نکاتی برای ترکیب‌بندی بهتر

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا فوراً به سمت برخی عکس‌ها جذب می‌شوید، اما به سمت برخی دیگر نه؟  یا چرا برخی از تصاویر شما فاقد آن فاکتور شگفت انگیزی هستند که در تصاویر دیگر مشاهده می‌کنید. ممکن است به نحوه ترکیب‌بندی تصاویرتان مربوط باشد. نحوه ترکیب‌بندی یک عکس تاثیر زیادی بر مدت زمانی که به آن نگاه می‌کنیم دارد. هر چه مغز ما بیشتر اجازه داشته باشد در یک تصویر پرسه بزند، احتمال دوست داشتن آن بیشتر می‌شود. عکس‌هایی که به خوبی ترکیب‌بندی نشده‌اند، قدرت ماندگاری نداشته و به سرعت توسط مغز ما دور ریخته می‌شوند. در این مقاله می‌خواهیم چهار نکته اساسی ترکیب بندی را مورد بحث قرار دهیم. ما در مورد «قانون یک سوم» یا «خطوط راهنما» صحبت نمی کنیم، بلکه چهار نکته را که باید قبل از گرفتن عکس در نظر بگیریدشرح می‌دهیم. این نکات باعث صرفه‌جویی در زمان پردازش در کامپیوتر شده و به شما امکان می‌دهد تصاویر بسیار قوی‌تری ایجاد کنید.

 

نکته اول : افقی‌ها و عمودی‌ها

وقتی مغز ما چیزی را می‌بیند که می‌داند باید افقی باشد، مانند یک افق دور، اما اینطور نباشد، زنگ‌های هشدار به صدا در می‌آیند. غریزه به ما می‌گوید که اشکالی وجود دارد. این معمولاً بدین معنی است که «من این عکس را خیلی دوست ندارم». همین اتفاق زمانی می‌افتد که اشیایی که باید عمودی باشند، مانند یک ساختمان، عمودی نباشند.

افقی‌ها موارد نسبتا ساده‌ای برای اصلاح هستند. قبل از اینکه روی شاتر دوربین خود کلیک کنید، فقط به تمرین و آگاهی از خط افق نیاز است. در اکثر دوربین‌ها می‌توانید یک صفحه نمایش شبکه‌ای یا گرید را در منظره یاب روشن کنید. سعی کنید تلاش آگاهانه‌ای برای تراز کردن افق به گونه‌ای انجام دهید که با یکی از خطوط شبکه موازی شود.

این اولین عکس از یک موج سواری درست به نظر نمی‌رسد زیرا افق کج شده است.

 

 

توجه بیشتر به افق منجر به تصویر بسیار بهتری در اینجا شد.

 

 

عمودی‌ها می‌توانند کمی چالش برانگیزتر باشند تا در منظره‌یاب بصورت عمودی نگه داشته شوند. دو مسئله متفاوت می‌تواند برای خطوط عمودی اتفاق بیفتد. مسئله اول شبیه به افق کج در تصویر بالاست. همانطور که در عکس بعدی نشان داده شده است، هنگامی که دوربین می‌چرخد این مسئله ​​اتفاق می‌افتد. توجه کنید که چگونه تیرهای برق به صورت عمودی نیستند.

 

 

در این شرایط باید دوربین خود را طوری بچرخانید که تیرهای برق عمودی باشند. از شبکه گرید در منظره‌یاب برای کمک به انجام این کار استفاده کنید، درست مانند کاری که برای تراز کردن افق خود انجام دادید. در اینجا تصویر دومی است که فقط چند ثانیه قبل از این آخرین عکس گرفته شده و به سیاه و سفید تبدیل شده است.

