هر آنچه در مورد عکاسی سیاه و سفید باید بدانید
دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است شما را به عکاسی سیاه و سفید علاقمند کند. این شاخه از عکاسی را نمیتوان محدود به یک گروه خاص کرد و عکاسان مختلفی ممکن است در شاخههای مختلف این رشته، عکسهای سیاه و سفید ثبت و منتشر کنند. یکی از دلایلی که استقبال از عکسهای سیاه و سفید زیاد است این است که با حذف رنگ از عکس ها، آنچه که میماند تنها بافت و سایهها هستند و این باعث تمرکز بیشتر بیننده بر سوژه میشود. اما میدانیم که اغلب دوربینهای دیجیتال، تنها با فرمت رنگی عکاسی میکنند. اینکه میگوییم اغلب دوربینهای دیجیتال، به این خاطر است که به جز چند مدل معدود از دوربینهای برندهای خاصی مانند لایکا، اصولاً فایل خام عکسها در دوربینهای دیجیتال با فرمت رنگی و با استفاده از کانالهای رنگی RGB ثبت میشوند. به همین دلیل هم بسیار مهم است که یک عکاس حرفهای بتواند فایلهای رنگی خودش را به درستی و با بالاترین دقت به یک عکس سیاه و سفید تبدیل کند.
نرمافزارهای زیادی میتوانند این کار را انجام دهند و جالبتر اینکه حتی در نرمافزارهای حرفهای مانند فتوشاپ یا لایتروم نیز، روشهای گوناگونی برای دستیابی به یک عکس سیاه و سفید وجود دارد. اما این شما هستید که میتوانید یک عکس رنگی را به یک سیاه و سفید رنگ پریده و بی روح یا به یک شاهکار بینظیر و عمیق مبدل کنید. در این آموزش گام به گام، درباره عکاسی سیاه و سفید توضیح میدهیم، سپس درباره نحوه دیدن صحنه بدون رنگها یاد میگیریم، و در ادامه تکنیکهای گرفتن عکسهای سیاه و سفید را بررسی میکنیم، و در آخرین مرحله به سراغ سیاه و سفید کردن عکسهای رنگی میرویم و درباره تکنیکها و ترفندهای دستیابی به عکسهایی با عمق و زیبایی چشمگیر در لایتروم میآموزیم. پس در این دوره آموزشی با ما باشید.
درس اول: چرا عکاسی سیاه و سفید هنوز وجود دارد؟
سؤال بسیار سادهای است. چرا هنوز عکاسی سیاه و سفید وجود دارد؟ یا شاید بهتر است از خودمان بپرسیم، چرا هنوز عکسهای سیاه و سفید اینقدر خواهان دارند؟ مگر نه اینکه عکسهای سیاه و سفید، قدیمیترین نوع عکسهای تاریخ هستند؟ مگر نه اینکه در واقع عکاسی سیاه و سفید در واقع به عنوان یک کمبود برای ثبت عکسهای رنگی امروزی، پا به دنیای هنر گذاشت؟ در دورانی که هنوز دوربینهای عکاسی نمیتوانستند عکسهای رنگی را ثبت کنند، تنها راه برای ثبت عکسها، همان فیلمها و کاغذهای عکس سیاه سفید بود که میتوانستیم به کار گیریم. در طی این سالها، دنیای عکاسی تغییرات زیادی کرد و بسیاری از مفاهیم دنیای قدیم عکاسی، اعتبار خود را از دست دادند و فراموش شدند. این روزها تقریباً همه دوربینها “رنگی” عکاسی میکنند.
اما عکاسی سیاه و سفید، نه تنها فراموش نشده، بلکه میبینیم هر روز اقبال بیشتری نسبت به آن وجود دارد و بسیاری از عکاسان همیشه یا حداقل گاهی اوقات، به این شیوه هم عکس میگیرند.
به بیان سادهتر، عکس های سیاه و سفید را نمیتوان چیزی شبیه به تلویزیونهای سیاه و سفید یا رادیوهای ترانزیستوری قدیمی در نظر گرفت که دیگر باید به فراموشی سپرده شوند. بلکه امروز این شیوه عکاسی، شاخهای از عکاسی محسوب میشود که به موازات شاخههای دیگر عکاسی در زمینههای مختلف، از عکاسی پرتره و منظره گرفته تا عکاسی مستند اجتماعی و کودک، همواره چشمها را به سوی خود میکشد.
بسیاری بر این باورند که عکاسی رنگی را میتوان نوعی ثبت و واقعیت در نظر گرفت، اما عکاسی سیاه و سفید، اصولاً از پایه، به عنوان یک هنر شناخته میشود و دیگر صرفاً نوعی از ثبت واقعیت محسوب نمیشود. این هنر با وجود بزرگانی مانند Ansel Adams، Edward Weston یا Henri Cartier-Bresson نه تنها تاریخچهای بسیار استوار و مستحکم دارد، بلکه بدون شک، آینده آن نیز روشن و درخشان است.
بیشتر بخوانید: عکس سیاه و سفید یا رنگی؟!
چرا عکاسی سیاه و سفید را دوست داریم؟
بخشی از علاقه ما عکاسان به مفهومی مانند عکاسی سیاه و سفید به این دلیل است که میتواند دیدگاهی منحصر به فرد از جهان را پیش روی بیننده بگذارد. رنگها بیش از آنکه خود، واقعی باشند، تضمینی بر واقعیت هستند. به این معنی که وقتی یک نفر به یک عکس رنگی نگاه میکند، به دنبال تأییدی بر واقعی بودن صحنه میگردد و هر چقدر رنگها طبیعیتر باشند، بیشتر به ما یادآوری میکنند که آن صحنه چقدر در واقعیت، امکانپذیر است. شاید به همین خاطر هم باشد که ما بسیاری از عکس های رنگی را باور نمیکنیم.
چون نمیتوانند ما را قانع کنند که در واقعیت به همان دقت وجود داشتهاند یا نه. خیلی از این عکس ها، چشمان بینندهها را به خود جلب نمیکنند.
اما درباره عکسهای سیاه و سفید، این تضمین دیگر وجود ندارد. به همین علت دیگر ذهنمان، با رنگها گیج نمیشود و از آنجا که نیازی به اطمینان و مقایسه درباره واقعیت یا هنر نداریم، بلافاصله سراغ پایههای اصلی عکاسی هنری، یعنی بافت، نور، شکل، سایهها و نهایتاً آنچه که سوژه میخواهد به ما یادآوری کند میرویم.
عکسهای سیاه و سفید، روشی جدید برای دیدن یک صحنه را در اختیار ما میگذارند. وقتی رنگها را از یک عکس حذف میکنیم، آنچه که میماند تفسیر هنری است که در پس آن قرار میگیرد.
از دیدگاه هنری، رنگ را به عنوان ثبت واقعیت و سیاه و سفید را به عنوان تفسیر واقعیت در نظر میگیرند و به عنوان یک عکاس، این شروع خوبی برای القای دیدگاه شما به بیننده است که باید از کدام زاویه آن را تماشا کند.
اما ممکن است خیلی از آنهایی که با این شیوه عکاسی میکنند، اصولاً چنین باورهایی را در ذهن نداشته باشند. آنها و خیلی از ما، عکاسی سیاه و سفید میکنیم، چون آن را دوست داریم. چون زیباست ، چشمنواز است و یک تفاوت مهم بین آنچه که به طور روزمره میبینیم و آنچه دوست داریم ببینیم، ایجاد میکند. عکسهای سیاه و سفید پر از شگفتی و راز و رمز هستند. هنری هستند و به ما امکان میدهند تا با دیدی هنرمندانه، روح و زیبایی سوژهمان را به تصویر بکشیم.
