زیاد در بعضی از سطوح برای شما شناخته شدهاند و در واقع بسیار ساده هستند. بیایید با ترکیب بندی بسته شروع کنیم.
ترکیب بندی بسته چیست؟
یک تصویر با ترکیب بندی بسته نوعی تصویر است که تمام عناصر به طور منظمی در داخل قاب مرتب شدهاند. عناصر یک عکس که از ترکیب بندی بسته استفاده میکند، چشم بیننده را از خود دور نمیکند و آن را از یک شی به شی دیگر پرتاب نمیکند. به بیانی دیگر، نوعی از ترکیب بندی است که سوژه یا شئ اصلی کاملاً نسبت به پس زمینه یا دیگر عناصر تصویر قابل شناسایی است و به سرعت جلب توجه میکند. غالباً، هرچند نه همیشه، سوژه یا شی اصلی در نزدیکی مرکز تصویر قرار دارد و نه در گوشه ها/مرزها.
همه عناصر دیگر کمک میکنند تا چشم بیننده به سمت سوژه یا شی و دور از لبههای عکس (یا هر اثر هنری تصویری دیگر) هدایت شود. چنین ترکیبی غالباً منجر به ایجاد یک تصویر ثابت، پایدار و استوار میشود که احساس کامل، متناهی و آرامش را القا میکند.
ترکیب بندی بسته برای تعدادی از ژانرهای عکاسی مناسب است. عکسهای طبیعت بی جان، پرتره، منظره، حتی عکاسی خیابانی میتوانند ترکیب بندی بسته را با موفقیت ترکیب کنند. اشیاء بی جان طبیعی، که به طور گسترده به آن naturmort (nature morte – به معنای طبیعت مرده در فرانسه) گفته میشود، مشهور است، رایج ترین ژانر عکاسی است که اغلب از ترکیب بندی بسته، همراه با عکس پرتره استفاده میشود.
بعضی از ژانرها یکی از این دو نوع را بیشتر از سایرین گنجانیدهاند. به عنوان مثال، مناظر تمایل دارند از ترکیب بندی باز بیشتر از حالت بسته استفاده کنند. برخی تکنیکهای ترکیب بندی میتواند به شما در دستیابی و ارتقاء ترکیب استاتیک مانند قاب بندی در عکس خود کمک کند:
تصور کنید این عکس از طریق قوس ماسه سنگی قرمز شکل گرفته در یوتا گرفته نشده است. چنین عکسی، چشم انداز وسیع را به نمایش میگذارد و به همین ترتیب از یک ترکیب بندی باز استفاده میکند.
عکسبرداری از طریق قوس، شئ اصلی عکس را در یک قاب محصور میکند و در نتیجه یک ترکیب بندی باز دیگر را به یک ترکیب بندی بسته تبدیل میکند.
[relatedpost post=”165623″]
ترکیب بندی باز چیست؟
ترکیب بندی باز همان طور که احتمالاً حدس میزدید، دقیقاً نقطه مقابل ترکیب بندی بسته است. در حالی که ترکیب بندی بسته اغلب در مورد سوژههای ثابت و احساس ثبات و قوام است، یک ترکیب بندی باز به نوعی پویا است. حال این بدان معنا نیست که اگر شما یک عکس پرتره دارید که سوژه شما در حال حرکت است، تصویر شما بر اساس ترکیب بندی باز است. اصلا. این حرکت واقعی نیست که باعث پویایی عکس شما میشود، بلکه حرکتی است که از طریق روشهای مختلف حاصل میشود. این روشها شامل خطوط پیشرو، رنگ، تعداد و محل قرارگیری افراد و … است. عکس شما ممکن است بدون یک سوژه متحرک باشد. تا زمانی که خطوط، شکلها و عناصر زیادی وجود دارد که باعث میشود چشم بیننده شما از یک عنصر به عنصر دیگر متمرکز شود، می توان تصویر را پویا دانست.
در عکسی که از ترکیب بندی باز استفاده میکند، عناصر آن تصویر به سمت لبهها و به ظاهر فراتر میروند. عدم وجود فریم و محدودیت است که به دستیابی به یک ترکیب بندی باز کمک میکند. چنین تصویری بیننده را به داخل تصویر می کشاند و تصور آنچه در خارج از لبههای فیزیکی آن عکس خاص اتفاق میافتد را آسان میکند. البته، در برخی شرایط حتی یک تصویر قاب میتواند از یک ترکیب بندی باز استفاده کند.