 

 

وضعیت دومی که می‌تواند با خطوط عمودی رخ دهد، به سختی می‌تواند در داخل دوربین تصحیح شود. در این مقاله به آن اشاره می‌کنیم تا در صورت امکان از آن آگاه شوید و آن را اصلاح کنید. با این حال، گاهی اوقات تنها با استفاده از نرم افزارهای پردازش یا یک لنز اصلاح پرسپکتیو گران قیمت می‌توان این اشکال را برطرف نمود. در عکس زیر، توجه کنید که چگونه ساختمان عمودی به نظر می‌رسد که به سمت عقب می‌افتد. این پدیده را قوسی شکل شدن نامیده و به عنوان همگرایی خطوطی که قرار است موازی باشند تعریف می‌شود. این پدیده زمانی اتفاق می‌افتد که صفحه حسگر (یا پشت دوربین) عمودی نباشد.

 

 

در صورت امکان، سعی کنید پشت دوربین را موازی با نمای ساختمان نگه دارید تا صفحه سنسور عمودی باقی بماند. در شکل زیر، دوربین سمت چپ باعث ایجاد قوسی شدن نمی‌شود در حالی که دوربین سمت راست این کار را انجام می‌دهد.

 

 

برای این عکس از یک پنجره قدیمی و دیوار آجری، عکاس مجبور شده است آن طرف خیابان روی مجموعه‌ای از پله‌ها بایستد تا بتواند آنقدر بالا باشد که مستقیم به دیوار نگاه کند. اگر عکاس در سطح خیابان می‌ایستاد، باید دوربین را به سمت بالا زاویه می‌داد. تنها راه جلوگیری از قوسی شدن هنگام عکسبرداری، عمود نگه داشتن پشت دوربین است.

 

 

عکس زیر  به شما نشان می‌دهد که عکاس کجا ایستاده بوده تا دیوار به عقب خم نشود.

 

 

گاهی اوقات عکاسی از موقعیتی که پشت دوربین را عمودی نگه می‌دارد غیرممکن است. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید از یک ساختمان بلند عکس بگیرید، حتی با یک لنز بسیار واید، باید دوربین را به سمت بالا زاویه دهید. این حالت در عکس ساختمان بلند مرتبه بالا رخ داده است. در شرایطی مانند این، شما باید در مرحله پردازش، قوسی شدن را اصلاح کنید. انجام این کار در هر برنامه‌ای که قابلیت تصحیح پرسپکتیو ارائه می‌دهد، مانند لایت روم، بسیار آسان است. با این حال، اگر نمی‌توانید دوربین خود را به سمت بالا خم نکنید، فضای زیادی به سوژه خود بدهید. پس از اصلاح پرسپکتیو در مرحله پردازش ، باید مقداری برش را انجام دهید. این عکس همان ساختمان بلند مرتبه بعد از اصلاح پرسپکتیو در لایت روم است. توجه داشته باشید که چگونه نسخه نهایی باید به طور قابل توجهی برش داده شود زیرا هنگام اصلاح پرسپکتیو، گوشه های پایین تصویر حذف شده‌اند.

 

 

از طرف دیگر، می‌توان با کج کردن عمدی عمودی و افقی، عکس های بسیار جالبی گرفت. اگر این کار را امتحان می‌کنید، آن را با ذوق انجام دهید! شما می‌خواهید مطمئن شوید که برای بیننده روشن است که انتخاب ترکیب‌بندی شما عمدی بوده است.

 

 

نکته دوم : مراقب لبه‌ها باشید

یکی از رایج‌ترین مواردی که هنگام بررسی عکس‌ها مشاهده می‌شود، تکه‌ها و اجزایی است که در لبه‌های کادر بیرون زده‌اند. این موارد مزاحم باعث می شود چشم شما از سوژه اصلی دور شود. بله، می‌توانید آنها را در مرحله پردازش با برش یا شبیه‌سازی «رفع» کنید، اما چرا با آن‌ها هنگام عکاسی برخورد نکنید؟ این مزاحمت در لبه‌ها اغلب به شکل شاخه‌ها، نقاط روشن یا چیزی است که به وضوح به عکس تعلق ندارد. هنگامی که در حال کادربندی یک تصویر هستید، قبل از گرفتن عکس، به اطراف مرزهای کادر خود نگاه کنید. آیا عناصر منحرف کننده وجود دارد؟ اگر وجود دارد، ترکیب بندی خود را کمی تغییر دهید. معمولاً یک گام ساده به یک طرف، یا یک تغییر جزئی در زاویه دوربین می‌تواند مشکل را قبل از اینکه مشکلی ایجاد کند برطرف کند!