عکاسی سیاه و سفید و ترکیببندی
حالا سؤال اینجاست که چرا بسیاری از اساتید عکاسی در آموزشگاههای معتبر عکاسی ، برای کارآموزان جوان این رشته، عکاسی سیاه و سفید را پیشنهاد میکنند؟ چرا برای کسانی که هنوز در اول راه هستند، زیبایی عکاسی و عکس سیاه و سفید، اولویت به شمار میآید؟ آیا واقعاً میخواهند آنها را هر چه سریعتر به این رشته علاقمند کنند یا اینطور به آنها القا کنند که در مسیر هنرمند شدن هستند؟
بهتر است این موضوع را از منظری دیگر ببینیم. عکاسی سیاه و سفید به شما کمک میکند تا عکاس بهتری شوید. چرا؟
گاهی اوقات همه چیز به ترکیببندی باز میگردد.
باید بپذیریم که رنگها بسیار قدرتمند هستند. آنها این امکان را دارند که حتی در مقادیر جزئی و ناچیز هم به سرعت چشمها را به سوی خود بکشند. دقیقاً مانند ریتمهایی که زیر صدای یک ملودی هستند، میتوانند بسیاری از اشکالات تصویر را بپوشانند یا کاملاً برعکس، همه توجه را به سوی خود جلب کنند. وقتی رنگها در تصویر وجود دارند، شناخت و درک اجزای مهم تصویر مانند کنتراست نور، بافت و شکل سوژه و زمینه و همچنین کیفیت نور (نه شدت آن) به سختی قابل تشخیص است.
البته عکاسان با تجربه به راحتی میتوانند این موارد را ببینند و درک کنند. زیرا آنها به تناوب عکسهای سیاه و سفید گرفتهاند و معمولاً پیدرپی بین دنیای رنگها و نورها جابجا میشوند. اما خیلی از شما تازه وارد این هنر شدهاید و احتمالاً نیاز بیشتری به راهنمایی و کمک دارید. عکاسی سیاه و سفید میتواند همان کمکی باشد که نیاز دارید. به عنوان مثال دیدن کنتراست تنالیته شدید بین صورت و زمینه تیره پشت سر یک سوژه، شاید در حالت رنگی چندان زیاد به نظر نرسد و توجه زیادی را به خود جلب نکند. اما کافیست آن را سیاه و سفید ببینید تا بفهمید که در آن عکس، یک پرش کنتراستی شدید وجود دارد.
با گذراندن این دوره چه چیزی یاد میگیرید؟
در این دوره رایگان و کوتاه عکاسی سیاه و سفید، از اشتیاق خودمان درباره این نوع خاص از عکاسی برایتان میگوییم. اینکه چرا فکر میکنیم این عکس ها چشمنواز هستند و چه چیزی را باید در پس نورها و سایههای یک عکس سیاه و سفید جستجو کنید. و نهایتاً چگونه در نرم افزارهای حرفهای ویرایش عکس مانند لایتروم، میتوانید پتانسیل درونی یک عکس سیاه و سفید را آزاد کنید. در این دوره آموزشی یاد میگیرید که عکاسی سیاه و سفید را از کجا آغاز کنید و برای “سیاه و سفید دیدن” باید به چه چیزهایی نگاه کنید. بعد به شما میگوییم که قبل از گرفتن عکس سیاه و سفید چه تنظیماتی در داخل دوربین باید تغییر کند و و اینکه چه فرمت و نرمافزارهایی را برای ویرایش بهتر این فایلها نیاز دارید. نهایتا سوژههای خوب برای عکس سیاه و سفید را به شما نشان میدهیم و روش حرفهای ویرایش فایلهای سیاه و سفید را در نرمافزار لایتروم توضیح میدهیم. دست اخر هم چند ابزار حرفهای هم به شما میدهیم که کار با عکسهای سیاه و سفید در لایتروم را برایتان راحتتر میکند.
شروع کار با سیاه و سفید
اگرچه عکاسی سیاه و سفید محدود به سوژه خاصی نمیشود، اما دو شاخه از عکاسی بیشتر هماهنگی را با این روش دارند: عکاسی پرتره و عکاسی منظره. اگر تازه میخواهید وارد دنیای عکاسی سیاه و سفید بشوید، این دو شاخه عکاسی، شروع خوبی خواهند بود و احتمالاً سوژههای خوبی برای کار روی آنها پیدا میکنید.
بیشتر بخوانید: چه عکسهایی را باید سیاه و سفید بگیریم؟
اما چه چیزی درباره این سوژهها میتواند برای عکاسی سیاه و سفید جذاب باشد؟
۱-برای برجسته کردن سوژه در میان فضای تصویر
یکی از محبوبترین انواع عکسهای پرتره سیاه و سفید، مربوط به عکسهایی است که پس زمینه نسبتاً محوی دارند. اگرچه همیشه و در همه حال، عکسهای پرترهای که دارای پس زمینه محو هستند، بیشتر چشم را به سوی خود جلب میکند، اما هیچ وقت این حالت به اندازه زمانی که عکس را سیاه و سفید میکنید، پرقدرت نیست. زمانی که پس زمینه عکس را محو میکنید (اما بههرحال قابل تشخیص هست) ، همواره رنگها و نورهایی که در پس زمینه قرار دارند، میتوانند روی دید بیننده تأثیر بگذارند. این در حالی است که وقتی همان عکس را سیاه و سفید میکنید، همه آن محو شدگی شبیه به اتمسفر یا مه اطراف سوژه میشود و به یکدستتر شدن زمینه و بهتر دیده شدن سوژه کمک می کند.
در تصویر زیر میبینید که چطور با اینکه تصویر کلوزاپ نیست، اما به ندرت ممکن است در نگاه اول، کسی به پس زمینه توجه کند. معمولاً ابتدا نگاه به سوی شخصیت سوژه، سپس به کاری که انجام میدهد و نهایتاً به جایی که ایستاده جلب میشود و دست آخر به این فکر میکند که چه چیزی در آنجا وجود دارد.
اما وقتی این عکس را رنگی بگیرید، این ترتیب رعایت نشده و حتی ممکن است چشمان کنجکاو بیننده، در زمینه عکس به دنبال زردی آتشدان یا کوره این صنعتگر باشد.
در این تصویر نیز ما چنین فضایی را در قابی از یک منظره دریایی داریم. از آنجا که در این عکس، خورشید و سایههای تیز آن وجود ندارند، بدون شک وجود رنگ در آن، بلافاصله این نکته را یادآوری میکند که کجا یا در چه ساعتی از روز هستیم. اما سیاه و سفید کردن این صحنه، وهم گم شدن و بیاطلاعی درباره موقعیت این فضا را افزایش میدهد و تنها راهنمای ما همان سوژهای است که در میان مه، برجسته شده است.
۲-برای ساده کردن ترکیببندی
سیاه و سفید کردن هم روشی برای سادهتر کردن عکس است. عکاسان با تجربه به مرور یاد میگیرند که چطور شلوغی و درهم ریختگی کادر تصویر را کم کنند و عکسها را مینیمال جلوه دهند. اما سیاه و سفید کردن هم برای ساده کردن عکس، تأثیر به سزایی دارد و موجب سادگی عکس میشود.
به عنوان مثال فرض کنید عکسی از یک نفر میگیرید که یک پوستر به رنگ قرمز هم در پشت سر او روی دیوار قرار دارد. بدون شک رنگ قرمز به سرعت چشم را به سوی خود جلب میکند. در حالت عادی مجبورید آن را برش بزنید و کادر عکس را کوچکتر کنید. اما سیاه و سفید کردن عکس، به سرعت توجه را از روی آن پوستر برمیدارد و روی خود سوژه میگذارد. بنابراین دیگر نیازی نیست که به ترکیببندی عکس دست بزنید.
یا مثلاً درباره تصویری که در زیر میبینید، سیاه و سفید کردن عکس در تصاویر منظره، به ما کمک زیادی میکند تا عناصری را که با ترکیببندی نمیتوانیم حذف کنیم، به راحتی پنهان سازیم.