همانند ترکیب بندی بسته، اساساً همه ژانرهای عکاسی میتوانند از ترکیب بندی باز با موفقیت استفاده کنند. یک نمونه بسیار خوب از ترکیب بندی باز، عکاسی منظره است. اگرچه مناظر همیشه پویا نیستند، اما احساس محکم فضا و عمق است که بر ترکیب بندی باز تأکید میکند. همچنین، زاویه دید وسیع به شما کمک میکند تا بیننده به طور موثر از مرزها و محدودیتهای قالب به صحنه بپیوندد. در کنار آن، یک لنز با زاویه دید عریض باعث ایجاد دید چشمگیرتری میشود. به خودی خود، یک لنز با زاویه دید عریض یک ترکیب بندی آزاد ایجاد نمیکند، اما پویایی را به یک عکس میافزاید.
در میان این دو
در بعضی مواقع، تشخیص این دو نوع ترکیب بسیار دشوار است. به عنوان مثال، ممکن است بر خلاف نمونه ارائه شده در بالا که منظره در داخل قاب قرار دارد، به یک عکس منظرهای برخورد کنید که دارای چشم انداز قوی و بدون مرز واقعی باشد. همه این عناصر باعث میشوند شما باور کنید عکس از یک ترکیب بندی باز استفاده میکند. با این حال، اگر خطوط و اشکال مورد تأکید با حضور چشمگیر چشم انداز، توجه شما را به سمت یکی از عناصر اصلی فوکوس جلب کرده و آن را در آنجا نگه دارند، چنین مشخصه ای یک ترکیب بندی بسته را تعریف میکند.
پس، کدام یک است؟ در حقیقت، هر دو. قرار دادن یک اثر هنری در مجموعهای از قوانین و تعاریف بسیار دشوار است. یک عکس میتواند خصوصیاتی داشته باشد که در هر دو نوع ترکیب وجود دارد. همه چیز به خلاقیت، ایده و مهارت خود عکاس بستگی دارد. با گفتن این موارد، بیشتر اوقات ویژگیهای معمول برای یکی از انواع نمونههای دیگر در یک عکس برجستهترند.
نگاهی به این تصویر بیاندازید:
در نگاه اول ، عنصر اصلی مورد علاقه به وضوح در داخل عکس قاب بندی شده است. طاق مربع تیره مانند نوعی قاب است که بیننده را از لبههای تصویر دور نگه میدارد. این ترکیب همچنین به نظر میرسد مرکزی و کاملاً ثابت است.
اگر فکر کنیم این یک ترکیب بندی بسته است، دوره کاملاً بخشیده خواهد شد. با این حال، اگر با دقت بیشتری نگاه کنید، متوجه خواهید شد که چندین شی مختلف وجود دارد و نه فقط حیاط. بخشی از نمایش موتورسیکلت، اتومبیل قرمز و بخشی نقرهای در سمت راست، بالکن و پنجرهها، همه آنها جلب توجه میکنند و به نظر میرسد هیچ یک از آنها به طور محسوسی از بقیه مهمتر نیست. به نظر میرسد هیچ یک از عناصر اصلی مورد توجه وجود ندارد، اما چندین مورد متفاوت در مناطق مختلف عکس وجود دارد.
این تعداد اشیا مهم جداگانه باعث میشود که تصویر تا حدودی پویا باشد، زیرا باعث میشود چندین بار نگاه خود را به قسمتهای مختلف عکس معطوف کنید، قبل از اینکه همه عکس را بگیرید. در این صورت میفهمید که فقط بخشی از صحنه در حال نمایش است. تصور کردن بقیه ساختمان با قابهای پنجره سفید آن و نیمه پنهان دوچرخه یا ماشین بسیار آسان است و با نگاه کردن به عکس ، دقیقاً اتفاق میافتد. عناصر به سمت لبههای طاق مربعی شکل که به عنوان یک قاب داخلی و فراتر از آن عمل میکند ، اجرا میشوند. بنابراین این عکس شامل ویژگیهای هر دو نوع ترکیب بندی بسته و باز است.
تکلیف برای مبتدیان:
این کار ساده برای عکاسان مبتدی است که دوست دارند به طور فعال به همراه سایر خوانندگان یاد بگیرند و در ایجاد این مقاله ها شرکت کنند.
اکنون که تئوری اساسی ترکیب بندی باز و بسته را میدانید و همچنین نمونههای تصویری را مشاهده کردید، سعی کنید تعریف کنید که در عکس های زیر از کدام یک از دو نوع اصلی استفاده شده است. پاسخ های خود و دلیل چنین فکر کردن را در بخش نظرات زیر لیست کنید. اگر فکر می کنید جواب شما اشتباه است نگران نباشید! هدف کلی این تمرین یادگیری است و فرایند یادگیری از اشتباهات جدا نیست.