وقتی این تصویر ثبت شد متوجه شاخه مزاحم در لبه سمت راست بالا شدیم. اگر سعی می کردیم این شاخه را در مرحله پردازش برش دهیم، مقداری از درخت قرمز را در پس‌زمینه را نیز از دست می‌دادیم. با جابجایی کادر به سمت چپ، توانستیم شاخه مزاحم را حذف کنیم. به عنوان یک امتیاز اضافی، اکنون می‌توانیم کل گروه درختان قرمز را در پس‌زمینه ثبت کنیم.

 

 

در عکس‌های زیر چندین پرسپکتیو مختلف امتحان شده است. در عکس اول یک شاخه مزاحم وجود دارد. در مرحله دوم، تلاش ناموفقی برای قاب‌بندی کلیسا با استفاده از درخت، انجام شده است. با این حال، اکنون یک سایه منحرف کننده و همچنین دو مزاحم در امتداد لبه سمت راست دیده می‌شوند. تلاش سوم همچنان مزاحم کوچکی در مرز داشت. می‌دانیم که چگونه از ابزار Clone و Healing Brush در فتوشاپ استفاده کنیم. با این حال، اگر بتوانیم آن را به درستی در دوربین ثبت کنیم، باعث صرفه جویی در زمان پردازش می‌شود.

 

 

عکس زیر ترکیب‌بندی نهایی را نشان می ‌دهد. درختان اطراف لبه قاب عمدی بوده و به کادربندی تصویر کمک می‌کنند. نقطه دید عکاس نیز سایه روی زمین را از بین برده است. به عنوان یک نکته جانبی، این عکس مقداری قوسی شدن جزئی را نشان می‌دهد، اما می‌توان ان را در مرحله پردازش اصلاح نمود.

 

 

نکته سوم : اجسام متداخل

هنگامی که دو عنصر بصری نامرتبط با یکدیگر تماس یا همپوشانی دارند، اغلب توجه ناخواسته را به تقاطع خود جلب می‌کنند. در این سری از عکس‌ها سعی شده یک حواصیل آبی کوچک روی یک ستون چوبی ثبت شود. در تصویر اول می‌بینید که سر او در حال ادغام شدن با علف‌های تیره در سراسر خلیج است. با برداشتن چند قدم به سمت چپ و بالا رفتن از یک شیب کوچک، تصویر بسیار بهتری ثبت گردید.

 

 

این هم یک عکس دیگر از مجموعه موج سواری است. در اینجا بادبان و افق در برابر یکدیگر قرار گرفته‌اند. به‌نظر نمی‌رسد این تصویر به اندازه تصویری که در بالای این مقاله قرار دارد، که در آن بادبان افق را به مرکز خود نزدیک‌تر می‌کند، نیست. در آن تصویر، اگرچه دو عنصر مهم کادر با هم تلاقی می‌کنند، اما این کار را به شکلی دستوری و نه نیمه دشوار انجام می‌دهند.

 

 

گاهی اوقات نمی‌توانید نقطه دید خود را تغییر دهید. با این حال، صبر اغلب نتیجه بخش است. در اولین تصویر از چندین درنای در حال پرواز، توجه کنید که بال‌های دو پرنده روی هم قرار گرفته‌اند. اگر فقط چندثانیه منتظر بمانید می‌توانید عکسی بگیرید که همه پرندگان در آن به وضوح دیده شوند.

 

 

نکته چهارم : ساده‌سازی

گم شدن سوژه شما در یک تصویر شلوغ یا درهم، براحتی اتفاق می‌افتد. درصورت امکان به گونه‌ای ترکیب‌بندی کنید که سوژه اصلی شما رقیبی در کادر نداشته باشد. این کار را می‌توانید با چندین روش انجام دهید.