۳-برای نمایش شخصیت در پرتره
لباسها، یکی از تأثیرگذارترین المانها در تصمیمگیری ما درباره شخصیت افراد است. مردی که صورتی میپوشد یا زنی که کلاهی با رنگ بنفش بر سر دارد، پیش از چشمهایشان، با رنگ پوششان قضاوت میشوند. انسانها همواره لباس بر تن دارند و یکی از بهترین روشها برای اینکه بتوانید باطن روح یا شخصیت یک شخص را به نمایش بگذارید، عکاسی سیاه و سفید است.
عکاسی پرتره با این روش، نگاهها را از روی پوشش انسان ها که به صورت پیشفرض، میتوانند روی برداشت ما از شخصیت او تأثیر بگذارند برمیدارد و مستقیماً روی چهره آن شخص قرار میدهد. شاید به همین خاطر هم هست که سالهای سال است، عکاسی پرتره سیاه و سفید، همچنان مانند قبل ادامه دارد. در عکسهای نمونه زیر میبینید که چطور حذف کردن رنگها، تأثیر نور و سایهها را بیشتر کرده و ناخودآگاه، نگاه ما را به سمت شناخت بیشتر شخصیت سوژه هدایت میکند
در این بخش یاد گرفتیم که چرا عکاسی سیاه و سفید خوب است و چطور میتواند برای تاکید بیشتر روی سوژهها به ما کمک کند. در بخش بعدی یاد میگیریم که چطور میتوانیم به عنوان یک عکاس حرفهای، چشممان را عادت دهیم تا سیاه و سفید ببیند. این مهارت نه در زمان ویرایش و سیاه و سفید کردن عکس، بلکه مستقیماً در لحظهای که میخواهیم دکمه شاتر دوربین را بزنیم، به کمک ما میآید. در بخش بعدی با ما همراه باشید.
چطور سیاه و سفید ببینیم؟
در بخش قبلی درباره عکاسی سیاه و سفید و اهمیت آن توضیح دادیم. اما بخش مهمی از این نوع عکاسی، به لحظه زدن شاتر برمیگردد. طبیعتاً هر عکسی که رنگهای آن را حذف کرده باشیم، میتواند یک عکس سیاه و سفید باشد. اما برای اینکه یک عکس سیاه و سفید پرقدرت و عمیق داشته باشیم، نیاز است تا در همان لحظه گرفتن عکس، کادر تصویر را “سیاه و سفید ببینیم”. عکاسان ماهر، میتوانند با حذف رنگها، دنیای پیرامون خود را سیاه و سفید ببینند. این کار به مهارت زیادی نیاز دارد و به مرور زمان میتوانید این استعداد را در خود پرورش دهید.
اصولاً دو روش مختلف برای دستیابی به یک دید خوب برای ثبت عکسهای سیاه و سفید وجود دارد. اول اینکه از همان ابتدا بدانید که قرار است یک عکس سیاه و سفید بگیرید. یعنی چشمهایتان، به دنبال المانها و اجزایی از تصویر باشد که در یک عکس سیاه و سفید تأثیرگذار هستند و سعی کنید بیشترین استفاده را از آنها بکنید.
دوم اینکه سعی کنید بعد از گرفتن یک عکس، تشخیص دهید که آیا این عکس میتواند تبدیل به یک عکس سیاه و سفید خوب و پرقدرت بشود یا خیر. میدانیم که وقتی در دوربینهای عکاسی دیجیتال، فرمت عکسبرداری را روی فایل RAW و JPEG قرار میدهیم، تنها نسخه JPEG سیاه و سفید میشود و ما همچنان به فایل خام یا RAW، به عنوان منبع ویرایشی اصلی دسترسی داریم. برخی از عکاسان تازهکار، با انتخاب یکی از این حالتهای عکسبرداری، سعی میکنند عکسها را به صورت سیاه و سفید “ببینند!” آنها به این ترتیب، نسخه سیاه و سفید شدهای از صحنه را بررسی میکنند و اگر آن عکس را شایسته یک تصویر سیاه و سفید دیدند، احتمالا دوباره با کادرها و نورهای مختلف از آن عکس میگیرند و نهایتاً بعداً نسخه مورد نظر خودشان را از بین آنها انتخاب و ویرایش میکنند.
بدیهی است که سالها پیش که عکاسی به صورت آنالوگ جریان داشت، تنها روش ممکن برای این کار، این بود که بتوانید صحنه را سیاه و سفید ببینید.
اما دنیای دیجیتال، همه چیز را تغییر داده است. اکنون دنیای هنر برای عکاسان جوان انعطافپذیری بیشتری دارد و تصمیمگیری برای انتخاب صحنه را برایشان راحتتر کرده است. اما عکاسی طی این سالها و گفتگو با عکاسان حرفهای به من نشان میدهد که موفقیت در عکاسی سیاه و سفید زمانی حاصل میشود که از روش اول، به منظور عادت دادن چشمانتان به تصاویر سیاه و سفید استفاده کنید. باید این مهارت را پیدا کنید که نگاهتان را از میان رنگها عبور دهید و صرفاً تنالیتههای خاکستری یا همان شدت نور هر رنگ را ببینید. طبیعتاً این کار، چندان ساده نیست. اما سریعترین روش برای دستیابی به این مهارت این است که سعی کنید اجزای تصویر که در حالت تک رنگ یا سیاه و سفید بهتر خود را نشان میدهند تشخیص دهید. به بیان سادهتر، لازم نیست همه رنگهای صحنه را حذف کنید، بلکه باید سعی کنید اجزایی که بیشترین تأثیر در عکس سیاه و سفید دارند را “بیرنگ” ببینید.
وقتی این مهارت را پیدا کردید، از اینکه چقدر عکسهایی که میگیرید و صحنههای عادی که میبینید، این قابلیت را دارند تا به عکسهای سیاه و سفید فوقالعادهای تبدیل شوند شگفتزده خواهید شد. بههرحال در ادامه، هر دو روش را تشریح میکنم تا خودتان بتوانید هر کدام را که مناسبتر میبینید انتخاب کنید.
استفاده از پروفایل عکس های سیاه و سفید در دوربین
این سادهترین روش برای “سیاه و سفید دیدن” است. امروزه همه دوربینهای دیجیتال، میتوانند سیاه و سفید عکاسی کنند. هر چند روش انتخاب این روش در هر دوربینی متفاوت است. دوربینهای کانن از Picture Style ها استفاده میکنند، این گزینه در دوربینهای نیکون Picture Control نام دارد و سونی هم آن را Creative Style یا سبکهای خلاقانه نامیده است. دوربینهای پنتاکس Custom Image ، دوربینهای الیمپوس Picture Mode، دوربینهای سیگما Color Mode و دوربینهای فوجی هم Film Simulation را برای انتخاب این سبک از عکاسی انتخاب کردهاند. در این میان جالبترین نام، مربوط به دوربینهای فوجی است که اشاره به شبیهساز فیلم یا همان نگاتیوهای قدیمی این شرکت دارد و تاکید دارد که عکسهای سیاه و سفیدی که میگیرد، دقیقاً شبیه به سبک و حالت فیلمهای نگاتیوی قدیمی این شرکت است.
در دوربینهای DSLR شما در واقع تصویر آینهای از صحنه روبرو را میبینید و طبیعتاً بهتر است که ذهنتان را برای دیدن این مدل از عکسها پرورش دهید. چون مدام مجبورید که عکس را بگیرید و روی دوربین به نسخه تبدیل شده سیاه و سفید آن نگاه کنید. اما دوربینهای بدون آینه که از منظرهیابهای الکترونیکی استفاده میکنند (یا هر دوربین دیگری که برای نمایش کادر، از نمایشگر LCD استفاده میکند) وقتی روی مد عکاسی سیاه و سفید یا در واقع روی یکی از این سبکهای سیاه و سفید قرار میگیرد، نسخه سیاه و سفید صحنه را به شما نشان میدهد که اگرچه ممکن است سبک نور و کنتراست آن با چیزی که شما دوست دارید در نهایت به دست آورید یکی نباشد، اما حداقل پیش نمایشی بهتر از آن کادر را در اختیارتان میگذارد. حتی بسیاری از مدرسین معتقدند این روش، میتواند “سیاه و سفید دیدن” را در شما تقویت کند.
فراموش نکنید در هر حال، باید از فرمت خام یا RAW استفاده کنید. انتخاب این فرمت، نه تنها بهترین و کاملترین محدوده کیفیت تصویری که دوربینتان میتواند پوشش بدهد را در اختیارتان میگذارد، بلکه در صورتی که نخواهید نسخه سیاه و سفید عکس را استفاده کنید و نیاز به نسخه رنگی آن داشته باشید، همواره امکان دسترسی به آن را دارید.علاوه بر این خیلی وقتها عکس های سیاه و سفید روی نمایشگر LCD دوربین خیلی خوب دیده میشوند، اما وقتی آنها را به کامپیوتر میبرید میبینید که کنتراست اضافی در بسیاری از نقاط تصویر به چشم میخورد یا بر عکس ممکن است تصویر خیلی تخت باشد. اینجاست که نیاز است تا کنتراست دقیقتر را روی کامپیوتر تصحیح کنید. فراموش نکنید که نمایشگرهای دوربینها، اندازه کوچکی دارند و به ندرت ممکن است، یک عکس سیاه و سفیدی که میبینید، دقیقاً همان چیزی باشد که دوست دارید آن را نگه دارید.
اجزایی از تصویر که عکس سیاه و سفید را خاص میکند
چه دوربینتان بتواند صحنه را سیاه و سفید نمایش بدهد و چه برای دیدن صحنه لازم باشد اول عکس بگیرید، بههرحال باز هم برای دیدن یک عکس سیاه و سفید نیازمند یک وسیله هستید. در واقع نیازمند دوربینتان هستید. اگرچه دوربینها کار را راحت کردهاند و هنگام عکاسی به راحتی میتوانید صحنه را با آن شرایط بررسی کنید، اما خیلی وقتها ما اول صحنه را میبینیم و بعد عکس میگیریم. از آنجا که دوربین همیشه همراه ما نیست، یا حداقل همیشه روشن و آماده به کار نیست، نمیتوان هر بار با دیدن یک صحنه، مناسب بودن آن صحنه برای عکاسی سیاه و سفید را با دوربینمان بسنجیم. پس باید چشممان را به دیدن برخی از اجزای مهم عادت بدهیم که همانها میتوانند یک عکس سیاه و سفید را خاص کنند.
اجزایی که باید در صحنه به دنبال آنها بگردیم، اینها هستند:
تفاوتهای شدید نور در عکس های منظره: در اینجا منظور ما کنتراست مصنوعی نیست. زیرا بههرحال ما میتوانیم بعداً به صورت نرمافزاری هم کنتراست عکس را بالا ببریم. منظور ما، وجود بخشهایی از تصویر با نور زیاد و بخشهایی دیگر با نور کم است. وجود شاخههای درختان، در پس زمینه روشن آسمان. وجود قایقهای شناور روی آب، تصویری از پنجرهای روی دیوار اتاق. اینها مثالهایی هستند که به ما نشان میدهند، این اجزا نباید به صورت تدریجی با هم تداخل پیدا کنند. بلکه باید دارای مرزهایی مشخص و واضح باشند. به عنوان مثال آسمان ابری، برای عکس سیاه و سفید کنتراست کافی را ندارد، اما کوهستان در زمینه آسمان، احتمالاً عکس های سیاه و سفید خوبی را برای ما رقم خواهد زد.
ارتباط مستقیم چشمی در عکسهای پرتره: عنبیه چشم، سفیدی دور عنبیه و نهایتاً چشمهایی که شامل این دو و اجزای دیگر میشوند، ناخودآگاه نگاه هر بینندهای را به سوی خود میکشند. شاید این یکی از دلایلی باشد که هنوز هم عکسهای پرتره سیاه و سفید، اینقدر طرفدار دارند. خصوصاً اگر پوست صورت هم دارای کنتراست زیاد باشد. سیاهپوستان، افراد سالخورده که پوستی چروکیده دارند و افرادی که پوست صورتشان دارای زخمها و سوختگیهای شدید است، یکی از معمولترین سوژهها برای پرترههای چشم در چشم یا Strong Eye Contact هستند. دقیقاً همین ارتباط چشمی برای عکاسی از حیوانات هم صادق است.
بافتها: بافتهای مشخص با برجستگیها و فرورفتگیهای زیاد، میتوانند یکی از بهترین سوژهها برای گنجاندن در تصاویر سیاه و سفید باشند. دیوارهای آجری یا سیمانی، ریشههای درختان، نردهها … وجود هر نوع سوژه یا بافت تکراری در تصویر سیاه و سفید میتواند زیبایی زیادی را به این عکس ها بدهد. خصوصاً اگر بخشی از آن خارج از فوکوس و بخشی دیگر در فوکوس باشد.
رد نورها و سایهها: رد نورها و سایهها که روی یک سطح میافتند معمولاً در کنار هم کنتراست خوبی را ایجاد میکنند. این خصوصیت، همواره میتوانند عکسهای سیاه و سفید زیبایی را خلق کنند.
حالا که با اجزای تأثیرگذار در عکسهای سیاه و سفید آشنا شدیم، به سراغ سوژهها میرویم. اینکه چه سوژههایی معمولاً یک یا چند تا از این اجزا را در خود دارند و عکسهای سیاه و سفید خوبی میتوان از آنها بدست آورد.
از چه سوژههای عکاسی کنیم؟
۱-عکاسی پرتره سیاه و سفید
یکی از بهترین سوژهها برای عکاسی سیاه و سفید، عکس های پرتره با نگاه مستقیم در دوربین هستند. اما این عکس ها زمانی فوقالعاده میشوند که تا جایی که میتوانید پس زمینه عکس را محو کنید. اصولاً باز کردن دیافراگم در عکس های کلوزآپ (به دلیل نزدیک بودن سوژه به دوربین) میتواند باعث محوشدگی شدید پس زمینه شود. در این حالت، فوکوس کردن روی چشمها و محو کردن موها، گوشها و زمینه، تمرکز شدیدی را روی نگاه سوژه قرار میدهد و عکسهایی با بار دراماتیک بالا ایجاد می کند.
۲-وسایل قدیمی
وسایل قدیمی آشپزخانه، وسایل قدیمی یک کارگاه صنعتی یا فرشبافی، وسایل قدیمی یک خودرو یا موتورسیکلت، به طور کلی وسایل قدیمی در هر کجا روی زمینهای که دارای کنتراست مناسبی با این وسایل و ابزارها باشد، سوژههای خوبی برای عکسهای سیاه و سفید هستند. ترجیحاً برای عکاسی از این وسایل، به آنها نزدیک شوید تا جزئیات بیشتری را در تصویر بگنجانید. عکاسی از این وسایل با لنزهای تله یا نرمال، معمولاً نتیجهای بهتر از لنزهای واید به دست میدهد. زیرا برای گرفتن عکسهای از نزدیک باعث ایجاد اعوجاج در تصویر نمیشوید. فراموش نکنید، وسایل و ابزارها همواره به چشم بینندهها آشنا هستند و اعوجاج، احتمالاً از حس دراماتیک کهنگی آنها کم میکند.