سعی کنید از سوژه از چند زاویه متفاوت عکاسی کنید. گاهی اوقات تغییر زاویه دید شما، حتی اندکی، می‌تواند تفاوت بین یک عکس خوب و یک عکس عالی باشد. در اینجا دو تصویر از یک گل نیلوفر زرد را می‌بینید که با فاصله چند ثانیه از هم گرفته شده‌اند. اگرچه پس‌زمینه در این عکس به خوبی محو شده ، اما بسیار شلوغ است. چندین نقطه روشن در بالا سمت راست وجود دارد که توجه بیننده را از شکوفه دور می‌کند.

 

 

برای عکس زیر، دوربین بیشتر در سمت راست گیاه قرار داده شد. این امر باعث شد که شکوفه بیشتر در مقابل آب نه پوشش گیاهی، قرار بگیرد. در نتیجه در تصویر نهایی تمرکز اصلی بر روی گل بوده و تمرکزی بر پس‌زمینه وجود ندارد.

 

 

این هم مثال دیگری است که چگونه تغییر نقطه دید می‌تواند یک تصویر را بهبود بخشد. گوشه سمت چپ بالای این عکس اول به طور کامل از شاخه و شاخ و برگ زیبای پاییزی آن جداست. حتی دکل مخابراتی در پس‌زمینه قابل مشاهده است. نزدیک گوشه سمت راست بالا یک نقطه سفید روشن وجود دارد که مزاحم سوژه است.

 

 

حرکت به سمت چپ و کمی نزدیکتر شدن تصویر بسیار بهتری ایجاد کرده است.

 

 

راه دیگر برای ساده سازی ترکیب‌بندی، تمیز کردن صحنه قبل از گرفتن عکس است. هر زباله‌ای را بردارید، اگر شیئی مزاحم وجود دارد، آن را به طور موقت جابجا کنید. فقط مطمئن شوید که همه چیز را قبل از رفتن به جای خود برگردانید، البته به جز زباله! همیشه یک ریسمان کوتاه در کیف و چند گیره لباس به همراه داشته باشید و از آن‌ها برای عقب کشیدن آرام شاخه‌ها هنگام گرفتن عکس گل و تصاویر ماکرو استفاده کنید.

در عکس زیر به تکه نوار گوشه کادر و سایه عکاس توجه کنید. بطور حتم می‌توانید هر دوی این موارد را با استفاده از فتوشاپ برطرف کنید. اما مطمئناً زمانی که صرف اصلاح در فتوشاپ می‌شود بسیار بیشتر از زمانی است که صرف برداشتن زباله و جابجایی جهت عکاسی می‌شود.

 

 

این عکس دوم بسیار «تمیزتر» است!

 

 

نتیجه

در عصر عکاسی دیجیتال، اکثر عکاسان دکمه شاتر را سریع و مکرر فشار می‌دهند. به هر حال، تولید یک تصویر دیجیتال رایگان است (منهای هزینه دوربین، لنز، نرم‌افزار پردازش …). با این حال، چیزی که بیشتر عکاسان از آن غفلت می‌کنند، هزینه زمان است. مرور صدها یا بدتر از آن، هزاران تصویر می‌تواند بسیار زمان بر باشد. اگر شتاب نکنید و ابتدا به ترکیب‌بندی خود فکر کنید، ساعت‌های بی‌شماری در مرور عکس‌ها و تصحیح آن‌ها در برنامه پردازش مورد علاقه خود صرفه‌جویی خواهید کرد. این بدان معنا نیست که باید در اولین عکس آن را درست انجام دهید. اما پس از گرفتن تصاویر خود آنها را مرور کنید. قبل از اینکه به سراغ سوژه جدیدی بروید این سوالات را از خود بپرسید. آیا افقی و عمودی بودن کادر من واقعا افقی و عمودی است؟ آیا عناصر مزاحمی در حاشیه‌های کادر وجود دارند؟ آیا هیچ یک از عناصر اصلی با هم همپوشانی یا تماس دارند؟ و در نهایت، آیا کاری وجود دارد که بتوانم برای تمیز کردن ترکیب‌بندی انجام دهم؟