۴-عکاسی از ساختمانها در آفتاب شدید
نور خورشید در اواسط روز، معمولاً نور خوبی برای عکاسی منظره یا پرتره نیست. اما عکاسی از ساختمانها در زیر نور شدید خورشید، معمولاً برای عکسهای سیاه و سفید نتیجه خوبی بدست میدهد. البته فراموش نکنید که این عکسها در واقع برای ثبت ساختمانها به عنوان سوژه اصلی نیست، بلکه باید آنها را به صورت اشکال بزرگ و چندضلعی در زمینه روشن آسمان ببینید. کلیساها و مساجد، سازههای قدیمی، دیوارهای کاهگلی و دیوارها و رواقهای بازارها در نور شدید روز که ایجاد کنتراست زیادی میکنند، سوژههای معمول برای این نوع عکاسی هستند. خصوصاً اگر رنگ آبی آسمان را با یک فیلتر پولاریزه به سمت آبی تیره ببرید و ساختمانها هم رنگی روشن داشته باشند.
۵-عکاسی مادون قرمز از مناظر
این سوژه فوقالعاده است، تغییر رنگهای عجیب در عکس های مادون قرمز و تبدیل آنها به عکس های سیاه و سفید، فضایی بسیار دراماتیک و عجیب را بوجود میآورد. درختانی که برگهایی سفید دارند، در زمینه آسمانی که میتوانید آن را با تیره کردن آبی آسمان به سمت خاکستری ببرید، میتواند فضایی وهمآلود را پدید آورد.
۶-عکاسی آبستره و کلوزآپ
رنگها میتوانند سوژه شما رو لو دهند. میتوانند بلافاصله به بیننده بگویند که شما از چه چیزی عکاسی کردهاید. اما عکاسی سیاه و سفید میتواند شکل و شمایل سوژه را در پس بافت و سایهها پنهان کند. عکاسی از بازتابها، عکاسی از سوژههایی که از میان قابها یا کادرهایی نمایان هستند، عکاسی ماکرو از تکهای از یک سوژه، همه اینها سوژههایی هستند که با سیاه و سفید کردن عکس، میتوانند ذهن بیننده را به چالش بکشند.
۷-عکاسی از مناظر با نوردهی طولانی
نوردهی طولانی موجب محو شدن بخشهای متحرک تصویر میشود. استفاده از فیلترهای ND برای کاهش نور شدید عکس های منظره در طول روز و عکاسی از دریاها و رودخانهها در این شرایط باعث محو شدگی آنها میشود. عکس های سیاه و سفید با این شیوه مدتی است که طرفداران زیادی پیدا کرده است و شما هم میتوانید به راحتی مهارت کافی برای ثبت چنین تصاویری را کسب کنید.
ویرایش عکس سیاه و سفید در لایتروم
خوب تا اینجا یاد گرفتیم که چه چیزی را نگاه کنیم؟ چطور نگاه کنیم و در عکسها چه چیزهایی را بگنجانیم. تمام این بخش ها پیش از ثبت عکسها بود. در مرحله بعدی به سراغ Post Processing یا ویرایش کامپیوتری میرویم. حالا نوبت لایتروم است تا عکسی را که گرفتهایم تبدیل به یک شاهکار عمیق و ماندگار کند.
۱-یک نقطه شروع خوب
ممکن است فکر کنید وقتی قرار است یک عکس سیاه و سفید باشد، دیگر نیازی به کار روی فایل رنگی آن ندارید. خیلی از عکاسان، ترجیح میدهند از همان نرمافزار داخلی دوربینشان برای سیاه و سفید کردن عکس ها استفاده کنند. یعنی تنظیمات رنگ دوربین را روی عکس سیاه و سفید قرار میدهند و اجازه میدهند تا خود دوربین، هر طور که نیاز است، عکس ها را سیاه و سفید کند. اما این کار چندان اصولی نیست. حتی اگر قرار است عکس را سیاه و سفید کنید، باز هم لازم است تا ابتدا یک عکس رنگی خوب در اختیار داشته باشید.
پیشنهاد من این است که حتماً از فایل خام یا RAW استفاده کنید تا تنظیمات بهتری را برای رنگ و نور در اختیارتان بگذارد. وایتبالانس عکس، یکی از تنظیمات بسیار مهم و تأثیرگذار روی رنگ عکس رنگی و طبیعتاً تأثیرگذار روی سایههای مختلف در عکس سیاه و سفید است. حتماً پیش از هر کاری، وایت بالانس عکس را در لایتروم با ابزار (W (White Balance tool تنظیم کرده و یک نقطه خاکستری کامل را برای دستیابی به وایت بالانس دقیق، کلیک کنید. بعد از آن هم به سراغ موارد دیگر در پنل Basic مانند Exposure یا نور، Highlights یا روشناییها و Shadows یا تاریکیها بروید و سعی کنید تصویری با کنتراست کاملاً متعادل (نه اغراق شده) را در این مرحله به دست آورید.
در مرحله تنظیم رنگ اصلاً نمیخواهیم یک عکس جذاب سیاه و سفید بسازیم، بلکه فقط میخواهیم یک نقطه شروع نرمال و عادی داشته باشیم. در مراحل بعدی میتوانیم تنظیمات بیشتری را روی عکس اعمال کنیم.
۲-پیش نمایش سریع برای عکس سیاه و سفید
چطور بفهمیم که عکس ما در حالت سیاه و سفید چطور میشود؟ برخی از عکاسان حرفهای یک استعداد خدادادی دارند که وقتی به یک عکس یا حتی به یک صحنه نگاه میکنند میتوانند بفهمند که این صحنه در حالت سیاه و سفید چطور میشود. البته شما میتوانید با تمرین زیاد چنین مهارتی را پیدا کنید که البته درباره این مهارت در فصل قبلی به طور کامل توضیح دادیم. طبیعتاً این تمرینها برای زمانی است که میخواهید قدرت و مهارتتان در عکاسی سیاه و سفید بالا برود. اما تا آن زمان، احتمالاً دکمه پیش نمایش عکس سیاه و سفید در لایتروم برایتان بیشتر کاربرد دارد. اگرچه وقتی در لایتروم عکسهایتان را میبینید، میتوانید با بردن آنها به ماژول Develop و حذف رنگها و استفاده از دکمه Preview یا P ، عکس رنگی را به صورت سیاه و سفید در آورید، اما روش خیلی سادهتری هم وجود دارد. یعنی همانطور که روی رنگها و نورها کار میکنید، کافیست تا دکمه V را روی کیبورد نگه دارید، بلافاصله پیش نمایش سیاه و سفید آن عکس را میبینید و بعد از رها کردن دکمه هم دوباره میتوانید کار را با اسلایدرهای رنگ و نور ادامه دهید.
باز هم تاکید میکنم که اینجا اصلاً قرار نیست یک عکس سیاه و سفید فوقالعاده و عمیق به دست آورید. اینجا فقط قرار است یک نقطه شروع خوب باشد. بنابراین در هیچ تغییر یا تصحیحی زیادهروی نکنید.
۳-با اسلایدرهای رنگی، سیاه و سفید نکنید
برای اینکه عکس را سیاه و سفید کنیم، کافیست در پنل Basic روی گزینه Black & White بزنید. وقتی این کار را انجام میدهید، بلافاصله نام پنل Hue/Color به B&W تغییر میکند. زیرا اکنون عکستان سیاه و سفید شده است و دیگر نیازی به اسلایدرهای رنگ ندارید و صرفاً باید با اسلایدرهای نور کار کنید. در اینجا یک دکمه Auto هم در همین پنل پدیدار میشود که عکس را به صورت خودکار و براساس غلظت رنگ و نورهای موجود در عکس، سیاه و سفید میکند. بد نیست حداقل برای اول کار از آن استفاده کنید و ببینید خود لایتروم چه پیشنهادی به شما میدهد. جالب اینجاست که این دکمه، امکان خاموش و روشن ندارد. یعنی وقتی یکبار آن را میزنید، بلافاصله اسلایدرها را تغییر داده و غیر فعال میشود. بنابراین اگر بخواهید عملکرد آن را منتفی کرده و به عقب برگردید، یا باید از دکمههای معروف Ctrl+Z استفاده کنید یا روی نام Black & White Mix دو بار کلیک کنید تا همه تغییرات این پنل را بازگرداند.
اما در اینجا اگر خوب دقت کنید متوجه رنگهایی که در اسلایدرها وجود دارد میشوید. این رنگها به منظور کنترل تیرگی و روشنی رنگهای مختلف موجود در تصویر است. یعنی مثلاً با اسلایدر آبی کمرنگ میتوانید رنگ آبی آسمان را تیرهتر یا روشنتر کنید یا مثلاً از اسلایدر قرمز میتوانید برای تغییر نور لبها یا لاک ناخنهای دست یک سوژه خانم استفاده کنید.
احتمالاً مشکلترین کار در اینجا این است که بخواهید اسلایدرها را بدون به یاد نگاه داشتن رنگ هر بخش از کادر، تغییر دهید. یعنی باید در خاطر نگه دارید که هر قسمتی از عکس، چه رنگی بوده و اسلایدر آن رنگ را جابجا کنید. اما موضوع وقتی پیچیدهتر میشود که خیلی از رنگها در تصویر در واقع ترکیبی از چند رنگ مختلف هستند. مثلاً ممکن است هر دو اسلایدر زرد و قرمز، روی پوست صورت یک شخص در عکس تأثیر بگذارد. فقط اینکه از هر کدام چه مقدار باید تغییر کند تا به بهترین کنتراست و روشنایی برسید، تکنیکی است که شما باید آن را کشف کنید.
به همین دلیل هم بهتر است اگر رنگ خاصی را مد نظر ندارید، مستقیماً سراغ ابزار انتخاب هدفمند بروید. ابزاری که با یک نقطه کوچک در بالای این پنل مشخص شده است و وقتی نشانگر موس را روی آن میبرید، دو فلاش جهتدار بالا و پایین آن نمایش داده میشود. این دو فلش نشان میدهند که این ابزار تنها در جهت بالا و پایین عمل میکند و عبارت راهنمای آن نیز توضیح میدهد که برای استفاده، باید روی عکس کلیک کنید و بکشید.
این ابزار، کار را بسیار سادهتر از چیزی که فکر میکنید انجام میدهد. کافیست هر جایی از تصویر را که میخواهید روشنتر کنید، کلیک کرده و به بالا بکشید. دقیقاً برعکس همین کار هم برای بخشهایی از تصویر است که میخواهید آنها را تیره کنید. لایتروم برای تغییر نور بخشهای مختلف عکس، تنالیته رنگی که روی آن کلیک کردهاید را انتخاب کرده و فقط همان رنگ را تحت تأثیر قرار میدهد. یعنی وقتی روی آسمان کلیک میکنید و به سمت بالا یا پایین میکشید، فقط رنگهایی که نزدیک به آبی آسمان هستند تأثیر میگیرند.
۴-با پروفایلهای سیاه و سفید کار کنید
یکی از بهترین قابلیتهایی که به لایتروم کلاسیک CC اضافه شده است، پروفایلهای جالب آن هستند. اگر از این نسخه لایتروم استفاده میکنید، بهتر است قبل از اینکه به سراغ تنظیم رنگ بروید، از همان ابتدا، یک پروفایل سیاه و سفید را روی عکسی که می خواهید تغییر دهید اضافه کنید. پروفایلها، نوعی از پردازش رنگ و نور هستند که براساس محاسبات دقیق، تنالیته و رنگ عکس ها را از همان ابتدای کار تغییر میدهند و شما میتوانید تغییرات بعدی را براساس آنها انجام دهید. دقیقاً مثل اینکه از همان ابتدا با یک نوع فیلم یا نگاتیو خاص عکاسی کرده باشید و بخواهید تصویری که با آن نگاتیو گرفتهاید را ویرایش کنید.
اصولاً لایتروم ۷ پروفایل مختلف برای پردازش فایلهای خام دارد و به طور پیشفرض عکسهای شما را با پروفایل Color یا عکس رنگی باز میکند. اما میتوانید پروفایل ویرایش عکس مورد نظرتان را روی Monochrome یا سیاه و سفید قرار دهید. اگرچه این یک نقطه شروع خوب برای عکس سیاه و سفید است، اما پیشنهاد میکنم، از ۱۷ پروفایل سیاه و سفید دیگری که در این برنامه قرار دارد هم استفاده کنید. این پروفایلها، براساس الگوریتمهای پیچیده تبدیل اطلاعات فایلهای خام برنامهریزی شدهاند و انواع سلیقهها و خروجیهای مختلف را پوشش میدهند. از این میان، ۱۰ پروفایل برای کنتراست و نورهای مختلف سیاه و سفید، دو پروفایل برای رنگهای سیاه Matte (که کمی جلوتر درباره آنها هم توضیح میدهم) و ۵ پروفایل هم برای سیاه و سفید کردن با فیلتر یک رنگ خاص (قرمز، آبی، سبز، نارنجی و زرد) است. بهتر است پیش از اینکه شروع به کار با پروفایلهای مختلف کنید، یک کپی مجازی از عکسی که میخواهید تغییر دهید ایجاد کنید تا هر زمان نیاز داشتید، نسخه اصلی را هم برای مقایسه یا ویرایشهای دیگر در اختیار داشته باشید.
کپیهای مجازی در لایتروم، در واقع یک کپی غیر واقعی از یک فایل عکس هستند که برخلاف کپیهای واقعی از یک فایل عکس، هیچ حجمی را روی کامپیوتر شما اضافه نمیکنند. کاربران حرفهای با ساختن کپیهای مجازی، نسخههای مختلفی از یک فایل را ایجاد میکنند که هر کدام از آنها میتواند برای یک روند ویرایش مورد استفاده قرار بگیرد. مثلاً شما میتوانید ۳ کپی مجازی از یک فایل عکس بسازید و یکی از آنها را با کنتراست بالا، یکی را با کنتراست کم و نور زیاد و آخری را هم با سیاه رنگ پریده یا مات، سیاه و سفید کنید و از هر کدام، یک خروجی جداگانه بگیرید. در نهایت این سه نسخه را با هم مقایسه میکنید و هر کدام را که پسندیدید انتخاب میکنید. اما نکته اینجاست که هر سه آنها در لایتروم شما باقی میمانند تا اگر بعداً نظرتان عوض شد، یک ویرایش دیگر از آنها انتخاب کنید.
برای ساختن کپیهای مجازی در لایتروم، باید روی عکس مورد نظر راست کلیک کرده و گزینه Create Virtual Copy را بزنید. البته دکمههای Ctrl+’ هم همین کار را انجام میدهند. یعنی میتوانید دو یا سه بار این دکمهها را بزنید و چند کپی مجازی درست کنید و روی هر کدام یک سری ویرایش انجام دهید.
حالا که کپیهای مختلف در اختیار دارید هر کدام را که می خواهید انتخاب کنید و در پنل Basic روبروی گزینه Profile روی همان آیکن که شبیه به چند مستطیل کوچک است بزنید. با این کار، بلافاصله پنل Profile Browser باز میشود. این پنل همیشگی نیست و در واقع جایگزین پنلهای اصلی میشود. بنابراین بعد از اینکه پروفایل مورد نظر را انتخاب کردید، باید دوباره آن را ببندید تا بتوانید پنلهای دیگر را مجدداً ببینید.
در پنل Profile Browser میتوانید گروههای پروفایلهای ادوبی را ببینید. این پروفایلها در ۴ گروه قرار دارند که پر تعدادترین آنها هم گروه B&W با ۱۷ پروفایل است. با بردن نشانگر موس روی هر کدام از آنها، میتوانید بلافاصله تأثیر هر کدام از آنها را ببینید و طبیعتاً میتوانید هر کدام را که میپسندید کلیک کنید. جالبتر اینکه هر کدام از این پروفایلها، یک اسلایدر برای شدت تأثیرگذاری هم دارند که به صورت پیشفرض روی ۱۰۰ قرار دارد و میتوانید در صورت نیاز آن را کمتر یا بیشتر کنید. نهایتاً پس از انتخاب، روی دکمه Close در بالای پنل کلیک کرده و دوباره به پنلهای عادی بازگردید.
نکته جالبتر اینکه بعد از انتخاب پروفایل، میتوانید مثل مرحله قبلی باز هم تنظیمات مورد نظرتان را اعمال کرده و حتی با استفاده از پنل B&W از اسلایدرهای تصحیح نور رنگها یا ابزار انتخاب هدفمند (در بخش Black & White Mix) استفاده کنید.
۵-افزایش کنتراست عکس سیاه و سفید
معمولاً عکاسان حرفهای دوست دارند تا با افزایش کنتراست عکس سیاه و سفید، عمق سایهها را افزایش دهند. توجه داشته باشید که بالا بردن کنتراست در عکسهای سیاه و سفید، موجب شدیدتر شدن روشناییها یا Highlight ها میشود و ممکن است در برخی از نقاط، بافت تصویر در قسمتهای سفید و روشن از دست برود. به همین دلیل میتوانید برای افزایش کنتراست در عکس سیاه و سفید از دو اسلایدر Clarity و Dehaze استفاده کنید. این دو اسلایدر، روی کنتراست رنگهای میانی و لبهها تأثیر میگذارند و تأثیر بسیار بهتری نسبت به افزایش کنتراست با اسلایدر Contrast دارند.
۶-اضافه کردن تیرگی دور
این یکی از ترفندهای عکاسان حرفهای است که معمولاً برای تمرکز بیشتر چشم بیننده روی یک سوژه خاص از آن استفاده میکنند. تیره شدن دور کادر تصویر که به Vignetting مشهور است، یکی از اشکالات لنزها هم به شمار میرود که میتواند برای عکاسی منظره یا معماری، دردسرساز باشد. اما اگر سوژه عکس سیاه و سفید شما در وسط کادر (یا محدودهای در میان کادر) قرار دارد، میتوانید با افزودن تیرگی دور به تصویر، نتیجه بهتری بگیرید.
برای این کار در همان ماژول Develop لایتروم، روی پنل Effects کلیک کنید. این پنل به شما امکان میدهد تا تیرگی دور به عکس ها اضافه کنید، اسلایدرهای Amount، Midpoint، Roundness و Feather به ترتیب برای کنترل شدت تیرگی، تعیین مرکز، میزان گردی و محو شدگی تیرگی استفاده میشوند که با تغییر آنها میتوانید بلافاصله تأثیر آنها را روی عکس ببینید.
در این میان یک اسلایدر مهم به نام Highlight وجود دارد که اهمیت بسیار زیادی دارد و شاید دلیل اصلی ما برای استفاده از این روش، به جای تیره کردن دور عکس در فتوشاپ باشد.
به طور معمول، وقتی تیرگی دور عکس را با یک لایه معمولی تیرهرنگ در فتوشاپ انجام میدهیم، این تیرگی روی همه تنالیتههای عکس تأثیر میگذارد. یعنی هم رنگهای روشن و هم رنگهای تیره را به صورت یکسان تیره میکند. در حالی که گاهی اوقات، Highlight ها یا همان روشنیها، میبایست در زیر این تیرگی باقی بمانند و به این ترتیب جلوهای طبیعیتر به تیرگی دور عکس میدهند. به این منظور، بهتر است گزینه “Highlight Priority” یا اولویت روشناییها را فعال کرده (این گزینه به صورت پیش فرض فعال است) و در صورت نیاز با زیاد کردن مقدار اسلایدر Highlights، روشناییهایی که تحت تأثیر تیرگی دور قرار گرفتهاند را بازیابی کنید.
۷-افزودن ته مایه رنگی به عکس
برخی از عکسهای قدیمی، با گذشت زمان کمی تغییر رنگ داده و ته مایههای رنگی مختلفی در آنها پدیدار میشود. به عنوان مثال کاغذهای عکاسی به مرور رنگ قهوهای یا سبز به خود میگرفتند که با افزودن این رنگها به عکس، میتوانیم حس قدیمی و نوستالژیک بودن آن را افزایش دهیم. علاوه بر این این روزها، افزودن ته مایههای رنگی آبی، قرمز یا زرد هم مودها یا حسهای مختلفی را در بیننده ایجاد کند. به همین دلیل میتوانیم در این مرحله، یک کپی مجازی از عکسی که ویرایش کردهاید بگیرید و در ادامه، رنگ مورد نظرتان را به آن اضافه کنید.
برای این کار از پنل Split Toning استفاده میکنیم. این پنل به ما امکان میدهد تا ته مایههای رنگی مختلفی را به سایههای تیره یا بخشهای روشن عکس اضافه کنیم. اسلایدر Highlights برای افزودن رنگ به روشناییها و اسلایدر Shadows برای افزودن رنگ به تیرگیها استفاده میشود. رنگ مورد نظرتان را هم میتوانید با اسلایدر Hue در هر بخش انتخاب کنید.
۸-خروجی گرفتن یا ادامه کار در فتوشاپ
احتمالاً حالا دیگر کار ویرایش به پایان رسیده است. بنابراین میتوانید با راست کلیک روی عکس و انتخاب گزینه Export> Export پنجره خروجی گرفتن از عکس ها را باز کنید. از همان منوی بالا، گزینه Export To: را روی Hard یا حافظه کامپیوترتان قرار دهید. بلافاصله محتوای پنجره خروجی تغییر کرده و گزینههایی برای انتخاب مسیر ذخیرهسازی و اندازه و رزولوشن عکس خروجی و فرمت فایل خروجی ظاهر میشود. پس از انتخاب گزینههای لازم، از عکس سیاه و سفیدی که ساختهاید خروجی بگیرید.
اما گاهی اوقات ممکن است بخواهید برخی از مراحل این کار را در فتوشاپ ادامه دهید. به این منظور، در هر مرحلهای که بودید (حتی بعد از تنظیم نور یا انتخاب پروفایل) میتوانید با راست کلیک روی عکس و انتخاب گزینه Edit in> Adobe Photoshop … عکس را با همان تنظیمات موجود، به فتوشاپ ببرید و کار را در این برنامه ادامه دهید.
چطور جلوه سیاه و سفید Matte بسازید؟
این مرحله از ویرایش عکسهای سیاه و سفید ضروری نیست. اما از آنجا که بسیاری از عکاسان حرفهای هم در عکسهای سیاه و سفید و هم در عکسهای رنگی خودشان از آن استفاده میکنند، به عنوان یک مرحله ویرایشی جداگانه در این دوره آموزش عکاسی سیاه و سفید توضیح داده میشود. اما سؤال اول این است که اصلاً این Matte چیست؟
جلوه Matte در ویرایش عکس چیست؟
آیا تا به حال به عکسهایی که روی کاغذ مات چاپ شده است توجه کردهاید؟ در این کاغذهای، رنگهای سیاه، به آن براقی و سیاهی که روی کاغذ براق دیده میشود، به چشم نمیآیند. در واقع کلمه مات که از همین کاغذهای Matte گرفته شده است به جلوهای از عکس گفته میشود که در آن، سیاهیها کمی رنگپریده و روشنتر از سیاهیهای کامل و براقی که در نمایشگر یا دوربینتان میبینید چاپ میشوند. دقیقاً انگار لایهای از پلاستیک نیمه شفاف روی عکس کشیده شده است. این روش ویرایش امروزه خیلی پرطرفدار شده است و در بسیاری از عکس های مدرن که در وبسایتها و شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشوند، میتوانیم رد پای آن را ببینیم.
در اینجا میتوانید تأثیر جلوه Matte را روی دو عکس سیاه و سفید کنار هم مقایسه کنید:
بیشترین تأثیر جلوه مات در عکسهای سیاه و سفید زمانی است که بخش زیادی از کادر (یا ترجیحاً پس زمینه و اطراف سوژه) سیاه باشند. بنابراین اگر این جلوه را دوست دارید، بهتر است اول روی سیاهیهای عکستان بیشتر کار کنید و آنها را تیرهتر کنید. روش همیشگی و مستقیمی برای این کار وجود ندارد و بیشتر به سلیقه شما وابسته است، اما این ترفندها احتمالاً میتواند به شما کمک کند تا جلوه مات زیباتری به دست آورید:
-کنتراست عکس را زیاد کنید. در بخش قبلی این آموزش توضیح دادم که چطور میتوانید به جای استفاده از اسلایدر Contrast با اسلایدرهای Clarity و Dehaze این کار را انجام دهید. اصولاً عکسهای رنگی وقتی سیاه و سفید میشوند، تخت و بدون عمق هستند و افزایش کنتراست، باعث میشود تا با وجود جلوه مات، عمق رنگ نسبتاً مناسبی داشته باشند.
مطلب مرتبط: کنتراست ؛ زیاد یا کم؟
-از اسلایدر Shadow در پنل Basic استفاده کنید تا سایههای تصویر را تاریکتر کنید. با این روش بدون اینکه از کاهش نور یا Exposure استفاده کنید، میتوانید فضای عکس را به سمت تاریکی ببرید.
-از روشی که برای افزایش تیرگی دور توضیح دادیم استفاده کنید تا کنارههای تصویر را تاریکتر کنید. این روش هم در بخش قبلی به طور کامل توضیح داده شد.
ایجاد جلوه مات روی عکس سیاه و سفید
برای ایجاد این جلوه از Curve ها استفاده میکنیم. Curves یا منحنیها در نرمافزار لایتروم، در پنل Tonal Curves قرار دارند. کافیست به این پنل بروید و گوشه سمت چپ منحنی RGB را که به صورت یک خط صاف است، به سمت بالا بکشید. با این کار، سیاهی خالصی که روی عکستان قرار دارد، رنگ پریده و خاکستری میشود. هر چقدر این نقطه را بالاتر ببرید، این رنگ پریدگی بیشتر میشود. مقدار صحیحی برای این کار وجود ندارد و صرفاً به سوژه و نور عکس و البته سلیقه خود شما بستگی دارد. بنابراین باید به صورت چشمی، آن را مقایسه کنید.
و نتیجه آن هم چنین تصویری میشود:
اما نکته مهم این است که این کار، روی روشنایی سایههای میانی هم تأثیر میگذارد. در واقع بیشترین تأثیر روی همان نقاط انتهایی یا سیاهرنگ است، اما هر چقدر این نقطه را بالاتر میبرید، متناسب با آن، سایههای نه چندان روشن تصویر هم تأثیر میپذیرند. به همین دلیل ممکن است بخواهید تا نقاط دیگر را در جای خود ثابت کنید. برای این کار، بهتر است قبل از اینکه نقطه سیاه را بالا ببرید، حداقل سه نقطه به شکل زیر، روی منحنی بگذارید و بعد جلوه Matte را اعمال کنید.
در ادامه میتوانید تأثیر این جلوه روی دو عکس با سوژههای مختلف را ببینید. یکی از آنها تصویری کلوزآپ با جزئیات فراوان و دیگری یک منظره دریایی است. درباره هر دوی این سوژهها در بخشهای قبلی این دوره آموزشی عکاسی سیاه و سفید، توضیح دادیم.
نهایتاً اینکه میتوانید برای افزودن حس نوستالژیک نگاتیوهای قدیمی به عکسهایتان از گرین یا دانهبندیها نیز استفاده کنید. گرین در عکسهای دیجیتال در واقع یک جلوه یا افکت به حساب میآید و به هیچ وجه نباید آن را با نویز اشتباه بگیرید. این جلوه که پیشتر در وبسایت نورنگار مفصلاً درباره آن توضیح دادیم، برای قدیمی جلوه دادن عکس های سیاه و سفید به کار میروند و در واقع یک جلوه گرافیکی هستند که خود ما آن را به عکس اضافه میکنیم.
اما به طور خلاصه اینکه برای افزودن دانه های نوستالژیک و کوچکGrain به عکسهای سیاه و سفید دیجیتال، میتوانید از همان پنل effects که در بخش قبلی برای افزودن تیرگی دور توضیح داده شد استفاده کنید.
بخش نهایی: معرفی پریستهای آماده
پریستهای آماده لایتروم از پر طرفدارترین امکانات این برنامه هستند. تصور کنید چقدر خوب بود که میتوانستیم تنظیماتی را که تا این مرحله به آنها دست پیدا کردیم با دیگران هم به اشتراک بگذاریم یا اصلاً آنها را برای استفاده خودمان در دفعات بعدی و عکس های دیگر، ذخیره کنیم. پریستهای لایتروم، تنظیمات آمادهای هستند که میتوانید با یک کلیک، یک جلوه یا افکت ایجاد شده با آنها را بلافاصله روی صدها عکس دیگر اضافه کنید.
مطلب مرتبط: چرا باید از پریستهای لایتروم استفاده کنیم؟
درباره اضافه کردن پریستها به لایتروم، آموزشهای زیادی در اینترنت وجود دارد. اما این یکی از سادهترین روشها برای این کار است:
-برای این کار کافیست فایل Preset را در جایی از کامپیوترتان ذخیره کنید. این فایلها معمولاً با فرمت .zip فشرده میشوند، بنابراین حتماً مطمئن شوید که آنها را Unzip کرده و فایلهای پریست، که فرمت .lrtemplate دارند را میبینید.
-بعد برنامه لایتروم را باز کنید.
-در ماژول Develop در پنلهای سمت چپ، یک پنل با نام Presets میبینید. اینجا جایی است که پریستهای پیش فرض لایتروم در آن قرار دارند. ضمناً کلی پریستها یا تنظیمات آماده برای عکسهای سیاه و سفید هم در زیر منوی B&W آن میبینید. اما برای اینکه بتوانید پریستهای جدیدی به آن اضافه کنید، روی علامت “+” روبروی نام پنل کلیک کنید و منوی Import Presets را بزنید.
-حالا میتوانید به پوشه پریستهایی که ذخیره کردهاید بروید و آنها را وارد لایتروم کنید. این پریستها در منوی User Preset قرار میگیرند.
یکی از جذابترین پریستهای سیاه و سفید برای عکاسی پرتره، سری پریستهای ON1 Kids Matte B&W است که توسط شرکت Bliss Studio برای عکاسی سیاه و سفید از کودکان و نوزادان ساخته شده است و در آنها، نه تنها تنظیمات خوبی برای عکسهای سیاه و سفید، بلکه تنظیمات از پیش آماده برای مات کردن تصویر هم وجود دارد. این پریست را میتوانید از این لینک دانلود کنید:
https://www.on1.com/free/lightroom-presets/kids-matte-bw/
از حالا به بعد با کلیک کردن روی Presetها، میتوانید جلوههای نور و تنظیمات آمادهای که قبلاً استفاده کردهاید را مجدداً با یک کلیک روی یک عکس جدید اضافه کنید. توجه داشته باشید که برخلاف پروفایلهای سیاه و سفید لایتروم، این پریستها تنظیمات قبلی عکسهایتان را تغییر داده و تنظیمات جدیدی را جایگزین آنها میکنند. بنابراین احتمالاً نیاز است تا با هر بار انتخاب یک پریست جدید، تنظیمات پنل Basic و دیگر پنلهای ماژول Develop را مجدداً بررسی و تنظیم کنید.
امیدواریم این دوره آموزشی عکاسی سیاه و سفید برایتان مفید بوده باشد. حالا دیگر با دنیای عکاسی سیاه و سفید به خوبی آشنا شدید. اما این هنوز اول کار است. هیچ روش و آموزشی، جای تجربه را نمیگیرد و بهترین روش برای مهارت یافتن در این آموزشها، تکرار و تکرار و تکرار آنهاست. با آرزوی موفقیت برای شما.